تأملات رمضانی / دكتر غلامعلی رجائی - بخش سوم

1393/4/29 ۰۸:۳۱

تأملات رمضانی / دكتر غلامعلی رجائی - بخش سوم

در قرآن به نمونه‌های اذیت و آزار رسولان خدا و مؤمنان به دست كسانی كه در برابر دعوت‌ فرستادگان الهی ایستادگی كردند، اشاره شده است. اصحاب اُخدود یكی از این اقوام است كه آتشی بزرگ و پردامنه افروختند و به مؤمنان می‌گفتند: «یا از ایمانتان به پیامبری كه آمده است برگردید یا خود را در آتش بیندازید»، آنان نیز خود را در آتش می‌انداختند؛ اما از ایمانشان بر نمی‌گشتند. قرآن می‌فرماید: مرگ بر اصحاب اخدود: قُتل اصحاب الاخدود. النار ذات الوقود. اذ هم علیها قعود...

 

 

 

در قرآن به نمونه‌های اذیت و آزار رسولان خدا و مؤمنان به دست كسانی كه در برابر دعوت‌ فرستادگان الهی ایستادگی كردند، اشاره شده است. اصحاب اُخدود یكی از این اقوام است كه آتشی بزرگ و پردامنه افروختند و به مؤمنان می‌گفتند: «یا از ایمانتان به پیامبری كه آمده است برگردید یا خود را در آتش بیندازید»، آنان نیز خود را در آتش می‌انداختند؛ اما از ایمانشان بر نمی‌گشتند. قرآن می‌فرماید: مرگ بر اصحاب اخدود: قُتل اصحاب الاخدود. النار ذات الوقود. اذ هم علیها قعود...

قرآن در تعبیر زیبایی خطاب به مؤمنان می‌فرماید: یا ایهاالذین امنوا استجیبوا الله و للرسول اذا دعاكم لما یحییكم: ای مؤمنان، دعوت خدا و پیامبر را كه برای زنده ماندنتان است، اجابت كنید!

یعنی كه بندگان، جان خود را با ترك عمل به فرامین الهی در معرض نیستی قرار داده‌اند تا اینكه خدا رسولی را فرستاده كه دوباره حیات را به این جان مرده از گناه برگرداند! به گمان من ماه رمضان فرستاده الهی به میان ما بندگان خداست، بندگانی كه با ارتكاب معاصی جان خود را از طهارت انداخته‌ایم و به گناهان آلوده كرده ایم.

ماه مبارك آمده تا ما را تمرین دهد تا جانی را كه پاك و طاهر به ما تحویل داده شده است، بر اثر ریاضت و سختی‌های روزه، به ویژه در ماههای گرم و طولانی تابستان، پاك سازیم تا در ملاقات با خدا كه ممكن است در این ماه اتفاق بیفتد، آن را طیب و طاهر تحویل فرشته مرگ بدهیم.

باید در این روزها ببینیم چقدر روزه به طاهر شدن باطن و جان ما كمك می‌كند. بزرگان دین فرموده‌اند: چه بسا بهره‌ بنده‌ای از روزه‌اش، جز تحمل تشنگی و گرسنگی نباشد!

امروز می‌اندیشیدم چقدر نسبت به كسانی كه برگردن ما حق دارند، ادای دین می‌كنیم و به جز سپاس و تشكر زبانی و قلبی، محبت و لطف و حقشان را در عمل پاسخ می‌گوییم. یكی از اینها حضرت خدیجه است كه درود خدا بر او باد.

دهم ماه مبارك روز وفات این بانوی بزرگ بود. بانویی كه در شرافتش همین بس كه جبرئیل فرو می‌آمد و سلام خدا را بر او به پیامبر ابلاغ می‌نمود. همو كه در شرافت بی‌مانندش همین بس كه علاوه بر همسری رسول خدا، مادر فاطمه هم هست. مادر ائمه، بانویی كه محبوبه رسول خدا كه محبوب خداست بود و پیامبر سال درگذشتش را سال حزن و اندوه نامید.

همو كه رسول خدا(ص) درباره‌اش می‌فرمود: «خدیجه و كجاست كسی كه بتواند مثل خدیجه باشد؟!» همو كه اولین زن ایمان آورنده به رسول خداست و دومین مومن به او پس از علی‌بن ابیطالب علیهما‌السلام. همو كه اولین نماز را با پیامبر خواند! و در فداكاری و حمایت از رسول خدا لحظه‌ای از پا ننشست و ثروت فراوانش را در راه نشر و تبلیغ اسلام در اختیار همسر محبوبش قرار دارد و در كمال فقر و تنگدستی از دنیا رفت و از آن همه ثروت فراوان حتی كفنی برایش نماند و در عبای رسول خدا به خاك سپرده شد. و رسول خدا او و دخترش فاطمه و آسیه همسر فرعون و مریم را در زمرة زنان برگزیده معرفی كرد و «انسان كامل» نامید. به رسم ادب، بهره‌ای از عبادات مستحبی خود، نظیر قرآن خواندن و افطار دادن و... را به پیشگاه این بانوی بزرگ كه در نشر اسلام برگردن ما مسلمانان حقی بزرگ دارد، هدیه كنیم...

 

كلیدها

در قرآن تعبیر زیبایی درباره قدرت خداوندی هست. می‌فرماید: له مقالید السموات و الارض: كلیدهای آسمانها و زمین‌ از آن خداست.

خواننده در نگاه اول شاید بگوید: این چه تعبیری است؟ مگر آسمانها كه مملو از سیاره‌هاست و زمین كه سیاره‌ای بیش نیست، مكانهای «درداری» هستند كه چیزهایی در آنها نگهداری می‌شود و بسته و باز می‌شوند و كلیدهایش به دست خداست؟!

در روایات متعددی آمده است در شبهای غیر جمعه در ساعاتی از آخر شب درهای آسمان برای اجابت دعای بندگان خدا باز می‌شود، اما در شب جمعه این درها از اول شب باز هستند. در روایتی از پیامبر(ص) كه بسیار معروف است به باز شدن درهای آسمان از اول تا آخر ماه رمضان اشاره شده است: «انّ ابواب السماء تفتح فی اول لیله من شهر رمضان و لا تغلق الی آخر لیله منه».

امروزه دیگر زیبایی آسمان پرستاره همچون گذشته قابل رؤیت نیست و انسان برای دیدن ستارگان زیبا كه همچون میخهایی نقره‌ای در چادر سیاه شب فرو رفته‌اند، باید كیلومترها از شهر دور شود تا بتواند نگاهش را به آسمان بدوزد و از زیباییهای عالم هستی لذت ببرد.

این شبها را دریابیم و برای فرج امام زمان‌ دعا كنیم و صدقه بدهیم. امامی كه هیچ امامی در غربت به پای او نمی‌رسد. امامی كه مولای ما علی(ع) در تعبیری شگفت درباره غربتش می‌فرماید: الطرید الفرید، الوحید الشرید. مهدی، در آخر الزمان طرد شده‌ای تنها و رانده شده است!

اشتباه می‌كنند آنها كه حضرت مهدی را «یوسف گم‌گشته» می‌دانند؛ او «یعقوبی» است كه سلطه ستمكاران یوسف‌او را كه بندگان خدا از هر ملت و مذهب هستند، از وی جدا كرده‌اند.

 

یاد مرگ

از مسائلی كه در روایات به آن تاكید زیادی شده و نابود كننده لذتها نامیده شده است، یاد مرگ است. مدتی است این حس را به خود القا می‌كنم كه در مواقع خوابیدن باید به یاد مرگ باشم.

گاه در نماز جماعت تصور می‌كنم جنازه بی‌جانم به گونه‌ای قرار دارد كه انگار بر آن نماز می‌خوانم. در چنین حالی، گاه برای لحظاتی در عالم خیال خود را مرده می‌یابم. بعضی شبها هم كه بر دست راست می‌خوابم، حالت پس از مرگ خود را در نظر می‌آورم كه مرا به همین صورت در قبر نهاده‌اند.

من در این عمر نه چندان كم اما پر از گناه و معصیت خویش، شاهد دفن برخی كسان از دوستان و آشنایان بوده‌ام. تعمد هم داشته‌ام برای عبرت‌آموزی از مرگ دیگران، در لحظه به خاكسپاری، درست بالای سر قبرشان حاضر و نظاره‌گر سرازیر شدن جسدشان به داخل قبر باشم. در دفن بعضی آشنایان نزدیك در قبر رفته‌ام و در دفنشان كمك كرده‌ام.

اینكه غالب ما از مرگ كراهت داریم و آن را ناخوش می‌داریم، چون قصد اقامت دائم در این سرای‌گذرا نموده‌ایم! به گمان من ریشه بسیاری از گناهان و مشكلات ما در این است كه دچار غفلت از مرگ شده‌ایم و فكر می‌كنیم عمری جاودان داریم!

دنیا به زمین مسابقه‌ای می‌ماند كه ما را برای زمان معینی به درون آن فرستاده‌‌اند تا ببینیم چگونه عمل می‌كنیم. در لحظه پایانی كه نمی‌دانیم كی فرا می‌رسد، ناگهان سوت پایان را می‌زنند تا دیگرانی را به جای ما به زمین بفرستند و شگفت‌ اینكه این مدت زمان ثابت نیست و بهره هركس از آن معلوم نه! بعضی عمری یك روزه و كمتر از آن دارند و عمر بعضی از صد سال می‌گذرد!

مرگهای انسانها عجیب است. شاید به تعداد انسانها مرگ وجود داشته باشد. سا‌لها قبل كه به گرد خانه خدا در طواف بودم، حاجی احرام بسته‌ای را در پشت حجر اسماعیل دیدم كه در حال طواف از دنیا رفته بود. سنش به پنجاه نمی‌رسید. اینقدر آرام بود كه انگار از فرط خستگی انجام اعمال خوابیده است! غبطه‌كنان به او نگریستم. طواف كنندگان خیلی عادی از كنار او كه لحظاتی قبل در كنارشان طواف می‌كرد، رد می‌شدند و همچنان طواف می‌كردند! مرگی چنین میانه میدانم آرزوست!

در روایت است: «كما تعیشون تموتون: آن‌چنان كه زندگی می‌كنید، می‌میرید.» به قول مرحوم دكتر شریعتی: هر كس آن چنان می‌میرد كه زندگی می‌كند. سالها قبل پیر بسیجی اهوازی، حاج مهدی شریف‌نیا كه در گردان كربلای اهواز، چون پروانه برگرد رزمندگانی كه حكم فرزند و نوه‌های او را داشتند می‌چرخید، با زبان روزه در حال نماز در مسجد آسید علی اهواز از دنیا رفت. از این بهتر می‌شود جان داد؟

جان دادنها متفاوتند: بعضی بر سر منبر و گرم صحبت بوده‌اند و یا در محراب نماز كه جانشان گرفته شده است. بعضی در جاده و یا در جوار خانه خدا، پشت میز اداره و یا در میدان ورزش رخت از جهان بر بسته‌اند. بعضی در حال خواب از دنیا رفته‌اند و یا در هوا و عده‌ای هم در دریا یا بیابان طعمه جانوران شده‌اند!

غالباً فرشته مرگ به سراغ انسان می‌آید تا جانشان بستاند جز شهید، كه به سوی مرگ می‌رود و مرگ از او می‌گریزد، چون می‌خواهد مرگ را بمیراند! مرگ می‌بیند شهید دست‌افشان و پای‌كوبان آمده است تا با غوطه‌ور شدنش در خون، جاودانه شود!

به قول مرحوم حاج شیخ جعفر شوشتری: من كسی را می‌شناسم كه در موقع جان دادن، نه تنها كسی از آشنایان بر بالینش حاضر نشد، بلكه حتی از خواهرش هم كه شاهد شهادت او بود، خواهش كرد در خیمه بماند و به قتلگاه قدم نگذارد. سلام بر حسین بن‌ علی كه با زبان تشنه و جانی گرسنه در خون تپید. السلام علیك یا اباعبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائك!

روزنامه اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: