سپهری؛ شاعری برای تمام فصول

1397/2/3 ۰۹:۲۰

سپهری؛ شاعری برای تمام فصول

سهراب سپهری در ســال‌های نخست شـــــعرگویـــــی به قالب‌های ســنتی و نو - سنتی توجه نشـــــــــــان داد‌. در قالـــــب‌های سنتی، همـــــزمان، گوشه چشمی به سبک هنــــــدی و مکتب بازگشت داشت. البته از برخی نوآوری‌ها هم غافل نبود. جز این، درنگِ وی در مثنوی‌های ایرج میرزا و چهارپاره‌های فریدون توللی نیز اهمیت دارد. این آثار بر سروده‌های نخستین وی تأثیری درخور ملاحظه بر جای گذاشته است.

 

کامیار عابدی: سهراب سپهری در ســال‌های نخست شـــــعرگویـــــی به قالب‌های ســنتی و نو - سنتی توجه نشـــــــــــان داد‌. در قالـــــب‌های سنتی، همـــــزمان، گوشه چشمی به سبک هنــــــدی و مکتب بازگشت داشت. البته از برخی نوآوری‌ها هم غافل نبود. جز این، درنگِ وی در مثنوی‌های ایرج میرزا و چهارپاره‌های فریدون توللی نیز اهمیت دارد. این آثار بر سروده‌های نخستین وی تأثیری درخور ملاحظه بر جای گذاشته است.

اما سپهری بسرعت، به جریان نوگرایی‌هایی گسترده‌تر در شعر، بویژه پیشنهاد‌های نیما یوشیج پیوست. آثار ادبی وی، علاوه بر زبان و شکل از نفوذ درونمایه‌های شعر نیمایی بیرون نماند. اما علایق فکری- عرفانی سپهری معطوف بود به جست و جوهای ماوراء طبیعی. تردید نیست که وی مانند نیما اُلفتش با طبیعت بسیار وسیع بود. اما نوع توجه به طبیعت در شعر‌های او در زمینه‌ای از جست و جو‌های ماوراءطبیعی که پیش از سپهری در نغمه‌های داداییستی هوشنگ ایرانی سوابقی داشت و پس از سپهری در مناجات‌های شاعرانه بیژن جلالی لواحقی یافت، از اساس، با علایق فکری-سیاسی و اجتماعی نیما یوشیج و یارانش فرق می‌کرد. بالطبع، سپهری، پس از «مرگ رنگ» از محتوای شعر نیما دور و دورتر شد. اما او خودآگاه یا ناخودآگاه، کوشید تا درونمایه‌های ذهن خاص خود را به چارچوب شعر نیمایی هدایت کند. البته در این راه، بویژه در همراهی و همگامی با فروغ فرخزاد، تجربه‌هایی درخشان را در نوع شعر نیمایی به یادگار نهاد: نیمایی‌های فرخزاد و سپهری، بویژه، در تولدی دیگر (۱۳۴۲) و حجم سبز (۱۳۴۶) با هنجار زبان فارسی، یعنی سبک عراقی، هماهنگی داشت و به شکل‌های سهل و ممتنع‌تر (یا سهلِ ممتنع تر) انجامید. در این میان، سپهری در بیشتر سروده‌ها، شعر را از راه تصویر‌پردازی به پیش می‌بُرد. در واقع به خلاف فرخزاد که با تکیه بر زبان گفتار به شعرش جسم و فضا می‌بخشید. گوینده «حجم سبز» با ایجاد تصویر‌های پی در پی، قلمرو کلام خود را شکل می‌داد. علاوه بر دفتر اخیر، توفیق شاعر در منظومه انفُسی «مسافر»، که اثری است شگفت آور و البته خاص پسند، به هیچ روی، درخور انکار نیست. در مقابل، نفوذ ادبی منظومه آفاقی «صدای پای آب» برای مخاطبان عام در دسترس‌تر به نظر می‌رسد.

 سهراب سپهری در زمانه غلبه ایدئولوژی سیاسی شاعری حاشیه‌ای شمرده می‌شد. شاعران و ادیبان متعهد هنگامی که او را به یاد می‌آوردند، از انتقاد به او خودداری نمی‌کردند. با این همه، بی‌زمانی و تا حدی، بی‌مکانی مورد تأکید در شعر سپهری، پس از درگذشتِ شاعر و بویژه، پس از پایان جنگ عراق علیه ایران، توجه بسیاری از مخاطبان عام و خاص را به سوی خود جلب کرد. جامعه ایران پس از سال‌ها هیجان و اضطراب به آرامش و مهر نیاز داشت و البته، بخشی از این آرامش و مهر را در نوع آثار شاعری همچون سپهری می‌شد، جست. در این میان گویی بخشی از ادیبان و رسانه‌های رسمی و غیر رسمی - که اختلاف‌شان در بسیاری از زمینه‌های ادبی و فرهنگی اندک نیست- درباره وی به توافقی نانوشته رسیدند. سپهری هنگام زندگی، بیشتر به‌عنوان نقاشی که شعر نیز می‌گفت، شناخته می‌شد. اما پس از درگذشت، بتدریج، در مقام‌ شاعری مورد شناسایی قرار گرفت که نقاشی هم می‌کرد. درهرحال سهراب سپهری با وجود آنکه در انزوای خاص خودش زیست و کار کرد، بتدریج توانست به یکی از تأثیرگذارترین هنرمندان ایران تبدیل شود.

منبع: ایران

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: