میلیون شکل حیات در عالم هست و دانشمندان تنها ۵ میلیون از آنها را مورد مطالعه قرار دادهاند. لازم است اشکال باقیمانده حیات حفظ و به تفصیل بررسی شوند؛ زیرا از دست رفتن هریک از آنها پیامدهایی برای تعادل بومشناختی جهان و در نتیجه برای وجود خود ما خواهد داشت. تعجبی ندارد که بومشناسان امروزی که مدافع حفظ تنوع زیستیاند، این اصل اساسی را پذیرفتهاند که «هیچ چیز به خاطر هیچ خلق نشده است».
خداوند میفرماید: «اگر آنچه درخت در زمین است، قلم باشند و دریا را هفت دریای دیگر به یاری آید، سخنان خدا پایان نپذیرد. قطعاً خداست که شکست ناپذیر حکیم است.» این بدان معناست که علم حدی ندارد. خداوند به همه ما (که خود را مسلمان مینامیم) فرمان میدهد که با کمک عقل، استدلال و تازهترین دانش بشری مستقیماً بکوشیم معنای وحی او را کشف و درک کنیم. به خصوص در آیه ۲۵:۷۳ میخوانیم: «کسانیاند که چون به آیات پروردگارشان تذکر داده شوند، کر و کور روی آن نمیافتند.»
ترجمه قرآن همواره موضوعی دشوار و موجد اختلاف نظر میان مسلمانان بوده است. دلیل متفاوتی برای این اختلاف نظر وجود دارد؛ اما اولین دلیل قبل از همه دیگر دلائل، آنکه از نظر مسلمانان قرآن عین کلام خداست که به واسطه جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل گشته است. پذیرش یا عدم پذیرش این فرض، موضوع ترجیح دینی است؛ اما این حقیقت همچنان باقی میماند که قرآن متنی خودارجاع است که در آن خداوند آیاتش را معجزه زبانی شگفتآوری میخواند که به زبان عربی روشن «لسان عربی مبین»(۱۶ :۱۰۳) نازل شده است. چگونه انسان احتمالا میتواند یک معجزه زبانی مرکب از چینشی از کلمات و اصوات الهی را ترجمه کند که نه تنهاپوست بدنشان از آن به لرزه میافتد«ودلشان به یاد خدا نرم میگردد»(۳۹ :۲۳)، که نیززمین بدان قطعه قطعه میگردد»(۱۳ :۳۱) وکوهها بدان روان میشود»(۵۹ :۲۱)؟ آیا چنین ترجمهای مستلزم تحریف کلمات خدا، و شاید حتی انکار خود معجزه نیست؟
برای پاسخگویی به این پرسش، فلسفه امروزین سؤالی را در کانون كندوكاوهای خود قرار داد که شاید بسیار عجیب به نظر برسد: تفاوت میان انسان و حیوان چیست؟ فیلسوفان سدههای هفدهم و هجدهم مجذوب تعریف آن شدند که حیوان چیست و اعتقاد داشتند که اگر میتوانستند تفاوت میان انسان و حیوان را تبیین نمایند، بهتر میتوانستند «تفاوتهای مشخصی» را که معرف انسان و خاص اوست، تمییز دهند. به گفته ژول میشله ـ تاریخنویس برجسته سده نوزدهم ـ حیوانات «برادران متواضعتر» مایند! این موجودات به ما نزدیکترند؛ به سادگی میتوان دید که چگونه از لحظهای که افول فکر دین آغاز شد و جای خود را به فکر انسان به مثابه مرکز دنیا و موضوع تفکرات فلسفی داد، این پرسش که چه چیزی «مناسب انسان» است، از اهمیتی عقلی برخوردار گردید.
انتشارات اطلاعات به تازگی كتاب «تاریخ مختصر اندیشه» را از لوك فری روانه بازار كتاب كرده است كه در دانشگاه دنیس دیدرو (مجموعه دانشگاههای پاریس، سوربن) به تدریس فلسفه اشتغال دارد و جوایز بسیاری را نصیب خود ساخته است؛ از جمله جایزه مِدیسی، جایزه ژانژاک روسو و جایزه اوژوردویی. علاوه بر آن نشان لژیون دونور و نیز نشان شوالیه ادبیات و علوم را به دست آورده است. آنچه در پی میآید، بخشی از فصل چهارم كتاب است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید