ترجمه متون فلسفی در ایران در بیش از 25 سال گذشته تحولی شگفتانگیز و بیسابقه را تجربه كرده است. هنوز زود است كه از تعابیری چون نهضت ترجمه برای نامگذاری این دوره یاد شود. اما همه علاقهمندان به آثار فلسفی در ایران آگاهند كه در این ربع قرن، شمار كثیری از آثار فلسفه غربی به فارسی ترجمه شده است.
دشواریهای اندیشه مارتین هایدگر در محتوا و فرم، کار را برای علاقهمندان فلسفه پیچیده میکند؛ حتی درباره روبرو شدن با آرا و آثار او اختلافنظرهایی میان متخصصان وجود دارد: برخی مواجهه بیواسطه با آثار او را توصیه میکنند و برخی ورود از طریق شروح و درآمدها را پیشنهاد میدهند و برخی همراهی هر دو شیوه را سودمندتر میدانند.
فلسفه غرب در حوزه فلسفه حقوق پیشرفت قابل ملاحظهای کرده است و این به دلیل تحولات گسترده و عمیقی است که در سبک زندگی و جامعه غربی از قرون وسطی تاکنون به وجود آمده است. یکی از مهمترین مسائل جوامع غربی که به واسطه نفوذ عمیق کلیسا و حکومت دینی مطرح شد مسئله قانون بود و رفتهرفته به موازات تحولات سیاسی و اجتماعی در بستر اندیشه فلسفی اندیشه و مفهوم قانون پابهپای این حوزهها تحول پیدا کرد.
ضرورت ترجمه با مفهوم ساده انتقال از یک زبان به زبانی دیگر آغاز میشود اما فراتر از این درک عام از ترجمه توجه به خود ماهیت زبان مطرح است. زبان، اصولا زبان انسانی است که تفاوتش با زبان حیوانات در نمادینبودن آن است و انسان با کلمات و مفاهیم خودش را و نسبتش را با جهان بیان میکند و تنها انتقال احساس و عکسالعمل نیست، بلکه محل بیان اندیشه است.
برای اینكه گفتارم را از نقطهای مشخص شروع كنم و به صورت كلی صحبت نكنم، به متنی از یك متفكر یعنی دریدا اشاره میكنم كه دیدگاههای او در دهههای اخیر مورد توجه پژوهشگران بوده است. ترجمه انگلیسی این متن A relevant translation است، به این معنی كه «یك ترجمه مطلوب چیست؟».
بعد از چندین دهه ترجمه متون فلسفی در ایران اكنون وقت آن رسیده نگاهی كلی به حاصل این كار و گذشته و وضع كنونی و مشكلات و چشماندازهای آتی بیندازیم. برخی از مشكلات ترجمه متون فلسفی مشكلات عمومی ترجمه است و برخی مشكلات خاص متون فلسفی. به استثنای متون ریاضی، هر متن دیگری بر بستر زبان طبیعی شكل میگیرد، زبانی كه در گفتوگوهای روزمره و نوشتههای غیرفنی به كار میبریم.
سابقه نخستین نهضت ترجمه متون یونانی به قرون دوم و سوم هجری در دوره خلافت منصور دوانیقی برمیگردد. این حركت به روشهای مختلفی در قرون چهار و پنج هجری پیگیری شد و به گسترش جریانهای مختلف فكری و فلسفی در فرهنگ اسلامی كمك كرد. نتیجه این تجربه این است كه اگر هم بتوانیم در میزان متفكربودن این مترجمان چونوچرا كنیم اما در نقش مهمی كه در انتقال مفاهیم فرهنگی داشتند، نمیتوان چونوچرا كرد.
ترجمه اصلیترین و رایجترین راه آشنایی ایرانیان با فلسفههای جدید غربی و آگاه شدن آنها با تحولات فكر فلسفی در مغرب زمین بوده و هست. مترجمان با علایق و سلایق و پیشینهها و خاستگاههای فرهنگی و اجتماعی گوناگون، هر یك بنا به تخصص و دیدگاه خاص خود، معمولا بر حسب احساس وظیفه و تعهد شخصی، به انتقال ایدهها و اندیشههای فلسفی از زبانهای اروپایی به زبان فارسی یاری رساندهاند.
ترجمه به معنای بازگرداندن مفاهیم و معانی از یك زبان به زبانی دیگر، امری رایج و همیشگی در جهان انسانهاست و انسانها آگاهانه یا ناخودآگاه در فعالیتهای روزمره خود برای فهم گفتار و كردار دیگران و نشانههای دیداری و نوشتاری و شنیداری و ...كه با آنها مواجه میشوند، دست به ترجمه میزنند.
ترجمه در ایران زخم سر بازی است که میبایست عاجلانه به آن رسیدگی شود. در غرب ترجمه در حوزۀ اندیشه کار محققین دانشگاهی است. اصولاً کسی برای مثال آثار کانت یا هابز را ترجمه میکند که سالها بر روی این اندیشمندان کار تحقیقاتی و تدریس انجام داده است و با تمامی زوایای اندیشۀ آنها آشناست. این در حالی است که در ایران اصولاً کار ترجمه در حوزۀ دانشگاه انجام نمیشود و در حلقههای روشنفکری رواج پیدا کرده است. به همین دلیل است که کیفیت آثار ترجمهشده به زبان فارسی بسیار نازل است و هرگونه بررسی انتقادی این آثار نشاندهندۀ این ضعفهای بنیادی است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید