پیشروی فرهنگ ایران در ژاپن / پروفسور ئه‌ایچی ایموتو - ترجمه قدرت‌الله ذاكری - بخش سوم

1393/5/22 ۰۹:۱۸

پیشروی فرهنگ ایران در ژاپن / پروفسور ئه‌ایچی ایموتو - ترجمه قدرت‌الله ذاكری - بخش سوم

آنچه در پی می‌آید، نمونه‌هایی از تأثیرات فرهنگی ایران است كه از اواخر دوره ساسانی و با عبور گروهی از پناهندگان ایرانی

 

اشاره: آنچه در پی می‌آید، نمونه‌هایی از تأثیرات فرهنگی ایران است كه از اواخر دوره ساسانی و با عبور گروهی از پناهندگان ایرانی از چین، به ژاپن راه یافت، به روایت كتاب «آسوكا و پارس» (پیشروی فرهنگ ایران به شرق). متن حاضر تلخیصی بسیار فشرده از فصل نخست كتاب است.

در پارچه‌های دوره ساسانی در داخل رشته مروارید، جاندار بالداری دوخته شده است كه تداعی‌كننده روح نیایی است كه در دوره هخامنشی بالاتنه‌اش از حلقه بالدار بیرون بود و پایین‌تنه‌اش پا نداشت. قرص بالدار دوره هخامنشی به ژاپن منتقل شد و به «شیمه‌كازاری»20 كه در سال نو جلوی در خانه می‌آویزند، تبدیل شد.

شكل معمول شیمه‌كازاری (تزئین سال ‌نو) این است كه یك نارنج را در وسط طناب مقدس جای می‌دهند و یك جفت شی‌ده21 از كاغذ سفید از آن آویزان می‌كنند. تزئین عید سال‌ نو شكل ساده‌شده مفهوم برگشتن ارواح نیاكان هر خانه در عید سال نو، به صورت دسته‌جمعی از آن دنیاست كه به عید تقدس می‌بخشد. در قرص بالدار بیستون شخصی كه روح نیاكان است، حلقه‌ای كوچك به شاه جدید می‌دهد كه نماد سلطنت است. شاه به وسیله ارواح نیاكان محافظت می‌شود و نظم و آرامش را حفظ می‌كند. حلقه چیگایا به وسیله یكی از قهرمانان ژاپن به دختر سومین شورای داده می‌شود. بنابراین عمل گذاشتن حلقه چیگایا به كمر، قبل از دوره نارا هم وجود داشته است.

در روز تطهیر ناگوشی22 در آخرین روز ماه ششم، گیاهانی را روی هم می‌گذارند تا دسته‌ای به طول چند متر درست كنند، بعد آنها را با طناب به هم می‌بندند تا به حالت دایره درآید. آنگاه این حلقه را به دو ستون كه در دو طرف قرار دارد، می‌بندند و از طناب چند شی‌ده می‌آویزند. این حلقه نماد ارواح نیاكان است. طنابی هم كه بالای ستونها می‌بندند، نماد مار است. نماد بالدار بودن را می‌توان در چوب افقی یا مصالح دیگر كه بر روی ستونها قرار می‌گیرند، دید. در چین و ژاپن، در ورودی قبرستانها، معابد و قصرها این حلقه‌ را برپا داشته‌اند كه در ژاپن به نسبت چین، به حلقه بالدار ایرانی نزدیكتر است.

در «مجله فولكور چین» آمده: در جلو عمارات منچوری چین، آویزه‌ای گیاهی برای رفع بلا می‌آویزند. در خراسان ایران نیز چنین سنتی وجود دارد. شاید این سنت از طریق راههای استپی به منچوری رسیده باشد.

 

بادبادك، ارواح نیاكان

«تاكو» را در زبان فارسی «بادبادك» می‌گویند. هنگامی كه كابل ـ پایتخت افغانستان ـ آزاد شد، مردم خوشحال شدند و بادبادك هوا كردند. در یزد و كرمان هم كه باد شدید می‌وزد، كودكان در حال بادبادك هوا كردن دیده می‌شوند. بادبادك را برای تفریح هوا نمی‌كردند. شكلهای انسانی آن، ارواح نیاكانی بودند كه یك روزی از آن دنیا می‌آمدند. نشان خانوادگی، نشان تعلق آنهاست. تنها شكل دایره‌ای این بادبادكها كه باقی مانده، حلقه بالدار است. پرنده و حشره نماد ارواح نیاكان هستند.

در كتاب «تاریخ فرهنگ بازیهای كودكانه» آمده است كه چندین بادبادك دیده شده كه حرف اژدها را روی آن نوشته‌اند و نیز بادبادكهایی به شكل اژدها ساخته شده است. بادبادك هزارپا، دشمن اصلی مار هم وجود داشت. شیراكاوا شیزوكا در كتاب «پیوستگی حروف» در قسمت مربوط به حرف اژدها می‌نویسد: «ریشه این حرف، مار حلقه شده‌ای است كه تاج بر سر دارد. آیین جادویی وجود داشت كه اژدها را به عنوان روح نیاكان به كار می‌برد. در متون مربوط به جادو و جادوگری، حرف ابر به صورت ابری آمده است كه اژدهایی با دمی مارپیچ سرش را درون آن برده؛ شاید به خاطر اندیشه عروج اژدها به آسمان.»

در «تحصیل در خارج كشور» (انتشارات بن‌سه، 2001) آمده است كه اژدهای ایرانی بالدار و نیای ایرانیان بود. در كره باستان شاه از اولاد اژدها محسوب می‌شد و بر لباس رسمی شاه كره، درون یك دایره، اژدهایی بالدار با پنج ناخن قلاب‌دوزی شده وجود داشت.

نام جشن «ارواح نیاكان» از ایران به دین بودایی وارد شد. مراسم اورابون23 آیینی متعلق به شاخه شمالی دین بودایی است كه از زمان ورود دین بودا به چین برگزار می‌شود و در قرن سوم ـ چهارم سوترای اورابون با ترجمه ژوفاهو24 در بین مردم پخش گردید. وی از «ئوُئه‌چی»ها بود، قومی ایرانی، یا گوك‌ترك‌های واقع در فرهنگ ایرانی. دین بودایی برای چینی‌ها باوری دایره‌المعارف گونه و كامل با نظامی هوشمند بود. علاوه بر این واژه اوُرابون نوعی نوستالوژی (حسرت عمیق گذشته) را تداعی می‌كند.

برگرداندن لغایت چینی كه در ترجمه سوتراها به كار رفته‌، به لغت سنسكریت آنها چندان دشوار نیست. بعید است كه ژوفاهو كه در زبان سنسكریت مهارت داشته، در برگرداندن تلفظ‌ها اشتباه كرده باشد. ریشه لغت اورابون نه در زبان سنسكریت، بلكه در زبان ایران باستان است. در فارسی باستان، كسانی را كه با محافظت از قانون طبیعت زندگی می‌كردند، «آرتابان» می‌گفتند. جمع این كلمه در فارسی میانه، «اردوان» شد. اردوان در ایران شرقی (افغانستان كنونی) اورابان/ اورابون شد كه به معنی ستایش حافظان قانون طبیعت بود و آن جشن ارواح نیاكانی بود كه در آن نه تنها از اجداد درگذشته، كه از زنده‌ها نیز ستایش می‌شد.

در ژاپن به هنگام مراسم اورابون، نه در زمینی در وسط دشت، بلكه در كرانه رودخانه برجكی چوبی برپا می‌كنند و با بانگی كه از ارتفاع دو متری آن برمی‌خیزد، افراد به دور برجك می‌رقصند و می‌گردند. این جشن استقبال از ارواح نیاكانی است كه برای دیدار، از آن دنیا می‌آیند. جشن در كرانه رودخانه برگزار می‌شود كه جهان سرحد است؛ مكانی كه حكم مرگ اجرا می‌شد و مردگان را آنجا رها می‌كردند. در كرانه رودها اتاق كوچكی نیز برای اجرای نمایش می‌ساختند.

برجكی كه به دور آن می‌رقصند و می‌گردند، با مكعبی كه در ایران در بستر رودخانه یا در قبرستان می‌ساختند، ارتباط دارد. می‌توان گفت كه مراسم اورابون با گذشتن از راههای استپی به چنگ آن انتقال و گسترش یافت.

نماد حلقه بالدار در سال نو و در حلقه چیگایا در آخرین روز ماه ششم دیده می‌شود. می‌توان تأثیر فرهنگ ایرانی را در تكرار دوباره كاری در طی یك سال، در این امر مشاهده كرد. گذشتن از حلقه چیگایا در آخرین روز ماه ششم و در اولین روز از تماس با ارواح نیاكانی است كه در پاییز برای دیدار به این دنیا می‌آیند. ارواح نیاكان بعد از یك هفته از شكل توتم به شكل انسانی برمی‌گردند، با افراد معاشرت می‌كنند، به اولاد خود نطفه می‌دهند و در روز پانزدهم به آن دنیا برمی‌گردند. در این روز جشن ارواح نیاكان به پایان می‌رسد و آنها به آن دنیا برمی‌گردند. براساس یك دیدگاه، دو هفته‌ای كه ارواح نیاكان در این دنیا هستند، ورود به سال نو و روز پانزدهم روز واقعی سال نو است. در ژاپن با توجه به اوبون ـ سال نو، می‌توانیم بگوییم كه روز عید كوچك، روز عید واقعی سال نو است.

 

ظهور میترا

«بودیساتوا میروكو» در دین بودایی، «میروكو» خوانده می‌شود كه از تلفظ سنسكریت «میتریه»(Mairtreya) گرفته شده و هیچ شكی هم در آن ندارند؛ اما از میتریه، «میروكو» به دست نمی‌آید. میروكو بودای منجی است كه پنج میلیارد و 670 میلیون سال بعد از مرگ بودا در خانه یك برهمن مجدداً متولد خواهد شد و خواهد آمد. ریشه كلمه میروكو، «میترك/ میثرك» در زبان فارسی باستان و به معنی «میترا»ست. هر چند به لغت سنسكریت هم نزدیك است، اما در واقع برآمده از آن نیست. تلفظ زبان پهلوی میترك(میثرك/ مهرك) به میروكو تبدیل شده است.

 

پی‌نوشتها:

20- Shimekazari

21 . Shide : بریده‌های باریكی از كاغذ (در قدیم كتان) كه به طناب مقدس در ایزدكده‌ها می‌بندند.

22ـ آیین دینی تطهیر كه هر ساله برگزار می‌شود. در ایزدكده‌ها افراد از درون حلقه چیگایا می‌گذرند تا تطهیر شوند.

23ـ Urabon: در حدود روز پانزدهم از ماه هفتم قمری برگزار می‌شود. مراسمی است برای یادبود ارواح درگذشتگان. در شب سیزدهم با افروختن آتش استقبال، به پیشواز ارواح می‌روند و در شب شانزدهم با آتش آنها را بدرقه می‌كنند.

24ـ او متون زیادی را از سنسكریت به چینی ترجمه كرد.

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: