محقق داماد: زشت می‎دانم از کلمۀ اقلیت استفاده کنم، همه ایرانی هستیم و مفتخر به ایرانی بودن

1393/10/8 ۱۲:۱۰

محقق داماد: زشت می‎دانم از کلمۀ اقلیت استفاده کنم، همه ایرانی هستیم و مفتخر به ایرانی بودن

اسماعیل حییم فرهنگ‌نویس فقید در یکی از سفرهای خود به انگلستان نمونه‌هایی از «گِل سرشور»، «سنگ پا» و «سنجد» را باخود به انگلستان برد و از استادان آنجا خواست برای این لغات معادل بسازند!

 

اسماعیل حییم فرهنگ‌نویس فقید در یکی از سفرهای خود به انگلستان نمونه‌هایی از «گِل سرشور»، «سنگ پا» و «سنجد» را باخود به انگلستان برد و از استادان آنجا خواست برای این لغات معادل بسازند!

 شب سلیمان حییم صد و هشتاد و دومین شب مجله بخارا بود که با همکاری انجمن کلیمیان تهران، بنیاد فرهنگی اجتماعی ملت، دایرهالعمارف بزرگ اسلامی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و گنجینه پژوهشی ایرج افشار عصر یکشنبه ۷ دی ماه ۱۳۹۳ برگزار شد.

در ابتدای این مراسم علی دهباشی از سلیمان حییم چنین یاد کرد: سلیمان حییم در سال ۱۲۶۲ (۱۸۸۷ میلادی) در تهران و در یک خانواده یهودی متولد شد. پدرش «حییم اسحاق» نام داشت و مادرش «خانم» که هر دو شیرازی بودند. سلیمان حییم در سال ۱۹۰۶ وارد کالج آمریکایی شد که زیر نظر «جردن» اداره می‌شد. در آنجا با زبان انگلیسی آشنا شد و در سال ۱۹۱۵ پس از اتمام تحصیلات در همان کالج آمریکایی به تدریس پرداخت.

وی افزود: با ورود مشاوران اقتصادی خارجی و دکتر میلسپو به ایران، حییم با سمت مترجم در وزارت دارایی به کار مشغول شد. بعد از مدتی ریاست دارالترجمه شرکت نفت را به عهده داشت. در همین دوران و شاید قبل‌تر بود که او نیاز به فرهنگ انگلیسی ـ فارسی را احساس کرد و روزی ۱۸ ساعت عمر خود را به این کار اختصاص داد. حییم در سال ۱۳۰۳ (۱۹۲۴ میلادی) ازدواج کرد و دارای شش فرزند شد.

دهباشی: حییم همواره تلاش می‌کرد لغتی را بدون ارائه مشابه آنها در فرهنگ دوزبانه خود راه ندهد

دهباشی گفت: حییم در پیدا کردن معانی واژه‌ها و اصطلاحات در زبان انگلیسی همت خاصی داشت، و همواره تلاش می‌کرد لغتی را بدون ارائه مشابه آنها در فرهنگ دوزبانه خود راه ندهد. روایت می‌کنند که حییم در یکی از سفرهای خود به انگلستان نمونه‌هایی از «گِل سرشور» و «سنگ پا» و «سنجد» را با خود به انگلستان برد و از استادان آنجا خواست برای این لغات معادل بسازند.

مدیرمسئول بخارا افزود: حییم به ادبیات فارسی بسیار علاقمند بود. در آخرین روزهای زندگی که به بیمارستان منتقل می‌شد از فرزندان خود خواست که غزلیات سعدی و دیوان حافظ را همراهش کنند. حییم نمونه‌هایی از رباعیات، دوبیتی، غزل، ترجیع‌بند و مثنوی بسیار سروده بود که مجموعه‌ایی از تجربیات شعری حییم نزد خانواده‌اش موجود است. نمونه یکی از اشعار حییم سروده‌ایی است که برای سنگ مزار خود سروده بود.

به گفته وی، برادران و خانواده‌سلیمان حییم بنیان‌گذار کتابفروشی و چاپخانه و انتشارات حییم بودند که کتاب‌های سلیمان حییم توسط این انتشارات به چاپ می‌رسید. حییم در خانواده‌ایی بزرگ شد که به موسیقی توجه خاصی داشتند. پدر سلیمان مرحوم حییم اسحاق صدای دلنواز و طرفداران بسیاری داشت. سلیمان نیز آشنایی کامل به تمام دستگاه‌ها و گوشه‌های موسیقی ایرانی داشت و علاقه به تار داشت و خوب می‌نواخت.

دهباشی ادامه داد: یکی دیگر از زمینه‌های ادبی سلیمان حییم این بود که نمایشنامه‌نویسی می‌کرد و به کار تئاتر علاقه خاصی داشت. اولین نمایشنامه‌ای که نوشت، کمدی «خنده سوزمانی» نام داشت که حکایت یک خانواده‌یهودی بود که ماجرای دامادی فرزند خود را شرح می‌دادند. نمایشنامه‌های «یوسف و زلیخا» و «استرمرد خای» و «خشایارشاه» از دیگر کارهای او بود، که چندین مرتبه در سالن گراند هتل در لاله‌زار به اجرا درآمد. بانو لرتا در این نمایشنامه شرکت داشت.

سعید نفیسی درباره آثار اسماعیل حییم: «مردم نگاه کنید! یک مشت پوست و استخوان با عدم امکانات یک‌تنه چه کارهایی انجام داده است»

مدیرمسئول نشریه بخارا سپس یادآور شد: در مراسمی که به مناسبت چاپ اول لغت‌نامه عبری به فارسی در سالن مدرسه ابریشمی برپا شد، گروه کثیری از ادبا و فضلای وقت همچون دکتر رضازاده شفق، استاد پورداود و... حضور داشتند. در آن مجلس سعید نفیسی طی سخنرانی مبسوطی درباره آثار سلیمان حییم گفت: «مردم نگاه کنید، یک مشت پوست و استخوان با عدم امکانات یک‌تنه چه کارهایی انجام داده است.»

فرهنگ‌های حییم به ویژه فرهنگ انگلیسی ـ فارسی سرآمد همه‌فرهنگ‌ها بوده و همواره سرمشق فرهنگ‌نویسان بعدی قرار گرفته است. فرهنگ انگلیسی ـ فارسی عباس آریان‌پور از فرهنگ حییم بسیار بهره برده است و بسیاری از معادل‌های حییم در فرهنگ آریان‌پور عیناً نقل شده است. سال‌ها بعد و با گذشت زمان و تغییرات در زبان،‌و بسیاری شرایط جدید، لازمه ویرایش تازه‌ایی از فرهنگ حییم حس می‌شد تا این فرهنگ برای دانشجویان و مترجمان بیشتر قابل استفاده شود. به همین منظور انتشارات فرهنگ معاصر دست به این کار زد و ویرایش جدید فرهنگ حییم بوسیله دکتر محمدرضا باطنی و همکاران وی صورت گرفت. دکتر باطنی در مقدمه خود بر چاپ اول ویرایش جدید فرهنگ انگلیسی ـ فارسی حییم چنین می‌نویسد: «غرض از این ویرایش این نبوده که ساختار فرهنگ حییم به کلی دگرگون گردد. بلکه هدف این بوده که ضمن حفظ هویت فرهنگ حییم، گَردِ زمان از چهره آن پاک شود.» سلیمان حییم سرانجام در ۲۵ بهمن ۱۳۴۸ در سن ۸۶ سالگی در تهران درگذشت.

 

محقق داماد: زشت میدانم از کلمۀ اقلیت استفاده کنم

سپس دکتر سید مصطفی محقق داماد سخنرانی خود را با «سلام بر تمام انبیای الهی، سلام بر ابراهیم، سلام بر موسی، سلام بر عیسی و سلام بر محمد بن عبدالله» آغاز کرد و گفت: در آستانۀ هفتاد سالگی هستم. به خاطر دارم که چهارده ساله یا پانزده ساله بودم که با دیکشنری حییم آشنا شدم. دانستم که این کلمه به چه معناست. بعدها فهمیدم که این کلمه عبری است و نویسندهاش یکی از هموطنان و همشهریان عزیزمان، کلیمیان است. آنچه امروز خدمتتان ارائه میشود باز هم کار دیگری از این بزرگوار است. به نظر من، روزی که من این کتاب را دیدم و دوستان عزیز آن را آوردند پیش من، از آن روز تا به حال که آن را ورق میزنم و مطالعه میکنم، به نظر من کار بسیار لازمی بود این کار، انتشار این کتاب. برای این که به هر حال بخشی از پاره تن کشورمان کیلیمان عزیز هستند. من خوشم نمیآید و اصلاً زشت میدانم که از کلمۀ اقلیت اصلاً استفاده کنم. اقلیت، اکثریت اصلاٌ به چه معناست. همه ایرانی هستیم و مفتخر به ایرانی بودن.

وی افزود: قطع نظر از این مسئله، برای من به عنوان یک طلبه، طلبۀ اسلام خوان، زبان عبری نقش بسیار مهمی دارد. زبانی است بسیار نزدیک به زبان عربی. اگر کسی خوب بخواهد زبان عربی را خوب بفهمد، باید دستی در عبری داشته باشد. این جمله معروف است که این دو زبان به قدری به هم نزدیکاند که میگویند تفاوتی که بین دو کلمۀ عبری و عربی هست بسیار اندک است. از نظر حروف که تفاوتی با هم ندارند، جز حرف «ب» که در یکی قبل از «ر» است و در دیگری بعد از «ر» این قدر این دو کلمه به هم نزدیک‌اند. در مورد کلمات هم، همانطور که شما خود تخصص دارید، میبینید. همین کلمه «حییم» از «حی» میآید که در عبری «حی» یعنی زنده. «حییم» یعنی حیات، یعنی زندگی. یا «حکیم» که در عربی هست و «خاخام» در عبری. «ثبت» در عربی و «شبت» در عبری. کلمات خیلی زیادند. و برای این که کسی خوب عربی را بداند، بایستی عبری را خوب بداند. کسی نمی‏تواند مدعی دانستن ادبیات عرب باشد، بدون آن که از عبری آگاهی داشته باشد.

محقق داماد اضافه کرد: مطلب دوم این است که دوستان عزیز کلیمی، خانمها و آقایان، در زمانی زندگی میکنیم که ادیان خشن، بد چهره و کریه در دنیا تلقی میشوند و ارائه میشوند، به دلیل کارهایی که از همۀ ما سر زده، به نام دین. ما برای این که بتوانیم چهره مهربان ادیان را نشان بدهیم، باید دو مرتبه الهیات را بازخوانی بکنیم. برای بازخوانی الهیات، زبان عبری در درجه اول لازم است.

 

جمله‌ای از حضرت علی (ع) که کوفی عنان گفت باید بر سردر هر سازمان بین‌المللی نوشته شود

وی در بخشی دیگر، وی با خواندن آیهای از قرآن کریم افزود: مؤمنان با هم بردارند. و من در مقالهای که اخیراً در حقوق بین‏‌الملل چاپ کردم، آنجا اثبات کردم که بنا بر قرآن مجید برادری جهانی از تعلیمات اسلام است. در قرآن هشت جا انبیاء برادر قوم خویش شمرده میشوند. قومی که مخاطبشان مشرک است. در قرآن مجید برادری جهانی وجود دارد. در قرآن مجید ما معتقدیم که دو برادری وجود دارد. یکی برادری ایمانی است و دیگری برادری انسانی. در قرآن مجید آمده که همسایه‏‌ات را دوست داشته باش. اما جمله‌‏ای در جملات امیرالمؤمنین آمده که مالک اشتر میفرماید که در دنیا یک حیوان درنده بر مردم نباش. مردم بر دو صنف بیشتر نیستند، یا برادر دینی تواند یا برادر انسانی تواند. انسان محترم است و انسان کبیر است. جملۀ مولاست. کوفی عنان در ۱۹۹۷ گفت که این جمله باید در بالای هر سازمان بین‌‏المللی نوشته بشود و یکی از منابع تشریع حقوق بین‌‏الملل شناخته شود.

محقق داماد در ادامه با خواندن آیهای از تورات به زبان عبری، چنین ادامه داد: عده‏ای این آیه را این طور ترجمه کرده‌‏اند که «هم کیش خودت را مانند خودت دوست داشته باش. اگر همین باشد، مهم نیست چون باز دوباره هم کیش یعنی هم دین خودت. باز دوباره درجه یک و درجه دو میشود. باز دوباره انسان خودی و غیرخودی می‏شود. بعضی کمی بهتر ترجمه کرده‌‏اند. گفته‏‌اند برای دیگری آن را بخواه که برای خودت می‏‌خواهی. اگر این باشد این همان جمله‏‌ای است که حضرت مولا، البته پیغمبر اسلام هم فرموده، قبل از ایشان هم دیگران گفته‌‏اند. به قول معروف از یونان باستان است و به قول کانت قاعدۀ اخلاقی است. یعنی خودت را میزان قرار بده. این را کانت می‌‏گوید که قاعدۀ اخلاقی است. میزان اخلاق این است که آنچه را برای دیگری می‏‌خواهی برای خودت بخواه و آنچه را برای خودت نمی‌‏خواهی برای دیگری هم نخواه. این جملۀ عبری هم ممکن است همین معنا را داشته باشد. اما جناب آقای سلیمان حییم اینجوری ترجمه کرده‏‌اند و من خیلی دلم می‏‌خواهد که معنایش همین باشد. که هم نوع خودت را مانند خودت دوست بدار.

سپس حجت‌الاسلام و المسلمین علی یونسی، دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقلیتهای قومی و دینی از انتشار این کتاب سخن گفت: همانطور که شما در فهرست این برنامه میبینید نامی از من نیست و قرار هم نبوده که من برای شما فرهیختگان سخنرانی کنم ولی لازم است که من از این فرصت استفاده کنم و ارادت خودم را به محضر شما فرهیختگان، علما و دانشمندان و سرور خودم آیت الله دکتر محقق داماد و هموطنان کلیمیام ابراز کنم.

 

علی یونسی: هیچ ایرانی به ذهنش خطور نمیکند که اسماعیل حییم، مسلمان است یا کلیمی؟

وی افزود: اولین باری است که من به این مؤسسه (بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار) میآیم. خیلی مختصر از آیت الله دکتر محقق که خود ایشان مؤسسه را به این وضعیت آراسته است و از شخصیتی مثل ایشان زیبنده است که چنین مکانی و نیز در مورد خوبی هم، پاسداشت دانشمندان ایرانی که همۀ عشق و علاقۀ خود را برای پیشرفت علمی، حکمت، دانش و زبان و ادبیات و تمدن ایرانی به کار گرفته‏‌اند به نحوی که حق حیات به گردن همۀ ما ایرانیان دارند. هر ایرانی با این جلوه و با این لغتنامه و این دانشمند آشناست و برای همۀ ایرانیان مورد احترام هست. هیچ ایرانی به ذهنش خطور نمیکند که این دانشمند، حییم، مسلمان هست یا کلیمی. دانشمند است و ایرانی. دین و معرفت سنخ خداست، سنخ آسمان است و به همۀ انسانها تعلق دارد. تمدن ایران زمین، تمدن اسلامی، همۀ آنچه ما ایرانیان به آن افتخار میکنیم دست پخت دانشمندانی است که از همۀ ادیان توحیدی در آن نقش داشتند و ایشان هم یکی از بزرگانی است که در پاسداشت و در بزرگداشت زبان و ادبیات فارسی نقش بزرگی داشتند. همۀ ما مدیون چنین شخصیت‏هایی هستیم و من تکریم میکنم این شخصیت بزرگ را و بر خود لازم میدانم که در این تکریم و بزرگداشت مشارکت کنم.

 

ادای دِین حداد عادل به اسماعیل حیم؛ «عیدی‌هایم را جمع کردم و فرهنگ حییم خریدم»

سپس نوبت به دکتر غلامعلی حداد حادل، ریاست فرهنگستان زبان و ادب فارسی رسید تا به سخنرانی درباره سلیمان حییم بپردازد. وی گفت: بنده به سه دلیل اینجا در خدمت شما هستم؛ یکی اشاره دوست و همکار گرامی ما در مجلس، نماینده جامعۀ کلیمیان ایران، آقای دکتر سیامک مُرصدق بود که بنده را از برپایی چنین مجلسی مطلع کردند و رد درخواست ایشان برای من ممکن نبود. اما دوم من به اعتبار مسئولیتی که در فرهنگستان زبان و ادب فارسی دارم و این جلسه برای رونمایی از فرهنگ لغت برپا شده است و سوم این دِینی است که شخص خود من به شخص حییم دارم.

حداد عادل افزود: بنده زبان انگلیسی را بیشتر به کمک فرهنگ لغت حییم آموختم. سیزده چهارده ساله بودم که همۀ عیدیهایم را جمع کردم که شد چهارده تومان و ایام عید که تمام شد راه افتادم در خیابان شاه آباد قدیم، جمهوری فعلی که راستۀ کتابفروشها بود. تصمیم داشتم که تمام چهارده تومان را کتاب بخرم. حالا یا خودم اسم این فرهنگ را شنیده بودم یا کتابفروش با فرهنگی به من پیشنهاد کرد که این کتاب را بخرم. من با آن چهارده تومان پنج، شش کتاب خریدم و یکی فرهنگ حییم بود. از ۱۳۳۸ تا به حال که میشود پنجاه و پنج سال، تمام سال‏‌های دبیرستان و تمام سال‏های دانشگاه، این فرهنگ لغت کتاب دم دستی من بوده و حقیقتاً از آن استفاده میکردم و این کتاب را هم آوردم که گواه عاشق صادق در آستین باشد. آنقدر من از این فرهنگ لغت استفاده کردم که جلد اصلی آن مندرس شد، دادم صحافی کردند و از بس به این لبۀ صفحات سر انگشت کشیده بودم، لبه این صفحات مضرس شده، دندانه دندانه شده است.

دکتر حداد عادل در بخشی دیگر از سخنان خود به دانشنامه جهان اسلام و مدخل حییم در جلد هجدم آن اشاره کرد و شرح حال سلیمان حییم را از این مجلد برای حاضران خواند و سپس از نامۀ مجتبی مینوی خطاب به یحیی مهدوی حکایت کرد که در آن نامه میگوید کسی را شایستهتر از سلیمان حییم برای نوشتن فرهنگ فارسی جدید نمیدانست.

 

خاخام بزرگ جامعۀ کلیمیان ایران: فقیر از نظر ما یعنی بی‌سواد

در ادامه دکتر یونس حمامی لاله‏زار، خاخام بزرگ جامعۀ کلیمیان ایران، پس از سلام و سپاس از برگزارکنندگان و حاضرانی که برای رونمایی از کتاب فرهنگ عبری آمدهاند و گفت: مقدمات این کار را خود مرحوم سلیمان حییم فراهم کرد و نمونه‏های دست نویس خود او هم موجود است که بخشی از این دست نویس‌‏ها نیز در اینجا به نمایش درآمده است و من اکنون قصد دارم که او را بیشتر بشناسیم. در یهودیت هم مانند سایر ادیان الهی تأکید فراوانی بر فراگیری علم وجود دارد و از نگاه دین ما کسی فقیر و مسکین است که بی‏سواد است و ضربالمثلی در میان ما رایج بوده که میگوید کسی که دانش دارد همه چیز دارد و اگر این را ندارد چی دارد.

وی در بخشی دیگر از سخنان خود افزود: فرهنگی اکنون در اینجا رونمایی می‏‌شود، نزدیک به دوازده سال می‏‌شود که در این دوران اخیر ما روی آن کار کرده‌‏ایم تا در حد توان خودمان آن را به روز برسانیم. همانطور که گفتم پایه اصلی و شالوده آن را خود مرحوم شادروان سلیمان حییم گذاشته بود و بزرگان دیگری هم کار ایشان را ادامه دادند و بعد هم به همت انجمن کلیمیان، آقای یشایایی این کار تداوم یافت و نهایتاً به امروز رسید.

سپس دکتر محمدرضا باطنی از سلیمان حییم و فرهنگنامه نویسی سخن گفت و یادآور شد: من واقعاً مفتخرم که در مجلسی که برای بزرگداشت دانشمندی در حد سلیمان حییم برگزار شده است، شرکت میکنم. من به سه دلیل علاقمند بودم و هستم که در این مجلس شرکت کنم. یکی اینکه خودم فرهنگ نویس هستم، مخصوصاً در همان زمینهای که حییم کار کرده است، یعنی فرهنگ دو زبانۀ انگلیسی ـ فارسی. دلیل دیگر این که من در مؤسسه فرهنگ معاصر کار میکنم که ناشر فرهنگهای مرحوم سلیمان حییم است و سوم این که من شخصاً یکی از فرهنگ‏‌های سلیمان حییم را ویرایش کردم. ویرایش نه به معنایی که امروز به کار میبریم، یعنی این که نوسازی کردم. یعنی آن را به روز آوردیم.

 

محمدرضا باطنی: فرهنگ حییم بسیار ارزشمند است ولی عتیقه است

وی افزود: فرهنگی که پنجاه سال پیش نوشته شده امروز کارآمد نیست. کلماتی مانند روغن چراغ و سفیداب و ملکی و آرخالق و این جور کلمات دیگر در زبان ما استفاده نمیشوند. کلماتی مثل خودپرداز، عابر بانک، کارت نقدی، کارت اعتباری آمده، کفش پاشنه تخم مرغی آمده و بسیاری چیزهای دیگر و ما نباید دلخوش کنیم که فرهنگ پنجاه سال پیش حییم را داریم. آن فرهنگ بسیار ارزشمند است ولی یک چیز عتیقه است. خوشبختانه فرهنگ معاصر یکی از کارهای بسیار مفیدی که کرد این بود که دست زد به روزآمد کردن فرهنگهای حییم. تا آن جایی که حافظۀ من یاری میکند تمام فرهنگهای حییم روزآمد شده‌‏اند. لغاتی که بوی کهنگی میداد، برداشته شد و به جای آنها چیزهایی گذاشته شده که به درد مراجعه کننده میخورد. یعنی می‏تواند از آنها استفاده کند.

و سپس دکتر باطنی با اشاره به اینکه فرهنگ‏نامهنویسی در دهههای اخیر بسیار فرق کرده، افزود: ما امروز که کار میکنیم، در همان خطی که حییم کار میکرد، بیش از شش یا هفت فرهنگ یک زبانۀ معتبر در اینترنت داریم. شش یا هفت فرهنگ کاغذی معتبر دور و بر میزمان است. و هیچ کدام از این امکانات در اختیار حییم نبود. او باید به شمِ زبانی خودش مراجعه میکرد یا می‏پرسید که این لغت چه معنی میدهد. یا این که لغات معنی را خودش حدس بزند.

دکتر باطنی در بخشی دیگر از سخنان خود چنین گفت: شعری دیدم که فکر کردم بیانش در اینجا خوب است؛ حاصل عمر نه این است که گنجی بنهی / کار نیکی است که نامی ز تو بر جا بنهد. حییم این کار نیک را شروع کرد و به سرانجام رساند. واقعاً کاری که حییم کرد فوق طاقت یک انسان است. معلوم است که این کار را با تمام دلبستگی، شور و زندگیاش انجام داده است. هیچ فرهنگنویسی نیست که در کار نوشتن فرهنگ نگاهی یا نیم نگاهی به حییم نکرده باشد.

وی افزود: در میان آدم‌‏هایی به سن و سال من هیچ کس نیست که به دورۀ لیسانس رسیده باشد و از فرهنگهایی حییم استفاده نکرده باشد. من در دانشسرای عالی بودم و کتابخانه آنجا دو جلد از فرهنگ حییم داشت و این کتاب اینقدر متقاضی داشت که یک کاغذ میچسباندند دم گیشه کتابخانه و بچه‏‌ها یکی دو ساعت قبل از آن که کتابخانه کارش را شروع کند میآمدند و نامشان را در آن کاغذ مینوشتند که اولویت با آنها باشد و من خودم وقتی به عنوان شاگرد اول برای ادامه تحصیل به انگلستان رفتم فرهنگ‌‏های حییم را با خودم بردم. بنابراین من شخصاً وامدار حییم هستم. یکی از عللی که اینجا آمدم همین است، آمدم که این وام را ادا کنم. آثار حییم آثار یک ایرانی فرهیخته است که کار نیکِ نوی او ، او را و نام او را سالها زنده نگه خواهد داشت.

 

نماینده کلیمیان در مجلس: نقش ایرانیان یهودی در فن ترجمه، بارز است

دکتر سیامک مُرصدق، نماینده کلیمیان در مجلس شورای اسلامی سخنران بعدی این مراسم بود. وی گفت: من در اینجا فقط قصد دارم به یک نکته اشاره کنم و آن هم نقشی است که یهودیان در طول تاریخ بشر و به ویژه در ایران در فن ترجمه داشتند. به خاطر خصوصیتی که با شغل و پیشۀ یهودیان در طول تاریخ همراه بوده و جزو گروه‏‌هایی بودند که به خاطر شرایط خاص بیشتر از بقیۀ مردم در رفت و آمد بودند، بین فرهنگهای مختلف همواره پل زدند. ما حتی در دوران یونان و روم میبینیم که کسانی که فلسفۀ رومی را به جهان اسلام وارد میکنند، در واقع به نحوی دانشمندان یهودی هستند. حتی اگر به قدیمیترین ایام از تاریخ فلسفه جهان اسلام برگردیم، میتوانیم این رد پا را ببینیم. حتی در تاریخ معاصر ایران، یهودیان یک دریچۀ دو جانبه بودند. شاید جالب باشد بدانیم که اولین متون فارسی که به طور جدی مورد مطالعۀ مستشرقین قرار گرفته یک متن فارسی یهود بوده در رابطه با تجارت چند رأس گوسفند که به خط فارسی ـ یهود نوشته شده در محل فعلی افغانستان امروز. و از آن بارزتر نقشی است که ایرانیان یهودی در فن ترجمه داشتند.

خبرگزاری مهر

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: