1394/5/12 ۱۰:۰۶
رخدادهای سیاسی بر زندگی روزمره اجتماعی و فرهنگی مردم در گذر تاریخ ایران بسیار تأثیر گذاشته است، اینکه چگونه مردم با این دگرگونیها و رویدادهای سیاسی روبهرو میشدهاند و واکنش آنها، چه غم چه شادی، در برابر این اتفاقات چگونه بوده است، از نظر تاریخ اجتماعی اهمیتی فراوان دارد. یکی از این رخدادهای مهم در تاریخ معاصر ایران، آغاز تلاشهای مردم برای مشروطه کردن حکومت سیاسی در ایران است. هرگاه نامی از مشروطه آورده میشود آنچه به ذهن میرسد، همه آن اتفاقات سیاسی است که به صدور فرمان مشروطه انجامید.
روایت شادیهای گروهی و اجتماعی مردم در مهمترین جنبش سیاسی - اجتماعی تاریخ معاصر ایران١
رخدادهای سیاسی بر زندگی روزمره اجتماعی و فرهنگی مردم در گذر تاریخ ایران بسیار تأثیر گذاشته است، اینکه چگونه مردم با این دگرگونیها و رویدادهای سیاسی روبهرو میشدهاند و واکنش آنها، چه غم چه شادی، در برابر این اتفاقات چگونه بوده است، از نظر تاریخ اجتماعی اهمیتی فراوان دارد. یکی از این رخدادهای مهم در تاریخ معاصر ایران، آغاز تلاشهای مردم برای مشروطه کردن حکومت سیاسی در ایران است. هرگاه نامی از مشروطه آورده میشود آنچه به ذهن میرسد، همه آن اتفاقات سیاسی است که به صدور فرمان مشروطه انجامید. این جنبش که نخستین و مهمترین کوشش سیاسی و اجتماعی همه طبقات جامعه برای دستیابی به وضع بهتر در تاریخ معاصر ایران به شمار میآید، از زاویهای دیگر نیز تأملبرانگیز است. مردمی که برای کامیابی و پیروزی جنبش مشروطیت ایران کوشیدند، پس از آن چه واکنشی نشان دادند؟ مجاهدانی که از انگیزه و امید برای ساختن ایرانی مترقی سرشار بودند، پس از اعلام حکومت مشروطه و برقراری مجلس شورای ملی چه کردند؟ مردم براساس آنچه منابع به ما میگویند پس از امضای فرمان مشروطیت و ایجاد حکومت مشروطه، شادی کردند و جشن گرفتند. آنها این سرور همگانی و گروهی را حتی در سالهای بعد نیز در قالب جشن سالگرد فرمان مشروطه به شکلی منظم و با قاعده تداوم دادند.
در پی صدور فرمان مشروطیت در ١٤ مرداد سال ١٢٨٥ خورشیدی، همزمان با روز تولد مظفرالدین شاه قاجار، بستنشینان در سفارت انگلیس از آنجا بیرون آمدند. علما و روحانیان مشروطهخواه نیز که به قم مهاجرت کرده بودند، در میان استقبال پرشور مردم به تهران بازگشتند. تهران بدینترتیب دو شبانهروز سراسر در جشن و سرور و شادمانی غرقه شد,٢ سردر سفارت انگليس با پرچمهاى سه رنگ ايران تزيين و چراغانى مفصل در شهر برپا شد. گروهی از زنان نيز در تهيه و تدارك جشنها شركت کردند. نهتنها ساکنان ایران، که ایرانیان مهاجر به کشورهای دیگر نیز به جشن و شادی پرداختند. آنان تلگرافهای زیادی به صدراعظم و علمای مشروطهخواه در تهران فرستادند که پیامهای تبریک و تهنیت دربرداشت. برای مثال اجتماعیون عامیون قفقاز و نیز ایرانیان ساکن آن منطقه، تبریکنامههای خود را درباره صدور فرمان مشروطه و گشایش مجلس شورای ملی خطاب به مشیرالدوله فرستاده، خرسندی خود را ابراز کردند.٣ همچنین پس از صدور قانون اساسی و امضای آن «اتحادیه طلاب شب هفدهم را در مدرسه خان مروی جشن گرفته و از عموم علما و وکلا و آزادیخواهان دعوت نموده و چراغان کرده و صرف شربت و شیرینی نمودند ... بالجمله اتحادیه طلاب از صدارت تقاضا نمود که اجازه داده شود شهر طهران را آذین بندند و چراغانی نمایند ... دو شب متوالی از شب ١٨ و ١٩ بازار را چراغان نموده و جشن شایانی گرفتند.٤
ای جوانان وطن موسم آزادی ماست/ روز عیش و طرب و خرم شادی ما است
بر اساس آنچه منابع نشان میدهند آیین سالگرد فرمان مشروطه با هماهنگی همگانی برگزار میشده است. در روزشمار تاریخ معاصر ایران تصریح شده است به مناسبت سالگرد مشروطيت، مجلس شوراى ملى، در اعلانى كه در روزنامهها چاپ كرد به اطلاع مردم رساند چهاردهم مرداد «يك ساعت قبل از غروب تا سه ساعت از شب گذشته در مجلس شوراى ملى بزم جشن و چراغان منعقد و در اين جشن تاريخى ملى پذيرايى بهطور عمومى خواهد بود»,٥ بنا به گفته یحیی دولتآبادی چند روز پیش از ۱۴ مرداد ۱۲۸۶ مقدمات برگزاری جشنی بزرگ در سالگرد صدور فرمان مشروطیت و تشکیل مجلس اول، در محوطه میدان بهارستان مهیا شد. او میگوید «ملتیان اقدام فوقالعاده کرده و فضای نگارستان و در خود بهارستان تدارک جشنی که مانند آن را کسی در خاطر ندارد دادند».٦ به موجب آنچه ولدمیرزا نصرالله تفرشی روایت کرده، از اول مرداد ماه تدارکات لازم برای این جشن انجام شده است.
او در کتاب خود آورده است «از امروز که ابتدای ماه است و تقریبا چهارده روز دیگر تا موقع جشن باقی است از حالا بنای کار را گذاشتهاند»,٧ به نظر میرسد جشن گرفتن چنین رخدادی مهم که نقطه عطف تاریخ ایران حتی برای مردمان آن روزگار به شمار میآمده است، برای مردم بسیار اهمیت داشته که از چهارده روز پیش از فرارسیدن سالگرد آن برای بهتر برگزاری جشن «آنگونه که کسی در خاطر ندارد» برنامهریزی میکردهاند. احمد کسروی نیز در کتاب «تاریخ مشروطه ایران» بر هماهنگی برای این جشن تأکید میکند و مینویسد «دارالشورى چنين نهاد كه آن روز را به نام «روز نخست مشروطه» يكى از عيدها گرداند و در آن روز در همه شهرهاى ايران جشن گرفته شود و اين نهاده خود را با تلگراف به همه جا آگاهى فرستاد. در همه جا به بسيج جشن پرداختند. در خود تهران يك جشن بسيار باشكوه و بزرگى را بديده گرفته، و از يك هفته پيش، انجمنها و ديگران به بسيج برخاستند».انجمنهای موجود در تهران کمیسیونی برای خود تعیین کردند تا امور جشن و آیین به بهترین شیوه اجرا شود. همه محوطه میدان بهارستان را چراغانی کرده و غرفههایی به هر یک از انجمنها اختصاص دادند. ولدمیرزا نصرالله تفرشی این غرفهها و تاقنماها را به دو دسته اصلی یمین و یسار (راست و چپ) تقسیم میکند که در هر بخش، گروهی از انجمنها غرفهای جداگانه داشتهاند. افزون بر طاقنمای مخصوص شاه و طاق نصرت، از سمت یمین برای نمونه طاقنمای مستوفیان، انجمن صرافان، خیاطان، اصناف، انجمن جنوبی ایران و انجمن خراسان قرار داشتهاند. از سمت چپ نیز انجمن دانشمندان، مدرسه دارالفنون، مدرسه مظفری، انجمن معماران و دیگر انجمنها مستقر بودهاند.٨ کسروی نیز به غرفه اقلیتها ازجمله ارمنيان، جهودان و زرتشتيان اشاره میکند.٩ ادارههاى دولتى هر يك تاقی جداگانه به خود اختصاص داده، مسئولان این غرفهها در هر تاقى آنچه ميتوانستند «از آراستن و پيراستن، و فرشهاى گرانبها آويختن و گلدان گزاردن، و چراغها چيدن دريغ نگفتند. در هر طاقى دستگاه پذيرايى جداگانه برپا كردند».١٠ این غرفهها را با شال ترمه کشمیری و پارچههای اعلا و قیمتی، چلچراغهای سی شاخه و پنجاه شاخه زینت دادند و چلچراغها را در شب روشن میکردند. بر درگاه آنها نیز فانوسهای رنگارنگ و انواع بیرقهای سبز و سرخ آویزان شده بود. این جشن که سه روز و سه شب ادامه داشته است مظاهر دیگری از شادی ایرانیان را به ما نشان میدهد. ازجمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
حضور شاگردان مدارس؛ مردهباد و زندهباد!
شاگردان مدارس با لباس یک شکل و در حين خواندن سرودى در ستايش از مجلس و عليه حكومت مطلقه به گرداگرد باغ حركت کرده، رژه میرفتند و زندهباد میگفتند.
آتشبازى و چراغانی
توپچی که در سر توپ ایستاده منتظر کشیدن شیپور است تا آتش دهد. آتشبازى سرانجام با روشن كردن كتيبهاى كه بر آن جمله «اين جشن بر اهل ايران مبارك است» حك شده بود، آغاز شد. پس از آنکه دستور آتشبازی صادر میشود مردم تا نیمههای شب به آتشبازی مشغول میشوند. وسط محوطه را هم سیم کشیده و بیرقهای الوان و لوحهای «زندهباد» و «مبارک باد» و تختههای اشعار آویخته بودند. این چراغانیها مختص به میدان بهارستان و تاقنماها و غرفهها نبود، که باقی مناطق شهر مثل درب پستخانه و درب تلگرافخانه را هم آذین بسته بودند.
مرگ بر استبداد، زندهباد آزادی
مردم پس از خواندن فرمان شاه، بیدرنگ شعار سردادند. آنها شعارهایی متفاوت همچون «مرگ بر استبداد»، «زندهباد آزادى»، «زندهباد مجلس شوراى ملى ايران»، «زندهباد شاه عدالتپناه»، «پایندهباد شاه رعیتخواه» سردادند. به روایت کسروی، از پانصدهزار زبان به يك مرتبه صداى زندهباد مشروطه بلند شد,١١
پاسداشت شاه نرمخوی قاجار!
یکی دیگر از کارهایی که در سالگرد مشروطه انجام میشده و همه منابع نیز به آن اشاره کردهاند، ادای احترام به مظفرالدین شاه قاجار و حضور یافتن بر سر خاک او بوده است؛ عمر دولت این پادشاه نرمخوی قاجار مستعجل بود و چندان نپایید تا پاگرفتن دولت مشروطه را ببیند. کسروی مینویسد «از كارهاى نيك در اين روزها كه نشان ارجشناسى آزاديخواهان بود اينكه دستههايى از نمايندگان انجمنها و دارالشورى، با چتر و درفش، روانه تكيه دولت گرديده و در آنجا بر سر خاك مظفرالدينشاه خطابهها خواندند و گلها بروى گورش پاشيدند، و بنام «شاه مشروطه» آمرزش از خدا برايش طلبيدند»,١٢ مىتوان گفت اين جشن مهر تأييد رسمى بر فرمان مشروطيت بوده است. ادوارد براون مینویسد «مجلس ملى به يك ولخرجى عاقلانه و بجا مبادرت و از هيچ خرجى دريغ ننمود و جشنى را ترتيب داد كه درخور عظمت اين روز بود».١٣ این جشن هرچند به گستردگی برگزار شد و بسیاری از مردم در آن حضور داشتند، اما مخالفانی نیز داشت. مرتضی راوندی در تاریخ اجتماعی ایران مینویسد «شیخ فضلالله نوری پس از نخستين جشن سالگرد مشروطيت، اعلاميهاى منتشر كرد و به شعارها و راه و رسم آزاديخواهان شديدا اعتراض كرد و گفت: آن بازار شام، آن شيپور سلام، آن آتشبازيها، آن ورود سفرا، آن عاديات خارجه، آن هورا كشيدنها و آن همه كتيبههاى زندهباد زندهباد، و زندهباد مساوات و برابرى و برادرى، مىخواستيد يكى را هم بنويسيد: زندهباد شريعت، زندهباد قرآن، زندهباد اسلام».١٤ این جشنها و شادیها تنها به تهران محدود نشد، که، در شهرهایی بزرگ چون تبریز نیز جشنهایی برپا شد «در تبريز نيز از سه روز پيش بسيج كار كرده عمارت انجمن و بازارچه صفى را در نزديكى آن آذين بستند. همچنين در بازار درفشها افراشته هركس به اندازه توانايى و دلخواه خود آذينبندى كرد. چون روز چهاردهم فرارسيد علما و سردستگان در انجمن گرد آمدند و چراغانى و جشن پرشكوهى گزاردند. نيز مردم دستهدسته مىآمدند و پس از خوردن چايى و شيرينى بازميگشتند».١٥
منابع در دفتر روزنامه موجود است
روزنامه شهروند
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید