گذری در سوانح زندگی و احوالات خواجه نظام‌الملك طوسی سید الوزرای صدرالاسلام

1393/7/28 ۰۹:۲۱

گذری در سوانح زندگی و احوالات خواجه نظام‌الملك طوسی سید الوزرای صدرالاسلام

از ویژگی‌های اساسی تاریخ سیاسی ایران كه متاسفانه با وجود شهرتش سخت مغفول واقع شده و كمتر مورد تحقیقات وسیع و روش‌مند قرار گرفته، حضور اساسی مقام و منصبی است كه در ساختار دربارهای ایرانی اهمیت یكه‌یی داشته است. آشنایان به تاریخ ایران به ویژه از ایران اسلامی می‌دانند كه همواره در دربارهای امرا و حاكمان عرب و ترك و مغول مقام وزارت نقشی اساسی و تاثیرگذار در موفقیت یا شكست سلسله‌ها و شاهان ایفا كرده است. به عبارت دیگر با وجود اینكه ایران در طول این سده‌ها همواره در معرض دست‌اندازی و دخالت اغیار بود

 

 

«وزیر نیك پادشاه را نیكو نام و نیكو سیرت گرداند» (سیاست‌نامه)

از ویژگی‌های اساسی تاریخ سیاسی ایران كه متاسفانه با وجود شهرتش سخت مغفول واقع شده و كمتر مورد تحقیقات وسیع و روش‌مند قرار گرفته، حضور اساسی مقام و منصبی است كه در ساختار دربارهای ایرانی اهمیت یكه‌یی داشته است. آشنایان به تاریخ ایران به ویژه از ایران اسلامی می‌دانند كه همواره در دربارهای امرا و حاكمان عرب و ترك و مغول مقام وزارت نقشی اساسی و تاثیرگذار در موفقیت یا شكست سلسله‌ها و شاهان ایفا كرده است. به عبارت دیگر با وجود اینكه ایران در طول این سده‌ها همواره در معرض دست‌اندازی و دخالت اغیار بوده، این وزیران ایرانی بوده‌اند كه با درایت و هوشمندی توانسته‌اند اولا در حفظ عنصر ایرانی و تداوم بخشیدن به اندیشه ایرانشهری و زنده نگاه داشتن رسوم و آداب فرهنگ كهن این سرزمین تاثیرگذار باشند و ثانیا این وزیران با تدبیر و كاردانی و بهره‌گیری از سنت‌های دیرین توانسته‌اند به حاكمانی كه یا بیش از اندازه مستبد و خودرای بوده‌اند یا بی‌تجربه در امر حكمرانی، یاری رسانند كه كار ملك را به سامان رساند و كشور را آبادان سازد و مسیر اصلاح و عمران بپیماید. تاریخ ایرانی یادآور نام‌های بزرگی چون بزرگمهر وزیر ارجمند خسروانوشیروان، عبدالحمید یحیی فارسی فاضل نامدار قرن اول هجری و مخترع سیاق دفتری دیوان و وزیر كاردان عبدالملك بن مروان اموی، خاندان فرهیخته برمكی، وزرای خلفای عباسی، ابوالفضل و ابوعلی بلعمی وزرای دانشمند سامانیان، خواجه نظام الملك طوسی و فرزندانش وزیران خردمند و عالم دربار سلجوقی، حسن‌بن‌محمد میكالی ملقب به حسنك وزیر، وزیر كاردان سلطان محمود غزنوی، خواجه نصیرالدین طوسی فیلسوف و حكیم نامدار وزیر هلاكو خان مغول، خواجه رشید‌الدین فضل‌الله مورخ و پزشك نام آور وزیر سه تن از سرداران مغول، حاج ابراهیم كلانتر، وزیر مقتدر دربار زندیه، قائم مقام فراهانی وزیر ادیب و سیاستمدار فتحعلیشاه قاجار و میرزا تقی خان امیركبیر وزیر قدرتمند و اصلاح‌گر ناصرالدین شاه قاجار است. همه این بزرگان در كنار امر سیاست، چهره‌هایی ادیب و دانشمند و فرهیخته نیز بوده‌اند و توانسته‌اند به سهم خود در زنده ماندن فرهنگ و تمدن ایرانی از سویی و اصلاح شاه و بالطبع عمران زمانه از سوی دیگر نقشی جدی به عهده بگیرند. در میان این چهره‌های ماندگار، بدون شك نام خواجه بزرگ سیدالوزرای صدراسلام قوام‌الدین نظام الملك غیاث الدوله می‌درخشد. عباس اقبال مورخ فقید معاصر در وصف خواجه نظام‌الملك می‌نویسد: شهر وزرای سلاجقه بلكه یكی از بزرگ‌ترین صدور تاریخ مشرق خواجه ابوعلی حسن بن علی بن اسحاق طوسی یعنی نظام ‌الملك بزرگ است كه از اواخر عمر جغری بیك تا یك ماه قبل از مرگ سلطان ملكشاه یعنی قریب به سی و اندی زمام جمیع مهام ملكی دولت سلجوق در دست او بوده است. اساس و قوام دولت سلجوق از بركت كفایت و تدبیر او و دوام و بقای آن نتیجه اثر همین كاردانی خواجه و پسران و بستگان دیگر اوست و در حقیقت هر چه از پیشرفت و ظفر نصیب ‌الب ارسلان و ملك شاه شده خواجه بزرگ را در آن دخالتی عظیم بوده است. خواجه نظام به نقل از تاریخ بیهق در سال 410 هجری قمری (ابن اثیر و صاحب تجارب السلف تولد او را در 408 ذكر كرده‌اند) یا 28 مهرماه 396 هجری خورشیدی متولد شده است. خواجه از دهقان‌زادگان طوس بود. دهقانان در قدیم به طبقه‌یی از ایرانیان اصیل صاحب ملك و زمین اعم از ده‌نشین و شهرنشین اطلاق می‌شده است. آ.‌ك.‌س لمبتن ایران‌شناس انگلیسی دهقانان را كدخدایان یا سرپرست‌های ده‌ها می‌خواند كه زمین‌هایی داشتند و به عنون محصل مالیات و مامور وصول مالیات دیوان بودند. در قرون اولیه اسلامی دهقانان نقش موثری در پیشرفت‌های علمی، حفظ فرهنگ ایرانی و اداره امور سیاسی ایفا كرده‌اند. خواجه نظام نیز از چنین خاندانی بر آمده بود و در نویسندگی و حسابرسی سرآمد بود و ابتدا خدمت ابن شادان عمید بلخ و وزیری جغری را می‌كرد و ابن شادان هنگام موت خواجه را به الب ارسلان پسر جغری توصیه كرد و خواجه قبل از سلطنت الب ارسلان در موقعی كه امارت خراسان را داشت منصوب شده بود. بعد از آنكه طغرل مرد عمیدالملك كندری وزیر او كه از ری محل وفات سلطان دور بود خود را به سرعت به او رساند و پسر جغری یعنی سلیمان را كه مادرش در عقد طغرل درآمده بود و طغرل نیز او را جانشین خود قرار داده به سلطنت انتخاب كرد. اما این انتخاب از سوی همگان پذیرفته نشد و امیران و نزدیكان دیگر طغرل مخالفت كردند. از جمله یكی از امیران طغرلی در قزوین و خواجه نظام‌الملك وزیر الب ارسلان پسر دیگر جغری این امیرزاده را به جای برادرش سلطان خواندند و عمید‌الملك وقتی دید كه هواخواهان الب ارسلان بیشتر و قوی ترند، او هم در ری همین كار را كرد و سلیمان را ولیعهد الب ارسلان قرار داد. الب ارسلان نیز با یاری خواجه نظام الملك خواجه سلیمان را مغلوب كرد و به قتل رساند و در 455 هجری به ری رفت و خود را سلطان خواند و خواجه نیز رسما به وزارت سلجوقیان رسید و نظام الملك لقب گرفت. خواجه خود به اهمیت مقام وزارت نیك آگاه بود و در سیاست‌نامه منسوب به او در اهمیت نقش وزیر می‌نویسد: «ملِك به عمال آراسته باشد و سر همه عاملان وزیر باشد و هر آنگاه كه وزیر بد باشد و ظالم عمال همه همچنان باشند». او همچنین در جای دیگری از این كتاب در تاكید نقش وزیر می‌نویسد: «چون وزیر نیك روِش باشد مملكت آبادان بود و لشگر و رعایا خشنود و آسوده و با برگ و پادشاه فارغ دل و چون وزیر بد روِش باشد در مملكت آن خلل تولد كند كه در نتوان یافت و همیشه پادشاه سرگردان بود و رنجور دل و ولایت مضطرب». خواجه نظام الملك در دوران آلب ارسلان نقش مهمی در پیشبرد امور نظامی و فتوحات او داشت. لمبتون در این باره می‌نویسد: « خداوندش را در سفرهای جنگی همراهی می‌نمود و نیز خود در رأس سپاهیان را در جنگ‌ها فرماندهی می‌كرد، من‌جمله سفرهایی به فارس كه پیروزی‌هایش در هردو جنگ بر شهرت و اعتبارش بسیار افزود.»نظام‌الملك طوسی پس از الب ارسلان وزارت پسرش سلطان محمد بن ملكشاه سلجوقی مقتدرترین شاه سلاجقه را به عهده داشت و به‌طور كلی حدود بیست و نه سال و هفت ماه در مقام صدارت باقی ماند و در اداره امور چنان موفق بود كه سرزمین وسیعی از حلب تا كاشغر را تحت سلطه سلجوقیان اداره كرد. وسعت این قلمرو در تاریخ هزار و چهارصد ساله تاریخ ایران اسلامی بی‌نظیر است. خواجه غیر از به قدرت رساندن دو شاه و تدبیر امور ملك ایشان در اصلاح امور مملكتی نیز نقشی اساسی داشت و گفته می‌شود كه ایران در دوران وزارت او نسبت به دوره‌های قبل و بعد از حیث امنیت و رفاه وضعیت بسیار مطلوبی داشته است. او همچنین بر امور فرهنگی و علمی نیز نظارت داشت و گذشته از یاری رساندن به عالمانی چون خیام به ساخت مدارس مشهور نظامیه نیز پرداخت. خواجه نظام الملك همچنین عالمی توانمند بود و كتاب مشهور سیر‌الملوك یا سیاست‌نامه او به زبان فارسی نمونه برجسته یكی از سیاست‌نامه‌های ایرانی است كه درباره آن حرف و حدیث بسیار است. به خواجه نظام البته نقدها و انتقادهایی نیز وارد كرده‌اند. گفته می‌شود او كه در اصول اشعری و در فروع شافعی بود، انسانی متعصب بود كه در زوال عصر زرین فرهنگ ایرانی به دلیل یاری رساندن به شاهانی مستبد نقش داشته است. البته در این باب بحث و حدیث فراوان است. مثلا عده‌یی شیوه اداره نظامیه‌ها و مقررات آنها را در ترویج اندیشه‌های ضد فلسفی موثر می‌دانند. همچنین گفته می‌شود كه خواجه كه در اندیشه از مخالفان سرسخت زمینداری بود، خود زمینداری بزرگ بود. درباره مرگ خواجه نظام سخنان متناقضی گفته شده است. قتل او به اتفاق جمیع مورخین در مغرب ایران در بین همدان و كرمانشاهان در صحنه یا در حدود نهاوند یا بروجرد در تاریخ دهم رمضان 485 رخ داده است كه خواجه در این زمان 75 یا 77 سال داشته است. گویند این واقعه به دست یك اسماعیلی كه در لباس صوفیان عریضه‌یی برای او داشته صورت گرفته است و علت نیز سركوب اسماعیلیان توسط خواجه بوده است. البته گروهی نیز می‌گویند كه علت مرگ خواجه اختلافات او با ملكشاه بوده است كه سر‌انجام نیز به توطئه شاه و قتل او منجر می‌شود. عده‌یی نیز قتل خواجه را توطئه تركان خاتون زن ملكشاه می‌دانند كه با ولیعهدی پسرش مخالفت كرده بود. گفته‌اند قاتل بوطاهر ارانی نام داشته كه به سرعت توسط همراهان خواجه كشته شده است. نعش خواجه را یارانش به اصفهان بردند و در محله كزان در موضعی كه جوی آب بزرگ از آن می‌گذرد و بسیار زیبا و خوش آب و هوا بوده دفن كرده‌اند و نامش را تربت نظام گذاشتند. 35روز بعد از مرگ خواجه ملكشاه نیز در دهم شوال 485 هجری قمری می‌میرد. علت مرگ را ابن اثیر و دیگران تبی خوانده‌اند كه پس از استحمام بعد از شكار بر او عارض شده است. عده‌یی نیز علت را مرگ سلطان در نتیجه خوردن سم بر او دانسته‌اند. عده‌یی این قتل را كار یاران خواجه می‌دانند و این خود نشانگر میزان نفوذ و محبوبیت اوست. پس از خواجه فرزندانش ابوعبدالله حسین عزالملك و ابوبكر عبیدالله موید‌الملك و شمس‌الملك و فخرالملك از دیگر وزرای برجسته سلاجقه بودند.

روزنامه اعتماد

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: