معماری دوره خلافت منصور دوانیقی / محمدسعید اکبرزاده – بخش دوم

1397/2/17 ۰۹:۴۷

معماری دوره خلافت منصور دوانیقی / محمدسعید اکبرزاده – بخش دوم

سفرنامه‎ی پیترو دلاواله: اخیضر با آن تنهایی‎اش یکی از تأثیر گذارترین بناهایی است که دیده‌ام (ت146). برج و بارویی چاروگوش دارد (175در 169متر) با سردری در میانه‎ی هر دیوار. در گوشه‎ها چهار برجِ گِرد نشانده‎اند و ده برجِ نیم گِردِ دیگر هم بر هر بدنه است.

 

بخش دوم: کاخ اخیضر – بنایِ عطشان - منارهی موجده

سفرنامهی پیترو دلاواله: اخیضر با آن تنهاییاش یکی از تأثیر گذارترین بناهایی است که دیده‌ام (ت146). برج و بارویی چاروگوش دارد (175در 169متر) با سردری در میانهی هر دیوار. در گوشهها چهار برجِ گِرد نشاندهاند و ده برجِ نیم گِردِ دیگر هم بر هر بدنه است.

ــ اخیضر

کاخ مستحکم و برج و بارودارِ اخیضر در میانهی بیابان افتاده است، در وادی عُبید در 120کیلومتری جنوبِ غربی بغداد.

 بی شک این نامِ امروزی چندان کهن نیست. نخستین ذکر این نام را در سفرنامهی پیترو دلاواله یافته ام (1034ق/1625م).

اخیضر با آن تنهاییاش یکی از تأثیر گذارترین بناهایی است که دیده ام (ت146). برج و بارویی چاروگوش دارد (175در 169متر) با سردری در میانهی هر دیوار. در گوشهها چهار برجِ گِرد نشاندهاند و ده برجِ نیم گِردِ دیگر هم بر هر بدنه است. به اینها باید دو برج بزرگِ دو سوی سردر را هم افزود. در میانِ این چار دیورای عظیم، چسبیده به دیوار شمالی، بنای اصلیِ کاخ واقع است112متر از شمال به جنوب و 82متر از شرق به غرب (ت147). این چار دیواری درونی هم برجهایی نیم گِرد دارد. ورودیِ آن بر دیوارِ شمالی با ورودیِ شمالیِ بنای بزرگ تر یکی است. مصالح شاملِ سنگهای آهکی شکسته است با ملاتِ گچ.

 

دروازهی اصلی

این دروازه در میانهی دیوارِ شمالی است. ردیفِ برجهای نیم گِرد را سردری عظیم به پهنای 90/15متر و بیرون زدگیِ 12/5متر میبُرد. درگاه در میانِ در سردر است. در پسِ درگاه اتاقی طاق پوش است به پهنای 3متر و درازای نزدیک به80/5متر. در دو سو، دو اتاقِ تاریکِ چارگوش است. کنجهای درونیِ این اتاقها منحنی است.

طاقی که بر این اتاقِ ورودی است هفت تویزه دارد به پهنای 65سم که فاصلهی میانشان رو به بالا باز است. این شکافها هم، مانند آن چه در بقیهی دروازههای دیدیم، راهی بوده تا آنان که در اتاقِ بالا بودهاند بر مهاجمان آتش ببارند. بخش میانیِ همهی این تویزهها ریختهریخته و طاقِ اتاقِ بالایی را هم از همین پایین میتوان دید. بر دو سوی اتاق، در فاصلهی 70/1متر از لبهی درونیِ آن، شیاری است به پهنای 18 و عمقِ 55س م. به شمال که برویم، تا ارتفاع 50/2متری بریدگیِ کاملی در بافتِ مصالح میبینیم. رویتر هم این نکته را گفته است که این ورودی ورودی نخستین نیست. طرح نخستین ورودی درست مانند بقیهی ورودیها بوده است: درگاه و هشتی و در آویز با دو برجِ ربع گِرد. آن بخشهای منحنیِ دیوارِ دو اتاقِ کناری در واقع بخشهایی از همین برجهای نخستین دو سوی سردر بوده است. وقتی بنا را تا حدود 3متری بالا آورده بودند، تصمیم گرفتهاند آن چار دیواریِ بیرونی را هم بسازند و دستگاهِ مفصلِ ورودی در شمال را هم بیفزایند؛ با آن برجِ عظیمِ چارگوش و طاقِ شکاف دارِ اتاقِ ورودی و دو اتاقِ کناری. از 3متری به بالا، بنا یکپارچه است. در پایانِ این اتاقِ ورودی در گاهی است که به اتاقی باز میشود به پهنای 3 و درازای 15/4متر. بخشِ ورودیِ این اتاق پوششی قوسی دارد. آنچه از اتاق میماند مربعی است گنبد پوش. این گنبد از تو، خیاره دار و در گوشهها بر سه گوشهایی تخت سوار است (ت152).

 

مسجد

دو درِ مسجد در راهروی غربیای است که از ورودی جدا میشود. این درها به محوطهای باز میشود به پهنای 20/24متر و عمقِ 65/15متر. پس از آنکه آوارها را برداشتند، طرحِ مسجد خوب نمایان شد. در سوی قبله پوششی به عمقِ یک دهانه است بر ستونهایی گِرد از سنگ به قطر 1متر.بر این ردیفِ ستونها طاق آهنگی سوار بوده که با از میان رفتنِ کشهای چوبی ستونها را رانده و فروریخته است. اوضاعِ رواقِ شرقی و غربی هم چنین است. در شمالِ صحن، رواقی نبوده است؛ پس ابعاد صحن را میتوان چنین دانست: 20/16در30/10متر. محراب کم و بیش در میانهی دیورا قبله است.

 

حیاط بارعام

اکنون به تالار بزرگ باز میگردیم. در پایانِ این تالار اتاقِ گنبددارِ کوچکی است. راهرویی طاق پوش به پهنایِ 50/3تا60/3متر از این اتقا به دو سو میرود. روبرو حیاطِ بزرگِ بارعام است به پهنای27و در ازای 70/32متر. بر دیوارهای حیاط طاق نماهایی است، در شمال و جنوب شش دهانه و در شرق و غرب نُه دهانه. در جنوب ایوانی است با دهانهی 6متر و عمقِ 74/10متر. در پسِ ایوان اتقای مربعی است. قوسِ رویه صحنِ این ایوان فرو ریخته اما با کارِ آن از لبهی نما بالاتر است و بی گمان در قابی چارگوش جا داشته است. بنابر این گویا این نخستین نمونهی یکی از عناصر کلیدی معماری ایرانی است: پیش طاق. نیم گنبدهای کم عمقِ طاق نماهای دورتادورِ حیاط را همه از آجر ساختهاند. هم آجرِ درسته به کار بردهاند و هم یک سومِ آجر و هم دو سومِ آجر. با خفته و راسته چیدنِ آجرها نقشهایی هندسی پدید آوردهاند (ت156). گفتیم که این الگو را هزار باف مینامند و پس از این، نشانِ آن را در همه جای ایران و میان رودان میتوان یافت. ایوان در دو سو به دو جفت اتاق راه دارد. طاقِ اتاقهای سمتِ راست تزییناتی دارد (ت157). این دستگاه بی شک تالار بار عام است و اتاقهای پیوسته به آن محل انتظار است و بار خاص.

 

حمام

در حفاریهای سال1963 حمامی هم از زیر خاک بیرون آمد (ت159). حمام در جنوبِ راهروی شرقیِ کاخ است. این بنا دستگاهی مستقل و آجری است. در جاهای دیگرِ مجموعه، فقط در طاقهای آجر به کار بردهاند. نخستین اتاق طاقِ چاربخشی دارد و دو در بر دیوارِ جنوبی. یک در به راهرویی میرود و درِ دیگر به سربینهی حمام. بر دیوارهای سربینه سکوهایی است که پوشیده از تختههای مرمرین بوده است. در غربِ این اتاق دری به سه اتاقِ تودرتو باز میشود.

در گوشهی نخستینِ این اتاقها نشیمنی است که شاید آبریزگاه بوده است. بر دیوارِ شرقیِ اتاقِ طاقچهای است با مخزنِ آبی، اتاقِ سوم شاه نشینی نیم گرد در غرب دارد، پوشیده به نیم گنبدی، در پس دیوارِ شرقیِ آن، مخزنِ آبی است به عمق 50/1متر که بالاتر از کفِ این اتاقها نشسته است. این مخزنِ آبِ گرمِ حمام است؛ چرا که گلخن حمام هم زیرِ آن است. راه رسیدن به گلخن راهرویی است که از نخستین اتاقِ حمام جدا میشود. روشن است که حمام را درونِ بناهای اخیضر ساختهاند و از این رو زمانِ ساختِ آن پس از بنای کاخ است. نمیتوان گفت میانِ این دو چه فاصلهای بوده است. اما از شباهتِ طرح حمام با حمامهای دورهی اموی بر میآید که این فاصلهی زمانی چندان دراز نبوده است.

 

ــ بنایِ عطشان

عطشان بنایی است چون رباطی در دشتهای شنیِ شرقِ نهرالهِندیه، در میانهی راهِ اخیضر به کوفه. بنایی چارگوش است، از شمال به جنوب 57/25 و از شرق به غرب 90/24متر (ابعاد درونی). دیوارها از آجرهایی مربعی است (33*33*7س م). در گوشهها چهار برج است و در میانهی هر دیوار هم برجی. هر برج 2متر از دیوار بیرون زده است؛ مگر برجی در شمال که سردر است. این برج 40/4متر از دیوار جلوتر آمده است. سردر بسیار به سردرهای اخیضر میماند، با آن گوشههایی گِرد شده و قوسِ درگاه. پهنای درگاه 33/1متر است و از لبهی بیرونیِ سردر 10/1متر تو نشسته. درست مانندِ اخیضر، در دو سوی درگاه، نزدیکِ قوس، دو شیار است به پهنای 15سم که نشانهی دری آویزان است (ت160).

در سمتِ چپِ حیاط سه اتاق است به پهنای 39/3متر که طاق و دیوارِ غربیشان فروریخته است. در گوشهی جنوب شرقی، اتاقِ طاق پشی است (04/4در42/3متر).

80سم از دیوارِ شمالیِ این اتاق باز است. به قیاسِ اخیضر این هم آشپزخانه مینماید. در جنوبِ حیاط، ایوانی است (E) پوشیده به طاق آهنگ به پنهای 79/4 و عمقِ 46/7 متر. در غربِ این ایوان، اتاقی است به پهنای 98/2 و درازای 65/6 متر با تزییناتی همانندِ آنچه بر دیوارِ شمالیِ اخیضر، کنارِ ورودی، هنوز برجاست. این آرایه ردیفی از چهار طاقچه است با قوسهایی در بالا که دو تاشان کم و بیش دست نخورده مانده است. ستونکهایی در دو سو، با سر ستونها و پاستونهایی از یک آجر، بارِ قوسها را میبرند. در عمقِ هر طاقچه در بالا، تک آجری رو به بیرون بوده است. این کوردرها بر بدنهی غربی هم میگردد و هم چنین بر بدنهی شمالیِ G.

پاکارِ همهی طاقها 4سم سرسِفتی دارد (بیرون زده است). از اینجا به بالا، پنج تا نُه رج تخت چیدهاند. قوسهایی به ضخامتِ یک و نیم آجر را روی این چند ردیفِ تخت نهادهاند. عطشان از چند روی به اخیضر میماند: شک و شمایلِ برج سردر و ساختارِ قوسها و طاقها و طاقگانهای کور. میتوان چنین پنداشت که این دو بنا را هم زمان ساختهاند. خواهیم دید که گویا آن را پیوسته به اخیضر ساختهاند.

 

ــ منارهی موجده

مناره یا میل موجده (موقده) برجی است در چند کیلومتریِ صخرههای طارالسید در میانهی راهِ اخیضر به عطشان. بلندیِ بنای کنونی 30/9متر است، اما پیداست که بسیار بلندتر بوده است. برج را از آجرهای 5/7س متریِ 29*29 تا 31*31 ساختهاند. پایهی برج چارگوشی است به ابعادِ 38/4 و بلندیِ 85/2متر. هر برِ این پایه را به سه قاب آراستهاند به پهنای 35 و عمقِ 21س م. هر قاب در بالا قوسی سه پر دارد که آن را از آجرهای نیمه چیدهاند.

برج از پایه به بالا گرد است. این استوانه پنج بخش است. نخستین بخش شامل 17رجِ سادهی آجر است و 70/1متر بلندی دارد. بالاتر، بدنهی برج پره پره است. این پرهها را از دوازده رج آجرِ چارگوش چیدهاند. بالاتر، دو رجِ ساده است و روی آن یک رجِ دندانه و باز شش رجِ ساده و یک رجِ دندانه دندانه. روی همهی اینها ردیفی از طاقچه هاست با سه پس نشستگی. سطحِ بالاتی طاقچهها تخت است. روی طاقچهها چهار رج آجرِ ساده است و یک رج آجرِ دندانه دندانه. از اینجا به بالای برج ویرانه است و در بخشِ غربی تا چهار رج آجرِ سادهی دیگر پیش میرود. نمیدانیم که این برج تا کجا بالا میرفته است؛ گویا دست کم تا 4مترِ دیگر.

روی پایه در شرق، درگاهِ تنگی است که به پلکانی مارپیچ باز میشود. پهنای پلکان فقط 62سم است. در این پلکان روزنِ باریکی است به پهنای26 و بلندای 100 سم که به سوی لبهی بیرونِ برج باریک تر میشود و پهنایش به 18 سم میرسد. این روزن در یکی از طاقچههای جنوب غربیِ برج باز میشود. ستبریِ دیوارِ پیروامون پلکان 104 سم است. قطرِ محورِ میانیِ پلکان هم 104 سم است.

 

تاریخ ساخت برج

ظاهرِ برج بسیار کهن است. صورتِ طاقچهها از طرفی همانندِ طاقچههای اتاق59 قصر حرّانه است و از طرفی همانندِ قابهای روی جرزهای مسجد ابودلف در سامرا (47-246ق). پس میتوان این برج را کم و بیش هم زمانِ اخیضر دانست. خواهیم دید که گویا این برج هم همانندِ عطشان در خدمت اخیضر بوده است.

 

ــ تاریخ گذاری اخیضر و عطشان

از دیدگاه معماری بسیار دشوار است که تاریخ ساخت اخیضر را میان دو مرز روشن و نزدیک به هم قرار دهیم. برای این کار، چندان بناهای مشابهی در اختیار نداریم که هم زمانِ آن باشد. قصر شیرین را داریم که میانِ سالهای 590 و 626 م ساخته شده و پس از آن وقفهای است 150ساله تا میرسیم به دروازهی بغداد در رقه (155ق/772م). کارِ نخستین بنای سامرا، باب العامه، در سالِ 221ق/836م آغاز شد.

همین تاریخها را پایه میگیریم و تلاش میکنیم این بازه را کوتاه تر کنیم. بیتهای اخیضر از گونهای است که نخستینش را باید در قصر شیرین جُست. البته اخیضر را پس از آن ساخته اند؛ چرا که مسجدی دارد و بی شک از آنِ مسلمانان است و ایشان تا پیش از سال 16ق/637م بر عراق چیرده نشده بودند. البته این مسجد محرابی فرورفته دارد. تعبیهای که پس از سالِ 90ق/709م رایج شد. پس میتوان اخیضر را به پس از سال 90ق نسبت داد.

در این بحث، باید نگاهی هم به دو عنصرِ معماری داشت: یکی طاقهای متقاطع که هشت نمونه از آن را در راهروی بزرگ اخیضر میبینیم و دیگری نقشی هندسی (هزارباف) ساخته از آجر بر دیوارِ جنوبیِ حیاطِ بارعام. نمیتوان اینها را معماریِ دورهی ساسانیان یافت، اما هر دو در دروازهی بغداد رقه هست. البته نمیتوان فقط به همین یک نشانه اخیضر را به پایان قرن دوم/هشتم نسبت داد؛ چرا که تا بناهای بعدی وقفهای 150ساله داریم و میتوان چنین پنداشت که در این فاصله هم بناهایی با چنین ویژگیهایی ساخته باشند. ویژگیِ سومی هم در اخیضر هست و آن نمونههای بسیاری از طاقچههایی است با طاقهایی کوچک و کم عمق در بالا که بر گوشه سازیهایی تخت سوار است. همین طاقچهها را در پایهی منارهی مَلویهی سامرا هم میتوان دید _234-7ق/848-852م). نکتهی مهم دیگر این است که قوسِ تیزه دار هنوز در اخیضر جا نیفتاده است، اما در سامرا هرگز چنین نیست. پس بی شک اخیضر را پیش از سامرا ساخته اند: پیش از 221ق/836م.

پس در مجموع با شواهد کنونی معماری نمیتوان بازهی ساخت اخیضر را از 100-180ق تنگ تر کرد.

اکنون بر سرِ شواهدِ تاریخی میرویم. نمیتوان اخیضر را به خلفای اموی نسبت داد. همهی آنان در سوی شامیِ بادیه مینشستند؛ مگر مروان دوم که او هم در حرّان بود.

می مانند بعضی امیر زادگان و فرماندارانِ قدرتمندِ میان رودان مانند حَجاجِ (94-75/694-713م). فقط چنین کسانی میتوانستند بنایی هم چون اخیضر بسازند. حَجاج البته در واسط بود و بقیه هم در دو تختگاهِ مهمِ عراق، بصره و کوفه. پس نمیتوان تاریخی پیش از 132ق/750م به اخیضر نسبت داد. هیچ نشانهی معماری هم مانع این گمان نیست.

خلفای عباسی آن شیوهی نیمه بادیه نشینیِ پیشینیانِ امویشان را پی نگرفتند. آنان شهر نشین بودند و دست کم پس از سالِ 147ق/764م را در بغداد گذراندهاند. اگر خلفای عباسی را هم از بحث کنار بگذاریم، چه کسی خواهد ماند که بتواند چنین بنایی بر پا کند؟

پیشنهادِ من «عیسی بن موسی» است، برادرزادهی قدرتمندِ سفاح و منصور و بزرگِ خاندان عباسی. سرگذشت او با ساختنِ اخیضر میخواند.

به گفتهی طبری، سفاح، نخستین خلیفهی عباسی، آن گاه که برادرش منصور را به جانشینی برگزید، این عیسی را هم ولیعهدِ او ساخت. مردمان نیز با او بیعت کردند.

منصور که بر تخت نشست، عیسی را عزیز داشت و او را والیِ کوفه کرد و هنگامی که بغداد را ساخت، کاخی نیکو هم در شهر بدو داد. در مجلس و انجمن او را بالا مینشاند اما در سال 147ق، ورق برگشت. منصور بر او خشم گرفت و همهی تلاشش را کرد تا از شرش خلاص شود. با او همان کرد که داود با هوریهی هیتی کرده بود. او را به سخت ترین جبهههای نبرد فرستاد، به این امید که باز نگردد و جا برای پسرِ خودش، مهدی، باز شود. البته این تدبیر به جایی نرسید و منصور به فکر چارهای دیگر افتاد.

در این روزگار، عبدالله بن علی، که بر منصور شوریده بود، به زندان بود. منصور پیش از سفرِ حج عیسی بن موسی را مأمور قتلِ او کرد: «این مرد را در بند کن و به زندان بکُش، آن چنان که هیچ کس بر آن آگاه نشود». عیسی طبعِ مشهورِ مولایش را خوب میشناخت، پس هیچ نکرد و هنگامی که منصور از کوفه جویای ماجرا شد، گفت که کرده است. منصور به بغداد بازگشت و چنین گفت که باید نسبِ شریف عبدالله را سبب رهاییِ او قرار داد. پس به عیسی گفت او را آزاد کند. عیسی گفت «عبدالله مرده است و کشتن او امر خلیفه بود». منصور گفت «چگونه باشد که امر به کشتن برادرِ پدرم کنم؟»

پس رو به انجمن کرد و گفتاند این عیسی عبدالله را کشته است. اینک شما و عیسی. با او هرچه خواهید کنید. خواهید امانش دهید. خواهید جانش بستانید».عیسی چنین پاسخ داد: «نیرنگی پرداخته بود که به سامان نرسید. عبدالله نمرده است. کس سوی او خواهم فرستاد». راه کارِ بعدی منصور زندان بود. البته عیسی از زندان جان به در برد ولی موی و ریشش ریخت. دیگر چندان خطرناک نبود.

پس منصور با خالدِ بر مکی مشورت کرد؛ که در مکر چیزی کم از مولایش نداشت. او عیسی را واداشت تا از حقوقش بگذرد، اما این کار به جایی نرسید. پس سه شاهدِ دروغین آوردند و اینان گواهی دادند و سوگند خوردند که عیسی از حقش گذشته است. منصور مجلسی ساز کرد و در میانِ جمع عیسی را به سببِ این بخشش و گذشت بزرگ داشت. عیسی انکار کرد؛ که هرگز چنین نگفته است پس خالد برمکی و سه گواه دروغینش برخاستند و شهادت دادند که عیسی چند روز پیش در حضورِ ایشان همان گفته که منصور گفت. مجلس به ملامتِ عیسی برخاست.

چندی بعد منصور چنین پنداشت که شاید مخالفتِ عیسی به این سبب است که میخواهد جایگاهِ پسرش را پس از خود بر تخت محکم کند. پسر هر دو را به دربار خواند و به پیشکارش دستور داد تا پسر را در حضور پدر خفه کند. بندِ چرمین کشیده شد و قربانی در آستانهی مرگ بود که پدر جانش را به بهای چشم پوشی از حق و حقوقش خرید.

عیسی نوشت که ولایت عهدی را به مهدی وا میگذارد و در برابر، ده هزار هزار درهم میگیرد و اگر زنده ماند، پس از مهدی به تخت خواهد نشست. منصور در158ق/775م مرد و مهدی برجایش نشست. سه سالی از خلافت مهدی میگذشت که او هم بر آن شد تا فرزندش هارون را به جای عیسی جانشینِ خود کند. عیسی تن نداد و مهدی ولایتِ کوفه را از او گرفت؛ منصبی که سیزده سال در آن بود. عیسی خسته و فسرده کار را واگذاشت و عزلت گزید و به ادارهی املاکش رفت و فقط یک بار در هفته به نماز جمعه به کوفه میرفت. تا درِ مسجد سواره میآمد و پیاده میشود و فریضه میگزارد و به باره بر میشد و میرفت.

آیا نمیتوان این داستان را بر اخیضر حمل کرد؟ فقط کسی با مال و خواستهی عیسی میتوانست چنین بنایی بسازد و از میانِ همهی امیران و امیرزادگانِ آلِ عباس در این زمان، فقط او در چنین انزوایی به سر میبرد. میتوانست فاصلهی 90کیلومتری اخیضر تا کوفه را با دو منزلِ سبک طی کند. منزلگاهِ میانی عطشان بود که هم زمانِ اخیضر است و کم و بیش در میانهی راه اخیضر به کوفه.

عطشان رباطی ویژه است. مانند بیشتر رباطها نیست که حیاطی در میانه داشته باشد و ردیفی ار حجرههای همانند بر گرداگرد آن. ایوانِ بزرگی دارد با آشپزخانهای نزدیکِ آن و تالارِ کشیدهای پوشیده به طاق آهنگ به درازای 12متر با شاه نشینی پوشیده از نیم گنبدی در پایان (G). به نظر من این تالار تالار بارِ امیر است؛ تالاری بسیار شبیه تالار تشریفاتِ جبل سیس.

اگر این برداشتها را درست بپنداریم، کارِ ساختِ اخیضر و عطشان در سالِ 161ق/778م آغاز شده است، هم زمان با کناره گیری و انزوای عیسی بن موسی.

 

ــ رأیی دیگر

آنچه کرسول در تاریخ گذاری این سه بنا گفته بسیار تحسین برانگیز است. اما هرگز نقطهی پایانی بر این بحث نیست. آنچه در پی میآید نگاهی دیگر است.

 

(1)اخیضر

با بررسی متونِ کهن، به ویژه معجم البلدانِ یاقوت، کسکِل به این نتیجه رسید که اخیضر همان قصر مُقاتل است؛ بنایی که ویران شد و به دست عموی دو خلیفهی نخستِ عباسی دوباره آباد شد. نام این فرد نیز عیسی بود: عیسی بن علی. فینستر و اشمیت بر این پایه که در اخیضر اثری از بناهای پیشین نیست و در 2کیلومتریِ آن در تلول الاخیضر آثاری از کاخی کهن تر به دست آمده است، این دومی را قصر مقاتل دانستهاند. یافتههای باستان شناسی این سخن را تأیید کرده و نشان داده است که بعضی از بخشهای این بنا بازماندهی کاخی است که مقاتل بن حسانِ حیری پیش از ظهورِ اسلام ساخته است. گویا این بنا در روزگار آبادی اخیضر ویران و متروک شده است. حال اگر گفتهی یاقوت را بپذیریم، آیا میتوانیم در زندگیِ عیسی بن علی زمانی را بیابیم که مشغولِ چنین کاخِ سترگی باشد؟ در این میان بخشی از بنای کاخ نخست ساده بوده و دو برجِ ربع گرد در دو سو داشته است. این سردرِ ساده را {در همان زمانِ ساخت} تغییر دادند و سردری پیچیده تر ساختند. این دگرگونی نشانهی ملاحظاتِ دفاعیِ چشم گیر و تازهای است. به نظر کسکل، بهترین توضیح بای این تغییر این است که آن را پاسخ عیسی بن علی به خروجِ عادل ابراهیم بن عبدالله در بصره بدانیم (145ق). این شورش کوفه و سراسرِ دستگاه و خلافت را با تهدیدی جدید روبرو کرد. البته شورش پس از یک سال سرکوب شد، اما همین رویداد عیسی را وامی داشت تا برای امنیتِ کاخش تدبیر تازهای بندیشد. از اینجا میتوان گفت که کار ساختِ اخیضر در سال 145ق/762م آغاز شده است.

 

(2)عطشان

فینستر و اشمیت به تازگی عطشار را کهن تر از اخیضر دانسته اند: از دورهی امویان. شواهد ایشان چنین است: (1)درگاهِ عطشان همانند درگاهِ قصر الطریه است؛(2) قوسهای عطشان کم و بیش بیز است و آن تیزهی کند و پابلندی قوی سهای اخیضر را ندارد؛ (3) طاق نماهای عطشان به ظرافتِ طاق نماهای اخیضر نیست؛ (4) سفالهای به دست آمده در عطشان بیشتر به آنچه در قصر مقاتل یافتهاند نزدیک است تا آنچه در اخیضر.

 

(3)منارهی موجده

همانندی منارهی موجده و قصر حرّانه بسیار چشم گیر است.

این همانندی فقط در طاقچههای مناره و اتاقِ 59حرّانه نیست. افزون بر این، طاق نماهای پایهی برج هم بسیار شبیه گوشه سازیهای همان اتاقِ کاخ است. در بقایای پوششِ اتاقِ 61 حرّانه هم همین آجر کاری دندانه دندانهی برجِ موجده را میبینیم. اینکه میتوان بدنهی بنا را فقط با تغییرِ شیوهی چیدنِ آجرها آراست به وضوح در نوارهای زینتیِ نمای بیرونیِ حرّانه نمایان است. زمانِ ساختِ این بنا به کار رفته است از معماری ایران آمده و پیداست که در زمانِ ساختِ آن، این اسلوبها در عراق زنده بوده است. البته این اسلوبها تا چند سده در این بخشهای شرقیِ سرزمینهای خلافت زنده ماند، امّا چنین مینماید که مناره موجده را در قرنِ نخست یا نیمهی اول قرنِ دوم هجری ساخته باشند. اگر چنین باشد، میتوان آن را میل راهنمایی دانست بر سرِ راه مسافرانی که در دورهی امویان از کوفه به قصر مقاتل میرفتند و در دورهی عباسیان به اخیضر.

منبع: هنر اسلامی

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: