هنوز هزاران ملودی خلق نشده داریم

1394/8/4 ۰۹:۲۲

هنوز هزاران ملودی خلق نشده داریم

احوالپرسی از استاد فرهنگ شریف نوازنده صاحب ‌سبک تار فرهنگ نیست این که چنین چنگ می‌زند / بال فرشته است که آهنگ می‌زند...

 

 

احوالپرسی از استاد فرهنگ شریف نوازنده صاحب ‌سبک تار

فرهنگ نیست این که چنین چنگ می‌زند / بال فرشته است که آهنگ می‌زند...

ندا سیجانی: پنج‌ ماه گذشت، از آخرین دیدارمان... آن روزی که سرما به دستان شیرین‌نواز تار ایران نفوذ کرده بود و از روی اجبار دستکشی سیاه رنگ را به قصد گرما روی دست‌هایش پوشانده بود... و در چشمانش نگرانی موج می‌زد، نگرانی از آنکه شاید دیگر نتواند سیم‌های تار را به سبک <شریف> نوازش کند... حالا ‌به خانه فرهنگ شریف می‌رسیم، خانه بزرگمردی که تار ایران مدیون اوست؛ هنرمندی که سبک و سیاق کارش منحصر به خود او بوده است. مردی که سینه‌اش مالامال از حرف‌های ناگفته تاریخ موسیقی ایران است و البته تنها بازمانده،

از قافله «گل‌ها». پس از ورود به آپارتمانش و دیدن روی او،‌ دلمان خوش شد که حال استاد خوب است. او روی صندلی طلایی رنگ با گل‌های صورتی در پایین سالن نشسته بود، با پیراهنی زردرنگ که عصایی به رنگ قهوه‌ای سوخته نیز بر دست داشت. حالا دیگر در چشمانش نگرانی جایی نداشت و امید را می شد در چشمانش دید.

استاد فرهنگ شریف‌ اکنون 84 بهار از زندگی اش را پشت سر گذاشته است و بیش از 70 سال از زندگی خود را صرف موسیقی ایرانی کرده است؛ به گفته خودش از حدود 10 سالگی ارکستر گل‌ها را شناخت و کم‌کم به آن ورود کرد.

به عیادت او رفتیم اما دیالوگ‌هایمان فقط محدود به ناخوشی و بیماری اش نبود و فرهنگ شریف از خاطراتی گفت که کمتر گفته بود و حرف هایی زد که کمتر شنیده شده بود.

از حال و روز استاد جویا شدم، با لبخندی که مانند همیشه بر لب داشت می‌گوید خدا رو شکر این روزها بهتر هستم اما به علت آسیبی که در پایم ایجاد شده هفته‌ای دو روز فیزیوتراپی می‌روم، همچنین برای بهتر راه رفتن از پله‌ها حرکت‌های تعادلی انجام می‌دهم اما در کنار آن  نوازندگی را فراموش نکرده‌ام وگهگاهی نیز ساز می‌نوازم.

استاد فرهنگ شریف در ماه‌های اخیر روز و شب‌های سختی را پشت سرگذاشته و با وجود عمل جراحی و بیهوشی کامل که به نوعی برایش بسیار خطرناک بوده خودش را به دست جراحان سپرد.

 خانم منصوره رضایی همسر استاد شریف ضمن تأیید این موضوع می‌گوید: بعد از جراحی و ترخیص، استاد تقریباً به حالت نیمه هشیار به منزل آمد.

 آن شب حال خوبی نداشت و به صورت خمیده راه می‌رفت. بعد از چند ساعت و پس از آنکه به خواب رفت، ناگهان صدای مهیبی آمد بسرعت به سمت اتاق رفتم و دیدم استاد نقش بر زمین شده، همراه برادر‌زاده‌ام او را روی تشک قرار دادیم تا در اسرع وقت به بیمارستان منتقل کنیم.

پزشکان، نظرشان براین بود که استخوان ران و لگن استاد ترک برداشته و باید یا 40 روز حرکت نداشته باشد یا تحت عمل جراحی قرار بگیرد. بنابراین تصمیم بر عمل جراحی شد و خدا‌ را شکر عمل موفقیت‌آمیزی بود، اما بعد از عمل جراحی تزریق بیش از حد یک داروی مسکن توسط پرستاران بیمارستان باعث شد استاد هشیاری‌شان را از دست داده و به حالت کما بروند.

پزشک ایشان نظرشان بر این بود که استاد باید هر‌چه سریعتر از بیمارستان مرخص شود اما در طول مسیر بیمارستان به منزل، حال ایشان بدتر شد و زمانی که خواهرم به بالین استاد آمد متوجه شد که به علت پایین بودن قند خون، استاد شریف  به حالت کما رفته است.

در آن فرصت کوتاه و  با تلاش بسیار و بدون امکانات اولیه توانستند استاد را از حالت کما خارج کنند و بلافاصله بعد از آن به بیمارستان منتقل شدند، حدوداً یک هفته‌ای در بخش «آی‌سی‌یو» بستری بود و پس ازآن به بخش منتقل شد اما زمانی که استاد به منزل آمد به دلیل افت شدید جسمانی مدتی با ویلچر حرکت می‌کرد و بعد از آن کم‌کم توانست با واکر حرکت کند و امروز بحمد‌الله می‌بینیم که حال و روزشان بهتر از گذشته‌ شده‌است.

 

فروش ساز <یحیی>

از استاد شریف که در کمال سکوت به صحبت‌ها گوش می‌دهد در‌خصوص حاشیه‌های فروش ساز که مدتی جنجال‌برانگیز شده بود سؤال می‌کنم و پاسخ می‌دهد من چند ساز یحیی دارم که پیش از این اتفاقات تصمیم به فروش آن داشتم که تعجیلی در فروش آن پیش آمد و البته این موضوع با زمان بیماری من نیز تداخل پیدا کرد، همین امر سبب شد این موضوع رسانه‌ای شود.

خانم رضایی در ادامه  صحبت‌های استاد می‌گوید دوستانی که در این مورد صحبت کرده‌اند بدون کسب اجازه ومستندات این حاشیه‌سازی‌ها را به‌وجود آورده‌اند.

به‌هر‌حال ساز استاد شریف هر‌چه که به فروش برسد حتی اگر یحیی هم نباشد چون از دست ایشان خریداری می‌شود خواه ناخواه همه متوجه خواهندشد.

 

هزینه‌های درمانی

از همسراستاد‌ می‌پرسم این حاشیه و صحبت‌ها برسر هزینه درمانی بوده، آیا از طرف صنف موسیقی یا دیگر مؤسسات وابسته حمایتی هم شده، اظهار می‌کند: مؤسسه هنرمندان پیشکسوت تنها 3 در‌صد بودجه برای هزینه درمانی هنرمندان اختصاص داده که تقریباً می‌توان گفت مبلغ ناچیزی برای کمک هزینه درمانی است در نتیجه ترجیح دادیم منصرف شویم‌، خانه موسیقی هم بودجه چندانی ندارد و بر این نظر بودند که تنها بیمه تکمیلی را اگر شرایطش موجود باشد انجام ‌خواهند داد.

استاد شریف که کمتر اهل درد دل و گلایه است با همان متانت همیشگی‌اش ادامه می‌دهد‌ با این همه خرج و مخارج و قیمت‌های سرسام‌آور داروها،‌ در حال حاضر تحت پوشش هیچ بیمه‌ای نیستم و منبع درآمدم تنها مقدار پولی است که در بانک است اما تا به امروز هیچ شکایتی نکرده‌ام و همیشه می‌گویم پول و روزی را خدا می‌رساند.

بعد از این صحبت‌ها فرهنگ شریف آلبوم عکسی که گذشته تصویری او را به ثبت رسانده بود روی پای خود گذاشت و شروع کرد یک به‌یک عکس‌ها را توضیح دادن. انگشتان کشیده‌اش روی تصویرخاطرات، گویا سازدلتنگی می‌نوازد. چشمانش خیره به عکس‌ها مانده بود به‌گونه‌ای که لحظه‌ای در آن روزها قرار گرفته است. آهی از درون می‌کشد و می‌گوید هر‌گاه به آلبوم‌های عکس نگاه می‌کنم دلم برای آن روزها تنگ می‌شود.

با انگشت سبابه‌اش به یک عکس خیلی قدیمی اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد‌ این تصویر ارکستر روح‌الله خالقی است که با جهانگیر ملک، مسعودی و ناصرافتتاح در حال اجرا هستیم.

صفحه بعدی آلبوم قرمز رنگ، شهر لندن را نشان می‌دهد که تصویر شماری از هنرپیشه‌های خارجی در کنار استاد را نمایان می‌کند.  

عکس بعدی خیلی قدیمی‌تر از بقیه است، زمانی که استاد تنها 18 سال داشت و به عنوان نخستین هنرمند به کشور شوروی رفته بود. دراین تصویرزنده‌یاد هابیل علی‌اف نوازنده مطرح کمانچه نیز دیده می‌شد.

از استاد می‌پرسم رفتن به شوروی انتخاب شما بوده، پاسخ می‌دهد خیر، انتخاب آقای خالقی بود و در قالب یک برنامه فرهنگی که در آن زمان ریاست موسیقی کشور شوروی را هم یک خانم عهده‌دار بود و علاوه بر این علاقه بسیاری هم به موسیقی ایرانی داشت.

همچنان که صفحات آلبوم را ورق می‌زند افکارش به گذشته‌ها سفر می‌کند و از آن روزها می‌گوید؛ پرویز یاحقی در ارکستر دایی‌ام ساز می‌نواخت، آن زمان من 10 ‌سال داشتم و یاحقی 8 سال. یک روز که برای اجرا به این ارکستر رفته بودم به او گفتم شما چه زیبا ساز می‌نوازی!! گفت شما اینجا چه‌کار می‌کنید؟ گفتم قرار است سولو بزنم، با تعجب نگاهی کرد و گفت مگر چنین چیزی امکان دارد؟! 

در صفحه دیگر میکروفن در دست اکبر گلپایگانی است و استاد شریف در حال نواختن تار، استاد ادامه می‌دهد با گلپا آثار بسیاری جمع‌آوری کرده‌ایم در واقع در آن دوران همه هنرمندانی که برای نخستین‌بار به خوانندگی روی می‌آوردند نوازندگی آثارشان بر‌عهده من بود.

در صفحات آخر عکس‌های جوانی استاد را با قد بلند و شلوار دمپا گشاد و پیراهن یقه مردانه مرور می‌کنیم که دست کمی از هنرپیشه‌های قدیمی ندارد. از او می‌پرسم آیا تا به حال پیشنهاد بازیگری هم داشته‌اید، لبخندی می‌زند و می‌گوید اتفاقاً در آن دوران پیشنهاد در این مورد بسیار بود اما علاقه‌مندی من تنها به موسیقی است و هنرم تنها روی موسیقی متمرکز شده است به همین دلیل از 10سالگی سولو می‌نواختم.

 

آثار منتشر نشده

فرهنگ شریف ادامه می‌دهد‌ موسیقی دریایی است با وسعت بیکران که هنوز هم هزاران ملودی خلق نشده در خود نهفته دارد به همین دلیل باید به افرادی که حتی برای یک‌بار موسیقی می‌نوازند احترام گذاشت. من هرگاه به آثارم گوش می‌دهم با خود می‌گویم این چهار مضرابی که می‌نوازم چند آهنگ دیگر هم در خود جای داده است.

استاد ادامه می‌دهد: خاطرم هست با زنده‌یاد صبا در خیابانی بودیم و یک‌ شخص ژولیده مشغول نوازندگی بود، صبا همان لحظه به من گفت این موسیقی خیلی جالب است یک قلم  و کاغذ پیدا کن و موسیقی آن را بنویس.

از همسر استاد سؤال می‌کنم آثاری از استاد باقی مانده است که تا به امروز منتشر نشده باشد، می‌گوید استاد شریف 300 اثر سولو نوازی دارد که تا به امروز انتشار نداشته است و تصمیم گرفته‌ایم یک به یک منتشر کنیم، همچنین حدود 70 قطعه همنوازی هم وجود دارد که بعد از تبدیل شدن منتشر خواهیم کرد.

با این تفاسیر از استاد می‌پرسم چرا تا به امروز هیچ شاگردی نداشته‌اید تا این سبک تار‌نوازی وسعت پیدا کند، در جواب می‌گوید هنرجو تنها از استاد تقلید می‌کند و بر این نظرهستم که شاگرد باید نسل به نسل تجربه و خلاقیتش را از استاد دریافت کند. او ادامه می‌دهد یک روز یکی از این دوستان خواننده به اینجا آمده بودند به ایشان گفتم اگر همه بخواهند مانند آقای شجریان بخوانند موسیقی به تکرار خواهد افتاد!! امروز می‌بینیم که پسرش همایون ادامه دهنده راه پدر است اما دیگر هنرمندان نباید تنها به این سبک اکتفا کنند، هر خواننده‌ای که می‌خواند صدای او معرف هنرش  است.

در سؤال دیگری در پاسخ به نوآوری در ساز اشاره می‌کند تا به امروز هنوز نتوانسته‌اند سازی بسازند که صدای خوب داشته باشد، در ساختن ساز باید به صدای زیبای آن توجه بیشتری شود یعنی اگر به قول معروف روی کدو هم چند سیم قرار گیرد از آن صدا تولید می‌شود. صدای ساز باید آنچنان زیبا باشد تا بتوان با آن موسیقی‌های مشکل را نواخت.

 در ادامه دلیل ماندگار نبودن آثار امروز را پخش نشدن خوب آثار موسیقی عنوان می‌کند و می‌پرسم اگر هنرمندی تقاضای همکاری با شما را داشته باشد آیا با او همکاری خواهید کرد؟ که او هم در پاسخ می‌گوید: بله حتی تا این چند سال اخیر نیز یکی از خواننده‌های معروف می‌خواست روی موسیقی‌های من کاری بخواند که نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که پشیمان شد.البته نا‌گفته نماند آموزشگاه‌ها نیز باید توجه ویژه‌ای نسبت به این هنر داشته باشند و از استادان خوب در این زمینه بهره ببرند نه اینکه به فکر سمبل کردن کاری باشند.

استاد در پایان می‌گوید من به عنوان چهره ماندگار به شما می‌گویم اگر هر قدمی برای موسیقی برداشته شود مطمئن باشید جای دوری نخواهد رفت و به آینده این هنر خوشبین هستم تا ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد. تأکید من بر این است که نباید موسیقی اصلی‌مان را با هیچ موسیقی دیگری مقایسه و تلفیق کنیم.

 

نوازش سیم‌هایی که به نوایی جاودان ختم می‌شوند

فرهنگی که همیشه <شریف> است / سید کامران علمدهی

ضربه انگشتانش بر سیم‌های تار،‌ نوایی می‌سازد که فقط یک صدا نیست، نوای آرامش بخش است. همین نوای دلنشین، او را در زمره معدود نوازندگانی قرار داده که نامش را در تاریخ موسیقی ایران جاودانه می‌کند.

بهترین و سرآمدترین نواهای ایرانی مختص هنرمندانی است که هیچگاه تعدادشان از انگشتان یک دست هم تجاوز نمی‌کند و بسیاری از آنها اکنون در قید حیات نیستند. حالا ساز تار شاید از معدود سازهایی باشد که فقط دو سه بازمانده بزرگ از نسل دیروز دارد و یکی از آنها استاد فرهنگ شریف است. استاد شریف که حالا دیگر در حال گذراندن دهه هشتم زندگی اش است، از جمله اهالی موسیقی است که از سن چهار سالگی شروع به آموختن موسیقی کرد. با اینکه پدرش داروساز بود اما با بزرگان موسیقی همچون عبدالحسین خان و علی اکبر خان شهنازی مراوده داشت و همین امر باعث شد تا فرهنگ راه دوستان پدرش را

دنبال کند.

از همان ابتدا خشت ورود به حوزه موسیقی را درست گذاشت و از اساتیدی چون عبدالحسین شهنازی و مرتضی نی‌داوود(تارنوازان بزرگ اواخر دوره قاجار) به صورت سینه به سینه آموخت، اما از همان سال‌های اولیه هنرجویی اش نشان داد که هم به دنبال بدعت است و هم خاص بودن. ابداعاتی که با تغییرات در نحوه انگشت‌گذاری و مضراب زنی او صورت می‌گرفت ، بعدها به‌زعم اغلب بزرگان موسیقی و صاحبنظران منجر به این شد که صدای تار با این ابداع به بهترین لحن شنیده شود. از این رو موفق شد در آغاز دهه دوم زندگی اش، زمانی که تنها دوازده سال داشت برای نخستین بار هنرش را با تکنوازی به صورت زنده از رادیو ایران به سمع شنوندگان برساند.

شاید باورش سخت بود که کودکی 12 ساله بتواند تا آن حد با تبحر تکنوازی کند که هم باعث تحسین اساتیدش شود و هم بانیان برنامه گل‌ها را مجاب کند که او را جذب کنند و شاید خود شریف هم باور نمی‌کرد.

 شنیدن دو صفحه موسیقی گرامافون از «موسیو هایک» قفقاز که قطعاتی را در نغمه اصفهان - چهارگاه نواخته بود، تأثیر بسیار زیادی در ادامه راهش داشت. او با استفاده از تمامی ظرفیت‌های صدادهی در ساز تار، ایجاد سکوت‌های منطقی و بجا، استفاده بهینه از انواع کشش‌ها که ریشه در نواختن ویولن دارد، توانست خودش را بی‌همتا کند. حالا او قادر است بیش از سی نوع صدا از ساز تار در بیاورد. به طوری که در همان سنین جوانی وقتی قطعات «بندباز » و «دخترک ژولیده» را اجرا کرد، کلنل وزیری ضمن تحسین او گفت که« شما تنها کسی هستید که توانستید این قطعات را به درستی و زیبایی بنوازید.»

افتخارات فرهنگ شریف کم نیست او در دولت اصلاحات موفق شد گواهینامه درجه یک هنری را که معادل دکتراست دریافت کند. همین‌طور در سال‌های گذشته او کنسرتی پژوهشی و کارگاه تخصصی ساز تار را در دانشگاه موزه هنر لندن برگزار کرد. ضمن آنکه در کشور امریکا هم در دوره‌ای به تدریس موسیقی پرداخت.

فرهنگ شریف در کارنامه هنری خود با خوانندگانی چون گلپا، ایرج، تاج اصفهانی، غلامحسین بنان، محمدرضا شجریان، علیرضا افتخاری، محمود محمودی خوانساری، حسام الدین سراج و بسیاری دیگر از صداهای راست کوک و چپ کوک موسیقی ایران همنوازی داشته و در چند فستیوال بین‌المللی از جمله فستیوال موسیقی برلین توانسته‌است ساز تار را بخوبی به جهانیان بشناساند. به خاطر دارم که حدود 15 سال پیش وقتی که قرار بود تازه وارد دهه هفتم زندگی اش شود، به قصد ساختن یک مستند در خصوص زندگی هنری اش با او ملاقات کردم.

 روزها و ساعت‌های بسیاری را به عنوان مجری مستند در کنارش بودم و او هیچگاه لحظه‌ای دست از لبخندش بر نداشت. لبخندی که حتی در روزهای بیماری‌اش هم بر لب داشت. همانی که به مخاطبش انرژی می‌داد و انسان را راغب می‌کرد تا با او بیشتر همکلام و همراه شود.

صبر، تأمل و سکوت او در برخورد ، دقیقاً همان خصوصیاتی است که در نواختن ساز به کار می‌برد و این دقیقاً همان هایی بود که بسیاری از بزرگان موسیقی در وصف او به آن اشاره می‌کنند.

در همان روزهای ضبط مستند همواره از نگرانی اش در خصوص موسیقی ایران حرف می‌زد و می‌گفت که متأسفانه در سال‌های اخیر به دلایل مختلف نسل گذشته موسیقی ارتباطشان را با نسل بعد از دست دادند و همین مسأله به طور قطع در آینده، موسیقی ما را با محدودیت در اصالت، نوآوری و خلاقیت روبه‌رو خواهد کرد.

او بر این باور بود که در موسیقی پیش از انقلاب به دور از تأیید یا رد فضای آن، اصالت وجود داشت و کمتر با خواننده و آهنگساز و حتی نوازنده‌ای روبه‌رو می‌شدید که کار هنرمند دیگری را کپی و یا تقلید کند. اما امروزه نه تنها شاهد این مسأله هستیم، بلکه هرچقدر زمان می‌گذرد این مسیر به همین صورت ادامه پیدا می‌کند.

به اعتقاد فرهنگ شریف پس از انقلاب فقط برخی از تنظیم کننده‌ها کارشان را درست انجام داده‌اند و آن هم به این دلیل است که آن عده به صورت آکادمیک علم موسیقی را فرا گرفته‌اند.

و حالا پس از گذشت بیش از 15 سال از زمان ساخت آن مستند می‌بینیم که حرف‌ها و نکات فرهنگ شریف به واقعیت نزدیکتر شده و بسیاری از خوانندگان و آهنگسازان به جای خلاقیت و نوآوری به دنبال تقلید هستند و این یعنی دوری از اصالت و کار

و راه نو.این نگاه و نظرات از یکسو و اجرایی نشدن این پیشنهادها از سوی دیگر،‌ گویای آن است که ما در ارتقای سطح علمی و عملی کارهایمان از اساتید با تجربه و اهل فن استفاده نمی‌کنیم و این امر موجب آن می‌شود که در امور هنری به سر منزل مقصود نرسیم. پیشکسوتان فقط برای ویترین و هدفی برای برگزاری بزرگداشت‌ها نیستند، آنها مخزن اسراری هستند که هرکدام می‌توانند نقش بسزا و تعیین کننده‌ای در سرنوشت شاخه‌ای از هنر داشته باشند.

 منبع: روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: