اخبار

نتیجه جستجو برای

ژاک رانسیر (۱۹۴۰) فیلسوف زنده فرانسوی در سال ۱۹۶۸ تحت توجهات استادش لویی آلتوسر در «خوانش سرمایه» مارکس سهیم شد. در ۱۹۷۴، نخستین کتابش «درس آلتوسر» را منتشر کرد، تحلیلی تاریخی از چپ فرانسه در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی، که در آن مارکسیسم ساختاری استاد خود و نکوهش او از شورش‌های دانشجویی می‌ ۶۸ را به نقد کشید. آلتوسر از پشتیبانی دانشجویان دست کشید بر پایه این دلیل که شورش‌شان تحت هدایت حزب کمونیست فرانسه نبوده است.

( ادامه مطلب )

ژاک رانسیر را شاید بتوان از بداقبال‌ترین متفکران معاصر در ایران دانست، نه به جهت اینکه اندیشه‌هایش در ایران نادیده گرفته می‌شود، بلکه درست به جهت اقبالی که به افکار و آرای او می‌شود. موضوعاتی که رانسیر درباره آنها کار می‌کند و می‌نویسد، آن‌قدر گسترده هست که گروه‌های‌ گاه معارضی را به خود جذب کند؛ از سیاست تا هنر، از ادبیات تا زیبا‌شناسی. همین تنوع و گستردگی که البته به لحاظ مضمونی از وحدت فلسفی برخوردار است موجب ترجمه‌های پراکنده و جسته‌گریخته اغلب در قالب کتاب‌هایی از او شده که معمولا از صد صفحه تجاوز نمی‌کند.

( ادامه مطلب )

طی سال‌های اخیر ژاک رانسیر به یکی از بحث‌انگیزترین فیلسوفان فرانسه بدل شده است، از کتاب‌های زیادی که درباره او نوشته‌اند تا مقالات و شرح‌های گوناگون بر نظرات او در مجلات. رانسیر که کارهایش در دهه ٧٠ و ٨٠ میلادی اغلب حاشیه‌ای بود اکنون یکی از تأثیرگذارترین متفکران زنده بر هنرمندان و فعالان و نظریه‌پردازان است. نوشته‌های سیاسی او به جهت پیش‌فرض‌گرفتن اصل برابری بسیار مشهورند ولی در دهه گذشته کار فکری او بیشتر متمرکز بر زیباشناسی بوده است. اوج این تلاش را می‌توان در کتاب آخرش با عنوان «استسیس: ‌صحنه‌هایی از رژیم زیباشناسی هنر» دید که در آن بحث درباره نظریه زیباشناختی خود را بسط می‌دهد.

( ادامه مطلب )

به‌‌طورخلاصه ادبیات، نظام تازه شناسایی هنر نوشتار است. نظام شناسایی هنر عبارت است از نظام روابط فیمابین کنش‌ها، فرم‌های مرئی‌شدنِ چنین کنش‌هایی، و وجوه فهم‌پذیری. بنابراین شیوه خاصی از مداخله در تسهیم امور درک‌پذیری‌ است که از جهان، سکونتگاه ما، تعریفی به دست می‌دهد. شیوه‌ای است که در آن جهانِ پیش‌ روی ما مرئی است، و در آن هر آنچه مرئی است، مقدورات و محذوراتی را به فراخور آشکار می‌کندکه به هیأت لفظ درمی‌آیند. بر این مبناست که تئوری‌پردازی درباره سیاست ادبیات «به‌ معنای دقیق کلمه» تحقق می‌یابد، یعنی تئوری‌پردازی درباره وجهی دخیل در پاره‌پاره‌کردن ابژه‌هایی که به جهانی مشترک شکل می‌دهند، یعنی سوژه‌ها، همین مردم، همین جهان و نیروهایی که مجبورند نگاهش کنند، نام‌گذاری‌اش کنند، و بر طبق آن عمل کنند.

( ادامه مطلب )

سیاست ادبیات نظیر چیزی شبیه به سیاست نویسندگان نیست. به تعهدات شخصی نویسندگان در کشمکش‌های اجتماعی یا سیاسی دورانشان نمی‌پردازد. به شیوه‌ای نیز نمی‌پردازد که نویسندگان ساختارهای اجتماعی، جنبش‌های سیاسی، یا هویت‌های گوناگون را در کتاب‌هایشان بازنمایی می‌کنند. تعبیر «سیاست ادبیات» حاکی از آن است که ادبیات به صرف ادبیات‌بودنش سیاست می‌ورزد.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: