1394/1/30 ۰۸:۵۷
دین پژوهی تطبیقی در گفت وگو با حجتالاسلام والمسلمین دکتر قاسم کاکایی
زهره همت - بخش دوم و پایانی / اشاره: روز گذشته بخش نخست گفتگو با استاد کاکایی به نقل از ماهنامه «اطلاعات حکمت و معرفت» به چاپ رسید. اینک دنباله سخن و بخش پایانی:
***
به تازگی تحقیقات مشخص کرده با توجه به سنخهای گوناگون شخصیتی و روانی است که افراد به دین خاصی سوق مییابند و از طرفی بسترهای مختلف خانوادگی و اجتماعی و محیطی نیز در کشش افراد به یک دین خاص مؤثر است. شما حقیقتطلبی را در گرایش به یک دین، بسیار مهم تلقی میکنید. به غیر از این نیاز فطری و میل به حقیقتجویی، چه نیازی انسان را بر آن میدارد که دشواریهای تبعیت از یک دین را بر خود هموار کند و آن را بپذیرد؛ مثل اینکه باید در راه خدا گرسنگی بکشد، یا عزیزانش را فدا کند یا تن به روابط غیر اخلاقی نسپرد و…
عقل و یقین. یعنی اگر شما به امری یقین پیدا کردید، خود به خود واکنش نشان میدهید. اگر فردی، ولو یک بچه، بگوید در اتاقی که شما میخواهید بخوابید، ماری وجود دارد، چه میکنید؟ آیا دستکم اینطور نیست که جستجویی کنید یا دیگر در آن اتاق نمیخوابید؟ در مورد پیامبرانی که بشیر و نذیرند، باید کاوش کنیم که گفته آنها درست است یا نادرست. باید با عقل به یقین برسیم. اگر حیات اخروی واقعاً وجود داشته باشد، نمیشود خطر کرد. جنبههای معنوی این قضیه که امیرالمؤمنین گفتند «نه از ترس جهنم و نه به شوق بهشت خدا را عبادت میکنم»، مسأله بسیار مهمی است؛ یعنی توجه عاشقانه و توجه به آن چیزی که خدا به من گفته و از من خواسته است.
بنابراین باید سه نوع «تعبد عاشقانه»، «تعبد عبیدانه یا بردهوار» و «تعبد احرار» را که امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه گفتند، از هم تفکیک کنیم و تنها در این حالت است که آن تکلیف، سختی ندارد و زیباست. نماز ممکن است برای من سختی داشته باشد؛ اما اگر با بینش باشد، آن چیزی میشود که حافظ به آن اشاره کرده است:
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد!
از نظر شما گفتگوی میان ادیان چه پیشفرضهایی دارد وچه قواعدی باید در آن رعایت شود؟
نخست باید روشن کنیم که آنچه مدّ نظر ماست، گفتگوی ادیان است یا متدیان. در واقع متدین دو دین هستند که با همدیگر گفتگو دارند. نکته دوم اینکه گفتگو (دیالوگ)، تفاوتش با مونولوگ و جدل این است که در مونولوگ یا خطابه، من با شما صحبت میکنم و انتظار دارم در پایان بحث تغییری در شما پیدا بشود. در جدل هم باز همین طور است و طرفین در پی تغییر همدیگر هستند؛ اما در گفتگو هر دو طرف با یک دید حقیقتطلبی که اگر من هم اشتباه میکنم، به اشتباه خودم پی ببرم و حقیقت را بیابم، وارد گفتگو میشوند.
دیگر آنکه احترام متقابل باید جزو اصول گفتگو باشد. تسامح باید در گفتگو وجود داشته باشد و من باید به دنبال نیکیهای طرف مقابلم باشم که بتوانم از او بگیرم و تنها به دنبال یافتن بدیهای طرف مقابل و سرکوبش نباشم.
دیگر آنکه قبول کنم طرف مقابل من هم قسمتی از حق را واجد است و این طور نیست که او هیچ حقی ندارد و همه حق سهم من باشد. باید طرفین گفتگو خوشبین و حقیقتجو باشند و بدبین نباشند. نگاهشان باید نگاهی انسانی باشد؛ چنان که علی(ع) در نهجالبلاغه خطاب به مالک اشتر گفت: «افراد یا در دین با تو برادرند، یا در انسانیت با تو برابرند.» طرفین گفتگو باید این دیدگاه را داشته باشند که بتوانند گفتگو کنند.
به نظر شما پرداختن به دینشناسی تطبیقی چه فایدهای برای فرد متدین دارد؟
متدینان در جهان امروز مسائل و مشکلات مشترکی دارند؛ یعنی یک مسیحی در قلب اروپا با من مسلمان نسبت به مدرنیت، سکولاریسم و مسائل دیگری مثل مادیت که در حال گسترش در جهان است، دغدغه داریم و میتوانیم از هم یاد بگیریم. متفکران مسیحی خیلی پیشتر از ما با مسائل مدرن روبرو شدهاند و به مسائل دینی پاسخ گفتهاند. من متکلم مسلمان هم میتوانم روش آنها را در برخورد با این مسائل یاد بگیرم و از موضع دین خودم، راهی برای حل این مشکلات جدید پیدا کنم؛ مثلا در روشهای تفسیری یا هرمنوتیک اگر در جایی پیشرفت کردهاند، من میتوانم از آن استفاده کنم. به عنوان نمونه نکاتی را که مالبرانش در تفسیر آیات به ظاهر متضاد کتاب مقدس مطرح میکند و من آن را در کتاب «خدامحوری»آوردهام، میتوانیم درجمع آیات به ظاهر متضاد با همدیگر به کار ببریم. میتوانیم از اکهارت مطالبی را یاد بگیریم که در رویکرد قرآنیمان مؤثر باشد.
نکته اینکه مطالعات تطبیقی باعث میشود ما در دین خودمان ثابتقدم باشیم. وقتی ما به مشترکات واحد در دو دین متفاوت برمیخوریم، میگوییم حتماً حقیقتی پشت این موضوع وجود دارد که در دو زمان و موقعیت متفاوت از دو زبان مختلف مطرح شده است و این مسأله به دیانت ما کمک میکند.
اگر این گفتگو طرف مقابل بُعدی از ابعاد دینباوری ما را به چالش کشید، چه باید کرد؟آیا مجازیم باز هم حقیقتطلبیمان را ادامه دهیم و به ضعف این جنبه از دینمان اذعان کنیم؟ به عبارت دقیقتر، در بحث دینپژوهی باید با چه رویکردی به ادیان نگاه کرد؟ با دید بروندینی یا دید دروندینی؟
اگر این چالش در بحث اعتقادات است، باید آن را با محک عقل و منطق بسنجیم و دید بروندینی اتخاذ کنیم. هیچ اشکالی ندارد که من راجع به دینم با سؤالی روبرو بشوم و برای یافتن پاسخ به آن سؤال، در آن دین عمیقتر بشوم. ائمه هم همیشه از چنین چیزی استقبال میکردند. در مسجد بحث میکردند و حتی تفسیرهای جدیدی از قرآن ارائه میدادند.
شما کدام روش را در دینپژوهی بیشتر میپسندید؟
من در حوزه اعتقادات روش تحلیلی، عقلانی و بروندینی را بیشتر میپسندم؛ اما در مورد واقع دین، روح دین و کلام و گوهر دین، روش پدیدارشناسی را بیشتر قبول دارم. اینکه پدیده دین را از ابتدا نگاه کنیم و روح واحدش را پیدا کنیم.
علت اینکه این دو روش را میپسندید، چیست؟ این دو روش چه برتریهایی نسبت به روشهای دیگر دارند؟
اعتقادات با هست و نیست کار دارد. وقتی که پای هست و نیست به میان آمد، شما ناگزیرید پای عقل و منطق را به میدان بکشید. ادیان، ظواهر و شریعتهای مختلفی دارند. اگر بخواهیم روح ادیان را پیدا کنیم، باید به ناگزیر ظاهر را کنار بزنیم و باطن و جوهر را پیدا کنیم. در این حالت روش پدیدارشناسی بیشتر پاسخگوست.
در عصر حاضر چه آفاتی دین و دیانت را تهدید میکند؟
به اعتقاد من دین پیکرهای متناسب از اعتقادات، اخلاقیات و احکام است. بنابراین اگر ما حق هرکدام از این اندامها را ادا نکنیم و بیشتر یا کمتر از حد به آن اهمیت بدهیم، با پیکره نامتناسبی روبرو میشویم. باید به تمامی ابعاد دین با تناسب پرداخته شود. آنچه دین و دیانت را از بین میبرد، تعصب، ظاهربینی، قشریگری و تفاوت قائل نشدن بین روح و کالبد است. در غیر این صورت شما به جای آنکه خداپرست باشید، دینپرست میشوید. چیزی که اکنون داعش و القاعده به آن معتقدند؛ یعنی ظاهر را میگیرند و میپرستند، اما خدا را فراموش میکنند و به اسم دین، جنایاتی انجام میدهند که آن را هیچ کافری در حق دیگری انجام نمیدهد.
دیگر آنکه اگر ادیان ابزار سیاست باشند، نظیر آنچه میان جریانهای بنیادگرا (مثل داعش یا القاعده) میبینیم، این هم خطری است برای دینگریزی. در این رویکرد شکست سیاسی موجب میشود این شکست به نام دین رقم بخورد و چه بسا این امر باعث دینگریزی و دینستیزی شود.
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید