«احمد قوام» ملقب به قوام السلطنه، دولتمردی بود که بیش از شش دهه – از پیش از مشروطه تا اوایل دهه 1330 - به فعالیت سیاسی پرداخت. اگرچه بیشتر مطالبی که درباره او گفته شده و میشود، قوام را وابسته به فلان قدرت نوشتهاند اما وقتی آنها را با اطلاعات دقیق از منابع همزمان تطبیق میدهیم، همخوانی ندارد. اما باید شخصیت سیاسی قوام السلطنه را با وجود شرایطی که در آن زمان زیست میکرد، بررسی کرد.
«خاطرات زن چه میتواند باشد؟ زن كه عنصرش را هنوز تمییز ندادهاند و شاید نزد خودش هم مجهول باشد، كیست؟ بهار مجسم، حیات بیغم، زندگی بیاندوه، مجسمه لطافت، مظهر شفقت، شیشه رقیق و نازك حایل میان بیم و امید؟ نه! گل شاداب! سرو خرامان، عنصر ملكوتی به اصطلاح شعرا؟ خیر! پس... در اصل انسان اسیر و خسته یا طایر پر و بال شكسته از آزار محب خود در پنجه مرگ و هلاك افتاده است. این معنی و حقیقت زن است... شما ای مردان عاطفه فریب!من با این كالبد نحیف و قلب ضعیف كه شما به نوع ما، ضعیفه لقب دادهاید، برای تسخیر اقالیم طبیعت و حل مشكلات عالم ماورای خیال، تصمیم كردهام و زاد و راحله سفرم حاضر و مهیاست.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید