سرگذشت تاج‌السلطنه، شاهزاده خانم ایرانی در گفت‌وگو با مسعود كوهستانی‌نژاد

1393/3/19 ۱۰:۳۸

سرگذشت تاج‌السلطنه، شاهزاده خانم ایرانی در گفت‌وگو با مسعود كوهستانی‌نژاد

«خاطرات زن چه می‌تواند باشد؟ زن كه عنصرش را هنوز تمییز نداده‌اند و شاید نزد خودش هم مجهول باشد، كیست؟ بهار مجسم، حیات بی‌غم، زندگی بی‌اندوه، مجسمه لطافت، مظهر شفقت، شیشه رقیق و نازك حایل میان بیم و امید؟ نه! گل شاداب! سرو خرامان، ‌عنصر ملكوتی به اصطلاح شعرا؟ خیر! پس... در اصل انسان اسیر و خسته یا طایر پر و بال شكسته از آزار محب خود در پنجه مرگ و هلاك افتاده است. این معنی و حقیقت زن است... شما ‌ای مردان عاطفه فریب!‌من با این كالبد نحیف و قلب ضعیف كه شما به نوع ما، ضعیفه لقب داده‌اید، برای تسخیر اقالیم طبیعت و حل مشكلات عالم ماورای خیال، تصمیم كرده‌ام و زاد و راحله سفرم حاضر و مهیاست.

 

شاهزاده خانم ایرانی نقاد فرهنگ و اجتماع بود

محسن آزموده: ‌«خاطرات زن چه می‌تواند باشد؟ زن كه عنصرش را هنوز تمییز نداده‌اند و شاید نزد خودش هم مجهول باشد، كیست؟ بهار مجسم، حیات بی‌غم، زندگی بی‌اندوه، مجسمه لطافت، مظهر شفقت، شیشه رقیق و نازك حایل میان بیم و امید؟ نه! گل شاداب! سرو خرامان، ‌عنصر ملكوتی به اصطلاح شعرا؟ خیر! پس... در اصل انسان اسیر و خسته یا طایر پر و بال شكسته از آزار محب خود در پنجه مرگ و هلاك افتاده است. این معنی و حقیقت زن است... شما ‌ای مردان عاطفه فریب!‌من با این كالبد نحیف و قلب ضعیف كه شما به نوع ما، ضعیفه لقب داده‌اید، برای تسخیر اقالیم طبیعت و حل مشكلات عالم ماورای خیال، تصمیم كرده‌ام و زاد و راحله سفرم حاضر و مهیاست. حال كه همت مردانه با من است، شما با من همسفری كنید و سرگذشت من را بخوانید.» این فقره بخشی از سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی است كه نخستین‌بار در آبان ماه 1306 در صفحه اول روزنامه كوشش منتشر شد، خاطراتی كه انتشارشان اگرچه با استقبال فراوان مواجه شد، اما نام نویسنده‌اش گمنام بود و حالا مسعود كوهستانی‌نژاد، مورخ و سندپژوه معاصر آنها را به همراه ملاحظاتی انتقادی در این باب منتشر كرده و نویسنده آنها را زهرا تاج‌السلطنه (1262-1315) دختر ناصرالدین شاه و توران‌السلطنه دختر عموی شاه معرفی كرده است. این زن فرهیخته ایرانی كه در طول حیاتش فراز و نشیب‌های فراوانی را هم در زندگی شخصی و هم در دوران تاریخی تجربه كرده، در این یادداشت‌های منحصر به‌فرد، از منظری زنانه مناسبات حرمسراهای مشهور و در عین حال ناشناخته قجری را می‌گشاید و به نقد فرهنگی و اجتماعی زنان قاجاریه اشاره دارد و آنها حجاب را در ساختار فرهنگی و دینی خود می دیدند و به دنبال طرد آن نبودند، می‌پردازد. در ادامه گفت‌وگویی مختصر با گردآورنده این كتاب را می‌خوانید. مسعود كوهستانی‌نژاد تاكنون ده‌ها كتاب در زمینه تاریخ و تاریخ نگاری معاصر ایرانی تالیف و منتشر كرده است، سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی را انتشارات دنیای اقتصاد منتشر كرده است. ‌

 

برای آشنایی مخاطبان در ابتدا بفرمایید كه تاج‌السلطنه كیست و چرا خاطراتش اهمیت دارد؟

تاج‌السلطنه یكی از دختران ناصرالدین شاه است و خاطراتش از این حیث اهمیت دارد كه صرف نظر از دختر شاه بودن انسانی است كه به اعتقاد من نظیرش در مرد و زن در تاریخ معاصر ایران بسیار نادر است. او انسانی همواره در حال شدن است و از همان نوجوانی تا لحظه مرگ همواره به جست‌وجوی حقیقت و در بحث و گفت‌وگو بوده است. وقتی خاطرات او را ورق می‌زنیم به خوبی در می‌یابیم كه انسانی هنرمند و جست‌وجوگر بوده كه مدام در حال تبادل فكر با محیطش بوده است. مضافا اینكه به عنوان یك زن شاید بتوان او را بی‌نظیر خواند، زیرا ما در تاریخ معاصر زنی را نداریم كه در مراحل متفاوت رشد فكری قرار بگیرد و در انتها این تجربیاتش را چنین شیوا به تصویر بكشاند. این كتاب اگرچه به ظاهر خاطرات روزانه یك شاهزاده خانم است، اما كاملا بر اساس مسائل فكری و مبتلا به زنان نوشته شده است.

 

تاج‌السلطنه زنی است كه از دربار قجرها بر آمده است. یكی از ضعف‌های اساسی تاریخ معاصر ما فقدان دربار‌شناسی و گزارش‌های دقیق از درون دربار است. آیا مطالعه این اثر می‌تواند به كار شناخت مناسبات دربار كه مناسبات قدرت نیز هست، آید؟

خاطرات تاج‌السلطنه اطلاعات بسیار دقیقی از وضعیت زنان در دربار ناصرالدین شاه قاجار ارائه می‌كند. ما از دور یك چیزی راجع به این مسائل شنیده‌ایم اما وقتی از درون روایت تاج‌السلطنه را می‌خوانیم، در‌می‌یابیم كه این مناسبات كانون‌های اولیه رشد هنر مدرن از تئاتر و عكاسی و نقاشی تا آموزش زنان در دوران مدرن بوده است. ما بارها شاهدیم كه در این مدارس میان مربی‌های زنان این مباحث را تدریس می‌كردند. به خصوص بحث‌هایی كه تاج‌السلطنه با ناصرالدین شاه در زمینه زبانشناسی می‌كند، نشان می‌دهد كه تصور رایج درباره قاجاریه غلط است. البته مباحث تاج‌السلطنه چندان ربطی به ساختار قدرت در دربار ناصری ندارد و با ساختار فرهنگ و هنر ارتباط دارد. او زنی است كه با ساختار قدرت ارتباط چندانی ندارد و به زمینه‌های سیاسی ورود نمی‌كند. در واقع خاطرات او نقدی به ساختار فرهنگ و هنر و اجتماع طبقه سلطنتی و اشرافی ایران در زمان ناصرالدین شاه قاجار است.

 

البته در زمان قاجارها هم شاهدیم زنانی چون مهد‌علیا (مادر ناصرالدین شاه) یا همسر امیركبیر و خواهر ناصرالدین شاه زنانی هستند كه در سیاست هم نقش داشتند. آیا تاج‌السلطنه وارد این مناسبات نشد؟

حرف شما درست است كه در دربار قاجار زنان قدرتمندی بودند كه در سیاست شركت داشتند. اما تاج‌السلطنه چنین نبود، یعنی هم خودش وارد نشد و هم به او چنین اجازه‌یی ندادند. ضمن اینكه تاج‌السلطنه به دوره مشروطه برخورد كرد كه ساختار منسجم قاجاریه فروپاشید.

 

تصویر عمومی از قاجاریه، تصویر دولت‌های شكست خورده و زبونی است كه موجب انحطاط ایران شده‌اند. آیا ما در این خاطرات همین تصویر را می‌بینیم یا این كلیشه از بین می‌رود؟

این تصویری كه در مورد قاجاریه گفته می‌شود كاملا غلط است و یك نگاه امروزی و تخیلی به واقعیت گذشته است. من در جای دیگری هم گفته‌ام كه حتی اگر قرارداد تركمنچای را دقیق بخوانید و بر اساس اوضاع همان زمانه داوری كنید و آن را در همان بستر آن داوری كنید، در می‌یابید كه ما چاره‌یی جز پذیرش این قرارداد نداشتیم. ضمن آنكه تمام مداركی كه امروز از دوران قاجار منتشر می‌شود از جمله كتاب حاضر مشخص می‌كند كه مسائل آن طور نیست كه ما بدان عادت كرده‌ایم. ما تا همین امروز هم كتابی سراغ نداریم كه مثل سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی اینچنین دقیق و شیوا از اندرونی حاكمیت از زبان یك خانم سخن گفته باشد. تحلیل‌های شاهزاده خانم ایرانی بسیار عمیق و دقیق است. بنابراین تصویری كه گفتید از قاجاریه خیلی غیرعلمی و نادقیق است.

 

تاج‌السلطنه دورانی پر فراز و نشیب در تاریخ ایران را زیسته بود، از انقلاب مشروطه تا كودتای 1299 و تغییر سلطنت از قاجاریه به پهلوی (1304) . بازتاب این وقایع مهم در زندگی و خاطرات تاج السلطنه به چه شكل است؟

در این خاطرات از مشروطیت كاملا دفاع شده است. وقتی در خاطرات از انجمن كنكاشگران و انجمن ملت صحبت می‌شود، اشاره به مشروطیت دارد. ولی جانمایه و عصاره خاطرات شاهزاده خانم ایرانی مسائل و مباحث مربوط به زنان فارغ از مسائل سیاسی است. بستر وقایع اجتماعی اما اهمیتی اساسی در زندگی تاج‌السلطنه داشته است. برای مثال در سال 1306 بحث تعلیمات اجباری مطرح می‌شود. تاج‌السلطنه به نقد این تعلیمات اجباری می‌پردازد. همچنین تاج‌السلطنه در اشاره به مشروطه چندین بار از حقوق مردم دفاع می‌كند، اما همان‌طور كه گفتم دغدغه اصلی تاج‌السلطنه زن است. حتی دغدغه‌اش بیان زندگی خودش نیست، بلكه به شخصیت، فرهنگ زن و نقش او در اجتماع اشاره دارد. البته جاهایی اشاره به وقایع زمان خود می‌كند. مثلا در اواخر كتاب كه وقایع سال‌های نخستین حكومت رضاشاه را توصیف می‌كند، شكل روایت به گونه‌یی است كه انسان فكر می‌كند در حال تعریف از رضا‌شاه است، اما این رضاشاه سال 1305 است و با رضاشاه 1315 بسیار متفاوت است.

 

تفاوت یادداشت‌های روزانه تاج‌السلطنه با خاطرات او كه پیش از این خانم دكتر اتحادیه آن را تصحیح و منتشر كرد در چیست؟

آن كتاب كه نخست در سال 1332 قمری یا 1293 شمسی نوشته شده است، یعنی سال‌های جوانی تاج‌السلطنه. اما این كتاب دومین اثر اوست كه به اعتقاد من در سال‌های آغازین سلطنت پهلوی نوشته و در همین زمان یعنی سال 1306 در روزنامه كوشش به صورت پاورقی منتشر شده است، یعنی این كتاب در سال‌های پختگی او به نگارش در آمده است.

 

آیا در این خاطرات تاج‌السلطنه نشانی از نوستالژیای از دست رفتن دوران قاجار هم به چشم می‌خورد؟

بله صد در صد. كل خاطرات در حال روایت عصر قاجار است. البته در بخشی از اواسط خاطرات می‌بینیم كه تاج‌السلطنه به نقد آن دوران می‌پردازد كه من فكر می‌كنم احتمالا از سوی حكومت وقت تحت فشار قرار گرفته است. اما به طور كلی پدرش را به صورت یك شخصیت فهیم فرهنگی ترسیم می‌كند. البته كاری به این ندارم كه این داوری درست است یا غلط اما او می‌گوید كه ما تلاش می‌كردیم فرهنگ كشور را اعتلا ببخشیم.

 

یعنی نگاه انتقادی ندارد؟

خیر، باید دید منظور از انتقاد چیست. اگر منظور از انتقاد، نقد به دستگاه سیاسی باشد، خیر و در این كتاب ما با نقد سیاسی مواجه نمی‌شویم. اما اگر منظور از انتقاد، نقد فرهنگ و اجتماع باشد، باید بگویم كه انتقادها زهرآگین و نیشدار است، به خصوص انتقادهای متوجه به وضعیت زنان.

 

ژانــر خـاطره نــویسی و یادداشت‌های روزانه در زمینه تاریخ و تاریخ نگاری در سال‌های اخیر بیشتر مورد توجه مورخان بوده است. به نظر شما نوشته‌هایی از این دست چه اهمیتی دارند؟ این نوشته‌ها چه جنبه‌هایی از تاریخ را برای ما آشكار می‌سازند كه در تاریخ نویسی‌های رسمی از آنها غفلت شده است؟

به نظر من خاطره و خاطره‌نویسی از نظر جایگاه شان در علم تاریخ و تاریخ‌نگاری، یك منبع دست چهارم است. یعنی معتقدم وقتی به خاطره‌نویسی به این اندازه توجه شود، نشانه ضعف در تاریخ‌نگاری است، زیرا تاریخ‌نگاری یك اصول و مسائل و چارچوب‌های علمی برای خودش دارد. اما كتاب‌هایی مثل سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی بیش از اینكه خاطرات باشد، اظهارنظر است. باید میان این دو نیز تمایز گذاشت. گاهی فردی درباره رویدادی مثل 28 مرداد 1332 خاطراتش را بیان می‌كند و وقایع را بیان می‌كند، اما گاهی فردی به اظهارنظر درباره وقایع می‌پردازد. خاطره گواهی فرد درباره وقایع است مبنی بر اینكه در آن زمان در آن مكان این رویداد به این شكل رخ داده است، اما 90 درصد خاطره‌نویسی‌های فعلی ما به دلیل آنكه بیشتر اظهارنظر هستند، از حیز انتفاع ساقط هستند. بیش از 85 درصد كتاب سرگذشت شاهزاده خانم ایرانی نیز اظهارنظر است، در كنار آن خاطراتی است كه یك انسان بیان كرده و از روابط زنان در درون دربار ناصرالدین شاه پرده برداشته است. این خاطرات در معرض نقد كسانی كه در آن وقایع حضور داشتند، قرار داشته و آنها می‌توانستند به نقد و ارزیابی آن بپردازند. این نكته مهمی است، زیرا همیشه خاطره باید در بستری بیان شود كه امكان نقد و ارزیابی آن وجود داشته باشد. خاطره كسی را كه 100 سال بعد از زندگی او منتشر می‌شود را كسی نمی‌تواند نقد كند. بسیاری از خاطراتی كه امروز مثلا درباره وقایع مرداد 1332 گفته می‌شود، از این دست است، یعنی نمی‌توان آنها را نقد و بررسی كرد، زیرا 60 سال از آن زمان گذشته و عموم كسانی كه در آن زمان حضور داشته‌اند، از دنیا رفته‌اند.

البته از خلال همان نظرها هم می‌توان به دیدگاه‌های كسی كه آن نظر را ارائه داده و نحوه نگرش او و آدم‌های هم عصر او آگاه می‌شویم. یعنی همین نظریه‌پردازی هم از دید یك مورخ می‌تواند این ارزش را داشته باشد كه درك و فهم او را از گذشتگان گسترش دهد.

گاهی موضوع بحث مورخ بررسی اندیشه‌هاست، در این زمان سخن شما درست است. اما گاهی موضوع یك مورخ بررسی چگونگی زندگی در دربار ناصرالدین شاه اعم از مرد و زن یا ساختار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. بنابراین نظرورزی‌هایی از آن دست كه شما می‌گویید، برای مورد اول می‌تواند مفید باشد، اما در مورد دوم در درجه چهارم یا پنجم قرار می‌گیرد، زیرا ما منابع دیگری هم داریم كه می‌توانیم از آنها برای شناخت آن سوال‌ها پاسخ‌های بهتری در‌یابیم، یعنی حتی خاطرات هم باید در عیارسنجی با سایر منابع قرار گیرد. كتاب حاضر نیز به ویژه در مقوله حقوق زنان بسیار اهمیت دارد.

روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: