سهراب؛ نقاش واژه های اطلسی

1394/2/1 ۱۱:۳۱

سهراب؛ نقاش واژه های اطلسی

اول اردیبهشت امسال سی و پنج سال از مرگ نابهنگام شاعر طبیعت ،آب و آیینه و نقاش معاصر سهراب سپهری می گذرد ولی هنوز تاثیر گذار بوده و مردم با خواندن شعرهای اوبه آرامش می رسند.

 

اول اردیبهشت امسال سی و پنج سال از مرگ نابهنگام شاعر طبیعت ،آب و آیینه و نقاش معاصر سهراب سپهری می گذرد ولی هنوز تاثیر گذار بوده و مردم با خواندن شعرهای اوبه آرامش می رسند.

سهراب سپهری با زبانی نرم طبیعت زیبا و خیال انگیز را در شعرهایش به تصویر کشید که مخاطب با خواندن شعرهای او به آرامش می رسد.

سهراب دنیایی زیبا از طبیعت داشت و از کودکی نقاشی را آغاز کرد. او در یادداشتی با عنوان هنوز در سفرم در این زمینه می نویسد: پدرم... در طراحی دستی داشت خوش خط بود تار می نواخت. او مرا به نقاشی عادت داد... در دبیرستان نقاشی کار جدی تری شد. زنگ نقاشی نقطه روشنی در تاریکی هفته بود.

سپهری اهل کاشان در حالی که در تپه های اطراف قمصر نقاشی می کند، با منصور شیبانی، از نقاشان و هنردوستان آن روزگار، آشنا می شود

او از سال 1337 سپهری نقاشی را جدی تر می گیرد و شماری از تابلوهایش را در دو سالانه تهران به نمایش می گذارد، که ارزش های زیبایی شناسانه کارش را بر هنرشناسان آن روزگار آشکار می کند.

در روند چنین نمایشگاه هایی شهرت سهراب از مرزها فرا می رود و برای نمایش کارهایش به برخی گالری های معتبر اروپایی و آمریکایی دعوت می شود.

سپهری در نقاشی تماشا و جستجو داشت وبا نگاه ایده آلیستی نقاشی می کرد. در روند تماشا و جستجو و تلاش پی گیر، تجربه های سپهری در مجموعه درخت ها به اوج می رسد. به طوری که بیشتر دوستدارانش ارزش کارهایش را با این نمونه ها می سنجند.

او با نوآوری در نقاشی، به دنبال احیای نقاشی ایرانی با ترکیبی از هنر مدرن بود. سهراب سنت های ایرانی و شرقی را با یکدیگر تلفیق کرد و توانست فضا سازی خوبی در آثارش پدید آورد.

سهراب در هنگام ترکیب بندی نقاشی هایش با شهامت دست به ریسک می زد و فضاهای خالی را به گونه ای به وجود می آورد که هیچ گاه چشم بیننده را اذیت نکند.

در نقاشی های درخت سپهری شاخ و برگ جای چندانی ندارند، بلکه بیشتر تنه های بلند، کلفت و به هم چسبیده درخت ها با رنگ های یکدست، و متجانس جلوه گر می شوند، که تکنیک قدرتمند، و دید مدرن سپهری را، در انتخاب موضوع، ریتم، بُرش فضاها و گزینش اشیا ، و در دستیابی به ذهنیتی انتزاعی بیان می کنند.

او در نامه ای با نقاشی های آبستره مخالفت می کند، اما در عمل گاهی گرفتار آن می شود. کوبیسم و سوررالیسم را تجربه می کند، اسیر جذبه های نقاشی ژاپنی و کنده کاری روی چوب می شود، به هر تجربه تازه ای میدان می دهد، اما بر هر اثری نقش خود را می زند، و همواره سهراب سپهری باقی می ماند.

سهراب نقاش صاحب نامی می شود تابلوهای او هواخواهان بسیاری دارد. چندی پیش یکی از تابلوهای او در دوبی 140 میلیون تومان قیمت گذاری شد. در حالی که بسیاری از نقاشان نام آورِ ایرانی در بهترین حالت به چنین بازاری دست نیافته اند.

سپهری در نامه ای می نویسد: همه نقاشی های دنیا را که روی هم بگذاریم، به اندازه سنگ کنار جاده حقیقت ندارند. هرگز زیبایی آنها به زیبایی لرزش یک دست نمی رسد. در ساخته های هنری حقیقت و زیبایی از جوشش افتاده اند. سنگ شده اند

رنگ و فرم، حتی میزان تاثیر پذیری سپهری از نقاشان اروپایی، از دید کارشناسان، متفاوت است، برخی از دید ادبیات در کار او می نگرند، و با هزار وصله و سریشم نقاشی هایش را به عرفان و ماوراء الطبیعه پیوند می زنند، برخی استادانه در کار او دقت می کنند و به درستی ضعف و قوتهایش را برمی شمارند.

نقاشی های سپهری نقاشی هایی است خالص ایرانی. ترکیب های او چهره نجیب و ساده طبیعت ایران را نشان می دهد. کارهای او مثل تمام آثار ایرانی فروتنانه ابعاد جواهر گونه وعمیق فکر و زندگی ایرانی را مجسم می کند.در نقاشی های سپهری رنگ آشنا از طبیعتی کویری مایه می گیرد، که همه کودکی، همه جوانی، و همه زندگی وی در آن سپری شده است.

وی در بیش از سی نمایشگاه فردی و گروهی در داخل و خارج از کشور شرکت می کند: تهران، ونیز، موزه بندر لوهاور و جشنواره روایان فرانسه، بریج همپتن آمریکا، نگارخانه بنسون نیویورک، بازار هنر بال سوییس...آخرین نمایشگاه کارهای سپهری مدت کوتاهی پیش از مرگش در گالری سیحون تهران برگزار می شود.

در حال حاضر بیشتر تابلوهای وی در موزه علی اکبر صنعتی کرمان، موزه معاصر ایران و در تصاحب مجموعه داران تهران است.

 

زندگی نامه سپهری

سهراب سپهری دوره ابتدایی را در دبستان خیام کاشان و متوسطه را در دبیرستان پهلوی کاشان گذراند در شهریور 1327 در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دوره دبیرستان خود را دریافت ، سپس به تهران آمد و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت .

سپهری در سال 1330 نخستین مجموعه شعر نیمایی خود را به نام مرگ رنگ منتشر کرد.

وی در سال 1332 از دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و نشان درجه اول علمی را دریافت کرد، در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعه شعر خود را با عنوان زندگی خواب ها منتشر کرد.

این شاعر بزرگ به فرهنگ مشرق زمین علاقه خاصی داشت ، سفرهایی به هندوستان، پاکستان، افغانستان، ژاپن و چین داشت. مدتی در ژاپن زندگی کرد و هنر حکاکی روی چوب را در آنجا فرا گرفت، همچنین به شعر کهن سایر زبان ها نیز علاقه داشت، از این رو ترجمه هایی از شعرهای کهن چینی و ژاپنی را انجام داده است.

سال 1337 دو کتاب آوار آفتاب و شرق اندوه را آماده چاپ کرد اما موفق به چاپ این آثار نشد و سرانجام در سال 1340 این آثار به همراه کتاب زندگی خواب ها منتشر شد.

دو شعر بلند صدای پای آب و مسافر از دیگر سروده های سپهری به شمار می روند.

مشهورترین اثر وی همان صدای پای آب است و کنایه از صدای پای مسافری در سفر زندگی دارد ،این شعر روز به روز بر محبوبیت وی افزود.این شعر برای نخستین بار در سال 1344 در مجله آرش به چاپ رسید ، او این شعر را نثار شب های خاموش مادرش کرده بود.

سپهری در سال 1358 به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به همین سبب در همان سال برای درمان به انگلستان رفت، اما بیماری بسیار پیشرفت کرده بود و وی ناکام از درمان به تهران بازگشت.

او سرانجام در غروب اول اردیبهشت سال 1359 درحالی که 52 بهار از زندگی او گذشته بود در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت و صحن امامزاده سلطان علی بن محمد باقر روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سهراب شد.

 

ویژگی سهراب سپهری

سهراب هنرمندی جستجوگر، تنها، کمال طلب، فروتن و خجول بود که دیدگاه انسان مدارانه اش بسیار گسترده و فراگیر بود، از این رو آثار وی همیشه با نقد و بررسی همراه بوده که برخی از این کتاب ها چنین می باشند: تا انتها حضورسهراب مرغ مهاجرو هنوز در سفرم، بیدل، سپهری و سبک هندی، تفسیر حجم سبز، حافظ پدر، سهراب سپهری پسر، حافظان کنگره، نیلوفر خاموش: نظری به شعر سهراب سپهری و نگاهی به سهراب سپهری.و در نقاشی به شیوه ای موجز، نیمه انتزاعی دست یافت که برای بیان مکاشفه های شاعرانه اش در طبیعت کویری کارگشا بود.

سپهری جهان را با تمام حواس خود می خواند. رنگ، چشم انداز، عطر و هر چیز لمس شدنی را با چشم و گوش و بینی و حس بساوایی فرامی خواند. او در این خوانش از همه حواس خود بهره می برد و فضای شعر و جهان خود را بازسازی می کند.

سپهری علاوه بر دقت حواس خود از ابعاد ذهنی و فکری برای ساختن تصویری تازه و خلاقانه استفاده می کند.

 

تاثیر سهراب سپهری در شعر

سپهری از شاعرانی است که در جریان های شعر معاصر تاثیر بسزایی گذاشته و از بارزترین ویژگی های شعر او تفکر همراه با احساس و عاطفه است که در جای جای شعر او موج می زند.

از آنجایی که او با آثار بیدل دهلوی آشنایی نزدیک داشت توانست به لایه های زیرین شعر نفوذ کرده و به جوهره شعر نزدیک شود و رابطه خود با انسان، جهان ، زندگی و مرگ را روشن سازد.

این روشنی به حدی بود که وقتی به بیماری سرطان مبتلا شد این گونه سرود :

بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم

دیده ام گاهی در شب ماه می آید پایین

می رسد دست به سقف ملکوت

گاه در بستر بیماری من حجم گل چند برابر شده است

سهراب در رهگذر آشنایی با ادیان و فلسفه های مطرح جهان به خود آگاهی دینی رسید و آثاری مانا و جاودان از خود برجای گذارد.

 

مجموعه آثار سهراب سپهری

وی دارای آثاری چون اشعار مرگ رنگ،زندگی خواب ها ،آوار آفتاب ،شرق اندوه،صدای پای اب ،مسافر،حجم سبزو ما هیچ ما نگاه است.

فراموش نکنیم شاعر بودن یعنی انسان بودن و سهراب سپهری انسانی شایسته است که نام او تا هنگامی که انسان بر روی کره خاکی است مانا خواهد بود.

ایرنا

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: