فقيه نظريه‌پرداز/ سيدهاشم هوشي‌سادات - بخش دوم و پاياني

1393/5/26 ۰۹:۰۴

فقيه نظريه‌پرداز/ سيدهاشم هوشي‌سادات - بخش دوم و پاياني

گفتمان فقهي ميرزاي نائيني در كتاب تنبيه‌الامه ارائه يك تعريف مشخص براي هر يك از مفاهيم كليدي حقوق اساسي ملت در يك نظام مردمسالار و در نهايت، ارائه ساختاري مشخص از حكومت مطلوب براي ايجاد نظم اجتماعي براساس مباني فقهي است؛ لذا علاوه بر اينكه از مقام و موقعيت يك فقيه شيعي به تبيين اين مفاهيم مي‌پردازد، سعي دارد تا اين برنامه سياسي را به نحوي ارائه كند كه كل امت اسلامي زير چتر معنوي آن قرار گيرد. ميرزا در اين جهت و پس از بيان مقدماتي در لزوم «تحديد استبداد و برقراري نظام مشروط» و براساس مباني اعتقادي، مي‌گويد: «صدور احكام حجج اسلاميه نجف اشرف كه رؤساي شيعه جعفري مذهبند، بر وجوب تحصيل اين مشروع مقدس و تعقيب آن به فتواي مشيخة اسلاميه اسلامبول كه مرجع اهل سنت‌اند، براي برائت ساحت مقدس دين اسلام از چنين احكام جورية مخالف با ضرورت عقل مستقل، حجتي شد ظاهر و لسان عيبجويان را مقطوع ساخت...»

 

گفتمان فقهي ميرزاي نائيني

1ـ حقوق اساسي ملت

گفتمان فقهي ميرزاي نائيني در كتاب تنبيه‌الامه ارائه يك تعريف مشخص براي هر يك از مفاهيم كليدي حقوق اساسي ملت در يك نظام مردمسالار و در نهايت، ارائه ساختاري مشخص از حكومت مطلوب براي ايجاد نظم اجتماعي براساس مباني فقهي است؛ لذا علاوه بر اينكه از مقام و موقعيت يك فقيه شيعي به تبيين اين مفاهيم مي‌پردازد، سعي دارد تا اين برنامه سياسي را به نحوي ارائه كند كه كل امت اسلامي زير چتر معنوي آن قرار گيرد. ميرزا در اين جهت و پس از بيان مقدماتي در لزوم «تحديد استبداد و برقراري نظام مشروط» و براساس مباني اعتقادي، مي‌گويد: «صدور احكام حجج اسلاميه نجف اشرف كه رؤساي شيعه جعفري مذهبند، بر وجوب تحصيل اين مشروع مقدس و تعقيب آن به فتواي مشيخة اسلاميه اسلامبول كه مرجع اهل سنت‌اند، براي برائت ساحت مقدس دين اسلام از چنين احكام جورية مخالف با ضرورت عقل مستقل، حجتي شد ظاهر و لسان عيبجويان را مقطوع ساخت...»

 

2ـ تقسيم حكومتها

از نگاه اين فقيه اصولي،‌ حكومت بر دو قسم است:

1/2ـ حكومت سلطنتي و استبدادي كه آن را «تملكيّه، استعباديّه، اعتسافيّه و تحكميه» مي‌خواند. خصوصيت اين حكومتها آن است كه مانند آحاد مالكان نسبت به اموال شخصيه خود، با مملكت و اهلش معامله مي‌كنند. مملكت را بمافيها، مال خود انگارند و اهلش را مانند عبيد...» و در يك كلام حكومت را ملك مطلق خود مي‌انگارند.

2/2ـ حكومت مشروطه يا «رژيم ولايتيه» كه عبارت است از: ولايت بر اقامة وظايف راجعه به نظم و حفظ مملكت، نه مالكيت و امانتي است نوعيه و بايد امكانات كشور را نه براي خواسته‌هاي خود، بلكه براي مردم به كار گيرد. و از اين رو حق سلطه پادشاه به ميزان حق سرپرستي براي حفظ نظم و مملكت است...»

در واقع از نگاه علامه نائيني، محدود ساختن قدرت سلطنت استبدادي و مشروط ساختن آن به اصول ولايتيه ـ قانون و رأي مردم ـ از ضروريات اسلام و از تكاليف علما و آگاهان است.

 

3ـ آزادي و حريّت

ميرزاي نائيني در اين كتاب از آزادي به عنوان «اصل مبارك حريّت» نام برده و آن را از «اعظم مواهب الهيه و اساس سعادت و سرمايه هيأت ملي» به شمار مي‌آورد و يگانه راه «تبديل كفرة سلطنت غاصبه»، را دسترسي ملت به «موهبت آزادي» مي‌داند و آن را «سرآمد نعم الهيه» مي‌شمارد. در نگاه وي «حقيقت تبديل نحوة سلطنت غاصبة جابره، عبارت از تحصيل آزادي از اين اسارت و رقيّت است. تمام منازعات و مشاجرات واقعة فيمابين هر ملت با حكومت تملكيه خودش، در همين مطلب خواهد بود. نه براي رفع يد از احكام دين و مقتضيات مذهب.مقصد هر ملت ـ چه متدين به دين و ملتزم به شريعتي باشند و يا آنكه اصلاً به صانع عالم قايل نباشند ـ تخلصّ از اين رقيّت و اسارت است، نه خروج از ربقه عبوديت الهيه و رفع التزام به احكام شريعت و كتابي كه بدان تديّن دارند.»

در واقع ميرزاي نائيني اصل آزادي و حريت را مقصود مشترك همه ملل و اديان و اقوام دانسته و معناي آن را رها شدن مردم از «سلطه استبداد» مي‌داند. از نگاه او حقيقت آزادي كه پيامبران الهي مبشرش بوده‌اند، به معناي آزادي از قيد «احكام و حدود دين خدا» نيست، بلكه آزادي از قيد «سلطه و استبداد» است، تا زمينه براي رشد و تعالي و پيشرفت مساعد گردد. به همين جهت استبداد سياسي و استبداد ديني را هم‌جهت و هم‌هدف براي دوري مردم از اين نعمت الهي مي‌داند.

از نگاه ميرزا، «حريت از دو استبداد ديني و سياسي ، از مستقلات عقليه و از ضروريات مذهب اسلام است»؛ لذا مشروع و لايتيه بودن يك حكومت، بستگي به ميزان آزادي آن از قيد استبداد دارد و بر اين باور است كه: «آزادي از اسارت و رقيّت سلطنت جابره، به معناي لامذهبي و يا دعوت زنادقه و ملاحدة بابيه (لعنهم الله تعالي) نيست.» از نگاه وي، «ظالم‌پرستان» براي انحراف اذهان، آزادي را به «خروج از حدود و مقررات دين» تأويل كرده و آن را ملازم با همرنگي در رسوم و آداب فرنگيان و اروپائيان شمرده‌اند. در حالي كه آزادي به معناي «رهايي از استبداد جابره» و برقراري «حكومت عادله» است و اين خود از ضروريات دين و مسلمات عقلي است.

همان طور كه هفتاد سال بعد در جريان انقلاب اسلامي ايران «آزادي» از شعارهاي كليدي مردم بود و همين خود مؤيد نظريه علامه نائيني است. شعار آزادي در انقلاب اسلامي، بيانگر «آزادي از استبداد سياسي» بود و نه «كنار گذاشتن التزامات ديني و احكام مذهبي»؛ لذا شعار «آزادي» در كنار «استقلال از استيلا و سلطه بيگانگان» و با برآيند «جمهوري اسلامي»، شعار استراتژيك مردم ايران در انقلاب سال 1357ش بود.

 

كارشكنان و تفرقه‌افكنان

به اعتقاد مرحوم طالقاني، ميرزاي نائيني اختلاف و دودستگي ميان علما در جريان انقلاب مشروطه را ناشي از: «كارشكني شعبه استبداد ديني و اشكال‌تراشي از طريق دين‌ مي‌دانست. ضمن آنكه يك عده سبكسران از فرنگ برگشته و خودباختگان سخنان و ظواهر زندگي فرنگيان و اروپاييان، به ميان جامعه افتادند و با كنايه و صراحت، بدگويي از علما را شروع كردند...»

به نظر ايشان «قيام علما و مردم در برابر استبداد، پاك و بي‌آلايش بوده... ولي انگليس نظرش ايجاد اختلاف ميان علما و خُرد كردن قدرت ديني و پراكندگي مردم بود ... همچنين هيجان عمومي مردم نيز مجال نداد كه روحانيان بزرگ و سران نهضت باهم بنشينند و نهايت و مقصد را روشن سازند.» ولي به رغم اين تلاشها، قانون اساسي مشروطيت با حداكثر بهره‌برداري از نظرات فقهي علما و مراجع ديني و ميرزاي نائيني تدوين شد و در متمم آن با همت بزرگان روحاني مانند آيات عظام بهبهاني، طباطبايي و حاج شيخ فضل‌الله نوري، اين نظرات تا حد امكان منظور گرديد.

 

مظالم ثلاثه

از نگاه ميرزاي نائيني، حكومت استبدادي در برابر دين، مردم و جامعه، سه نوع ظلم و ستم روا مي‌دارد:

1ـ ظلم به خدا به جهت زيرپا گذاشتن احكام دين و حق حاكميت پروردگار.

2ـ ستم به مقام ولايت از جهت غصب به ناحق منصب و مقام او.

3ـ ستم به مردم به جهت اخذ به ناحق حقوق الهي، طبيعي و فطري‌شان و جلوگيري از رشد و كمال آنها.

لذا مشروط كردن حكومت استبدادي، زمينه را براي كاهش اين ظلمها مساعد مي‌نمايد و زمينه‌اي براي كمال عمومي است.

 

جمع‌بندي

از نگاه علامه نائيني، مشكل حكومت مشروطه به معناي نظام ايده‌آل حكومت از نظر اسلام نيست، بلكه تلاشي از سوي مؤمنان در زمان غيبت امام معصوم(عج) است، براي نيل به زندگي بهتر و نظم مطلوب‌تر. اصل مسئله، وجوب «مقابله با ظلم و ستم و استبداد» و به وجود آوردن فضاي عادلانه و مساعد براي رشد و تعالي است. شاهكار تاريخي اين فقيه برجسته، نظريه‌پردازي و تئوريزه كردن ابعاد اين تلاش در آن مقطع تاريخي براساس فقه، قرآن و شريعت اسلامي و رهنمودهاي ائمه دين عليهم‌السلام بود.

مبارزه با استبداد و ظلم و بي‌عدالتي، يك فكر و اصل كلي است كه نظم ساختاري بخشيدن به آن براي رسيدن به نظام مطلوب، به يك فكر منسجم نياز داشت كه علامه نائيني از عهده آن برآمد و پيشگام اين راه درخشان شد. راهي كه حدود هفتاد سال پس از آن به طور منسجم و همه‌جانبه در قانون اساسي جمهوري اسلاي ايران عينيت يافت و ابعاد اصولي حقوق ملت در يك نظام مردمسالار ديني به طور همه‌جانبه تبيين و تدوين گرديد.

 

ارتحال

سرانجام علامه بزرگوار پس از يك عمر تلاش در راه احياي معارف اسلام و اهل بيت(ع) و مجاهدت در راه آزادي مردم مسلمان ايران و عراق، در 24 مرداد 1315ش، برابر با 26 جمادي‌الاول 1355‌ق، در 90 سالگي به ديدار حضرت حق شتافت و پس از تشييع باشكوه، پيكر مطهرش در جوار بارگاه اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب(ع) در نجف اشرف به خاك سپرده شد.

فهرست منابع و مأخذ:

1ـ نهضت روحانيون ايران، علي دواني، مركز اسناد انقلاب اسلامي، ج1 و 2 ، صص 184 ـ 180

2ـ «تنبيه الاّمه و تنزيه المله»، يا «حكومت از نظر اسلام»، علامه غروي ناييني، به ضميمه مقدمه و با توضيحات سيدمحمود طالقاني، شركت سهامي انتشار، 1358

3ـ ايران در چهار كهكشان ارتباطي، دكتر مهدي محسنيان راد، ج2، انتشارات سروش

4ـ حوزه نجف و فلسفه تجدد در ايران، دكتر موسي نجفي، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، 1379

5ـ اطلاعات سياسي ـ اقتصادي ـ ويژه‌نامه مشروطيت، شهريور 1389، ج، مقاله «آزادي: از ملاعلي كني تا علامه نائيني»، اميرسعيد الهي.

6ـ روزشمار شمسي، 1382، مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما

7ـ هفته‌نامه پنجره، شماره 204، پرونده‌اي در بررسي جوانب نهضت مشروطه، مقاله «كنكاش درباره تصورات و انگاره‌هاي شخصي علما از مسايل مشروطه».

8ـ تاريخ بيداري ايرانيان، ناظم‌الاسلام كرماني، به اهتمام سعيدي سيرجاني، بنياد فرهنگ ايران ـ 1346.

9ـ انقلاب مشروطيت ايران، مهدي ملك‌زاده، انتشارات علمي، 1363

10ـ مجلس اول و بحران آزادي، فريدون آدميت، انتشارات روشنگران، 1371

11ـ‌ تشيع و مشروطيت در ايران، عبدالهادي حائري، اميركبير، 1381

12ـ اسناد روحانيت و مجلس، عبدالحسين حائري، انتشارات مجلس شوراي اسلامي، 1374

13ـ مشروطه ايراني، دكتر ماشاءالله آجوداني، نشر اختران، 1382

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: