نشست نقد و بررسی کتاب «مطالعات فرهنگی دانشگاهی در ایران» نوشته عباس کاظمی، عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با حضور نعمتالله فاضلی، دانشیار انسانشناسی و مطالعات فرهنگی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و محمد رضایی، مدیر گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علم و فرهنگ یکشنبه 21 آذر در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. در ادامه بخشی از مهمترین سخنان فاضلی و کاظمی آمده است.
دانشگاه در ایران بیمار است، این را تنها میتوان با مراجعه به روبهروی دانشگاه تهران، یعنی راسته معروف كتابفروشیها فهمید. در فاصلهای ١٠ متری با دانشگاه، با شمار زیادی مواجه میشویم كه پایاننامه و تحقیق میفروشند، بدون اینكه هیچگونه برخورد جدی با آنها صورت بگیرد. تازه به شرط برخورد قاطع، تنها صورت مساله پاك شده است و ریشههای مشكل پابرجاست، اینكه نظام آموزش عالی ایران با بحران مواجه است و ظهور آنچه عباس كاظمی، پرولتاریای پژوهشی میخواند، تنها یك نشانه آن است. نشانه دیگر آن موارد شرم آور سرقت علمی و جعل مدرك علمی از سوی چهرههای سرشناس و استادان دانشگاهی است
گفت وگو با عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم باید در نمایشگاه کتاب پاتوقهای فرهنگی شکل بگیرد
احمد ذولفقاریان : دومین نشست از سلسله همایشهای «آشنایی با ایدههای بین رشتهای در علومانسانی» به سخنرانی دکتر عباس کاظمی درباره موضوع «گئورگ زیمل؛ فرهنگ و تأمل درباره ناچیزها» اختصاص داشت که 27 بهمن ماه در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد.
بحث روزمره شدن دانشگاه و پايين آمدن بهرهوري آن در جامعه ايران، ديرزماني است به شكل ويژهاي در كشور مطرح شده و اخيرا روشنفكران و نخبگان دانشگاهي زيادي در كتابها و مقالات خود و با حضور در رسانه ملي به اين مساله توجه نشان دادهاند. عباس كاظمي، عضو سابق هيات علمي دانشگاه تهران نيز عصر روز چهارشنبه بيست و پنجم آذر ماه، با حضور در گردهمايي «روزمره شدن دانشگاه در ايران» كه در دانشكده ادبيات دانشگاه فردوسي برگزار شد، در باب دلايل روزمره شدن دانشگاه و تبعات آن به ايراد سخنراني پرداخت. فايل صوتي اين سخنراني از طريق مسوولان دفتر خراسان انجمن مطالعات فرهنگي و ارتباطات در اختيار «اعتماد» قرار گرفته است. متن كامل سخنراني اين استاد دانشگاه را در ادامه ميخوانيد.
واضح است که خیابان عنصر ماهوی شهر است و شهر با خیابانهایش و رویدادهایی که در آن به خاطره و خیال بدل می گردد شهر می شود. بدین معنا که از خلال خیابان می توان وجه عمده ای از شهر مدرن را مطالعه کرد و عناصر زندگی روزمره شهری را در آن یافت. اما باید اضافه کنم که بدون خیابان تامل در باب مدرنیته نیز کاری آسان نخواهد بود. مدرنیته را از دریچه های متفاوتی می توان خوانش کرد اما از میان این گوناگونی ها یکی از مهمترین دریچه هایی که مدرنیته خوانش شده است دریچه ای است به نام خیابان! اکنون سوال این است که مدرنیته از خلال خیابان چگونه دیده شده است؟ اما پیش از پاسخ دادن به این سوال مناسب است اضافه کنیم که به لحاظ جامعه شناختی در مورد خیابان به دو شکل تامل شده است
«شهر» را نباید تنگنظرانه صرفاً مکانی برای انسان تلقی کرد. چرا که شهر مجموعهای از اشیا، نباتات، حیوانها، ساختمانها و.... است. اما سؤالی که در این میان مطرح میشود این است که چطور میتوان از رهگذر اشیا و ابژههای شهری به درکی از مفهوم زندگی رسید و سیاستگذاریهای شهری را بر اساس آن تعیینکرد. اغلب مطالعاتی که در حوزه شهر صورت پذیرفته مطالعات انسانشناسانه است که بیشتر پرسهزنی، قدمزدن و اتومبیلی شدن شهر را مرکز توجه قرار دادهاست. با این حال، امروز پرداخت به شهر از زاویه «اشیا» میتواند موضوعی اساسی و قابل تأمل باشد. طبیعتاً پیش از این انسانشناسها و باستانشناسها بر روی اشیا کار کردهاند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید