روزگار جراید در دهه پایانی مرداد 32 / رضا سلیمان نوری

1394/5/28 ۱۰:۲۴

روزگار جراید در دهه پایانی مرداد 32 / رضا سلیمان نوری

یکی از تعاریفی که درباره مطبوعات مطرح شده «ویرایش نخست تاریخ» است. تعریفی کامل که بازگوکننده جایگاه جراید در تولید اثر تاریخی است زیرا اگر بسیاری از رمز و رازهای تاریخی تنها به مدد جست‌وجو در آرشیو نشریات است که قابل گره گشایی است.نمونه بارز این ادعا شرایط کشور در روزهای پس و پیش از کودتای 28 مرداد 1332 خورشیدی است.درباره این ایام هر کدام از اهالی تاریخ بر اساس علایق سیاسی و فرهنگی خود به نحوی قلم زده‌اند و بخشی از وقایع آن ایام را بزرگ‌نمایی کرده‌اند تا بدین گونه به مقصود خود برسند. این در حالی است که برای چرایی آنچه نشریات در این چند روز نوشته‌اند باید کمی به عقب بازگشت و فضای مطبوعات کشور در تابستان 1332را بررسی کرد.

 

یکی از تعاریفی که درباره مطبوعات مطرح شده «ویرایش نخست تاریخ» است. تعریفی کامل که بازگوکننده  جایگاه جراید در تولید اثر تاریخی است زیرا  اگر بسیاری از رمز و رازهای  تاریخی تنها به مدد جست‌وجو در آرشیو نشریات است که  قابل گره گشایی است.نمونه بارز این ادعا شرایط کشور در روزهای پس و پیش از کودتای 28 مرداد 1332 خورشیدی است.درباره این ایام هر کدام از اهالی تاریخ  بر اساس علایق سیاسی و فرهنگی خود به نحوی قلم زده‌اند و بخشی از  وقایع آن ایام را بزرگ‌نمایی کرده‌اند تا بدین گونه به مقصود خود برسند. این در حالی است که برای چرایی آنچه نشریات  در این چند روز نوشته‌اند باید کمی به عقب بازگشت و فضای مطبوعات کشور در تابستان 1332را بررسی کرد.

بهار و تابستان ١٣٣٢ نبرد قدرت بین دکتر محمد مصدق و یارانش از یک سو و مخالفان او که طیف گسترده‌ای از ملیون جدا شده از دولت تا وابستگان به دربار را شامل می‌شدند بسیار داغ شده بود. در آن ایام با توجه به آزادی نسبی مطبوعات هیچ فردی از قلم تند روزنامه نگاران وابسته به جناح‌های مختلف در امان نبود. روزنامه‌نگارانی که در کل در یکی از سه گروه  مطبوعات طرفدار دولت مصدق، مخالف دولت و خنثی قلم می‌زدند.البته اگر بخواهیم دقیق‌تر این تقسیم بندی را رعایت کنیم نشریه‌ای خنثی نبود و همان اندک نشریات به ظاهر بی‌طرف هم اغلب در یکی از دو گروه قبلی و بیشتر در گروه مخالفان قرار داشتند. این فضای دو قطبی باعث شده بود تا اهل قلم بسیار بی‌محابا به جنگ هم بروند تا جایی که در نشریات خود طرف مقابل را به مرگ تهدید کنند.شاخص‌ترین جنگ قلمی این دوران بین  میراشرافی مدیر روزنامه «آتش» از مخالفان دیرین و سرسخت مصدق و نزدیکان دربار از یک سو و کریمپور شیرازی مدیر روزنامه «شورش» از دیگر سو رخ داد که در آن میراشرافی، رقیب را تهدید کرد که او را قربانی شاه خواهد کرد و مدیر شورش هم خواستار قتل اشرف،خواهر همزاد پهلوی دوم  از سوی مردم شد. البته اتصال مدیران این دونشریه و برخی نشریات دیگر در این دوران به منابع اطلاعاتی درست، باعث شده بود تا آنان در برخی مواقع پیش از بروز واقعه‌ای آن را اعلام کنند.

 

 هشدار کودتا

نخستین مورد قابل ذکر در این باره مطلب چاپ شده در روزنامه هوادار دولت «شورش» در روز بیست و چهارم مرداد یعنی یک روز قبل از کودتای نافرجام علیه دکتر مصدق بود. در این روز کریمپور شیرازی، در آخرین شماره «شورش»، نسبت به کودتای نظامی در شرف اجرا اعلام خطر کرد. البته گزارش کریمپور شیرازی در این باره بیشتر بازگو کننده  شایعات پخش شده در سطح تهران در آن روز‌ها بود، اما عصر همان روز، رحیم نامور در روزنامه خود  یعنی  «شهباز» که به نوعی ارگان حزب توده بود  به افشای جزئیات دقیق نخستین تلاش برای دستگیری دکتر مصدق و یارانش کرد. شهباز مستند به اطلاعاتی که سازمان افسران حزب توده در اختیار نشریه گذاشته بودند، نوشت: «قرار بود دیشب با استفاده از مقررات حکومت نظامی، حمله واحد‌های گارد به فرماندهی سرهنگ ممتاز و قسمت‌هایی از واحد‌های دیگر ساعت یک پس از نیمه شب در تهران آغاز شود.» چند ساعت بعد از انتشار این خبر، سرهنگ نصیری برای اجرای طرح نخست کودتا وارد منزل دکتر مصدق شد.

بامداد بیست و پنجم مرداد در حالتی سپری ‌شد که ملت به‌تدریج از روایات‌خیابانی از جریانات شب قبل آگاه ‌شدند.روزنامه‌های عصر آن روز جزئیات حمله به ساختمان خیابان کاخ را منتشر کردند.  شهباز باز هم پیشرو اطلاع‌رسانی بود، با انتشار اولین خبر صدور فرمان عزل دکتر مصدق از سوی شاه و انتصاب سرلشکر زاهدی، باختر امروز تمرکز خود را به دستگیری چند ساعته سردبیرش، حسین فاطمی و دیگر یاران نخست‌وزیر، مانند مهندس حق‌شناس و احمد زیرک‌زاده گذاشت. در همین حال روزنامه شاهد، که ارگان حزب زحمتکشان مظفر بقایی بود و طی  هفته‌های قبل با حرارت مخالفت خود را با رفراندوم «غیر قانونی» دکتر مصدق ابراز می‌کرد، مدعی شد نخست‌وزیر اقدام به یک «کودتای مسخره» را بهانه‌ای برای «تغییر رژیم» قرار داده است. این نخستین بار بود که نشریه‌ای به صورت رسمی مصدق را متهم به تلاش برای تغییر رژیم می‌کرد. دو روز بعد،همین روزنامه در حالی که  رهبران حزب زحمتکشان،یعنی  مظفر بقایی و علی زهری به اتهام شرکت در کودتا علیه دولت در بازداشت بودند، شاهد با تیتر «هیتلر رایخشتاق سوزاند، مصدق کودتا می‌سازد.» حتی مصدق را با رهبر نازی آلمان مقایسه کرد.

روزنامه آسیا از دیگر روزنامه هایی بود که در این ایام علیه مصدق مطلب می‌نوشت و طرفدار دربار و نظامیان بود. این روزنامه در صفحه اول شماره  25 مرداد 1332 خود این تیتر را منتشر کرد: «به مصدق‌السلطنه بگویید آخر، وقاحت و بی‌شرمی هم حدی دارد» و در همان صفحه نوشت: «برای اولین بار پرده از اسرار کودتای قریب‌الوقوع حزب توده برمی‌داریم... توده‌ای‌ها قصد دارند از جوادیه و ایستگاه راه‌آهن یک کودتای روسی را شروع کنند... چرا توده‌ای‌ها ناگهان اخباری درباره کودتای دربار منتشر کردند؟... توده‌ای‌ها می‌خواهند با منحرف کردن فکر دولت به طرف کودتای جعلی، خود دست به کودتا بزنند....»

همین روزنامه روز چهارشنبه 28 مرداد 1332 در صفحه اول خود نوشت: «فرمان نخست‌وزیری مصدق به امضای شاه است یا استالین؟»

 

 گزارش‌های میدانی

جالب‌ترین و مهم‌ترین بخش مندرجات روزنامه‌هایی که در فاصله بیست و پنجم تا بیست و هشتم مرداد منتشر شدند مربوط به فعالیت‌های خیابانی از لحظه پخش شدن خبر عقیم ماندن تلاش برای براندازی دولت ملی توسط نصیری و فرار شاه به بغداد و رم است. این گزارش‌های طولانی، بازگو کننده مسیر‌های حرکت راهپیمایی‌های احزاب اصلی، اعلامیه‌های قرائت و تصویب  شده در پایان میتینگ‌ها  و جزئیات جالب و نادری از نفرت مردم در برابر نماد‌های حکومت پهلوی هستند.

گزارش‌های «شجاعت» و «شهباز» دو نشریه وابسته به حزب توده درباره تنها راهپیمایی این حزب در این ایام که بعدازظهر بیست و پنجم مرداد برگزار شد، حاکی از یک اجتماع گسترده‌است که از کافه شهرداری یعنی تئاترشهر امروزین به سوی میدان سپه  یا میدان امام خمینی در حال حرکت بوده است.البته  گردهمایی این گروه  در میدان سپه  برخلاف تمام گردهمایی‌های مشابه مخالفان سلطنت در این روزها منجر به  پایین آوردن مجسمه بزرگ رضا شاه نشد.

شماره روز بیست و هفتم مرداد روزنامه نیروی سوم، ارگان نیروی سوم خلیل ملکی از گزارش‌های شهباز و شجاعت هم جالب‌تر است. این نشریه در صفحه اول خود  گزارش دقیقی درباره تلاش‌های هواداران نیروی سوم، برای کرایه جرثقیل و استفاده آن برای عملیات چهار ساعته ویران کردن مجسمه رضاشاه  منتشر کرد.  همچنین در روز بیست و هفتم مرداد، شجاعت و شهباز دوقلوهای حزب توده همزمان تمایل خود را به تشکیل یک نظام جمهوری اعلام کردند.امری که پیش از این مظفر بقایی و یارانش در نشریه شاهد خطر آن را گوشزد کرده و اقدامی از جانب مصدق عنوان کرده بودند. البته در این بین نشریه «مردم ایران»، ارگان نهضت خداپرستان سوسیالیست، نیز در روز قبل از کودتا چنین درخواستی را تیتر نخست خود کرد. باختر امروز نیز که برخلاف تصور رایج، در تمام دوران انتشار خود هرگز بیانیه یا اظهار نظر صریح شادروان حسین فاطمی را درباره برقراری جمهوری منتشر نکرده است، در آخرین شماره خود، که عصر بیست و هفتم مرداد منتشر شد از  تمایل اعضای جوان جبهه ملی به نفع این تغییر خبر داد. در همین حال شجاعت نیز در آخرین شماره خود، که صبح روز کودتا روی دکه‌ها قرار گرفت، فهرستی از خیابان‌هایی که مردم نام آنها‌را از شاهی به جمهوری تبدیل کردند، منتشر کرد.

نکته قابل تأمل آنکه در این ایام روزنامه اطلاعات بسیار نرم و بی‌طرفانه تیتر می‌زد و تلاش می‌کرد تا در این دعوای بزرگ خود را بی‌طرف یا بهتر بگوییم همه طرف نشان دهد.این درحالی بود که کیهان در گروه نشریات مخالف دولت قرار داشت اما چون نیروهایش آن گونه که باید به منابع ویژه روزنامه شاهد و یا آسیا دسترسی نداشتند، کمی آهسته‌تر و با احتیاط گام بر می‌داشت.

 

 پایان کار روزنامه‌های حامی دولت 

داستان‌های روز کودتا را اغلب تا حد بسیاری مطلع هستید و می‌دانید که در این روز دفتر تمامی روزنامه‌های حامی دولت مصدق در آتش سوخت یا تخریب شد و بدین گونه عمر آنان پایان یافت. بر این اساس از فردای کودتا جامعه رسانه‌ای کشور به یک باره تک قطبی شد و دیگر هیچ خبری از باختر امروز و آپادان و شورش و حتی شهباز و شجاعت نبود تا علیه کودتا و خاندان پهلوی مطلب نوشته و آن روی سکه را برای مردم بازگو کنند. البته این پایان کار نبود زیرا پس از کودتا رسانه‌ای  نزدیک به دربار فضا را برای عقده‌گشایی باز دیده و در نشریات خود از هیچ تهمت و اتهامی نسبت به یاران مصدق فروگذار نکردند. بماند که کریمپور شیرازی صاحب روزنامه شورش و دکتر فاطمی مدیر روزنامه باختر امروز سرنوشتی دردناک‌تر داشتند و یکی  قبل از اعدام فرمایشی در حالی که در تب می‌سوخت به قتل رسید و دیگری همان گونه که میر‌اشرافی مدیر روزنامه حامی سلطنت آتش وعده داده بود در برابر  خواهر شاه طعمه آتش شد.

 

 آتش بازی میر اشرافی

یک طرفه شدن بازی باعث شد روزنامه‌های حامی دربار  سرعت خود برای تخریب حریف را افزایش دهند. میر اشرافی در این روز با «آتش» خود تلاش کرد دولت مصدق را نابود کند و بر همین اساس نشریه را به صورت ویژه‌نامه‌ای علیه مصدق و دولت او منتشر کرد که تمام مطالب آن برای تخریب مصدق تنظیم شده بود. او در تیتر نخست این شماره آتش تلاش کرد تا دکتر مصدق را وابسته به شوروی معرفی کند و بر همین اساس جمله«آقای لاورنتیف سفیر جمهوریساز تسلیت عرض می‌کنیم» را  تیتر نخست خود قرار داد. البته وی در مطلبی که این تیتر را برای آن انتخاب کرده بود پا را از این هم فراتر نهاد و مصدق را مردی خودخواه،عوام فریب،جاه طلب و بی‌اعتقاد به اصول مسلم مورد اعتماد جامعه ایرانی معرفی کرد. تیتر دوم این شماره آتش نیز چیزی جز درخواست محاکمان اعضای دولت نبود و در آن به سبک اطلاعیه‌های حزبی آمده بود:« مصدق، رضوی، شایگان، سنجابی، معظمی و سایر همدستان او باید محاکمه و مجازات شوند.» نکته جالب این تیتر از قلم افتادن نام دکتر فاطمی بود که میراشرافی دشمنی دیرینه با او داشت.

سومین مطلب صفحه نخست این شماره آتش هم روایت این نشریه از درگیری‌های روز 28 مرداد پایتخت بود. نویسنده این روایت مدعی شده بود که« انقلاب خونین مردم و سربازان رشید تهران بساط حکومت سیاه مصدق خائن را به آتش کشید»و«هزاران نفر که در پیشاپیش آنها میراشرافی حرکت می‌کر‌د مرکز رادیو را به‌تصرف در آوردند» و«تمام روزنامه‌های مزدور دستگاه مصدق واحزاب وطن فروش دولتی درهم کوبیده شد»و سرانجام«سرهنگ ممتاز در مقابل خانه مصدق مردم را به‌مسلسل بست و صدها نفر را کشت و مجروح کرد ولی سرانجام مردم پیروز شدند.»«فردا شاه به تهران مراجعت می‌فرمایند»، «تلگراف نخست وزیر به پیشگاه شاهانه»،فرماندار نظامی به‌خبرنگار ما اظهار داشت که دولت کاملاً بر اوضاع مسلط است و« تلگراف امروز شاهنشاه» از دیگر تیترهای صفحه یک نخستین شماره آتش پس از کودتا بودند.

 

 عقده گشایی مظفر بقایی

روزنامه شاهد پا را از این هم فراتر گذاشت. مظفر بقایی که خود در روز کودتا از زندان رهایی پیدا کرده بود برای جبران بازداشت چند روزه خود توسط دولت دکتر مصدق، نخستین شماره این نشریه بعد از کودتا را 29 مرداد با این تیتر اصلی منتشر کرد:«قیام مردم حکومت مصدق را سرنگون ساخت!» بدین گونه بود که با این تیتر بقایی، برای ٢٤ سال به تعریف رسمی اتفاقات آن روز سرنوشت‌ساز به «قیام مردمی» تبدیل ‌شد.

مدیران شاهد در سوتیتر این متن برای اینکه نشان دهند که حزب زحمتکشان ایران هنوز مجموعه‌ای  حزبی است جمله دو پهلو «نهضت ما با مصدق شروع نشد و با سقوط او خاتمه نمی‌یابد » را  انتخاب کردند تا بدین گونه هم دل مردم را خوش کرده‌باشند و هم چراغ سبزی به حکومت جدید نشان دهند. البته تیتر دوم این شماره شاهد واقعیت تفکر حاکم بر این حزب را روشن می‌سازد. این تیتر که از سخنرانی مظفر بقایی در روز 28 مرداد در جمع هواداران سلطنت گرفته شده عبارت«نگذارید خائنین از دار مجازات فرار کنند» است.«قیام خونین ملت» عنوان دیگر مطلب اصلی این شماره نشریه شاهد بود که گزارش وقایع روز 28 مرداد به روایت خبرنگاران این نشریه بود. در این گزارش آمده بود:«دیروز فضای تهران را صدای زنده باد شاه،مرگ بر بیگانه پرستان پلید و مرده باد مصدق توأم با صفیر گلوله‌های مرگبار فرا گرفته بود.» همچنین در بخشی دیگر از این متن نوشته شده بود:« قیام مردم تهران به مصدق نشان داد که انحراف زمامداران بخشودنی و فراموش شدنی نیست.»«بازگشت اعلیحضرت شاه»،«ریاست ستاد سرلشکر باتمانقلیچ»،«قتل دکتر فاطمی»،«فرار نمایندگان فراکسیون دولتی» و «خونبهای شهدای دیروز باید با مصادره اموال مصدق تأمین شود» برخی دیگر از عناوین مطالب این شماره نشریه شاهد مظفر بقایی بودند که همگی به نوعی در تأیید سلطنت و رد دولت ملی بودند. در این بین تیتر «قتل دکتر فاطمی» اندکی جای تأمل داشت زیرا در متن خبر آن هم هیچ اشاره صحیحی به منبع خبر نشده بود و در اصل نوعی عقده‌گشایی بود. 

 

 تلاش مرد آسیا برای همراهی با کودتا

روزنامه «مرد آسیا» دیگر روزنامه نزدیک به دربار نیز در این روز با اختصاص کامل صفحات خود به وقایع 28 مرداد تلاش کرد از سایر نشریات حامی دربار عقب نماند. بر این اساس مدیران این نشریه جمله«قیام دیروز از کجا سرچشمه گرفت؟!» را به عنوان تیتر نخست خود برگزیدند. تیتری که در ذیل آن چند سؤال دیگر چون «جنبش دلیرانه دیروز در اثر چه عکس العملی بود؟»،«حسین فاطمی تا ساعت 9 در کجا بود؟»،«صندوق اسرار روزنامه باختر امروز چه بود؟»،«چه روزنامه‌هایی آتش زده شد؟»و«چه کسی مأمور دستگیری سرهنگ ممتاز شد؟» نیز منتشر شد تا حس کنجکاوی خواننده تحریک شده و مردم «مرد آسیا» را زودتر از دیگر روزنامه‌های همسو از دکه داران طلب کنند. البته کمی تورق در صفحات این نشریه و خواندن مطالب آن مشخص می‌کند که نویسندگان آن هیچ حرف جدیدی نسبت به سایر نشریات وابسته به دربار منتشره در این روز نداشتند. به طور مثال پاراگراف نخست همین مطلب این گونه تنظیم شده بود:« دیروز تهران شاهد قیام تاریخی و بی‌نظیری بود که نه در تاریخ ایران چنین سابقه‌ای موجود است و نه در دنیا نظیر آن دیده می‌شود. هرچند دنیا شاهد انقلابات تاریخی و روزهای درخشانی مانند انقلاب کبیر فرانسه بوده است ولی فرقی که این قیام با آن روزها داشت این بود که این جنبش به‌وسیله خود مردم شروع و صبح زود کسی این قیام را هدایت نمی‌کرد.»جملاتی که درست مشابه نوشتارهای منتشره در شاهد و آتش بودند.

«چرا خانه دکتر مصدق آتش گرفت؟»،«ملت پیروز شد»،«نخست وزیر پتوپوش، نخست‌وزیر زره‌پوش»، «عده‌ای از جهودها هم دنبال مصدق السلطنه هستند»و«سرهنگ ممتاز خود را به‌ستاد ارتش معرفی کرد» دیگر تیترهای مهم این شماره  نشریه مرد آسیا بود.

 

 کیهان در فردای کودتا

و اما کیهان روزنامه‌ای که با وجود گذشت 12 سال از انتشارش هنوز آن گونه که مدیران آن انتظار داشتند در دل خاندان سلطنت جای باز نکرده بود در فردای روز کودتا سنگ تمام گذاشت تا شاید بدین گونه شرایط را به نفع خود تغییر دهد. این روزنامه در اقدامی جالب توجه صفحه نخست خود را به تیترهای فراوان هم‌قلم اختصاص داد و سعی کرد تمام مطالب مهم را در نخستین صفحه خود به مردم ارائه دهد.

« پس از تظاهرات دامنه دار دیروز تهران و شهرستانها حکومت دکتر مصدق ساقط شد و سرلشکر زاهدی زمام امور را به‌دست گرفت» تیتر نخست شماره 3069کیهان بود که در آن برای نخستین بار تلاش شده بود تا تظاهرات 28 مرداد هواداران سلطنت اقدامی کشوری نه مختص به پایتخت عنوان شود. یکی دیگر از مطالب جالب این شماره کیهان اعلام آمار کشته‌های روز 28 مرداد بود. امری که در سایر نشریات رقیب به این دقت بدان پرداخته نشده بود. بر اساس این مطلب  پزشکی قانونی تهران تعداد کشته‌های 28 مرداد پایتخت را 29 نفر عنوان کرده و اعلام کرده بود که 250 نفر هم بشدت مجروح شده‌اند. همچنین در ادامه این مطلب از  وجود جنازه یک سرهنگ،یک ستوان دوم،چهار سرباز و یک مأمور آگاهی محافظ جان مصدق در بین مقتولین خبر داده شده و عنوان شده بود:«از کلیه مقتولین عکسبرداری شد و پس از صدور جواز دفن اجساد آنان به‌گورستان حمل گردید. قسمت‌هایی از بدن مقتولین بر اثر شلیک توپ از بین رفته بود.»

«سرلشکر زاهدی از دیشب شروع به کار کرد»دیگر تیتر صفحه نخست این شماره کیهان بود. در مطلب مرتبط با این تیتر آمده بود:«نخست وزیر طی تلگرافی از اعلیحضرت همایونی استدعا کرد که فوراً به‌تهران مراجعت نمایند».

«دکتر مصدق دیشب از تهران خارج شده است»،«رئیس شهربانی امروز دستور داد:اعضای کابینه و نزدیکان نخست وزیر سابق تحت تعقیب قانونی قرار بگیرند»،«پیام شاه به‌سر لشکر زاهدی»،«اعلامیه فرماندار نظامی»و«دستور داده شد در صورت وقوع تظاهراتی از طرف عناصر دست چپ به‌طرف آنها تیراندازی شود» از دیگر تیتر‌های قابل توجه روزنامه کیهان در فردای کودتای 28 مرداد است.

 

 28مرداد به روایت کیهان

البته کیهان  در صفحات داخلی این شماره  گزارش کاملی از وقایع بعداز ظهر 27 مرداد تا صبح 29 مرداد را منتشر کرده است. گزارشگر کیهان حوادث 28 مرداد ماه را این طور ثبت کرده است: «مقارن ساعت 9 ابتدا از طرف نقاط جنوب شهر در میدان سپه اجتماع کرده و با شعار زنده باد شاه، مرگ بر توده‌ای  دست به تظاهرات زدند. ‌عده‌ای که به چوب دستی های بزرگ مجهز بودند به جمعیت مزبور اضافه شدند... چهار کامیون سرباز و پاسبان نیز که در جلو هر یک مسلسلی قرار داشت از جلو و عقب تظاهرکنندگان حرکت می‌کردند و شعارهای تظاهرکنندگان را تأیید می‌کردند. مقارن ساعت 10 با شعار «زنده باد شاه - مرگ بر توده» از دیوارهای حزب ایران بالا رفتند... در و پنجره را شکستند وچند نفری را که در حزب بودند مجروح کردند... طولی نکشید که به روزنامه «باختر امروز» حمله کردند و آتش زدند،... روزنامه «شهبار» را آتش زدند. رادیو تهران برخلاف معمول خبر نداد و ساکت بود.ساعت 2 بعد از ظهر شهربانی و ستاد ارتش از طرف شش تانک و چند کامیون حامل سرباز محاصره شد. سرتیپ دفتری با چند جیپ از گارد مسلح گمرک به شهربانی کل کشور آمد و آنجا را اشغال کرد (در واقع سرتیپ دفتری طبق فرمان خود مصدق به ریاست شهربانی گمارده شده بود در حالی که با کودتاچیان مربوط بود و فرمان هم از سرلشکر زاهدی داشت [!]).

  ...اداره پست و تلگراف را گرفتند. مردم سوار بر تانک به طرف بی‌سیم حرکت کردند. ساعت 5/1 بعد از ظهر چندین کامیون حامل سربازان مسلح و عده‌ای پاسبان و همچنین تعداد زیادی اتومبیل‌های زره پوش مجهز به تمام وسایل، به علاوه چند کامیون و اتومبیل بارکش که همگی چندین عکس شاه و شاه سابق را حمل می‌کردند با شعارهای «زنده باد شاه» حرکت کردند.نکته قابل توجه تمامی در این موقع تقریباً تمام تظاهرات توسط قوای انتظامی انجام می‌شد.»

تنظیم کننده این گزارش در ادامه می‌نویسد: «بازار از صبح وضع مضطربی داشت. همه در جلوی مغازه خود بدون اینکه به کسب و کار مشغول باشند در انتظار حوادثی بودند برای جلوگیری از اتلاف مال و سرمایه خود، تا صدایی می‌آمد محل کسب را می‌بستند و جلو آن می‌ایستادند.

    تا حدود ظهر اطراف منزل آقای دکتر مصدق آرام بود. قوای محافظ همه راه‌ها را بسته بودند... دسته‌هایی از جمعیت مقارن ظهر آمدند... چند تیر شلیک شد و عقب نشستند. حدود ساعت 5/4 چند تانک دیگر نیز به کمک تظاهرکنندگان آمدند. تانک‌ها آماده حمله به خانه مصدق بودند. شلیک رگبار مسلسل‌ها قسمتی از بالای خانه را خراب کرد... دو گلوله سنگین از تانک‌ها خالی شد و قسمتی از بالای ساختمان را ویران کرد... در این موقع 27 تانک اطراف خانه مصدق را گرفته بودند. عده‌ای سرباز نیز جلو و عقب این تانک‌ها بودند... مسلسل‌های تانک‌ها نیز مرتباً کار می‌کرد... تانک‌ها وارد باغ شدند. هر کس هر چه به دستش می‌آمد از منزل مصدق می‌برد. چند دقیقه بعد خانه خالی و به کلی ویران شد.»

 

 روزنامه اطلاعات پس از کودتا

  از کیهان و آتش و شاهد گفتیم بد نیست که به عنوان حسن ختام این نوشتار اشاره‌ای هم به وضعیت روزنامه اطلاعات در روزهای نخست پس از کودتا بکنیم. اطلاعات که در آن ایام روزنامه‌ای 28 ساله بود  و همچون امروز قدیمی‌ترین روزنامه کشور محسوب می‌شد برخلاف سایر روزنامه‌های وابسته به دولت مصدق یا دربار چه در دوران چند روزه بین کودتای ناتمام 25 مرداد و کودتای به سرانجام رسیده 28 مرداد و چه در روزهای بعد بسیار آهسته گام بر داشت. مسعودی که در دورانِ نخست‌وزیری محمد مصدق، ‌‌نهایت تلاشش را کرد تا «اطلاعات» منبع خبری بی‌طرفی باشد و از تمامی منازعات و مجادلات سیاسی پرهیز می‌کرد در روزهای ۲۸ و ۲۹ مرداد ۱۳۳۲ یعنی روزهای کودتا، روزنامه خود را منتشر نکرد اما پس از آن با مطمئن شدن از سقوط دولت مصدق و حاکمیت کامل دربار  با تیترهایی که کودتا را قیام ملی خوانده بودند،با اهل کودتا همراه شد.

 

شرح عکس " صحنه‌ای از آشوب‌های خیابانی / خیابان شاه‌آباد ( جمهوری فعلی) تهران، 28 مرداد 1332

روزنامه ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: