معماری دوره خلافت منصور دوانیقی / محمدسعید اکبرزاده - بخش اول

1397/2/16 ۰۹:۵۵

معماری دوره خلافت منصور دوانیقی /  محمدسعید اکبرزاده - بخش اول

بخش اول: دروازه بغداد – مسجد جامع رقه به گفته‎ی طبری دروازه‎های و فصیل و «رحبه» {(میدان ها)} و خیابان‎های رِقّه را هم چون بغداد ساختند. البته شهر مدوّر نیست و دیوار جنوبی‎اش راست است و در مجموع شکلی نعل اسبی دارد.

 

بخش اول: دروازه بغداد – مسجد جامع رقه

به گفتهی طبری دروازههای و فصیل و «رحبه» {(میدان ها)} و خیابانهای رِقّه را هم چون بغداد ساختند. البته شهر مدوّر نیست و دیوار جنوبیاش راست است و در مجموع شکلی نعل اسبی دارد.

ــ بارو و دروازه بغداد در رقه

برج و بارو

به گفتهی طبری دروازههای و فصیل و «رحبه» {(میدان ها)} و خیابانهای رِقّه را هم چون بغداد ساختند. البته شهر مدوّر نیست و دیوار جنوبیاش راست است و در مجموع شکلی نعل اسبی دارد (ت142). امروز نزدیک به هزار متر از فرات فاصله دارد و گویا روزگاری رودخانه بخشِ جنوبی شهر را شسته است. از شرق به غرب 1500متر است و از شمال به جنوب هم کم و بیش به همین اندازه.

بلندی دیوارها دوبرابر دیوارهای بغداد بوده است. بخشی از دیوارِ درونی در غرب و شمال خوب مانده است و در شرق کمتر از آن چند صدمتر از دیوار جنوبی هم در انتهای شرقی آن پابرجاست. بخشهایی از این دیوار که در شمال غرب است هنوز نزدیک به 10متر بلندی دارد. بر دیوار برجهای گردِ کوچکی است به فاصلهی حدود35متر از هم.

در گوشهی جنوب شرقی بقایای برجِ گردِ بزرگی برجاست به نظر 80/7متر. گویا توپُر بوده است. وقتی نخستین بار آن را دیدم بلندیاش 7تا8متر بود. هستهی برج خشتی است و پوششی آجری دارد. ستبریِ این پوشش آجری در پایین30/2 و در بالا 1 متر است. ابعاد آجرها 24 تا 26 در 7سم است و ابعاد خشتها 42در 11تا12 سم.

شلومبرگر در سال 1312 ش/1933م، به درخواستِ من گمانهای زد و روشن شد که ستبریِ دیوارِ درونی 85/5 متر است و پهنای فصیل 80/20 متر و ستبری دیوارِ بیرونی 50/4متر. پهانی خندق در سطحِ زمنی 90/15متر بود و در پایین 50/9 متر. دیوارها را یک راست روی خاکِ بکر چیدهاند. دو رجِ پایینیِ آن از سنگی سفید مانند سنگ گچ است، هر رج 65سم (یادآور دستور فیلو اهلِ بیزانتیوم که پایینِ استحکامات را گچ بسازید). بقیهی دیوار از خشت است و گویا بر خلافِ برجها رویهی آجری نداشته. رویهی آجری برجها 5/2 آجر (55س م) ستبرا دارد.

 

دروازهی بغداد

قنوس پرداختهی درگاه را از دو نوارِ آجری ساختهاند که پهنای هر یک دو آجر است، روی هم چهار آجر، نزدیک به 1متر. این نخستین نمونه از قوسِ تیزه دار بیرون از شام است. اما این قوس مانند نمونههای پیشین دو مرکزی نیست، چهار مرکزی یا دو پرگاری است. بعضی به صراحت گفتهاند «قوس تیزه دار از ایران به میان رودان و ساحل مدیترانه رفت» یا «در قرنِ سوم/نهم، این نوع قوس را در همهی بناهای ایران و میان رودان میتوان یافت» (اینکه گفتهاند همهی بناها یعنی چه؟ مگر چند بنا از این دوران در ایران برجاست؟). نخست اینکه رقه فقط به پهنای فرات از شام دور افتاده و فاصلهاش از حلب بسیار کمتر از هر شهر ایران است. دوم اینکه در یگاه بنای معاصر دروازهی بغداد (یا کم و بیش معاصر آن) در ایران –تاریخانهی دامغان) قوسها بیشتر به قوسهای بیزِ ساسانی نزدیک است؛ مگر اینکه تیزهی بسیار کندی دارد. به دیگر سخن، حرکتی که در شام از نیمهی دوم قرنِ ششم میلادی آغاز شده بود در ایران تازه در اواخر قرنِ هشتم میلادی پا گرفت.

 

تاریخ گذاری

هرتسفلد این دروازه را به هارون الرشید نسبت داده است که در سال 180ق/796م در رقه ساکن شد. دیوارِ بیرونی و درونی بی گمان از زمان منصور است، اما گویا همیشه همین جا دروازهای بوده است، بر راهی که بر کنارهی فرات میرفته. دور است که دروازهای را که در سال 155ق/772م ساخته شده فقط 24سال بعد از نو ساخته باشند. از مجموعِ این قرینهها من دروازه و بقیهی برج و بارو را به منصور نسبت میدهم.

 

پیشنهادی دیگر در تاریخ گذاری

کرسول و دانشورانِ پس از و او بارو و دروازهی بغداد در رقه را به دوره خلافت منصور و به ویژه سالِ 155ق نسبت داده اند. با این برداشت ویزه و هر بحث دیگری که بر یان مبنا درباره تحول و تکامل قوس های تیزه دار مطرح شود باید با احتیای ربوبرو شد. می توان پذیرفت که دیوارها همان دیوارهایی است که منصور ساخته، اما این هم بسیار محتمل است که همین دیوارها را در گذر قرن ها برها مرمت کرده باشند؛ اگر یکسره از نو نساخته باشند. در هر حال بایدگفت دیوار کنار دروازه پیزی بیش از دیوار ساده براوی شهر است. درباره دروازه بغداد هم باید به آرای تازه وارن تجوه کرد. او به این نکته پرداخت که در دروازه بغداد قوس دوپرگاری بسیار پخته و جاافتاده است، در حالی که در اخثیضر، که بی گمان از دوره منصرو است. کمتر چنین قوسی می بینیم و اگر هم هست خام است و بدوی، بیشتر قوس ها یک پرگاری است و بقیه نیم بیضی. می دانیم که صورت جا افتاده و پرداخته و قوس های دو پرگاری نخستین بار در قبه صلیبیه رخ نموده است (248ق)؛ پس درست تر خواهد بود ک دورازه بغداد را از نیمه دوم قرن سوم یا پس از آن بدانیم. وارن سخن خود را این گونه به پایان رسانده است که «منطقی تر است که دورازه بغداد را محصول دوره رونق رقه در قرن چهارم و حتا قرن پنجم بدانیم؛ زمانی که افزودن استحکاماتی تازه به باروی شهر معقول و لازم می نمود».

 

مسجد جامع رقه

مسجدِ جامع در نیمهی شمالی محدودهی باروست. چارگوشی است به پهنای 93 و در ازای 108متر (نسبت شش به هفت).دیوارِ پیرامونی خشتی است و به برجهایی نیم گرد استوار شده است. خشتها 45*45*10سم است. دیوار بسیار آسیب دیده، ولی میتوان دید که هر گوشه، برجی است و میانِ هر دو برجِ گوشه ای، چهار برج: روی هم بیست برج. ستبریِ دیوار حدود70/1متر است (ت145).

 

ریشههای معماری مسجد جامع رقه

این مسجد در سرحدِ شام و جزیره (شمالِ میان رودان) است و نمایندهی به هم آمیختن هر دو مکتب معماری، طرحِ چارگوشِ مسجد و صحن با دیوارِ برج دار پیرامونی و چندین ورودی (به جای ورودی سه دهانهی شامی)از میان رودان است، همین طور هم نشینیِ مصالح، خشت در دیوارها و آجر در طاق ها(ترکیبی که در کلیساهای نستوریِ حیره هم میتوان یافت). اما شبستانِ سه دهانه و شیروانیهای موازی (در برابرِ پوششهای تختِ میان رودان) نشانههایی شامی است که در دمشتق و قصر الحیر دیده ایم. مسجدی درست با همین پوشش هم در حرّان هست؛ منطقهای که معماریاش پیوسته به شام است.

منبع: هنر اسلامی

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: