1393/4/15 ۰۸:۰۲
الهی نقـص وجود ندارد كه جبران شـود و هر كمالی كه در هسـتی وجود دارد، ظهور و تجلی كمال اسماء الهی است. در اسماء الهی، اسم «الله» كاملترین اسم است و انسان كامل، كاملترین مظهر اسم الهی است و شریعت الهی كاملترین شریعت است. شریعت الهی كه تحت اسـم «الله» قرار دارد، از هـمة شریعتها كاملتر است، هر چند هـمة شریعتها نیز مظاهر شریعت اویند. امام آنگاه مینویسـند: «از كلام مـحقق سبزواری (حاج ملا هادی) در «شرح الاسـماء» چنین بر میآید كه صفت «كمال»، جامع دو صفتِ: جلال و جمال است. مینویسند: «این سخن گرچه صحیح است و هر جلالی، جمالی در خود پـنهان دارد؛ اما اسم، تابع معنای ظاهرتر است. پس كـمال از صفات جمال است كه جلال در آن پـنهان است؛ زیرا كـمال، صورت تمامیت شـئ است و از «صفات ثبوتی» است، هر چند ملازم با «صفت سلبی» هم هست.
8 ـ كمال الهی: «اللهم انی اسألك من كمالك...»
اسماء و صفات الهی هـمگی كاملند و بـلكه نفس كـمالند؛ زیرا در مقام
الهی نقـص وجود ندارد كه جبران شـود و هر كمالی كه در هسـتی وجود دارد، ظهور و تجلی كمال اسماء الهی است. در اسماء الهی، اسم «الله» كاملترین اسم است و انسان كامل، كاملترین مظهر اسم الهی است و شریعت الهی كاملترین شریعت است. شریعت الهی كه تحت اسـم «الله» قرار دارد، از هـمة شریعتها كاملتر است، هر چند هـمة شریعتها نیز مظاهر شریعت اویند.
امام آنگاه مینویسـند: «از كلام مـحقق سبزواری (حاج ملا هادی) در «شرح الاسـماء» چنین بر میآید كه صفت «كمال»، جامع دو صفتِ: جلال و جمال است. مینویسند: «این سخن گرچه صحیح است و هر جلالی، جمالی در خود پـنهان دارد؛ اما اسم، تابع معنای ظاهرتر است. پس كـمال از صفات جمال است كه جلال در آن پـنهان است؛ زیرا كـمال، صورت تمامیت شـئ است و از «صفات ثبوتی» است، هر چند ملازم با «صفت سلبی» هم هست.
9 ـ اسماء الهی: «اللهم انی اسألك باسمائك...»
همة مفاهیم اسمائی و كلیة مراتب غیبی، كاشف از مقام ظهور و تجلی حق متعال و یا مقام اطلاق و انبساط وجودند. اسم الهی عبارت است از ذات الهی با یك صـفت مـعین و یك تـجلی خاص از صفات و تـجلیات ذات اقدس او. «رحمن» یعنی ذاتی كه با رحمت گستردهاش تجلی كرده؛ «رحیم» یعنی ذاتی كه با بسط كمال وجود تجلی یافته است. و این اولین تكثری است كه در دار وجود پیدا شده است. با این تجلی اسمائی و صفاتی است كه باب «وجود» افتتاح شده و عالم غیب با عالم شـهود پیوند خورده و رحمت الهی بر بـندگان او گسترش یافته و نعمت او در سراسر گیتی پخش شده است.
اگر تجلی اسمائی الهی نبود، جهان در ظلمت عـدم باقی میماند؛ زیرا تجلی ذات برای هیچ یك از جهانیان ممكن نیست. ذات الهی در قلب سالكان نیز در حجاب یكی از اسماء و صفات الهی تجلی میكند و با این تجلی است كه «كُمّلِ سالكین» (به كمال رسیدگان رهپویان كوی دوست)، اسماء و صفات الهی را مشاهده میكنند.
10 ـ عزت الهی: «اللهم انی اسألك من عزّتك...»
عزت یعنی غلبه و عزیز یعنی غالب. معنی دیگر عزیز، «نیرومند» است و معنای دیگر، كسی است كه عِدلی نداشته باشد. خدا به هر چند معنی «عزیز» است. خدا به معنای اول عزیز است؛ چون غالب و قاهر بر همة اشـیاست و همة سلسلة وجود، مسخر امر اویند: «ما من دابّهٍ الا هو اخذ بناصیتها» (هود/ 56) همه چیز مقهور قهاریت و قدرت اوست. او سلطنت مطلقه و مالكیت تامّه و غلبه بر «امر» و «خلق» دارد: «الا له الخلق و الامر». ( اعراف/ 54)
خدا به مـعنای دوم نیز «عزیز» است؛ زیرا خداوند كه واجبالوجـود بینهایت (فوق لایتناهی بما لایتناهی) است، نیرومند است. كلاً در دایرة وجود، نیرومندی جز او وجود ندارد؛ زیرا نیروی هر نیرومندی پرتوی از نیروی او و از درجات نیروی اوست. موجودات از آن جهت كه فانی در او و بركشیدة او هستند، از جنبة «یلی الربّی» نیرومندند، اما از جهت انتساب به خویش و جنبة «یلی الخلقی»، ناتوانند: «یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید» (فاطر/ 15)، «ما تعبدون من دونه الّا اسماءً سمّیتموها انتم و اباؤكم ما انزل الله بها من سلطان». (یوسف/ 40)
قوت و نیرومندی، معنای دیگری هم دارد و آن، منشأ اثر بودن است. به این معنی نیز خدا قوی است؛ زیرا او مبدأ آثار غیر متناهی است و هر مؤثر و مبدأ اثری، از مظاهر قوت اوست.
خدا به مـعنای سوم نیز عزیز است؛ زیرا «وجـودِ صـرف» قابل تكرار نیست و هر چه را «دومِ» وجود فرض كنی، باز، وجود است. این حقیقت درجای خود ثابت شده و در این مختصر نمیگنجد.
امام(ره) آنگاه در مورد ایـنكه «عزیز» از اسـماء ذات است یا صفات یا افعال، به نظر شیخ كبیر «محییالدین عربی» و نیز نظر متفاوت استاد عارفشان، مرحوم شاهآبادی اشاره میكند و در پایان مینویسند: شاید مراد از «عزّت» در دعا، صفات قـهر و غلبه است، مانند قهاریت و مالكیت... و مراد از «اَعَّز»، صفاتی است كه در قـهر و غلبه كاملتر و تمامتر است؛ مثل دو صفت «واحد و قهار»: «لمن الملك الیوم؟ لله الواحد القهار» [غافر/ 16] یا صفت مالك: «مالك یوم الدین» [حمد/ 4]؛ زیرا در روز قیامت كل سلسلة وجود به حضرت حق باز میگـردد و در قهر او مسـتهلك و مـعدوم میشود و آنگاه است كه نشئة آخرت ایجاد میگردد. اشارة مثنوی به همین حقیقت است آنجا كه گوید:
پس عدم گردم عدم چون ارغنون گویــدم كانّا الیــه راجـعون
11 ـ مشیت الهی: «اللهم انی اسألك بمشیتك...»
سلسلة وجود از عوالم غیب و شهود، عینیت و مظهر مشیت الهی است. «مشیت» به طریقة عرفا نخستین چیزی است كه از «حق» صادر شده و سایر مراتب وجود، به واسطة مشیت، صدور و وجود یافتهاند. امام صادق(ع) میفرماید: «خلق الله المشیه بنفسها، ثم خلق الاشیاء بالمشیه». كل موجودات دارای مراتب عالی و سافل، شرافت و پستی، دگرگونی در ذوات و افعال و تباین در آثار و صفاتند؛ ولی جامع هـمة آنها یك حقیقت واحد است كه مشیت مطلقة الـهیه است و موجـودات با درجات مـختلف و طبقات متفاوتی كه دارند، مستهلك در سرچشمة مشیت هستند.
نویسـندة عارف، درك این حقایـق والا را مشـروط به خلوص تامّ از انانیت و خودبینی و خودخواهی و تجلی ولایت علوی و پاره شدن حجابهای ظلمانی میدانند و با ذكر استشهاد این گفتة حافظ: «تو خود حجاب خودی حافظ، از میان برخیز»، مینویسند: «مشـیت الهی در سراسر عالم وجـود، نافذ و گـذراست و بسط و احاطه دارد. خدا عالم هستی را به مشـیت خویش آفریده و واسـطهای بین مخلوق و خالق نیست. فعل خدا، همان مشـیت اوست. قول خدا، قدرت خدا، ارادة خدا، همان ایجاد و هستی بخشی خداوند است. با مشیت است كه هستی، ظهور یافته است.» و آنگاه مطلبی را از محیی الدین عربی نقل كردهاند و شرح مبسوطی آوردهاند كه طالبان، به اصل رجوع فرمایند.
12 ـ قدرت الهی: «اللهم انی اسألك بقدرتك...»
قدرت یكی از امّهات صفات الـهی است. عرفا هفت صفتِ: حیات، علم، اراده، قدرت، شنوایی، بینایی و توانایی خدا را «ائمّة سـبعه» نامـیدهاند كه حیطة تامّه و شمول كلی دارند. اجمالاً در این باره میگوییم: اختلاف در مقولة قدرت الهی بین فلاسفه و متكلمان، یكی از دقیقترین و مشكلترین مباحث فلسفی و كلامی است كه در كتب مزبور به تفصیل به آن پرداختهاند. امام(ره)در این مورد بر حسب ذوق فلسفی و عرفانی خود مطلب را به طور اجمال بـیان كردهاند و برای تأیـید آن، از تحقیق میرداماد در كتاب «قَبَسات» كه با تجلیل فراوان از او یاد میكنند، بهره بردهاند.
برای توضیح بیشتر مطلب لازم است به این نكته اشاره كنیم كه شاید خوانندگان هوشمند ما دربارة قدرت الهی در ذهن خود به این مشكل برخورد كـرده و یا از دیگران شـنیده باشـند كه اگر قدرت خدا، عام و شامل است، آیا قدرت خدا چنان است كه میتواند مانند خودش را بیافریند؟ این دغدغة ذهنی در كلام فلاسـفة الهی با بـیانی فنی و فلسفی، پاسخ داده شده است. امام خمینی در این باره بیانی دارند كه با ذكر مقدمهای آن را میآوریم. مـقدمة ما این است كه میگوییم فلاسـفه، «وجود» را در سه فرض مورد دقت قرار دادهاند:
1 ـ واجب الوجود: وجودی كه هستیاش از خود است و ذاتاً وجود دارد و در وجود خود نیاز به موجود دیگری ندارد. ذات باریتعالی واجب الوجود است و فیض او نیز چنین است.
2 ـ ممكن الوجود: تمامی عالم ممكنات كه میتواند موجود باشد یا نباشد، اگر شرایط و مـوجبات برای پیدایی و وجود آنها پیدا شد، به وجود میآیـند وگرنه، نه. پس همة عالم ممكن الوجود بالذات است؛ اما وقتی به وجود آمد، واجب الوجود بالغیر است. حكما فرمودهاند: «الشئ ما لم یجب، لم یوجد: شئ تا واجب (الوجود) نشود، به وجود نمیآید.»
3 ـ ممتنع الوجود: یعنی چیزی كه فقط فرض ذهنی دارد و عقل وجود خارجی آن را محال میداند؛ مثل اینكه من، هم پسرِ پدرم باشم و در عین حال پدر او هم باشم! چون چنین تصور باطلی را فقط ذهن ما میتواند انجام دهد، وگرنه وقتی پای تحقق خارجی به میان بـیاید، عقل به ما میگـوید كه پسر و پدر، دو مـفهومند كه تحقق خارجی آنها به این شكل است: كه اگر موجـود انسانی از یك موجود انسان دیگری به وجود آید، اولی را پدر و دومی را پسر مینامند. نمیشود این سلسلة طولی خارجی را كه یكی اول است و یكی دوم؛ یكی علت است و یكی معلول؛ در خارج معكوس كرد. و این، فـقط در ذهن خیالپرور ماست كه چنین فرض مـحال و غیر مـعقول و غیر مـنطقی صورت میبندد.
حالا میرسیم به فرض «شریك الباری» یا خدای دیگری كه مانـند خداوند باشد! و میپرسیم: آیا خدا قادر است مثل خود را بیافریند؟ پاسخ این است كه این، یك فرض باطل ذهنی است كه امكان وقوع خارجی ندارد و ذاتاً محال است و به اصطلاح فنی «ممتنع الوجود» است و اراده و قدرت خدا به محال و ممتنع تعلق نمیگیـرد؛ نه چون اراده و قدرت خدا ناقص است، بلكه به خاطر آنكه چنین چیزی اصلاً تصور غلط ذهنی است و ذاتاً امكان تحقق ندارد و به اصطلاح فنی: ذات هستی قابل تكرار نیست.
روزنامه اطلاعات
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید