مبناهای تئوریک داعِش / محمد مجتهد شبستری

1393/5/15 ۱۱:۱۶

مبناهای تئوریک داعِش / محمد مجتهد شبستری

اگر از داعش بپرسیم مبناهای تئوریک شما چیست؟ در پاسخ ما حداقل مبناهای کلامی و فقهی زیرا برخواهند شمرد: ۱- خداوند از طریق قرآن و حدیث، اوامر و نواهی ثابت و ابدی خود را به همۀ انسان‌ها ابلاغ نموده و بر آنان واجب کرده در همه عصرها و در همه قلمرو زندگی فردی و اجتماعی بدون استثنا آنها را به کار بندند.

 

 

اگر از داعش بپرسیم مبناهای تئوریک شما چیست؟ در پاسخ ما حداقل مبناهای کلامی و فقهی زیرا برخواهند شمرد:

۱- خداوند از طریق قرآن و حدیث، اوامر و نواهی ثابت و ابدی خود را به همۀ انسان‌ها ابلاغ نموده و بر آنان واجب کرده در همه عصرها و در همه قلمرو زندگی فردی و اجتماعی بدون استثنا آنها را به کار بندند.

۲- در عصر حاضر ما مسلمانان از سوی خدا مکلف هستیم تا حکومت (خلافت اسلامی) تشکیل دهیم و احکام خداوند را که در ابواب مختلف فقه اسلامی مسطور است و از کتاب و سنت استنباط شده در روی زمین اجرا کنیم.

۳- ما در تشخیص این وظیفه شرعی و تکلیف الهی «مجتهد» هستیم، این تشخیص برای ما «حجت» است و بر مجتهد جایز نیست از تشخیص شرعی خود تخلف کند. اگر همه جهانیان هم با ما مخالفت کنند ما مجاز نیستیم از این حکم شرعی سرپیچی کنیم.

۴- هرکس و هر گروه و هر دولت در برابر ما بایستد ما شرعاً مکلفیم تا حد جنگیدن، با آنان مقابله کنیم تا همه موانع را که سد راه اجرای احکام الهی شده اند از میان برداریم.

۵- ما با تکیه بر این مبناهای تئوریک، عملاً به تأسیس حکومت و اجرای احکام الهی پرداخته‌ایم. همه اقدامات ما از تأسیس خلافت تا خانه‌نشین کردن زنان تا جزیه گرفتن از مسیحیان و تا کشتن اسیران جنگی و … توجیهات فقهی مسلم دارد.

***

آنچه در جهان حاضر همۀ عقلای عالم را دچار وحشت و اضطراب و تأسف می‌کند خطر مقبول افتادن و شیوع همین مدعاهای تئوریک است. این مدعاها اجازه می‌دهند هرچند وقت یکبار، اینجا و آنجای جهان افراد و گروه‌هایی سربلند کنند و بنام خدا یا هر عنوان دیگر صلح جهانی و همه تنظیمات بین المللی را نابود کنند و همۀ نهادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه‌ها را منهدم سازند، همه جا را به خاک و خون بکشند و خشونت کور و ظلمت سیاسی محض را جانشین همه محاسبات عقلانی و عقلائی در باب سیاست کنند.

حال پادزهر تئوریک این مبناهای تئوریک خطرناک چیست؟ در چهارچوب کلام‌ها و فقه‌های رسمی اسلامی این مبناها پادزهر تئوریک ندارد چون همه آنها در چهارچوب همان کلام و فقه مطرح شده‌اند و قابل توجیه هستند. پادزهر تئوریک در این باب فقط و فقط به رسمیت شناختن «حقوق بشر» است. به رسمیت شناختن این مبنا که در جهان حاضر هیچ انسانی و هیچ گروهی حق ندارد به نام خدا و یا هر عنوان دیگر با قهر و غلبه قیام کند و نظم سیاسی جامعه‌ها و حکومت آنها را در دست بگیرد و یا بر خلاف رأی اکثریت با استبداد و اختناق آن را در دست خود نگاه دارد. تأسیس نظم سیاسی و تعیین قواعد آن و اعمال قدرت سیاسی و حفظ آن، حقوق فرد فرد انسان‌های هرجامعه است و لاغیر. اینها حقوق بشر است از آن نظر که بشر است و در همه جهان و همه جامعه‌ها باید به رسمیت شناخته شوند.

«حقانیت» حقوق بشر در جهان حاضر ناشی از همین پادزهر بودن تئوریک آن است. اما کلام و فقه رسمی اسلام برای مقابله با آن مبناهای خطرناک نه تنها فقیر است، بلکه بستر ساز پیدایش داعِش‌ها و داعشیان است. همین «حقوق بشر» است که الهی دانان و فقیهان اسلام باید آن را به رسمیت بشناسند و فرهنگ اسلام و مسلمانی را با این اقدام تاریخ ساز توان زیستن و بالیدن در جهان حاضر ببخشند. این است رسالت انسانی و دینی تاریخی ما مسلمانان در عصر حاضر.

منبع: وب سایت نویسنده

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: