مرگ‌های مشکوک، رازهای سر به مهر شهر سوخته

1393/4/30 ۱۱:۴۷

مرگ‌های مشکوک، رازهای سر به مهر شهر سوخته

شهر سوخته به‌عنوان نماد صلح و مدارا در ایران ۵ هزار سال قبل درحالی در فهرست میراث جهانی بشر به ثبت رسید که در این شهر باستانی حتی یک مورد از ابزارهای جنگی یا واقعه‌ای که بیانگر آشوب و خشونت باشد، مشاهده نشده است. با این‌حال باستان‌شناسان پس از کاوش حدود ۱۲۰۰ تدفین‌ در این جامعة باستانی‌ ۵ هزار ساله تنها با چند نمونه نادر مرگ مشکوک مواجه شده‌اند. تدفین‌هایی که مهبم است و باستان‌شناسان به‌ علت اصلی این نوع مرگ‌ها پی‌ نبرده‌اند.

 

شهر سوخته به‌عنوان نماد صلح و مدارا در ایران ۵ هزار سال قبل درحالی در فهرست میراث جهانی بشر به ثبت رسید که در این شهر باستانی حتی یک مورد از ابزارهای جنگی یا واقعه‌ای که بیانگر آشوب و خشونت باشد، مشاهده نشده است. با این‌حال باستان‌شناسان پس از کاوش حدود ۱۲۰۰ تدفین‌ در این جامعة باستانی‌ ۵ هزار ساله تنها با چند نمونه نادر مرگ مشکوک مواجه شده‌اند. تدفین‌هایی که مهبم است و باستان‌شناسان به‌ علت اصلی این نوع مرگ‌ها پی‌ نبرده‌اند.

شهر سوخته همیشه پر از معماست، معماهایی که باستان‌شناسان را به اولین‌ها می‌رساند اما نمی‌تواند پاسخ روشنی به مجهولات ذهنی آن‌ها در رابطه با علت وقایع دهد. باستان‌شناسان درحالی می‌گویند در این شهر باستانی هیچگونه اسلحه دفاعی یافت نشده و آماری از  قتل های عمدی در دست ندارند که در گورستان همین شهر گورهای مشکوکی یافت می‌شود که یکباره تمامی معادلات آن‌ها را بر هم می‌ریزد. گورهایی که باستان‌شناسان را با این پرسش مواجه می‌کند که آیا این نوع مرگ‌ها در اثر قتل رخ داده یا ناشی از مراسم آیینی بوده است.

«سید منصور سجادی» سرپرست هیات باستان‌شناسی شهر سوخته در خصوص علت و چرایی مرگ‌های مشکوک شهر سوخته می‌گوید: «پس از کاوش 1200 قبر از سال 1354 تا به امروز و  درحال‌حاضر تنها چند نمونه گور در شهر سوخته وجود دارد که به‌طور کامل از اسکلت و بقایای انسانی تشکیل شده اما نوع تدفین آن‌ها به‌گونه‌ای است که تا حدودی مشکوک به‌نظر می‌رسند. هر چند با توجه به آنچه که در هزاره سوم پیش از میلاد اتفاق افتاده قادر هستیم بر اساس اطلاعات و داده‌ها به علت مرگ آن‌ها پی ببریم اما هنوز درخصوص برخی از آن‌ها به نتیجه‌ قطعی نرسیده‌ایم.

تدفین مرد 45 ساله به‌همراه 12 جمجمه انسانی

قبر شماره 1003 یکی از گورهای مشکوک شهر سوخته است که پیش از انقلاب توسط باستان‌شناسان ایتالیایی حفاری شده است.  در وسط این قبر که به‌صورت دایره ساخته شده اسکلت مردی 45 ساله به‌همراه 12 جمجمه انسانی در‌ اطراف آن دفن شده است که نمونه دیگری از آن در  شهر سوخته مشاهده نشده است.

سرپرست هیات باستان‌شناسی شهر سوخته در رابطه با این نوع تدفین و ارتباط آن  با دیگر جوامع باستانی می‌گوید: «با توجه به اینکه قبر شماره 1003 یکی از قبور بسیار مهم شهر سوخته به‌شمار می‌رود که پیش از انقلاب توسط همکاران ایتالیایی کاوش شد اما به‌دلیل مصادف شدن با انقلاب و تعطیلی حفاری‌ها، اطلاعات مربوط به آن  تا امروز در آرشیو باقی ماند و تا امروز  هیچ توضیح و اطلاعی توسط کاوشگران‌اش ارائه داده نشده است». 

سجادی می‌گوید: «قبر شماره  1003 چند ویژگی مهم دارد. اول آنکه، این قبر بدون هیچ شک و تردیدی متعلق به مردمانی بوده که از آسیای مرکزی به فلات ایران مهاجرت کرده بودند. دلایل اصلی اثبات این فرضیه شکل دایره‌ای آن،  ساختار دیواره‌های آن و سقف احتمالی و گنبدی شکل آن است. این نوع تدفین نشاندهنده ارتباط بسیار نیرومند فرهنگی مردمان منطقه با آسیای مرکزی است».

این باستان‌شنان اهمیت دیگر این قبر باستانی را مربوط به اسکلت‌های انسانی و بقایای اسکلت های سگان در این قبر می‌داند. او می‌گوید: «ما در این قبر نه‌تنها بقایای سه سگ، دو جمجمه و یک اسکلت کامل  داریم، بلکه  این گور متشکل از 13 اسکلت انسانی است. در وسط قبر اسکلت کامل یک مرد  45 ساله‌ و بالای سر او دو  جمجمه سگ و در کنار  بخش شمالی دیواره قبر 12 جمجمه انسانی چیده شده و داخل تمام قبر هم پر از بقایای انسانی و جانوری و یک سلسله پارچه و حصیر است».

 

سجادی با تاکید بر اینکه نمونه قبر 1003 تاکنون در شهر سوخته مشاهده نشده به وجود بقایای سگ در قبور دوره‌های بعد و وجود جانورانی چون اسب‌سانان در محوطه‌های باستانی آسیای مرکزی و از جمله تپه گنور اشاره می‌کند. به‌گونه‌ای که «ساریانیدی» باستان‌شناس متبحر روسی از گورهای گنور به عنوان گورها و قبرهای دوران آغاز و یا پیش از زرتشتی نام برده است.

این درحالی است که سیستان بواسطه اهمیتی که در زمینه اساطیر و تاریخ مذهب پیش از اسلام‌اش داشته این سوال را به‌ذهن باستان‌شناسان متبادر می‌کند که آیا نمی‌توان اینگونه قبور را در شهر سوخته به عنوان قبور پیش از ورود آیین زرتشتی به ایران دانست؟ سوال دیگر اینست، آیا اصولا می توان برای این گونه قبور چنین اعتباری قایل شد و یا اینکه این شیوه تدفین به  آیین‌های موجود در فلات ایران پیش از حضور مردمانی که باستان‌شناسان به عنوان اقوام ایرانی می‌شناسند مربوط می‌شود.

هر چند سجادی پس از طرح این سوالات به فرضیه مورخان و نویسندگان یونانی تکیه می‌کند که از ایرانی‌ها به عنوان قربانی‌کنندگان جانوران برای خدایان نام برده‌اند اما به اعتقاد او برای علت‌یابی کشف مرگ‌های مشکوک شهر سوخته نمی‌توان به این گونه اطلاعات اعتماد کرد.

در کاوش های شهر سوخته ، نزدیک به 220 قبر توسط باستان‌شناسان ایتالیایی و حدود 850 قبر نیز  توسط گروه باستان‌شناسی ایرانی مورد کاوش قرار گرفته، اطلاعات مربوط به نحوه تدفین، تشییع و اشیاء موجود در قبور کمابیش با یکدیگر مطابقت دارند.

سجادی می‌گوید: «در هیچ یک از این قبور اطلاعاتی وجود ندارد که بر اساس آن بتوانی مراسم قربانی انسان در شهر سوخته را تایید کرد. هر چند  با مشاهده برخی  نمونه‌ها دچار تردید می‌شویم. به‌عنوان مثال همین  قبر  1003 به‌دلیل وجود یک مرد با 12 جمجمه انسان تبدیل به قبر بسیار مبهمی شده است و تردیدهای باستان‌شناسان را نسبت به قربانی انسان به یقین نزدیک‌تر می‌کند. این جمجمه‌ها متعلق به افرادی است که از فاصله سنی 10 تا 30 سال برخوردارند. اما اینکه چرا 12 جمجه انسان در اطراف این مرد به همراه بقایای اسکلت‌های آن‌ها در قبر پراکنده شده سوال اصلی است که باستان‌شناسان هنوز نسبت به علت و چرایی آن  دچار شک و تردید هستند».

 

سر بریده به همراه خنجر اولین اعدام شهر سوخته!

شنیده‌اید که می‌گویند، گوشت را می‌برم می‌گذارم کف دستت. احتمالا این ضرب‌المثل از دل قبر شماره 2810 بیرون آمده است. مردی که سرش بریده شده و همراه آلت قتاله زیر پایش گذاشته شده، مردی جوان که بین 25 تا 30 سال سن داشته اما با آبین و تشریفات رایج مذهبی دفن شده است.

نوع تدفین این قبر هم جزو مرگ‌های مشکوک شهر سوخته به‌شمار می‌رود که باستان‌شناسان هنوز نتوانسته‌اند به‌علت آن پی ببرند.

سرپرست هیات باستان‌شناسی شهر سوخته و دهانه غلامان راجع به قبر شماره2810 می‌گوید:« این قبر متعلق به یک جوان مذکر 25 تا 30 ساله بوده است. این مرد جمجمه ندارد و در زیر پهلوی راست وی دو خنجر یا ابزار برنده قرار گرفته است. جمجمه این فرد در بخش پایینی بدن  و در سمت راست آن قرار گرفته است. ظواهر امر نشان می دهد که سر این فرد بنا به دلایلی که برای ما روشن نیست با آن خنجرهایی که قسمت سمت راست گذاشته شده بریده شده و در قسمت پایین اسکلت جای گذاشته شده است».

 سجادی با اشاره بر اینکه این نوع تدفین در شهر سوخته با توجه به اینکه در این محوطه باستانی هیچ ابزار سلاحی دیده نمی‌شد بسیار مبهم است. چراکه تمام مراسم سنتی تشییع در مورد این فرد رعایت شده است. سوالی که برای باستان‌شناسان مطرح می‌شود اینست که آیا این فرد در جامعه خودش مرتکب خلافی شده و بریدن سر وی مجازات او بوده یا خیر؟ و این درحالی است که تمام مراسم مذهبی تدفین برای این فرد اجرا شده و باز هم این سوال پیش می‌آید که آیا این فرد یک خلافکار معمولی بوده یا اینکه مرتکب خلافی خارج از عرف‌های جامعه خود شده که درصورت درست بودن این فرضیه لزومی نداشته تمام مراسم رسمی تشییع برای وی صورت بگیرد. در این قبر   اشیاء و ظروف هدایا که مربوط به مراسم رسمی تشییع می‌شود وجود دارد. بنابراین ما را به این احتمال نزدیک‌تر می‌کند که اگر این فرد خلافی هم مرتکب شده بخاطر آن تنبیه شده اما در زمینه اجتماعی و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کرده  قابل احترام بوده است. درواقع این نوع تدفین به‌عبارتی نوعی اعدام بوده است.

 

جمجمه‌ها و استخوان‌های بلند انسانی، یک سوال بی‌پاسخ دیگر

وجود شش جمجمه به‌همراه استخوان‌های بلند انسانی قبر شماره 609 نیز یک سوال بی‌پاسخ دیگر در محوطه باستانی شهر سوخته است. در این قبر تعداد نامعلومی بقایای فمور، ساق پا، ساعد و جمجمه‌های کاملا شکسته و از فرم افتاده روبرو هستیم  که به صورت دایره‌ای در قبر چیده شده‌اند.

سجادی می‌گوید: «جمجمه‌های این قبر 6 عدد هستند و میان آن‌ها مملو از بقایای استخوان و به خصوص استخوان‌های بلند زانو، ساعد و ساق پا است. مجموعه‌ای از اینگونه تدفین‌ها این سوال را پیش می‌آورد که چرا این اسکلت‌ها یا بقایای انسانی به این ترتیب دفن شده‌اند. و اصلن چرا در هزاره سوم پیش ازمیلاد با تدفین‌های از این دست مواجه می‌شویم. آیا این موارد تصادفی هستند یا تعمدی؟ آیا این نوع تدفین و جمع‌آوری استخوان‌ها در یک قبر صرفه جویی در زمین قبرستان است؟ یا اینکه  علل دیگری دارند که ما از آنها بی خبریم».

این باستان‌شناس تاکید دارد، مجموعه آنچه گفته شد باستان‌شناسان و پژوهشگران را وادار می‌کند که تامل بیشتری در زمینه تدفین و تشییع افراد یا اشخاص در حدود هزاره سوم پیش از میلاد داشته باشند تا بتوانند شناخت دقیق‌تری نسبت به جامعه گذشته داشته باشند و آن را به درسترین وجه ممکن تفسیر و توجیه کنیم.

درحال‌حاضر چند نمونه دیگری از تدفین‌های دسته جمعی دیگری هم وجود دارد که هنوز مشخص نشده که چرا مردمان شهر سوخته با یکدیگر تدفین شده‌اند.

شهر سوخته در اوایل تیرماه سال جاری به فهرست میراث جهانی یونسکو پیوست. این نخستین محوطه باستانی ایران بود که در این فهرست جای گرفت. منصور سجادی پس از انقلاب کاوش‌‌های باستان‌شناسی در این محوطه را سرپرستی و رازهای بی‌شماری از زندگی انسان در ۵ هزار سال قبل را آشکار کرد.

بر اساس یافته‌های او، شهر سوخته یکی از مراکز مهم تمدن در ۵ هزار سال قبل بوده و احتمالا ساکنان آن با نقاط دورتری، خارج از مرزهای ایران، مبادلات تجاری داشته‌اند.

خبرگزاری میراث فرهنگی

 

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: