زبان در معنای عام آن را بی شک باید ظرف اندیشه به شمار بیاوریم که فراتر از کارکردی ارتباطی، حامل اندیشه و سازندۀ انسان است. این امری است که از دوران باستان تا امروز، در نزد متفکران، بر آن تاکید وجود داشته است: افلاطون در کراتیلوس از زبان سقراط می گوید: « واژۀ آدمی (آنتروپوس) بدین معنی است که در حالی که جانوران دیگر نه درباره چیزهائی که می بینند می اندیشند و نه آنها را با یکدیگر می سنجند، آدمی به دیدن تنها قناعت نمی ورزد بلکه هر چه ببیند درباره آن می اندیشد و چیزهائی را که دیده است با یکدیگر می سنجد. از این رو، در میان همه جانداران آدمی یگانه آفریده ای است که بدین نام خوانده می شود، زیرا هر چه را ببیند درباره آن می اندیشد»
١٦ آذر ١٣٣٢ بدون شك یكی از روزهای تاریخ معاصر ایران است كه تاثیر بسزایی بر روند تحولات تاریخی بعد از آن روز گذاشت. اگرچه این روز، بعد از انقلاب چند سالی به فراموشی سپرده شده بود اما در مقطعی دوباره بر سر زبانها افتاد و جنبش دانشجویی برای سیاستمداران اهمیت یافت. ناصر فكوهی، استاد علوم اجتماعی دانشگاه تهران و مدیر «انسانشناسی و فرهنگ» معتقد است كه حالا دیگر نمیتوان از چیزی به نام جنبش دانشجویی صحبت كرد چرا كه به زعم او، دوره برخی تحولات عمده، متاثر از جنبش دانشجویی گذشته است. با این حال فكوهی، دانشجوی امروز را نیز بدون رسالت نمیداند. او معتقد است: وظیفه دانشجویان، دانشگاهیان، روشنفكران و نخبگان فكری نه دنبالهروی از جامعه است كه یك نوع پوپولیسم عقیم به حساب میآید و نه فرو رفتن در توهم نقش هدایت جامعه بلكه پرداختن به كار خودشان یعنی كار فكری و كمك به درك و بهبود سازوكارهای جامعه در مواردی است كه امكان چنین كار را دارند و این كار را باید در فروتنی مطلق انجام دهند.
هر سال، شانزدهم آذر فرصتی را فراهم میکند تا به نقش و جایگاه سیاسی دانشجویانی که قربانی استبداد ضد روشنگرانه رژیم گذشته شدند، نظر افکنده شود. در این میان، آنچه شاید بارها گفته شده و باز هم نیاز به تأکید دارد، این است که آنچه در سالهای دهه 1350 و 60 «جنبش دانشجویی» نامیدهشد، دیگر به آن شکل در هیچ کجا، حضور ندارد. هر چند این امر نه به معنی کم اهمیت شدن نقش دانشجویان در عرصه اجتماعی و سیاسی و نه به معنی زیر سؤال بردن این نقش در آن سالهاست.
مرضیه جعفری: شایعه را باید نوعی مبادله ارتباطاتی تعریف کرد که شامل خبر یا گروهی از اطلاعاتی می شود که دارای منشاء مشخص و به خصوص رسمیت یافته نیست، اغلب جنبه منفی علیه یک فرد یا یک گروه را دارد، به صورت های مختلف اما تقریبا همیشه غیر رسمی در زمان و مکان خاصی در یک جامعه گسترش می یابد و می تواند پیامدهای منفی یا مثبت کوتاه یا دراز مدتی داشته باشد.
ناصر فکوهی با بیان اینکه جلال ستاری جرو معدود عالمان با اخلاق بود، میگوید جلال ستاری اسطورهشناسی بود که اسطوره را تقدس نکرد. به گزارش ایسنا، هشتمین برنامه از سلسله برنامههای شبهای ایرانشهر با عنوان «شبی با جلال ستاری» شنبه هشتم آذرماه برای نکوداشت جلال ستاری برگزار شد. در این برنامه که اجرای آن به عهده «اکبر عالمی» بود، ناصر فکوهی، بهمن نامور مطلق، بهروز دارش، علیرضا مشایخی، علیرضا شیر و مجید سرسنگی سخنزانی کردند. در این برنامه اکبر عالمی گفت: جلال ستا
در اتفاقی نادر علاوه بر بیمارستان محل بستری "مرتضی پاشایی" در تهران، پارک ها و میدان های پایتخت و شهرهای کوچک و بزرگ ایران شاهد تجمع جوانانی بود که با در دست داشتن شمع و همخوانی ترانه هایش، سوگواری کردند. چنین واکنشی در جامعه تعجب بسیاری را برانگیخت چرا که چنین رویدادی پیش بینی نمی شد.
در این باره بارها نظر دادهام که بیشتر اظهار نظرهایی که درباره ی سرانه ی کتابخوانی و حتی مقایسه ی آن با کشورهای دیگر میشود پایه و اساس علمی ندارند و مشخص نیست که مبنای روششناسی آنها چیست. بنابراین هر آنچه در اینجا گفته میشود از این امر ضعف روششناختی میبرد. اما در کل شاید بتوان بر گروهی از تجربههای میدانی، بدون آنکه با دقت بتوانیم از «میزان» کتابخوانی صحبت کنیم، تکیه بزنیم و از نوعی «کمبود» یا «نقصان» در این زمینه صحبت کنیم که برای نخبگان و اکثریت دست اندرکاران محسوس است. بحث من نیز در همین زمینه و همین محدوده، انجام میگیرد، اما به هیچوجه نمیتوانم تا استنادهای علمی در این زمینه را بررسی نکنم، اظهار نظر دقیقی بکنم.
مناسک (rituals) به صورت ها و از دیدگاه های متعدد و بسیار متفاوتی تعریف شده اند، اما با رویکردی اجتماعی، می توان آنها را به مجموعه ای از کنش ها، حرکات، ابزارها و اشیاء، مهارت ها و شیوه های هماهنگی و با هم بودگی و دعاها و اوراد و روابط حسی و عاطفی، تعریف کرد که در یک نظم معنایی خاص قرار گرفته و نوعی تعلق به یک یا چند باور یا آیین دینی، عقیدتی، سیاسی، اجتماعی، قومی، و... را نشان داده و میان گروه های اجتماعی مبادله یا منتقل می شوند.
مفهوم «انسان شناسی خانگی و درونی» از موضوعات جدیدی است که بهتازگی در مباحث انسان شناسی مطرح میشود. سابقه این دست از مطالعات در فرانسه به عنوان مهد انسان شناسی و امریکا به کمتر از بیست سال میرسد و پیش از این محیط «درونی» اهمیت چندانی را در دانشهایی همچون انسانشناسی و جامعه شناسی نداشت. در گذشته معتقد بودند روابطی که در «درون» شکل میگیرد از محیط اجتماعی خارج شده و باید آن را در حوزههای شناختی همچون روانشناسی و آنچه با فردیت نسبت مییابد، بررسی کرد. بتدریج مطالعات نشان داد که آنچه ما از آن تحت عنوان فردیت و حوزه خصوصی یاد میکنیم همچون سکهای است که یک روی آن را حوزههای روانشناسی و فردیت و روی دیگرش را حوزههای اجتماعی در بر میگیرد. به تعبیری چنین تبیین شد که آنچه از آن تحت عنوان امری «اجتماعی» یاد میشود صرفاً در شکل گروهی و بیرونی نیست بلکه در سیمایی درونی و حتی در سطح خود فرد هم میتواند وجود داشته باشد تا آنجا که میتوان امروز فرد را یک برساخته اجتماعی دانست.
روشنفکری به عنوان یک مفهوم جهانشمول، هم مفهومی باستانی است و هم جدید، هم مفهومی ایدئولوژیک (برای مثال در معنای روسی آن یعنی انتلیجنتسیا) و هم مفهومی دستکم در ادعا ضد ایدئولوژیک، مثلا در معنای فرانسوی آن. «روشنفکر» و «روشنفکری» در عین حال، مفاهیمی بیش از اندازه گسترده و مبهم هستند: گونه ای شکل های توخالی که با تعداد بی شماری از محتواها می توان آنها را پر کرد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید