1394/3/5 ۰۹:۴۵
جشنهای خیابانی از آن دسته پدیدههایی است كه در همه جوامع و كشورها وجود داشته و پدیده مدرنی نیست. در واقع این پدیده بهانهای برای انسانها شمرده میشود تا در تعامل با دیگران قرار گیرند و این روح جمعی انسان است كه این تمایل را در آدمی ایجاد میكند تا تحت هر شرایطی در معرض دید دیگران قرار گیرد و با دیگران بودن را تجربه كند.
پدیده شادیهای خیابانی چند سالی است كه در ایران هم باب شده و شاهد هستیم به بهانههای مختلفی، از پیروزیهای ورزشی تا انتخابات و حتی توافق هستهای مردم شادیهای خود را به خیابان میكشانند تا این شادی را با سایر افراد جامعه تقسیم كنند. برخی شاید تصور كنند این پدیده در ایران پدیده مدرنی شمرده میشود اما با كمی دقت و مطالعه در سنتها و آیینهای كهن جامعه ایران به راحتی میتوان دریافت این پدیده در ایران نه تنها جدید نیست بلكه ریشه در سنتها و گذشتگان جامعه ایرانی نیز دارد. جشنهایی مانند چهارشنبهسوری، سیزدهبهدر یا در دورهای جشن مهرگان شاهد و مدرك این ادعاست.
اگر كمی جزییتر نگاه كنیم، میبینیم كه در سطوح محلی همچنین جشنهایی در زیر كالبد جامعه ایرانی رایج است و فقط ممكن است كمی تغییر شكل داده باشد، مراسمی همچون گلابگیری، برداشت محصول و بسیاری از این دست مراسم در واقع فرصتی برای باهمبودن، شادزیستن و تجربه همكاریهای جمعی شمرده میشود. بنابراین جشنهای مردمی كه بروز اجتماعی داشته باشند در ایران كم نبوده و ریشه در تاریخ این جامعه دارد.
امروز شاهد هستیم كه در كشورهای مختلف و به ویژه در كشورهای غربی بهانههایی برای جشنهای خیابانی وجود دارد كه در نظر اول حتی پیشپاافتاده مینماید، مانند جشن بالش كه در ١١٥ كشور دنیا برگزار میشود و مردم به خیابان میآیند و یكدیگر را با بالش میزنند.
همانطور كه گفتم چنین جشنهایی در نگاه اول ممكن است مورد تمسخر ما قرار گیرد اما این پدیده نشان از یك واقعیت مهم دارد كه نیاز همه جوامع امروزی با هر فرهنگ و آداب و رسومی است و آن نیاز به باهمبودن و تجربه در كنار هم بودن است. حقیقت امری كه در جوامع امروزی وجود دارد، این است كه در حالت عادی افراد جامعه ناچار هستند تا در یك چارچوب و طبق قوانین تدوین شده زندگی كنند و به بیان دیگر افرادی بهنجار باشند. در چنین شرایطی افراد جامعه به دنبال فرصت و موقعیتهایی هستند تا از قالب همیشگی خود خارج شوند و كمی از چارچوبها و مقررات فاصله بگیرند و بخشی از درونشان را كه در شرایط عادی نمیتوانند بروز دهند، در یك موقعیت همگانی به نمایش عمومی بگذارند. میتوان گفت از همین روست كه در تاریخ هر ملت روزهایی وجود دارد كه چنین فرصتی را پدید میآورد تا روزمرّگی را پشت سر بگذارند و شاد بودن را در كنار هم و در شرایط ویژهای تجربه كنند و اتفاقا همین برنامهها و جشنها هستند كه در نهایت منشأ نشاط و تلاش در جامعه میشود.
جامعه ایران امروز در شرایطی به سر میبرد كه نگاه بالا به این شادیهای ملی نوعی نگاه منفی و جرمانگارانه است و اگر قرار است شادی هم در كار باشد، تنها در
چار دیواری خانهها مجاز است. در واقع به سطح خیابان كشیدن شادیها غیرعادی تلقی میشود. همین نگاه سبب شده است تا از یك سو تمام بهانههای شاد بودن از جامعه ایران گرفته شود و از سوی دیگر بسیاری از جشنهای ملی ایران نیز تغییر شكل پیدا كند و از یك جشن ملی سروربخش به یك پدیده ناهنجار كه بعضا باعث مزاحمت میشود، تبدیل شود. مانند چهارشنبه سوری كه روزگاری منشا شادی، نشاط و صمیمیت جامعه ایران بود اما به دلیل نگاهی كه ذكر شد مدیریت جامعه تلاش كرد تا آن را از میان بردارد و مقاومت در برابر از میان نرفتنش باعث شد تا شكل ناهنجاری به خود بگیرد. امروز فرصت شاد بودن در محیطهای عمومی در جامعه ایران محدود شده است و همین سبب شده تا ایران در رده كشورهای غمزده و ناشاد قرار گیرد.
برای خروج جامعه از این موقعیت و رها شدنش از زمره ناشادان تنها یك راه وجود دارد. مدیریت جامعه باید به این نیاز حیاتی جامعه پاسخ مثبت و اجازه دهد جامعه ایران راه خود را برای شاد بودن پیدا كند و در مسیر منطقی و درست قدم بردارد. بیشك جامعهای شاد، جامعهای سالمتر و كارآمدتر خواهد بود.
روزنامه اعتماد
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید