1394/5/21 ۱۲:۲۷
شواهد نشان می دهد در دوره باستان روشهای پیشرفته آموزش زبان وجود داشته است که بواسطه این روشها ، یادگیری زبانهای اول و دوم و زبانهای بعدی به آسانی صورت میگرفته است به نوعی دیگر میتوان گفت که پیشینیان زبان را کنترل کرده بودند و آن را بدانگونه که خواستشان بود تاب داده بودند و اگر غیر این بود یادگیری همزمان زبانهایی همچون زبان ایلامی ، اوستا ، پارسی باستان ، سانسکریت ، یونانی و غیره برای پیشینیان و بخصوص کاتبان امری دشوار ، مستلزم سالیان سال وقت ، و در برخی مواقع با در نظر گرفتن سیستم نرم افزاری و سخت افزاری دوره باستان امری محال بوده است. اما در دوره باستان روشها و پروسه های آم
شواهد نشان می دهد در دوره باستان روشهای پیشرفته آموزش زبان وجود داشته است که بواسطه این روشها ، یادگیری زبانهای اول و دوم و زبانهای بعدی به آسانی صورت میگرفته است به نوعی دیگر میتوان گفت که پیشینیان زبان را کنترل کرده بودند و آن را بدانگونه که خواستشان بود تاب داده بودند و اگر غیر این بود یادگیری همزمان زبانهایی همچون زبان ایلامی ، اوستا ، پارسی باستان ، سانسکریت ، یونانی و غیره برای پیشینیان و بخصوص کاتبان امری دشوار ، مستلزم سالیان سال وقت ، و در برخی مواقع با در نظر گرفتن سیستم نرم افزاری و سخت افزاری دوره باستان امری محال بوده است. اما در دوره باستان روشها و پروسه های آموزشی وجود داشته است که امر یادگیری و آموزش زبانهای دوم و زبانهای بعدی را برای زبان آموزان تسهیل کرده است.
یکی از روشهای کنترل زبان ، تخمین و برآورد امکانات آوایی یک زبان است با یک دور سنجی دقیق میتوان آرایش واجی و واکه ای یک زبان را به دست آورد و به عبارتی دیگر ؛ روشهایی وجود دارد که بوسیله این روشها میتوان شمارش دقیق هم نشینی واجها یا آرایش هجایی یک زبان را بدست آورد. همه زبانها از ساختار هجایی مشخص و از الگوهای تعریف شده ای بهره برده اند و به این نکته تاکید میگردد که دست یابی به این ساختارهای هجایی خود امر یادگیری زبان برای پیشینان را تسهیل کرده است.
در دوره باستان یک زبان آموز علاوه بر یادگیری زبان ، آرایش هجایی زبان خود و سایر زبانها را یاد میگرفت که این آرایشهای هجایی چنین قابلیت آوایی را دارا بودند که به آرایش هجایی دیگر زبانها تبدیل گردد یعنی در سپیده دم پیدایش زبان ، سیستم ترجمه واژه به واژه و جمله به جمله وجود نداشته است و کاربران یک زبان برای دریافت معانی و مفاهیم سایر زبانها الفباها و هجاهای دیگر زبانها را با تکنیک ها و شیوه های زبانی که ؛ در اینجا مبناهای زبانی نامیده میشود به الفباها و هجاهای زبان خود تبدیل یا ترجمه می کرده اند و با این شیوه آموزشی سایر زبانها را یاد میگرفتند.
در کل مبناهای زبانی قابل قیاس با مبناهای ریاضی دودویی ، هشت هشتی ، ده دهی ، دوازده دهی ، شانزده دهی و شصت شصتی هستند با این تفاوت که بافت و ساختار زبان منحصر به فرد است و زبان در حول محورهایی به نام دوایر زبانی ـ و در میان دوایری که در داخل هم تنیده شده است ـ ساخته میشوند. در این مقوله هدف نشان دادن ارتباط مبناهای ریاضی با مبناهای زبان نیست بلکه در اینجا سعی بر این است که نحوه واج آرایی ، شیوه همنشینی آواها و ارتباط منطقی هجاهای زبان ایلامی به تصویر کشیده شود. بافت آوایی زبان ایلامی همانند با ساختار آوایی سایر زبانهای هم عصر خود نبوده است لذا برخی از دانشمندان از این زبان به عنوان زبان منفرد نام برده اند. روشن است که با این تعریف برخی از خصوصیات آوایی این زبان منطبق با یافته های زبانشناسی تاریخی و زبانشناسی همگانی نخواهد بود.
دبیرهٔ میخی ایلامی، دبیرهای است که از 2500 پ.م. تا 331 میلادی به کار میرفته است در سال 1911 اف اچ . ویسباخ 113 علامت ایلامی قدیم را بر شمرد بعدها بوسیله ج . ج کامرون و آر. تی هالوک 10 علامت دیگر شناسایی شد. و تنها راه و مبنای متقن برای شناسایی زبان ایلامی کتیبه های هخامنشیان است در این مقوله شیوه آرایش هجایی و روش همنشینی واکه ها و واجهای زبان ایلامی < با ذکر نمونه هایی از کتیبه های پارسی باستان > مورد برسی قرار میگیرد :
١. همنشینی واجها در زبان ایلامی : با اینکه در زبان ایلامی نشانه های آوایی بسیار زیاد بوده اند اما همخوانهای زبان ایلامی که با الفبای لاتین معادل سازی شده اند با 17 واج < m , p , b , t , d , š , s , z , h , l , n , r , k , g , q , y , w > و هچنین با چهار واکه < α , e , i , u > نگارش شده اند برای گسترش نشانه های آوایی یک زبان چندین دلایل زبانی وجود دارد یکی از این دلایل ، تفکیک ساختار های اسمی یک زبان است مثلا در زبان ایلامی بوسیله نشانه آوایی ˊ آکوت ، واژه های urα < اهورا ، αhurα > و نیز úrα < جو > از همدیگر تفکیک شده اند [ 3 . Hintz & koch : II. 1244 ].
اساسآ حروف الفبای سازنده با نشانه های آوایی تفکیک کننده Diakritika تفاوت اساسی دارد. مثلا در زبان یونان باستان 24 حرف الفبا وجود دارد اما در همین زبان تعدادی Diakritika وجود دارد که بر روی واکه ها و برخی از واجها ـ برای تفکیک نشانه های آوایی ـ بکار رفته است که با این احتساب شمار نشانه های آوایی در زبان یونانی سه رقمی میگردد. روشن است که زبان ایلامی نیز از این خصیصه های آوایی برای تفکیک دستگاههای اسمی خود سود جسته است. از دیگر دلایل افزایش نشانه های زبان ایلامی میتوان به وجود گویشهای مختلف در زبان ایلامی اشاره کرد. چنانکه در زبان ایلامی ، واژه اردشیر با نگارش متفاوت ir-tαk-šά-άš-šά ـ؛ ir-tὰ-ik-šά-άš-šά ـ؛ ir-dα-ik-šά-iš-šά نگاشته شده است [ 3. Hintz & koch : II. 782 ]. که هر کدام از گویشها برای تفکیک ماده های اسمی Diakritika بکار برده اند.
ذکر این نکته ضروریست که کم کاربردترین واج در زبان ایلامی واجهای y , w بوده اند. شواهد نشان میدهد که این دو واج در زبان ایلامی واج اصلی نیستند چرا که این دو واج در زبان ایلامی متقدم ، فرم نگارش دیگری نیز داشته اند چنانکه در زبان ایلامی نو واج Y همیشه با خوشه آوایی yα و در ایلامی قدیم با ترکیب واکه ای نیز نگاشته شده است مثلا واژه yα-α-α در ایلامی قدیم بصورت e-e-e ـ؛ و واژه yα-α-tα-pα-dα بصورت α-α-tα-pα-dα نیز نوشته شده است [ 3. Hintz & koch : II. 1260- 1262 ]. حتی واژه ای که در زبان ایلامی متاخر بصورت yα-u-nα یونان ـ؛ نوشته شده است این واژه در خود زبان یونانی با ترکیب واکه ای و بصورت Ἴωνες ایونس ـ؛ Ἰάoνες ایائونس ـ؛ و با خوشه آغازی واکه ای نگاشته شده است [ 1 . Frisk : I . 748 / 3 . Hintz & koch : II . 1265 ].
همچنین در زبان ایلامی واج w که واج کم کاربردی محسوب میشود در پاره ای از شرایط ، خود با واج جانشین دیگری نیز نگاشته شده است مثلا در زبان ایلامی بجای خوشه wi خوشه آوایی pi نیز بکار رفته است چنانکه واژه های ایلامی wα(pi)-gu-un.KI ـ؛ و we(pi)-il-bi-ti با هر دو خوشه آوایی نگارش شده اند [ 3. Hintz & Koch : II. 1259 ]. یعنی در زبان ایلامی نو و متاخر تحول آوایی صورت گرفته است و بجای خوشه آوایی wi wα ,خوشه های آوایی pi ، pα نیز بکار رفته است. فقط به این نکته تاکید میگردد که شمار واجهای سازنده در زبان ایلامی پانزده واج بوده است.
نکته قابل ذکر اینست که ؛ با توجه به همین تعداد همخوان < 15 همخوان > ، در زبان ایلامی دست کم صدها واژه که دلالت بر نام ماههای سال دارد ثبت شده است مثلا نام ماه اول در زبان ایلامی بصورت nu-šά-αn.lg ـ؛ hα-du-gi-nα ـ؛ hα-du-kάn-nα-iš ـ؛ hα-du-kάn-nu-yα ـ؛ hα-du-qα-nα-iš < با املای متفاوت زیاد > ـ؛ zí-ik-lα ـ؛ d.zik-li وغیره نگاشته شده است [ 3 . Hintz & koch : I . 586- 587-, II . 1012- 1290 ]. دلیل تعدد نام ماهها در زبان ایلامی مدخل و ورودی واجها است چنانکه در نمودار پایین تر نشان داده خواهد شد هر زبانی بر اساس توانایی های آوایی خود واجها را دسته بندی میکند که هر کدام از این دسته بندی ها در اینجا دستگاه اسمی نامیده میشوند. در زبان ایلامی همزمان دستگاههای اسمی متعددی برای ساخت واژه وجود داشته است بدین دلیل در این زبان برای نام یک ماه ، دهها فرم آوایی وجود داشته است و هر کدام از این فرمهای آوایی با گردش واکه ای و واجی در دستگاه اسمی متفاوتی ساخته شده اند.
اساسا هجاها از یک واج و یا دو واج تشکیل میشوند که در این مقوله و در دستگاههای اسمی ، یکی از واجها واج اصلی یا اورجینال و واج دوم فرعی یا آلترناتیو نامیده میشوند < زمانیکه هجا یک واج داشته باشد همان واج اصلی است > . باید در نظر داشت در زبانی همانند زبان ایلامی تنها 17 واج و 4 واکه وجود داشته است و این تعداد آواها برای روند واژه سازی و برای بیان تمامی مفاهیم طبیعی کافی نیست و زمانیکه در زبان ایلامی و یا هر زبانی دیگر واجها به گردش در میآیند بنا به بافت زبانی ، شکل هجاها یکسان میگردد لذا برای گسترش مفاهیم تغییراتی بر روی برخی از واجها صورت میگیرد تا مفاهیم از یکدیگر تفکیک گردد. یک زبان قادر است واجها و واکه های بیشتر و نشانه های آوایی کمتری بکار ببرد اما در این حالت یادگیری زبان ، دریافت زبان ، سرعت انتقال مفاهیم زبانی و غیره کند خواهد شد. اما هر چقدر آواهای زبان کمتر باشد یادگیری و سرعت انتقال زبانی بیشتر خواهد شد اما در اینصورت Diakritika و نشانه های آوایی یک زبان بیشتر خواهد شد تا ساختار آوایی و معنایی واژگان را از همدیگر جدا کنند.
اما چرا در یک زبان واجها در جایگاه اصلی یا اورجینال و یا در جایگاه فرعی یا آلترناتیو قرار میگرند ؟ روش شناسایی هجا در مغز با گردش واج صورت میگیرد زمانیکه واجها در دستگاههای اسمی هر زبانی به گردش در میآیند و یا به عبارتی صرف میشوند شکل بسیاری از هجاها یکسان میگردد که در این حالت به واسطه واج اصلی یا اورجینال و نیز فرعی یا آلترناتیو هجاهای همسان از همدیگر تمییز داده شده و تفکیک میگردند. مثلا واج š در آغازین واژه ایلامی šu-šά-αn واج اصلی محسوب میشود چرا که برای تمییز دادن این واج ، در پارسی باستان شکل نوشتاری آن تغییر کرده و بصورت çūšᾱ نوشته شده است [ 4 . kent : 188 ]. در حالیکه در واژه mi-iš-šά واج š میانی ، واج اصلی و اورجینال است این نکته در ساختار آوایی واژه همسان که ؛ در زبان پارسی باستان بکار رفته است بخوبی مشخص و نمایان میگردد. این واج در زبان پارسی باستان ـ برای تاکید و برای نشان دادن دستگاه اسمی این هجا ـ تغییر کرده است و واج ثانوی این واژه بصورت Miθ-rα نوشته شده است [ 4 . Kent : 203 ] و این خود نشان میدهد که هجای ها çūšᾱ و hαmi-çiyα [ 4 . kent : 213 ] در یک دستگاه اسمی ساخته شده اند و یا هر دو هجای این زبان از یک مدخل وارد زبان شده اند اما واژه Miθ-rα در دستگاه اسمی دیگری ساخته شده است.
مشخصا مداخل دستگاههای اسمی را میتوان بوسیله واجهای شامل طبقه بندی کرد مثلا در زبان ایلامی علاوه بر واژه mi-iš-šά که دلالت بر Miθrα دارد همچنین بخش اول واژه ایلامی mi-tur-rα-bα-nu-?-iš در ایران باستان بصورت miθrα-bᾱnu بازسازی شده است [ 5 . Mayer.hof : 207 ] یعنی واج š , t با همدیگر زوج و شامل حساب شده اند همچنین واژه پارسی باستان Artαxšαçα در زبان ایلامی با دو واج , d t و بصورت ir-tαk-šά-άš-šά ـ؛ ir-dα-ik-šά-iš-šά نوشته شده است [ 3 . Hintz & Kock : II . 782 / 4 . Kent : 171 ]. بدین ترتیب واجهای š , d , t واج شامل محسوب میشوند.
در نمودار زیر روش همنشینی واجهای شامل و شکل گردش واجها نمایش داده میشود < بنا به دلایلی که در صفحه دوم ذکر شد واجهای y , w مشمول دسته بندی واجهای شامل قرار نمیگیرند > البته روش دسته بندی واجهای شامل ـ بخاطر وجود گویشها ـ میتواند متغییر باشد اما این نمودار کل امکانات واجی و روش همنشینی آنها در زبان ایلامی را نشان میدهد و هر تغییری در نحوه چینش واجهای شامل ، مانع صرف کامل واجها نیست چون در هر صورت یکایک واجها با همدیگر همنشین خواهند شد. و الزاما این نکته باید یادآوری گردد که این نمودار نشان دهنده امکانات واجی زبان ایلامی است و با افزایش واج < مثلا با خوانش کتیبه هایی که جدیدا از زبان ایلامی بدست آمده است > کیفیت کار عوض نخواهد شد و تنها کمیت کار تغییر کرده و شکل ترسیم نمودار دگرگون گشته و واجهای همنشین شده در نمودار بیشتر میگردد. در واقع نمودار زیر امکان بالقوه واج آرایی یا روش همنشینی واجها با یکدیگر ـ با توجه به واجهای موجود زبان ایلامی ـ است :
◄ رنگ قرمز نشان دهنده واجهای Original اورجینال و اصلی ، و رنگ سبز نشان دهنده واجهای Alternative و واج جایگزین هستند.
● در نموار فوق هر یک از Category کاتاگوری ها مدخلی برای ورود به فونتیک زبان ایلامی محسوب میشوند و این نمودار خود نشان دهنده کل امکان آوایی و همنشینی واجهای بدست آمده زبان ایلامی است. الزاما به این نکته تاکید میگردد که بخاطر کنتاکت و همسانی آوایی و نیز سایر ملاحظات زبانی ، احتمال تغییر در نوع واجهای کاربردی نیز وجود داشته است. همچنین با افزایش واج ، نمودار زبانی گسترش و با کاهش واج نمودار زبانی کاهش پیدا خواهد کرد. زبان ایلامی تنها 15 واج اصلی داشته است اگر در زبان ایلامی ، یکی از گویشهای این زبان ، اصول واژه سازی را از مدخل ، ورودی و یا کاتاگوری Cat. I + Cat. I شروع کرده باشد گویش دیگر این زبان مجبور است که واژه سازی خود را از مدخل Cat. II + Cat. I شروع کند تا تشابه آوایی با سایر گویشها نداشته باشد < مثلا هنگام ساخت نام خدایان > بدین جهت در زبان ایلامی بالقوه 25 مدخل وجود داشته است اما مشخصا 5 Category مدخل و ورودی اصلی برای گویشهای زبان ایلامی محسوب میشوند. یعنی بالقوه در زبان ایلامی ، پنج گویش و زبان اصلی وجود داشته داشت.
اساسا در زبان ایلامی نام ماههای سال ، شمارش اعداد و غیره هر کدام برای خود مداخلی داشته اند برای مثال یکی از گویشهای زبان ایلامی ، از مدخل و ورودی < Cat. IV + Cat. III > برای ماه اول استفاده کرده است بدین سبب در زبان ایلامی نام ماه نخست بصورت hα-du-kάn-nα-iš ـ؛ نوشته شده است. همچنین با گردش واجی نام ماه یکم در ورودی و Category کاتاگوری <Cat. IV + Cat. V > بصورت zí-ik-lí ـ؛ نوشته شده است که خود نشان از تغییر گویش در زبان ایلامی را دارد. واجهای آغازین و واج ثانوی در همه زبانها نقش تعیین کننده ای دارند در مداخل زبان ایلامی واج دوم واژه hα-du-kάn-nα-iš با واج t و بصورت hα]-tu-kάn-nu-y[α]iš [ نگاشته شده است [ 3 .Hintz & koch: I . 587 ] که در این هجا ، واج ثانوی خود واج اصلی بوده و واج شامل برای این فرم آوایی و نام این ماه محسوب میشود.
● زبان ایلامی در ساخت آوایی خود خیلی ساده بوده است اما مشکل بزرگ این زبان کنتاکت آوایی واجهای این زبان است. مثلا بر اثر گردش واجها ، آرایش واجی کلاس B و کاتاگوری < Cat. IV + Cat. II > با آرایش واجی کلاس D و کاتگوری < Cat. II + Cat. IV > با هم کنتاکت آوایی پیدا کرده و آرایش واجی یکسانی پیدا کرده اند. و این بدان معناست که هر کدام از واجها در هم نشینی با سایر واجها ، دو بار با هم کنتاکت آوایی پیدا کرده و آرایش واجی یکسانی پیدا میکنند مشخصا بین hαl-tαm 6 -iš و نیز hαl-tαm 5 -ti فرقی است [ 3. Hintz & Koch : I . 609 ] و هر کدم از این هجاها و آرایش واجی از مداخل مختلفی وارد زبان ایلامی شده اند < در نمودار فوق 25 کاتاگوری وجود دارد احتمالا در روش محاسبه ایلامیان hαl-tαm 5 -iš از کاتاگوری شماره 5 hαl-tαm 6 -ti و از شماره 6 وارد زبان ایلامی شده اند یعنی روش محاسبه نیز می تواند متنوع باشد > در زبان ایلامی بیشتر دستگاههای اسمی و کاتاگوریها با همدیگر کنتاکت آوایی پیدا کرده اند.
امکان هم نشینی واجها در یک زبان بسیار محدود است و یک زبان مجبور است برای گسترش دامنه واژه سازی خود و برای ساخت واژگان بیشتر ، از مداخل های متفاوتی وارد زبان گردد در زبان ایلامی پنج مدخل وجود داشته است و این امکان آوایی برای زبان ایلامی وجود داشته است که این زبان برای گسترش و ذخیره واژگانی خود ـ به کمک واکه ها و با تغییر آرایش هجایی ـ دست کم از پنج مدخل متفاوت وارد زبان و سیستم صرف واجها گردد. که این باعث شده آریشهای هجایی زبان ایلامی با همدیگر کنتاکت آوایی پیدا کرده و شکل آوایی همسانی پیدا کنند کرده که همین امر در یک زبان خود باعث ازدیاد نشانه آوایی Diakritika یا نشانه های تفکیک میگردد که تا بدین بوسیله دستگاههای اسمی از تفکیک گردند.بدین دلیل زبان ایلامی از Diakritika زیادی < 123نشانه آوایی > بهره برده است تا دستگاهای اسمی این زبان از همدیگر تفکیک و جدا گردند این نکته در مقایسه با واژه های پارسی باستان بخوبی روشن میگردد.
برای مثلا واج š واژه های ایلامی s̟i-iš-šά-αn-tαk-mα ـ؛ šu-šά-αn ـ؛ در پارسی باستان متفاوت و بصورت Ciçα n tαxmα ـ؛ çūšᾱ نگاشته شده است[ 4. Kent : 184- 188 ]. نشانه گذاری بر زیر واج آغازین ç در واژه çūšᾱ < که هر دو واج این واژ در زبان ایلامی با واج š نوشته شده است > خود نشانگر این است که این واج ، واج اصلی و ارجینال است در حالیکه در واژه Ciçα n tαxmα واج دومی یا ç واج ارجینال است مشخصا در پارسی باستان نشانه آوایی ç به جای واج اصلی š نشسته است و این ممیزه خطی که ؛ دستگاههای اسمی را از هم جدا کرده است Diakritika محسوب شده و دستگاههای اسمی زبان پارسی باستان را از یگدیگر تفکیک و ممتاز کرده است. مشخصا همین علت در پارسی باستان باعث ازدیاد نشانه آوایی شده است.
● بخاطر اینکه نشانه هایی آوایی در یک زبان محدود است لذا واجها در برخی جایگاههای آوایی بعنوان واج اورجینال و در برخی جایگاههای آوایی بعنوان واج فرعی یا آلترناتیو ایفای نقش میکنند. و این واجها در انتقال معانی نقشهای مثبت و منفی و غیره را ایفا میکنند. مثالی از زبان فارسی گویا تر خواهد بود. در زبان فارسی هجای نخست bur-dαn بردن ـ؛ که عمل بردن را نشان میدهد فرم اصلی و ارجینال این کلمه است و بار معنایی مثبت دارد اما با تغییر آرایش واجی این واژه بصورت rubu-dαn ربودن ـ؛ نوشته شده است که از مفهوم این فعل نیز عمل بردن افاده میگردد اما بار معنایی این هجا منفی است و مشخصا این آرایش واجی فرم آلترناتیو این کلمه را نشان میدهد. ولی اگر مداخل تغییر یابد < گویشها تغییر یابد > هجای rub در بار معنایی مثبت نیز بکار خواهد رفت چنانکه این هجا در واژه rubᾱyeš ربایش و جذب کردن ـ؛ در مفهوم مثبت این هجا بکار رفته است. یعنی پیوسته مداخل و ورودی یک زبان تغییر می یابد. که تغییر گویش این روند را تسریع و مضاعف میکند.
مشخصآ در زبان ایلامی به سبب گردش واجها ، نقش واجهای اصلی یا ارجینال و نیز واجهای فرعی یا آلترناتیو در ساخت هجاهایی که با هم ارتباط معنایی دارند پر رنگ تر خواهد برای مثال در زبان ایلامی دو ارایش واجی در هجاهای mαš < در mαš-te-iz-zα مزدا > و šαm < در šά-mαš-αd-du خدای خورشید در ایلامی و آکادی > که بعنوان آرایش واجی اورجینال و آلترناتیو بکار رفته اند [ / 2 . Hintz : 163 3 . Hintz & koch : II . 895- 1130 ] میتوانند با هم ارتباط مفاهیم داشته باشند کما اینکه با اختلاف مداخل ، دو آرایش واجی mαš ـ؛ šαm در جهت عکس واجی یگدیگر نیز قرار دارند.
و نیز لازم به ذکر است که ؛ سایر زبانها و گویشها هنگام گزارش هجاهای زبان ایلامی ، عموما از واجهای شامل Group گروه و Category کاتگوری استفاده کرده اند برای مثال همکرد ایلامی bα-qα در واژه bα-qα-bu-uk-šά بغابوخش ـ؛ با اختلاف در واج شامل ثانوی ، در زبان پارسی باستان بصورت bαgαbuxšα ـ؛ در آکدی bα-gα-bu-ki-šú و با اختلاف در واج شامل آغازی در زبان یونانی Mεγάβυζος مگابیزوس ـ؛ نگارش شده است [ 4 . Kent : 199 ]. همچنین زمانیکه ، در گزارش یک هجا تغییر دستگاه اسمی رخ داده است با نشانه های آوایی تغییرات واج دستگاههای اسمی مشخص گردیده است مثلا واج واژه زبان ایلامی kάn-bu-s̟i-i̯α در زبان پارسی باستان با واج m و بصورت kα m būjiyα نگاشته شده است [ 4 . Kent : 178 ] که هنگام آوانویسی برای تاکید به این نکته و برای تفکیک ، Category کاتگوری هجاها ، واج m با خردنویسی از سایر واجها تفکیک شده است و دستگاه اسمی این هجا مشخص شده است.
● یکی از راههای تفکیک دستگاههای اسمی یا Category کاتگوری ها بکار بردن واجی است که در اینجا از این واج با نام " واج فزونه " یاد میشود نقش واج فزونه تفکیک دستگاههای اسمی و یا Category کاتگوری ها است برای مثال واژه بردیا در زبان ایلامی bír-ti-i̯α ـ؛ و در پارسی باستان Bαrdiyα ـ؛ نوشته شده است اما این واژه در زبان یونانی بصورت Σ-μέρδις سمردیس ـ؛ نوشته شده است [ 4 . kent : 200 ].
محتملا مدخل و ورودی هجای نخستین واژه زبان ایلامی bír-ti-i̯α ـ؛ و پارسی باستان Bαrdiyα ـ؛ برای کاربران زبانهای ایلامی و پارسی باستان مشخص و معلوم بوده است اما در زبان یونانی واج فزونه σ زیگما ـ؛ به اول واژه Σ-μέρδις سمردیس ـ؛ افزوده شده است تا تعلق این واژه به دستگاه اسمی یا مدخل š نشان را دهد < در زبان یونانی واج š بکار نرفته است واژه Σ-μέρδις سمردیس ـ؛ خود میتواند از روی فرمی که در ایران باستان واج š داشته است به زبان یونانی گزارش گردد.> در زبان ایلامی دو واج پشت سرهم نوشته نشده است و زمانیکه واج فزونه در این زبان به تنهایی نوشته شده است این واج با حروف جداکن از آرایش هجایی جدا شده است مثلا واجهای h , d در ku-te-ir.nα-h-hu-un-de ـ، ku-ti-ir.d.nαh.hu-un-te واج فزونه هستند و این دو واج فزونه دستگاههای اسمی این دو واژه را جدا کرده اند و این دو واژه گرچه ساخت آوایی یکسانی دارند اما از مدخل و Category کاتاگوری متفاوت وارد زبان ایلامی شده اند واج فزونه از آرایش هجایی زبان ایلامی محسوب نمیشود اما به پیش ، پس و میان هجا اضافه میگردد و الزاما با حروف جدا کن ممتاز میگردد .
اما هنگامیکه واج فزونه همراه با یک واکه بکار رفته است در جاهایی که امکان تفکیک این واج نبوده و یا ضرورت ایجاب کرده است واج فزونه < واجی که نمایانگر مدخل و Category کاتگوری واژه است > بواسطه Diakritika از سایر دستگاههای اسمی ایلامی تفکیک شده است برای مثال نام خود سرزمین ایلام در زبان ایلامی بصورت h̬αl-tαm-ti نوشته شده است. که نشانه آوایی در زیر واج h̬ نشان میدهد که این واج فزونه است و این واژه از مدخل و Category کاتاگوری این واج به زبان ایلامی وارد شده است همچنین واژه h̬αl-tαm-ti در زبان پارسی باستان بصورت h ūjα , h ūvjα نوشته شده است [ 4. Kent : 175 ]. که در این واژگان واج فزونه h خرد نویسی شده است تا بدین طریق تعلق این واژگان به مدخل و Category کاتاگوری واج h نشان داده شود. البته واج فزونه در جاهایی که ضرورت ایجاب کرده است افزوده شده است چنانکه واژه h̬αl-tαm-ti در زبان اکدی بدون واج فزونه e-lαm-mαt گزارش شده است. [ 4 . Kent : 175 ].
٢. همنشینی واکه ها در زبان ایلامی : زبان ایلامی زبانی کاملا تصریفی است که در آن علاوه بر پایانه های دستوری همه واجها و واکه به گردش در آمده و تمامی اجزای آوایی هجاها صرف شده است. رای بر این است که ساخت واژه نخست از یک واکه آغاز میشود سپس سیستم گردش واجی و گردش واکه ای ساختار واژگان را گسترش میدهد چنانکه واژه ایلامی u-rα در ایران باستان بصورت αhu-rα گزارش شده است [ 3. Hintz & Koch : II . 1244 ]. یعنی در اساس واژه اهورا بر روی واکه u ساخته شده است و یا آغاز شده است. اما این سیستمهای گردش واجی هستند که بافت آوایی هجا را در میان زبانها و گویشها گسترش میدهند.
در واقع مدخل اولیه همه زبانها واکه ها و مدخل ثانویه زبان واجها هستند. در زبان ایلامی 4 مدخل اصلی و یا ورودی واکه ای و 15 مدخل و ورودی واجی وجود داشته است و سایر Diakritika مداخل فرعی محسوب میشوند واژه ایلام ، در زبان ایلامی h̬αl-tαm-ti نوشته شده است یعنی این واژه از مدخل و ورودی واکه α وارد زبان ایلامی شده است < اولین واکه در هر هجایی ، مدخل و ورودی اصلی هجا محسوب میشود در غیر اینصورت مدخل و ورودی یک هجا با Diakritika و نشانه های آوایی یک زبان تفکیک میگردد > این واژه که در زبان آکدی e-lαm-mαt نوشته شده است مشخص است که از مدخل e وارد زبان آکدی شده است. واژه ایلام میتواند از مدخل i نیز وارد زبان گردد که با تغییر واج شامل و تغییر پایانه خود میتواند بصورت * Irαn بازسازی و نوشته شود.در نمودار زیر مداخل واکه ها و پتانسیل یا امکان همنشینی واکه ها در زبان ایلامی نشان داده میشود البته تعداد واکه در زبان ایلامی 4 تا بوده و امکانات واکه ای در زبان ایلامی نیز محدود است لذا در زبان ایلامی یک واکه ، در دو نقش اورجینال original و اصلی و واریانت variant یا فرعی ( آزاد ) عمل کرده است که از میان چهار واکه زبان ایلامی ، یکی از واکه ها اورجینال بوده و فرم واریانت از میان سه واکه دیگر اختیاری گزینش میگردد :
◄ رنگ آبی = برای واکه اورجینال ـ؛ و رنگ زرد برای واکه واریانت < واکه ای که انتخاب آن اختیاری است > بکار رفته است.
◄ نشانه آوایی " ́ اکوت و ̀ گراویس " فقط بر روی واکه اصلی یا اورجینال می نشینند و این دو Diakritika و نشانه آوایی روش ساخت یا حرکت روبه جلو و یا روبه عقب واجها < در نمودار ساخت واجها . ص 3 > را نشان میدهند. لازم به توضیح است Diakritika و نشانه های آوایی بر روی واکه variant و آزاد نمی نشینند چون احتمال حذف این واکه ها آزاد وجود دارد.
◄ در زبان ایلامی واکه ها با همدیگر بصورت v-v-v-v و یا v-v-v نیز همنشین شده اند مثلا در زبان ایلامی واژگانی با آرایش واکه ای α-α-α-α و یا e-e-e نیز نوشته شده اند [ 3. Hintz & koch : I . 13- 391 ] در واقع این آرایش ها ترکیبی هستند چنانکه آرایش α-α-α-α ترکیبی از واکه های α-α + α-α یا α + α-α-α یا α-α-α + α ـ؛ و واژه e-e-e از ترکیب e + e-e و یا e-e + e بدست میآید. و نیز مداخل اولیه و اصلی واژگان واکه ها هستند چنانکه yα-e-e در فرم اصلی و کهن بصورت e-e-e نوشته شده است [ 3. Hintz & koch : I . 391 ] و یک هجا ، نخست از مدخل یک واکه وارد یک زبان میگردد مثلا در زبان ایلامی واژه É.lg برابر با فرم زبان آکدی Bītu به معنای خانه < با انتقال معنایی کاخ > بکار رفته است [ 3 . Hintz & Koch : I . 389 ]. مدخل اولیه این واژه واکه E است که با افزایش واج ، مفاهیم نیز گسترش پیدا خواهند کرد چنانکه در زبان ایلامی واژه e-lα-αn-t به معنی " از ایلام " کار رفته است [ 3. Hintz & Koch : I . 393 ]. که مسلما خانه با بالش آوایی و در ابعاد وسیع به سرزمین نیز اطلاق شده است همچینن با تغییر مدخل واکه < و با اختلاف گویش > این واژه در زبان ایلامی بصورت hαl-tαm 5 -ti نوشته شده است [ 3 . Hintz & Koch : I . 609 ].
٣. هم نشینی واج و واکه و اصول واژه سازی در زبان ایلامی : خوانش مستقیم خطهای هجایی همچون خطهای پارسی باستان و خط ایلامی نو بر اساس تفکیک حروف جداکن صورت گرفته است زیراکه بدون نشانه های جدا کن ، هجاها با هم آمیخته می شدند و بالطبع هجاها و واژگان این زبانها به همدیگر می پیوستند که دیگر امکان تشخیص هجا و واژه حتی برای کاربران خود زبان پارسی باستان و زبان ایلامی مقدور نبود.
اساسآ درزبان ایلامی ، آرایش هجایی " Vowel واکه ها ؛ Consonant واجها " بطریق آرایش هجایی نمودار زیر از همدیگر تفکیک و جدا شده اند به عبارتی دیگر نمودار زیر مدخل اصلی 15 واج < که در نمودار ص 3 ترسیم شده است > بوده است و در زبان ایلامی یک واج بعنوان واج ارجینال با سایر واجها < بعنوان واج آلترناتیو > با این آرایش هجایی با هم ترکیب شده اند که از این پدیده در اینجا بعنوان " دستگاههای اسمی یک زبان " یاد میشود :
◄ رنگ آبی = واکه ارجینال ـ؛ رنگ زرد = واکه واریانت & رنگ قرمز = واج ارجینال ـ؛ رنگ سبز = واج آلترناتیو
◄ نشانه آوایی " ́ اکوت و ̀ گراویس " فقط بر روی واکه اصلی یا اورجینال می نشینند
◄ لازم به توضیح است هجاهایی که بدآنها واج افزوده < مثلا واج h در بخش میانی واژه ku-te-ir.nα-h-hu-un-de > افزوده شده است از آرایش هجایی محسوب نمی گردند [ نک پاراگراف آخر ص ۶ و ص ۷ ]. چون امکان حذف این واج وجود دارد و همه جا افزوده نمیشود.
◄ آرایش هجایی vcv بیشتر برای واژه نگاری استفاده شده است و عموما با حرف بزرگ آوانویسی شده است. به نظر میرسد که در زبان ایلامی این آرایش هجایی ، آرایش ترکیبی است و در زبان ایلامی از ترکیب دو آرایش vc-v و یا v-cv ساخته میشود< حتی این آرایش هجایی خود میتواند مخفف آرایش هجایی vc-cv نیز باشد > .اما چون در زبان ایلامی واژه هایی نظیر UDU ؛ URU و غیره ، که با آرایش هجایی vcv بکار رفته اند[ 3 . Hintz & koch : II .1200- 1249 ]. لذا این آرایش هجایی نیز در این نمودار گنجانده شد.
● نمودار فوق امکان بالقوه آرایش هجایی در زبان ایلامی را نشان میدهد در زبان ایلامی یک واج میتواند به عنوان واج اول و اورجینال قرار گیرد و 14 واج بعدی در نمودار فوق به عنوان واج آلترناتیو به گردش درآمده و یکایک بعنوان واج آلترناتیو با واج اورجینال همنشین گردند. در کل امکان ساخت واژگان و یا ظرفیت واژگانی زبان ایلامی بصورت " = 225 ⨯ 2 15⨯ 15 " [ < تغییر جایگاه واج اورجینال و آلترناتیو >⨯ 225 = < کل آرایش نمودار 3 > ⨯ < واج اورجینال > ] برآورد میگرد یعنی در زبان ایلامی هر واج بعنوان واج اورجینال میتوانست همرا با 14 واج آلترناتیو دیگر همنشین گردد که در دو نمودار زیر همنشینی واج r به عنوان واج اورجینال و واج k به عنوان واج آلترناتیو نمایش داده میشود:
◄ آرایشهایی که تنها یک واج دارند همان واج ، واج اصلی و اورجینال است.
◄ مدخل همه هجاها ، واکه ها هستند و الزاما نشانه های خطی نیز باید یکسان سازی گردد بدین دلیل اگر دستگاه اسمی r با نشانه آوایی Diakritika بصورت ṛ ش نشنه گذاری گردد باید که واکه دیگر این دستگاه اسمی با همان نشانه آوایی نشانه گذاری گردند مثلا واکه α نیز باید بصورت α̣ نشانه گذاری گردد یعنی نشانه های آوایی یک دستگاه اسمی باید که یکسان سازی گردند و نیز بدین سبب کل صورتهای صرفی نمودار فوق ، صرف یک دستگاه اسمی بشمار میآیند. و بالقوه امکان کاربرد یکایک همه صورتهای صرفی وجود دارد. لازم به ذکر است که روی واکه Variant ، نشانه آوایی و Diakritika نمی نشیند چون انتخاب این واکه اختیاری است و احتمال حذف آن وجود دارد و نیازی به صرف واکه Variant یا آزاد نیست.
● این آرایش هجایی و شیوه ساختاری تنها 15 بار ، در زبانی که 15 واج دارد دو بار قابل تکرار است < همانند صرف دستگاه اسمی زبان ایلامی در نمودارهای شماره ۴ و ۵ > که پس از ساخته شدن این هجاها ، هجاها دوباره با یگدیگر ترکیب میگردند و پایه های دستور آوایی دیگری به نام " واژه " را تشکیل میدهند تا دامنه واژه سازی گسترش یافته و ذخیره واژگانی بیشتر گردد.
● باید به این نکته توجه کرد که زبان ایلامی یک زبان کاملا تصریفی است و حتی لایه های آوایی و میانی این زبان نیز به حرکت در آمده است یا صرف شده است بدین دلیل نباید انتظار داشت که در زبان ایلامی یک واژه ، تنها یک فرم ساختاری داشته باشد برای مثال در زبان عربی نیز لایه های میانی واژه های محمد ، احمد ، محمود ، حامد ، حمید و غیره صرف شده و تغییر کرده است. بدین دلیل یک واژه ، تنها یک ریشه و یک اتیمولوژی ندارد بلکه زبان یک ساختار است و همه اجزای صرفی آن با همدیگر در ارتباط است.
زبان ایلامی نیز از یک پروسه گسترده آوایی تشکیل شده است و لایه های میانی و آوایی این زبان پیوسته در حال تغییر است و این خود دلیلی است که در زبان ایلامی برای یک واژه صورتهای مختلف آوایی ثبت گردد که در اینجا از این پدیده های آوایی ، باید با دیدگاه دستور آوایی نگاه کرد که خود این مقوله در زبان " ساختار دستگاههای اسمی " نامیده میشود. که این پدیده های آوایی در چهار دیدگاه زبانی قابل بررسی هستند :
○ الف : تغییر واکه در زبان ایلامی : در زبان ایلامی واکه ها بر اثر گردش واکه ای تغییر می یابند مثلا در این زبان ارزش آوایی rα-άš-dα با واژه rα-iš-dα یکسان است [3. Hintz & koch : II . 1024 ]. و با تغییر واکه دوم تغییر در معنی ایجاد نشده است یا اینکه در هر سه واژه ku-te-ir.nα-h-hu-un-de ـ، ku-ti-ir.d.nαh.hu-un-te ـ؛ ku-tur.nα-αn-hu-un-de واکه های دوم e , i , u تغییر کرده اند [3. Hintz & koch : I . 544 ].
البته گزارش واکه ها و دستگاههای اسمی زبان ایلامی به زبان پارسی یا به سایر زبانها ، با نظم آوایی خاصی همراه بوده است برای مثال دستگاه اسمی ir در زبان پارسی باستان با هجای آغازی و دستگاه اسمی αr نشان داده شده است. برای مثال واژه های ایلامی ir-tαk-šά-άš-šά و ir-šά-um-mα در پارسی باستان بصورت Artαxšαçα و Aršᾱmα نوشته شده اند [3. Hintz & koch : II . 780- 782 / 4 . Kent : 171 ].
این بدان معناست که هر زبان اولا با توجه به دستگاه اسمی و ساختار زبانی خود واکه های ایلامی را گزارش کرده است دومآ این امکان آوایی در زبان ایلامی فراهم بوده است که ـ با گردش واکه ای ـ همه صورتهای واکه ای صرفی گردند یا ساخته شوند که حدس زده میشود در زبان ایلامی فرمی مفروضی بصورت αr-šά-um-mα * وجود داشته است که آن در زبان پارسی باستان با اندکی اختلاف آوایی بصورت Aršᾱmα گزارش شده است این نکته در همه زبانها همپای زبان ایلامی میتواند صادق باشد برای مثال واژه ایلامی pαr-šíp ـ؛ bα-rα-iš-šά-αn و پارسی باستان Pᾱrsα در زبان یونانی بصورت Περσίᾱپرزیا ـ؛ Πέρσης پرزس ـ؛ نوشته شده است [ 3 . Hintz & Koch . I . 146 / 4 . Kent : 196 ].
روشن است که مدخل ورود این هجا در زبان پارسی باستان pα است در حالیکه این واژه در زبان یونانی با مدخل ρε گزارش شده است. محتملا در زبان یونانی واژه های Περσίᾱ پرزیا و Πέρσης پرزس ـ؛ از روی فرم کهن ایرانی که pe داشته است در زبان یونانی گزارش شده است که مسلما در زبان ایلامی با گردش واکه ای ، این فرم آوایی را میتوان بصورت per-šip * ـ؛ و یا be-rα-iš-šά-αn * بازسازی کرد.
○ ب : تغییر واج اصلی در دستگاه اسمی زبان ایلامی : در زبان ایلامی ، پیوسته واجها صرف شده و تغییر کرده اند. برای مثال ؛ در زبان ایلامی نام ماه هشتم بصورتهای mα-ir-qα-šά-nα-iš ـ؛ mαr-kαš-šα-nά ـ؛ mαr-qα-iš-šά-nα-iš ـ؛ mαr-qα-šά-nα-iš ـ؛ mαr-qα-šά-nα ـ؛ mαr-qα-šά-nα-άš ـ؛ mαr-qα-šά-nα-um ـ؛ mαr-qα-zα-nα ـ؛ mαr-qα-zα-nα-is ـ؛ mi-ir-qα-šά-nα ـ؛ نوشته شده است [ 3 . Koch & Hintz : II . 884 ]. اما در زبان ایلامی ، نام ماه هشتم با تغییر واج بصورت lα-gi-ul ـ؛ lα-αn-gi-ul ـ؛lα-αn-e-ul-li ـ؛ lα-e-li نیز نگاشته شده است [ 3 . Hintz & koch : II . 802 ].
و این شکل واج آرایی تنها مربوط به ماه هشتم نیست و همه ماههای زبان ایلامی با واجهای مختلف گزارش شده اند. و بیش از 500 نام ماه در زبان ایلامی با آرایشهای هجایی مختلف ثبت شده است. نطر براین است که تغییر واج شامل به تغییر گویش یک زبان مربوط میشود اما تغییر واج ارجینال یک Category را باید تغییر زبان در میان گویشهای زبان ایلامی به شمار آورد.
○ ت : تغییر واجهای شامل در زبان ایلامی : پیشتر باید نکته ای را در باره واجهای شامل ذکر کرد و نکته این است که ؛ زبان در دورهایی به نام دستگاههای اسمی که اساسا زوج هستند ساخته میشوند این دستگاههای اسمی از ظرفیتها و توانایی های خاص و در برخی موارد از توانایی های محدودی نیز برخوردار هستند. و این محدودیت آوایی خود باعث شده است که در برخی مواقع واج شامل حذف گردد یا اینکه استفاده از برخی واج شامل محدود گردد.
شیوه ساختاری واجهای شامل ، هم زبان ایلامی و هم گویشهای ایران باستان را نیز تحت تاثیر خود قرار داده است مثلا هر یک از گویشهای ایران باستان در دوایر زبانی و دستگاه اسمی خود توانایی استفاده از دو واج از میان سه واج شامل k , g , q را داشته اند. که از میان این سه واج شامل ، یک واج بعنوان واج اصلی ، واج دوم بعنوان واج آلترناتیو ، و واج سوم بعنوان واج فرعی استفاده شده است. که در دوایر زبانی تنها امکان استفاده از دو واج وجود دارد.
بدین جهت هر گویش امکان انتخاب دو واج < مثلا گزینش دو واج از میان واجهای k , g , q > را دارد. و واج سوم شامل یا حذف شده و یا اینکه ، اجبارآ تغییرات آوایی وسیعی بر روی آن صورت میگیرد. بدین دلیل در زبان پارسی باستان و زبان اوستا واج q بکار نرفته است و هنگام گزارش این واج < که در سایر زبانها بکار رفته است > از واجهای جایگزین استفاده میگردد. این ساختار آوایی به شکل تاریخی به زبانهای امروزی نیز رسیده است و بخاطر همین پدیده آوایی تلفظ دقیق واج پارسی g برای آذری زبانان و تلفظ دقیق واج آذری q برای پارسی زبانان مشکل است بسبب همین پدیده آوایی در عربی از حرف گ استفاده نشده است.
نکته مهم در باره واجهای شامل زبان ایلامی این است که در دستگاههای اسمی ایلامی امکان استفاده همزمان از همه واجهای شامل وجود داشته است اما از میان سه واج شامل دو واج با همدیگر شمول آوایی و شمول معنایی پیدا میکنند و واج شامل سوم بعنوان واج فرعی در ساختارهای آوایی دیگری ـ که بار معنایی نزدیک دارند ـ استفاده میگردد. مثلا نام سرزمین Pᾱrsα در زبان ایلامی بصورت pαr-šip ـ؛ bα-rα-iš-šά-αn ذکر شده است همچنین در زبان ایلامی pαrθαvα پارت ـ؛ بصورت bαr-tu-mαš ـ؛ pαr-tu-mα نگاشته شده است [3. Hintz & koch : I . 146- 160 / 4. Kent : 202 ]. مشخصا دو واج b , p با هم شمول آوایی دارند اما واج سوم و واج m که در ساختار آوایی نام سرزمین mᾱdα ماد ـ؛ بکار رفته است [ 4 . Kent : 202 ] واج فرعی است یعنی امکان دیگری برای کاربرد این واج شامل وجود نداشته است. و چنانکه از دسته بندی 5 تایی واجهای ایلامی ، یک واج < و واج شامل سوم > حذف میشد در اینصورت در زبان ایلامی تنها 12 واج باقی میماند و این تعداد واج برای واژه سازی خیلی کم بود که در اینصورت امکان واژه سازی به حداقل میرسید.
بدین سبب در زبان ایلامی واج شامل سوم ، با گردش واجی در سایر دستگاههای اسمی بکار گرفته شده است. که این نکته در شیوه واج آرایی و در هر 5 بسته واج شامل رعایت شده است و در هر کدام از این بسته واجهای شامل با دو واج شامل مزدوج شده اند و جای همدیگر بکار رفته اند به عبارتی واج شامل سوم مکمل این دو واج مزدوج محسوب شده است . البته امکان مزدوج شدن همه واجهای یک Category با یگدیگر وجود دارد مثلا واج m میتواند با واج b مزدوج گردد < با اختلاف زبان > که در این صورت در این زبان واج p بعنوان واج آلترناتیو و مکمل این گروه واج شامل محسوب خواهد شد .
○ ث : تغییر آرایشهای هجایی در زبان ایلامی : در زبان ایلامی علاوه بر واکه ها و واجهای شامل آرایشهای هجایی نیز قابل تغییر هستند و در صورت تغییر آرایش هجایی تغییر معنایی محسوسی در مفاهیم کلی هجاها ایجاد نخواهد شد. برای مثال ؛ در زبان ایلامی واژه mα-άš-tuk-qα < که آرایش هجایی آن ، با دوهجای نخستین و به شکل cv-vc است > بصورت mαš-tuk-qα < با تبدیل به یک هجای آغازی و با آرایش cvc > نیز نوشته شده است. یا اینکه آرایش هجایی دو هجای آغازین bα-rα-iš-šά-αn < با آرایش هجایی cv-cv > در زبان ایلامی قابل تغییر بوده است که این واژه در زبان ایلامی با تغییر آرایش در دو هجای آغازی بصورت bα-ir-šά < cv-vc > نیز نوشته شده است [ 3. Hintz & koch : I . 1 46 ] . یا اینکه در زبان ایلامی واژه ir-tαb-bα-mα < آرایش هجایی vc-cvc > بصورت ir-dα-bα-mα < آرایش هجایی vc-cv > نیز نگاشته شده است. [ 3. Hintz & koch : II . 781 ]. اساس زبان ایلامی بر پایه تغییر آرایش هجایی استوار است و در همه واژگان زبان ایلامی، هجاهای این زبان ـ با تغییر معنایی اندک ـ تغییر آرایش هجایی پیدا کرده اند .
با توجه به زیر ساخت آوایی و آرایش هجایی زبان ایلامی حدس زده میشود که ؛ تغییر آرایش هجایی در زبان ایلامی ” همانند “ تغییر مبناهای ریاضی است در ریاضیات اعداد با تغییر سیستم شمارش بصورت دودویی ، هشت هشتی ، < مبنای دهدهی با آرایش هجایی زبان ایلامی سازگار نیست > دوازدهی ، شانزده و شصتی نوشته میشوند مثلا عدد پنج مبنای دهدهی در سیستم شمارشی دو دویی بصورت 0101 نوشته میشود و همین عدد در مبنای هشتی بصورت 101 000 نگارش میگردد که عدد پنج در مبنای دودوی < 0101 > مطابق با آرایش هجایی vc-vc و در مبنای هشتی و اکتال < 101 > مطابق با آرایش هجایی cvc است
و نظر بر این است زمانیکه واژه ایلامی ir-tαb-bα-mα < آرایش هجایی vc-cvc > بصورت ir-dα-bα-mα < آرایش هجایی vc-cv > نوشته میشود در اینصورت تغییری در مبنای ساخت این واژه صورت میگیرد. و این شیوه ساختاری احتمالا تغییری کوچک در معنا واژگان نیز ایجاد میکند مثلا نام ماه اول در زبان ایلامی بصورتهای zí-ik-lα ـ؛ d.zík-li نیز نوشته شده است [ 3 . Hintz & koch : II . 1290 ]. محتملا آرایشهای هجایی cv-vc و cvc بیانگر تعداد روز از ماه سی روز و یا مشخصات دیگر این ماه نیز باسند. همانگونه که ذکر شد مبناهای زبانی ” همانند “ مبناهای ریاضی هستند و روشن است که یک ارتباط منطقی بین آرایشهای زبانی وجود دارد که این خود باعث میشود تا آریشهای هجایی جای همدیگر استفاده میشوند.
این نکته در خوانش و بازشناسی خط تصویری زبان ایلامی نیز بسیار مهم خواهد بود و به ظن قوی هر کدام از تصویر حیوانات ، ستارگان ، اشیاء وغیره در خط زبان ایلامی میتوانستند خود نمایانگر Category کاتاگوری های نمودار صفحه ۳ باشند برای مثال ، نام ماه دوم در زبان ایلامی نو بصورت tu-ir-mα-ir ـ، و همچنین du-ru-mα نوشته شده است [ 3 . Hintz & Koch : I . 374 ].
فرض بر این است که کشیدن شکل چهار ستاره نماد از ماه دوم tu-ir-mα-ir ـ، و کشیدن شکل سه ستاره ، باز نمادی ماه دوم و du-ru-mα باشد که این شکل ها مشخصا با توجه به ساختار دستگاههای اسمی ایلامی طبقه بندی شده است و دراین تصویرها ، به نوعی Category کاتاگوری واجها و آرایش های هجایی واکه ها و واجها < یا ردیفهای ساختاری هجاها > و همه مداخل واکه ای به تصویر کشیده است.
اینکه در زبان ایلامی هجاهایی بمانند هجاهای GIŠ ، KUR ، URU با حروف بزرگ آوانویسی شده اند به این نکته بر میگردد برای مثال آرایش هجایی du-ru که در نام ماه دوم در واژه du-ru-mα بکار رفته است با صرف " واکه ای " میتوانست در زبان ایلامی با آرایش هجایی tur نیز نوشته شود این امکان آوایی در زبان ایلامی وجود داشته است واژه دیگری با " گردش " واجها بصورت tur < مثلا به معنی گاو > نوشته شود .
بدین سبب ؛ در زبان ایلامی برای پرهیز از تشابه آوایی یکی از آرایشهای هجایی که معروف و شناخته شده بوده بصورت TUR نوشته شود که این نگارش خود میتواند دنباله تصویر نگاری نیز باشد مثلا در آغازین پیدایش دستگاههای اسمی هر زبان و هر گویشی ، دو مفهوم معنایی که با هم کنتاکت آوایی پیدا میکرده اند برای تفکیک مداخل و Category کاتاگوریها ، یکی از شکلها که معرف به حضور بوده است تصویرنگاری شده است که بعدها با تکامل نگارش ، این تصویر و این دستگاه اسمی در خط هم با یک شکل نگارش شده است چنانکه شکل TUR نخست میتوانست شکل گاو باشد اما بعدها در این زبان وگویشها هجای TUR خود بجای Category کاتاگوری و واجهای t-r نشسته است و هجای TUR خود نشان میدهد که این واژه از مدخل و Category کاتاگوری که واجهای t-r داشته است وارد زبان شده است. این شکل ساختاری در زبانهای ایرانی کاملا ملموس است و در زبانهای ایرانی گور و بهرام گور ، گرگان و سرزمین گرگان و غیره با همدیگر کنتاکت آوایی پیدا کرده اند و شکل آوایی یکسانی پیدا کرده اند که در ایران باستان نگاره ها و تصویر شخصیت ها و غیره پیامی را میرسانند این نگاره ها ، معرف اندیشه ایران باستان و نماد دستگاههای اسمی ایران باستان هستند.
فهرست و منابعی که به ترتیب شماره ارجاع داده شده است
سایر منابع
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید