اخبار

نتیجه جستجو برای

مولوی در مثنوی بارها به این نکته اشاره می‌کند که یافتن یاری که بتوانی خود را در او ببینی، بسیار کمال‌آفرین‌تر از ریاضت و سلوک است. وی(مثنوی، د۶رب۱۰۸۳) از زبان یکی از اصحاب به پیامبر اسلام(ص) می‌گوید:

( ادامه مطلب )

مشورت با اشخاص ترسو و تنبل عزم و ارادة انسان را سست می‌کند: یکی دیگر از نتایجی که مولانا از بحث بازتاب می‌گیرد، این است که هنگام مشورت با دیگران، باید با فردی شجاع و مطمئن رایزنی کرد؛ چرا که ترس و تزلزل از انسانهای ترسو و بزدل در جان شخص مشورت کننده بازمی‌تابد و رأی و عزم او را سست می‌کند. به عبارت دیگر ممکن است کسی با شخصی بسیار دانا و زیرک مشورت کند و چنین شخصی بتواند راه‌حلها و پیشنهادهای بسیار خوبی در اختیار او بگذارد، اما اگر این شخص ترسو و تنبل و بی‌اراده باشد، این ویژگیهای او ناخواسته به وجود شخص مشورت‌کننده نفوذ می‌کنند و مانع اقدام او به کار می‌شوند.

( ادامه مطلب )

به خاطر همین ملاحظات است که مولوی صحبت را بر خلوت ترجیح می‌دهد و زندگی در میان دوستان شفیق صادق را بر خلوت‌‌نشینی برتر می‌داند. جالب اینجاست که مولوی(مثنوی، د۶رب۵۱۷ـ۵۱۲) بر این باور است که حتی حیوانات نیز از کار گروهی لذت بیشتری می‌برند:

( ادامه مطلب )

در آخرین صفحة دفتر ششم مثنوی (از بیت ۴۹۰۰ به بعد) مولانا می‌گوید: می‌توان انسانها را از طریق سخنانشان شناخت، اما ممکن است کسی از سر زیرکی یا بدسرشتی، با سخن، شما را بفریبد. چنین کسی را می‌توان با بحثها و استدلالهای زیرکانه به اعتراف واداشت و از لابلای سخنانش، آگاهی‌هایی را برای شناختنش به دست آورد. اگر کسی آنقدر زیرک بود که به هیچ وجه نتوانستید از راه سخنانش او را بشناسید، خاموش و ساکت، در برابرش بنشینید و با دقت به آینة دل خود نگاه کنید. اگر با خود صداقت داشته باشید، می‌توانید نقشهایی را که در مواجهه با او، بر آینة دل شما بازمی‌تابد، تشخیص دهید:

( ادامه مطلب )

ستایشها و نکوهشهای ما از دیگران، غالباً‌ ستایش و نکوهش از خود است: یعنی آنگاه که ما دیگران را به خاطر فضایل و مکارم اخلاقی ستایش می‌کنیم، ناخواسته داریم به وجود آن فضایل و مکارم در خودمان اشاره می‌‌کنیم و در حقیقت «در ضمن مدح دیگران، خود را می‌ستاییم» و آنگاه که دیگران را به خاطر رذایل و بدخویی‌ها نکوهش می‌کنیم، ناخواسته داریم به وجود آن زشتی‌ها در خودمان اعتراف می‌کنیم و خود را نکوهش می‌کنیم.مولانا در داستان «خواجه‌ای که دو غلام داشت و یکی از آنها زشت و دیگری زیبا بود»، به این نکته مهم اشاره کرده است.

( ادامه مطلب )

مولوی در آغاز دفتر پنجم مثنوی (بیتهای ۴۲۳۷ـ ۴۲۳۶) نیز به همین نکته اشاره می‌کند. به نظر او مثنوی مانند هر کتابی و بلکه مانند هر شخصی، در چشم عده‌ای از آدمیان خوش می‌آید و برخی دیگر آن را ناخوش می‌دارند؛ زیرا که هر کس خود را در آن می‌بیند:

( ادامه مطلب )

در غالب موارد انسان برای داوری در مورد دنیای اطراف خود چاره‌ای از تشکیل جامعه آماری ندارد؛ اما شگفت آن است که بیشتر آدمیان، خود، جامعه‌ آماری خویش هستند و با توجه به احوال و اندیشه‌های شخصی‌شان، در مورد همه انسانهای دیگر داوری می‌کنند. معنی قیاس به نفس (فرافکنی) همین است که آدمی بر اساس جامعه آماریی که تنها یک عضو دارد و آن هم خود اوست، دست به تعمیم در مورد دیگران می‌زند. به نظر مولوی داوری غالب آدمیان در مورد پیامبران و اولیای خدا نیز از همین مقوله است؛ آنها چون خود غذا می‌خورند، می‌خوابند، کار می‌کنند و ارتباطی با عالم غیب ندارند، گمان می‌کنند که انبیا و اولیا نیز همین گونه هستند (مثنوی، دفتر۱ر ابیات۲۶۷ـ۲۶۴). در داستان «اعرابی و همسرش» نیز می‌بینیم که زن، اعرابی را طمعکار، مارگیر و فریبکار می‌خواند، و اعرابی به او می‌گوید: «من آن گونه که تو می‌گویی، نیستم، تو خود چنینی و مرا هم این چنین می‌پنداری. تو مانند کسی هستی که بر اثر چرخیدن، دچار سرگیجه شده است و فکر می‌کند که خانه به دور سرش می‌چرخد!» (مثنوی، د۱ر ب۲۳۶۴ـ۲۳۶۳)

( ادامه مطلب )

یکی از مهمترین مباحث در حوزة روان‌شناسی، بحث «ساز و کارهای دفاع روانی» است که نخستین بار به صورت جدی، فروید مطرح کرد. به نظر فروید اگر تمام خواسته‌ها و نیازهای بشر به راحتی ارضا می‌شد، دیگر در زندگی چیزی به نام «مشکل» وجود نداشت؛ اما به دلایل گوناگون اجتماعی، فرهنگی و دینی، عملاً این اتفاق نمی‌افتاد و موانع فروانی بر سر راه ارضای خواسته‌ها و نیازهای انسان قرار می‌گیرند و همین باعث می‌شود که زندگی انسان سرشار از کشمکش‌ها و تنشهای فراوان باشد. این مسأله سبب اضطراب و رنج می‌شود و تعادل روانی را به هم می‌زند. انسان برای اینکه در برابر این فشارها و رنجها که اساس شخصیت را تهدید می‌کنند، مقاومت کند و خود را از فروپاشی و نابودی حفظ کند، از مجموعه‌ای از سازوکارهای دفاعی بهره می‌گیرد و به این ترتیب میان انگیزه‌ها و کشمکش‌های متعارض، سازگاری پدید می‌آورد و اضطرابها و دردهای خود را تسکین می‌بخشد

( ادامه مطلب )

اگرچه هر فصلی زیبایی‌ها و جاذبه‌های ویژه خود را دارد، هرکسی، با توجه به حال و هوای خود، یکی از فصل‌ها را بر دیگر فصول ترجیح می‌دهد.

( ادامه مطلب )

نیایش، مانند آب، غذا، هوا، خواب، دانش اندوزی و... یکی از ضروریات زندگی هر انسان کمال طلبی است. صرفنظر از حاجاتی که با نیایش می‌توان به آنها دست یافت، خود نیایش به تنهایی برای انسان لازم است. اگر کسی هیچ گونه نیاز و حاجتی نداشته باشد، باز هم از نیایش بی‌نیاز نیست. انسان‌های بی‌نیاز، مانند پیامبر بزرگوار اسلام‌(ص)، همواره دعا می‌کرده و از خدا چشمانی گریان می‌خواسته‌اند؛ چراکه دعا، جز حاجت خواستن، یکی از ضروریات زندگی است و آنها که غنی ترند، محتاج ترند:

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: