از این مفهوم که به نظر سارتر طبیعت انسانی وجود ندارد، که هستی انسان مقدم بر جوهر اوست، به بحث بیپاسخی پیرامون نژادپرستی و تبعیض جنسیتی میرسیم. نژادپرستی چیست؟ تبعیض جنسیتی چیست؟ فکری است که مطابق آن جوهری انحصاری برای هر نژاد یا هر گونه وجود دارد، و فردفرد اعضایش کاملاً در آن محصورند. نژادپرستان میگویند «آفریقایی مانند بچه است»، «یهودیان هوشمندند»، «اعراب تنبلاند»؛ و به دلیل استفاده از حرف تعریف معین، میفهمیم که با نژادپرست سر و کار داریم؛ یعنی کسی که به اعتقاد او همه افراد یک گروه همان خصائص یا «جوهر» را دارند. به همین ترتیب، برای طرفدار تبعیض جنسیتی که اعتقاد دارد این بخشی از گوهر طبیعی زنان است که بیشتر عاطفی باشند تا عاقل، بیشتر مهربان باشند تا دلیر، وظیفه زنان داشتن فرزند و ماندن در آشپزخانه است.
مثالی از تفوق اراده انسان بر برنامهریزی طبیعی و توانایی او برای انحراف یا زیادهروی بسیار شگفتانگیزتر است: پدیده شر را در نظر بگیرید. این پدیده قویاً مؤید استدلال روسو درباره ناطبیعی و بنابراین خصیصه غیرحیوانی اراده انسان است. گویی تنها نوع بشر قادر به رفتار به نحوی است که میتوان آن را شیوه شیطانی نامید. اما آیا حیوانها به قدر انسان قادر به پرخاشگری و سوءرفتار نیستند؟ در نگاه اول، ممکن است صحیح به نظر رسد و میتوان مثالهایی را ارائه نمود که حیواندوستان معمولاً ترجیح میدهند در آن باره بحث نکنند. وقتی کودک بودم و در روستا زندگی میکردم، آنجا دهها گربه بود و اغلب میدیدم که در حال دریدن طعمه خود به شیوهای بودند که به نظر میرسید بسیار بیرحمانه باشد: خوردن موش زنده، ساعتها بازی با پرندهای که بالهایش را شکسته بودند ... اما شر اصلی را که از دید روسو در نظم حیوانی ناشناخته و بهخصوص ا
برای پاسخگویی به این پرسش، فلسفه امروزین سؤالی را در کانون كندوكاوهای خود قرار داد که شاید بسیار عجیب به نظر برسد: تفاوت میان انسان و حیوان چیست؟ فیلسوفان سدههای هفدهم و هجدهم مجذوب تعریف آن شدند که حیوان چیست و اعتقاد داشتند که اگر میتوانستند تفاوت میان انسان و حیوان را تبیین نمایند، بهتر میتوانستند «تفاوتهای مشخصی» را که معرف انسان و خاص اوست، تمییز دهند. به گفته ژول میشله ـ تاریخنویس برجسته سده نوزدهم ـ حیوانات «برادران متواضعتر» مایند! این موجودات به ما نزدیکترند؛ به سادگی میتوان دید که چگونه از لحظهای که افول فکر دین آغاز شد و جای خود را به فکر انسان به مثابه مرکز دنیا و موضوع تفکرات فلسفی داد، این پرسش که چه چیزی «مناسب انسان» است، از اهمیتی عقلی برخوردار گردید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید