1393/3/20 ۱۰:۵۸
شیخ محمدجواد حجتی کرمانی از روحانیون سیاسی، بهخصوص در دهههای نخست پس از انقلاب ایران به شمار میآید، که سوابق طولانی در مبارزه با رژیم سلطنتی دارد. او از شاگردان امام خمینی و آیت الله منتظری محسوب میشود.
شیخ محمدجواد حجتی کرمانی از روحانیون سیاسی، بهخصوص در دهههای نخست پس از انقلاب ایران به شمار میآید، که سوابق طولانی در مبارزه با رژیم سلطنتی دارد. او از شاگردان امام خمینی و آیت الله منتظری محسوب میشود. از نویسندگانی است که همواره مسایل روز مملکت اعم از مسایل سیاسی و فرهنگی و اجتماعی را با بیانی ساده و قلمی شیوا در مطبوعات مختلف از جمله در روزنامه اطلاعات به رشته تحریر درآورده. از جمله مقالات مطبوعاتی او میتوان مقالات کوتاه و گویا یا سلسلهمقالات، تحت عنوان همراه با محرمان خلوت انس را نام برد. وی همچنین علاوه بر این مقالات، آثار دیگری به صورت کتاب تنظیم و تدوین و چاپ نموده است.
نامه مورخه 9/11/1392 به امضای برادر عزیز و دیرینهام آقای سید کاظم موسوی بجنوردی موسس سختکوش و پرتلاش مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی با تاخیر در تاریخ 27/11/1392 به دستم رسید. متن نامه بدین شرح است:
«با عرض سلام، به مناسبت سیامین سال تاسیس مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی که بنا شده است به همین مناسبت همایش باشکوهی تحت عنوان «سی سال پژوهش» داشته باشیم، مجله وزین «مهرنامه» در نظر دارد شماره ویژهای به همین مناسبت منتشر کند. از این رو خواهشمند است مقالهای در وصف مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی حداقل در هزار کلمه و حداکثر تا اوایل اسفند سال جاری جهت درج در مجله مذکور تالیف فرمایید. از محبتی که میکنید سپاسگزارم»
***
از اینکه این برادر عزیز چنین پیشنهادی را به این کمترین ارزانی داشته، مشعوف شدم و خدا را سپاس گفتم، اما هم به ملاحظه ضیق وقت و هم گرانی باری که این نامه بر دوشم میافکند، سخت مرددم کرد که دست به قلم ببرم یا نه؟ اما دریغم آمد که گرامینامه «مهرنامه» از یادداشت من خالی باشد به ویژه آنکه نویسندگان دانشمند و ارجمند دایرهالمعارف بزرگ اسلامی به مناسبت سیامین سال تاسیس این مرکز بلند آوازه اسلامی/ایرانی در این باره قلم میزنند و قلم زدن در کنار این بزرگان برای من افتخاری است که نمیتوانم از آن صرفنظر کنم.
بایدم گفت، این کمترین، در خود نمیبیند حق مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی-این کار بزرگ پژوهشی- را ادا کند، چرا که از بضاعت علمی- در حد پژوهشگران والامقام مرکز که بسیاری از آنان استوانهای از علم و تحقیقند- برخوردار نیست. به علاوه، در نوشتههایی از این دست که جنبه خاطرهنویسی و گزارششکلی و توضیح و تشریح فرآیند بهوجود آمدن چنین موسسه بزرگی را دارد، نه جای غور و بررسی در مباحث علمی- تخصصی- پژوهشی است که و این مهم برعهده بزرگانی است که توان راندن توسن در این میدان را دارند...
بنابر آنچه گذشت، حقیر در این یادداشت بر سر آنم که سرگذشت تاسیس دایرهالمعارف بزرگ اسلامی را –تا آنجا که خودم در جریان آن بودهام- برای خوانندگان ارجمند «مهرنامه» بازگویم، اما از آن رو که آشنایی سرنوشتساز من با آقای بجنوردی به سال 1343 میرسد که ایشان مرا به حزب ملل اسلامی فراخواند، مناسب میدانم که سخن را از آن تاریخ آغاز کنم تا به تاسیس دایرهالمعارف در سال 1362 برسم. من بر این باورم که خوانندگان ارجمند در همین گذر شتابزده، با جوهره وجودی به ظاهر متضاد برادر عزیزم آقای بجنوردی- از «حزب ملل» تا «دایرهالمعارف»- آشنا میشوند.
مناسب است یادآوری کنم که حقیر در مقالهای که به پیشنهاد محقق بزرگوار و ارجمند حضرت آقای دکتر مهدی محقق دامت برکاته که افتخار همکاری و همنشینی با ایشان را در شورای علمی دایرهالمعارف دارم، نوشتم، آقای بجنوردی را «موید من عندالله» معرفی کردم و اکنون نیز بر این باورم که این برادر عزیز خوشفکر مبتکر قویالاراده مدیر و مدبر که از خاندان علم و فضیلت و سیادت و روحانیت برخاسته است، بیآنکه مورد الطاف الهی واقع شده باشد، محال است به چنین موقعیت و موفقیتی دست یافته باشد.
پس اجازه فرمایید این ادعا را در روند روشن تاریخی مدلل دارم:
-سید محمد کاظم موسوی بجنوردی در نجف در بیت بزرگ روحانیت متولد شد و نشو و نما یافت. جد مادری او مرحوم آیتاللهالعظمی سید ابوالحسن اصفهانی مرجع بلندآوازه شیعیان و والد، جدش فقیه و حکیم و ادیب نامآور، مرحوم آیتالله العظمی سید میرزا حسن موسوی بجنوردی است.
سید محمد کاظم در عراق، با فعالیتهای سیاسی و دینی با احزاب مختلف و متضاد عراق و نیز کشورهای اسلامی و دیگر مناطق جهان آشنا میشود. در سن 20 سالگی به صرافت میافتد که به موطن اصلی خویش ایران بازگردد و برای تغییر رژیم شاهنشاهی ایران –که آن را رژیمی غاصب و ظالم و بیگانهپرست میداند- و برقراری نظام اسلامی که آرمان قرون متمادی دنیای اسلام بوده، دست به کار شود.
روشن است که اندیشه تغییر رژیم مقتدر و کهنسالی مانند رژیم ایران مستلزم درگیری و ستیز و جنگ و گریز با حکومتی است که توسط محمدرضا شاه پهلوی به صورت مستبدانهای اداره میشود پس این اندیشه در مغز یک جوان 20 ساله مقیم نجف حاکی از نبوغ، شجاعت و جسارت است. آقای خاتمی، رئیسجمهور محبوب سالهای 84-76 میگفت زمانی که من در اردکان بازی میکردهام، آقای بجنوردی «شاه» شدن را در سر میپرورانده است آری! آقای بجنوردی برای دستیابی به این مقصد مهم که از نظر جریان عادی امور محال مینماید به تاسیس حزب ملل اسلامی میپردازد.
در مورد تاسیس حزب مخفی مسلح ملل اسلامی، صرفنظر از همه ایرادات و اشکالات بجا و بیجایی که میتواند داشته باشد و من خودم، پیش و پس از ورود به حزب و نیز در ایام دهساله زندان، در عین تایید و پشتیبانی از ایده بلندپروازانه «حزب»، انتقادات فراوانی بر آن داشتهام و با آقای بجنوردی در اینباره سخنها گفتهام، اما نمیتوانم از بیان این نکته مهم که به آن ایمان داشته و دارم خودداری کنم که اقدام به چنین کار سترگی که حاکی از نبوغ و اراده آهنین یک جوان 20 ساله است، بدون تایید الهی میسور نیست به خصوص اگر سرنوشت و آینده آقای بجنوردی را در محاسبه منظور داریم. در کلام وحی تلاوت میکنیم:
کلا نمد هؤلاء و هؤلاء من عطاء ربک و ما کان عطاء ربک محذورا
پس اجازه بفرمایید با یک جهش 15ساله، سال 43 و 44-سالهای آشنایی و سرانجام کشف حزب و دستگیری و زندان- را پشت سر بگذارم و به سال 57، سال پیروزی انقلاب اسلامی برسم که در آستانه آن، آقای بجنوردی پس از حدود 14 سال تحمل صبورانه زندان همراه تنی چند از همرزمان حزب ملل اسلامی و هیات موتلفه و سایر گروههای سیاسی اعم از مذهبی و غیرمذهبی از زندان آزاد شدند من خودم پس از 10 سال زندان در سال 1354 آزاد شده بودم.
آقای بجنوردی مثل همه ما آزادشدگان از زندان، فاقد هرگونه امکانات مالی و موقعیتی بود. اما مانند دیگر زندانیان سیاسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در پستهای گوناگونی از عضویت در شورای مرکزی حزب جدیدالتاسیس یر جمهوری اسلامی استانداری اصفهان و نمایندگی مجلس شورای اسلامی از تهران بود به فعالیت و خدمت پرداخت که من این همه را وامیگذارم و به تاسیس مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی میپردازم که پس از پایان دوره نمایندگی مجلس در سال 1362 آغاز شد.
سالهای نخستین انقلاب تا آغاز تاسیس مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی که به سیر تحول فکری و عملکرد برادر عزیزم آقای بجنوردی میپردازم تا خواننده ارجمند به سرگذشت زندگی و فعالیتهای مستمر، با ظاهر متضاد و توامان زندگی سیاسی، مبارزات انقلابی، علمی بجنوردی از یک سو و ورود به کارهای پژوهشی ایشان از دیگر سو که یک بازه زمانی قریب به 50 سال –از سال 1340 تا سال جاری 1392- را در بر میگیرد، فهرستوار و به اصطلاح تلگرافی آشنا شود و بدینسان جهش و پرش این قلم در مورد تاریخچه زندگی آقای بجنوردی توجیه قابل قبولی خواهد یافت.
باری، در پایان دوره اول مجلس شورای اسلامی که هم این حقیر و هم آقای بجنوردی دیگر تمایلی به شرکت در انتخابات دورههای بعدی مجلس نداشتیم، «هر یک از گوشهای فرا رفتیم...». من به پیشنهاد خودم، حکم معاونت علمی کتابخانه مجلس شورای اسلامی را از آقای هاشمی، رئیسجمهور دریافت کردم و چندی در کتابخانه مجلس در خدمت دانشمند دانشور و پژوهشگر نامآور جناب آقای عبدالحسین حائری دامت افاضاته به کار پرداختم و برای فعالسازی کتابخانه طرحی نوشتم و بنا داشتم وقتم را مصروف کارهای صرفا علمی بکنم، اما دست تقدیر، سرنوشت دیگری برای من رقم زده بود. روزی به اتفاق آقای قربانی، رفیق شفیق دیرینهام که اکنون نماینده رهبری و امام جمعه رشت هستند، دیداری با حضرت آیتالله خامنهای رهبر کنونی انقلاب (ریاست جمهوری وقت) داشتم. در آن دیدار حقیر در مورد خطبههای نماز جمعه ایشان مطالبی گفتم. فرمودند: مطالبتان را بنویسید. گفتم من کارهای نیستم. فرمودند: بیا مشاور فرهنگی من بشو. من که از خدا میخواستم با آقای خامنهای که از سال 37 روابط عمیق عاطفی عاشقانهای بین ما برقرار بود(1)، همکاری کنم، بدون تامل پذیرفتم و از صبح فردا رفتم به محل ریاستجمهوری... کارهای مربوطه را آقای عربزاده- معاون مالی- اداری ریاستجمهوری- انجام داد. من خیال میکردم حکم مشاورت مرا آقای رئیسجمهور امضا میکند، اما حکم من به امضای آقای میرسلیم، مشاور ارشد رئیسجمهور رسیده بود و من از همان آغاز، کمی - بفهمی- نفهمی - دلخور شدم، اما تا پایان دوره ریاستجمهوری آقای خامنهای افتخار همکاری با ایشان را داشتم...
باری، من و آقای بجنوردی از کار سیاسی خسته شده بودیم، اما من همچنان در حوزه سیاسی کار میکردم، ولی آقای بجنوردی به کلی خط «تولید» را عوض کرد و رفت به سراغ کار صددرصد علمی- پژوهشی. اما من تردید داشتم که ایشان از عهده این کار برآید. به ایشان گفتم دایرهالمعارفنویسی کار بزرگان اهل علم و تحقیق و پژوهش است و شما با این سابقه سیاسی و موقعیت اجتماعی از عهده این کار عظیم برنمیآیید، اما روند کار نشان داد که من اشتباه میکردم و آقای بجنوردی دارای سر پرشور و اراده و همت همان جوان 20 سالهای است که به قول آقای خاتمی میخواست «شاه» شود! و این شد که پس از چندی که از تاسیس دایرهالمعارف گذشت، خودم پیشنهاد همکاری با ایشان را دادم و در سلک پدیدآورندگان این اثر بزرگ درآمدم. چندی با همکاری فاضل فرهیخته و بزرگوار جناب آقای دکتر مهدی رفیع ویراستاری میکردم. چند مقاله هم نوشتم که جز یکی، دو تا چاپ نشد و بقیه مقبول نیفتاد. چندی هم به تلخیص مقالات برای بهرهگیری از آنها در «دانشنامه ایران» پرداختم که آن هم با سلیقه من و ایشان جور درنیامد.
اکنون پروژه جنبی- در حاشیه دایرهالمعارف- در دست دارم و آن ترجمه اثر فقهی مهمی از مرحوم آیتالله العظمی حاج میرزا سیدحسن بجنوردی والد جد آقای بجنوردی است. ترجمه این اثر مهم فقهی به توصیه حضرت آیتالله حاج سید مهدی موسوی بجنوردی و آیتالله سید محمد موسوی بجنوردی، دو برادر بزرگتر و کوچکتر آقای بجنوردی آغاز شده و با وجود فاصلههای زمانی بسیار زیادی که در کار ترجمه رخ داده و بر اثر پراکندهکاری این حقیر تازه به جلد سوم از مجلدات هفتگانه این کتاب ارزشمند رسیدهام، ولی هیچگاه از ادامه کار منصرف نشدهام و از خدای بزرگ میخواهم به من توفیق دهد این ترجمه و بقیه کارهای فراوان ناتمامم را به سرانجامی برسانم. این را هم بگویم که این اثر فقهی اجتهادی مهم برای بالا بودن درجه علمی و تمرین اجتهادی طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشکدههای الهیات و حقوق بسیار مفید است.
باری، آقای بجنوردی طی سه دهه گذشته با تاییدات الهی توفیق آن را یافته است که یکی از بزرگترین نهادهای علمی، فرهنگی و پژوهشی دنیای اسلام را در ایران که عاصمه تشیع و انقلاب اسلامی است به وجود آورد و آن را روز به روز، رشد و تعالی و تکامل بخشد. پیداست که چنین کار سترگی بدون مشارکت ارباب علم و هنر و صاحبان بینش و دانش میسر نبوده و نیست. در این مرحله نیز نبوغ و کاردانی و تدبیر و مدیریت شایسته آقای بجنوردی در جلب و جذب ارباب فضل و فضیلت و دانشی مردان صبور و شکور و وارسته و عاشق کار و تلاش علمی و پژوهشی که نامآوران عرصه علم و تحقیقند، واضح میگردد. جذب شخصیتهای علمی از قبیل استادان مشهور و بلندآوازهای چون مرحومان زندهیادان دکتر محمدحسن گنجی، دکتر عباس زریاب خوئی، دکتر عبدالحسین زرینکوب، دکتر احمد تفضلی، دکتر سیدشرفالدین خراسانی، دکتر ایرج افشار، دکتر عنایتالله رضا ... و نیز بزرگان حی و حاضری چون استاد بزرگوار دکتر محمدعلی موحد، دکتر فتحالله مجتبایی، دکتر مهدی محقق خراسانی، دکتر سیدمصطفی محقق داماد، دکتر محمد مجتهد شبستری، دکتر غلامحسین ابراهیمیدینانی، سرکار خانم ژاله آموزگار، دکتر حسین معصومی، دکتر نصرالله پورجوادی و آیتالله دکتر سیدمحمد موسوی بجنوردی، دکتر احمد پاکتچی، استاد مهدی رفیع، دکتر علیاشرف صادقی و... کاری است که تنها از همت و پشتکار و شجاعت و جسارت آقای بجنوردی برمیآید.
آقای بجنوردی در جذب پژوهشگران نسل جدید هم کوتاهی نکرده و از جوانان برومند و محققان ارجمندی استفاده کرده است. این پژوهشگران صمیمی و فعال دایرهالمعارف با همت و تلاش شبانهروزی توانستند طی 30 سال 21 جلد از اثر ماندگار دایرهالمعارف بزرگ اسلامی را به جهان علم و دانش و تحقیق عرضه کنند. به موازات این 21 جلد، 8 جلد ترجمه عربی و 4 جلد ترجمه انگلیسی آن به نام اسلامیکا به بازار نشر عرضه شده است.
ایجاد کتابخانهای عظیم و جامع مشتمل بر حدود هفتصد هزار جلد کتاب نیز از جمله فعالیتهای جاودانه مرکز دایرهالمعارف اسلامی است. این کتابخانه که با مدیریت شایسته هرگونه تقدیر استاد عنایتالله مجیدی از میراثداران علمی و گردآورنده یادداشتهای استاد بزرگوار فقید بدیعالزمان فروزانفر اداره میشود، با بهرهگیری از آخرین ابتکارات کتابداری در اختیار عموم محققان و پژوهشگران ایرانی است.
گفتنی است، آقای بجنوردی این کتابخانه را چنان سامان داده است که بسیاری از بزرگان که شماری از آنان درگذشتهاند، کتابخانههای پربار خود را به این مرکز اهدا کردهاند و اکنون کتابخانه اهدایی این بزرگان در محل جداگانهای به نام اهداکنندگان بزرگوار آنها مشخص شده و در معرض استفاده عموم است.
در اینجا مناسب است تقدیر از این بزرگواران عاشق علم و تحقیق که محصول علمی عمر خود را به مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی اهدا فرمودهاند به ترتیب تاریخ اهدا، این یادداشت را به ذکر نام آنان همراه با تاریخ اهدا پایان دهم.
نکته پایانی آنکه، تدوین اثری ماندگاری چون دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، با آنکه یک کار جمعی است و در پی مشاورات و بررسیهای تخصصی-علمی گروهی انجام میگیرد، اما به حکم آنکه بشر ناقص است- و این، هم در مورد افراد و هم در مورد جماعات بشری صادق است- بنابراین تصور آنکه یک اثر بشری خالی از نقص و کمبود باشد، تصوری باطل است. ملاحظه میکنیم که در جوامع پیشرفته کنونی، افکار و آراء و آثار علمی و فنی و هنری و ابتکارات و اختراعات و اکتشافات و نوآوریهای علمی، فنی و هنری و صنعتی و جز اینها ... پیوسته در حال تصحیح و تکمیل و رفع نواقص و کمبودهاست و این به خصوص در قلمرو علوم انسانی از حقوق و فلسفه گرفته تا جامعهشناسی و روانشناسی و شعر و هنر و ادبیات، امری جاری و ساری است و دانشمندان و فنآوران در عرصههای بیشمار دانشها و فنون بشری بر توسن پیشرفت روزافزون و بلکه ساعتشمار و دقیقهشمار میتازند.
اضافه کنم که پدیدآورندگان ارجمند دایرهالمعارف بزرگ اسلامی نیز خود پیشگامان نقد و تجدیدنظر و تصحیح و تکمیل این اثر ماندگارند و من در جلسات رسمی شورای علمی و نیز در مشاورات علمی- تخصصی موسمی در گردهمآییهای حاشیهای، شاهد نقدهای صریح و سازنده از سوی دانشمندان بزرگواری بودهام که خود در پدیدآوردن این اثر نفیس ماندگار نقش اصلی را داشته و دارند.
بنابر آنچه گذشت، نگارنده هم از سوی خودم و هم از سوی آقای بجنوردی، موسس گرانقدر مرکز که سرویراستاری این مجموعه عظیم را برعهده دارد و نیز از سوی سایر همکاران بزرگوار، از عموم اهل اندیشه و نظر و ارباب تحقیق و پژوهش تقاضا دارم نظرات تکمیلی انتقادی سازنده و پیشرو خود را به مرکز ارسال نمایند تا در چاپهای بعدی مجلدات حاضر و یا در بخش (ذیل) که برای تکمیل نواقص موجود مدخلها در نظر گرفته شده، مورد استفاده قرار گیرد. و بالله التوفیق و علیه التکلان
*این تیتر کوتاه میتوانست چنین باشد: «همراه با آقای سیدمحمد کاظم موسوی بجنوردی، از «حزب ملل اسلامی» تا «مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی» اما تیتر هرچه کوتاهتر، زیباتر...
یادآوری: در زندان در جو صمیمی و دوستانهای که حاکم بر بچههای حزب ملل بود، یکدیگر را به نام کوچک صدا میکردند: از جمله آقای بجنوردی را «کاظم» میخواندند.
*این جمله را من از آقای خاتمی شنیدم در یک جلسه رسمی مرکز دایرهالمعارف که آقای خاتمی شرکت کرده بود و به صورت محفلی به آقای بجنوردی گفت.
1- در حال حاضر این روابط عمیق عاشقانه بیان ما برقرار است. گیرم که من در مسائل و جریانات سیاسی، چه در زمان امام خمینی(ره) و چه در زمان رهبری کنونی انقلاب، نظرات سیاسی- اجتهادی خودم را دادم. اگر بخواهم با اصطلاح حوزوی سخن بگویم باید بگویم من بر عروهالوثقی سیاسی امام خمینی و آیتالله خامنهای حواشی قطوری دارم!
مجله مهرنامه
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید