1395/2/26 ۰۸:۵۲
به بهانه سالروز صدور فتوای تحریم تنباکو «بسم الله الرحمن الرحیم الیوم استعمال تنباکو و توتون در حکم محاربه با امام زمان است.» همین یک جمله کافی بود تا تاریخ معاصر ایران به دوره تازهای وارد شود؛ دورهای که جنبش مشروطه را در ادامه به چشم خویش دید و ایران را با وقایع متفاوتی روبهرو کرد. فتوای حرمت استعمال توتون و تنباکو را میرزای شیرازی با امضای «محمد حسن حسینی» از سامرا به تهران فرستاد تا روزهای پایانی اردیبهشت سال 1270 ایرانیان را رویای تازهای شکل دهد؛ رویای روبهرو شدن با حکومت رویایی.
به بهانه سالروز صدور فتوای تحریم تنباکو
«بسم الله الرحمن الرحیم الیوم استعمال تنباکو و توتون در حکم محاربه با امام زمان است.» همین یک جمله کافی بود تا تاریخ معاصر ایران به دوره تازهای وارد شود؛ دورهای که جنبش مشروطه را در ادامه به چشم خویش دید و ایران را با وقایع متفاوتی روبهرو کرد. فتوای حرمت استعمال توتون و تنباکو را میرزای شیرازی با امضای «محمد حسن حسینی» از سامرا به تهران فرستاد تا روزهای پایانی اردیبهشت سال 1270 ایرانیان را رویای تازهای شکل دهد؛ رویای روبهرو شدن با حکومت رویایی. عجیب بود که هیچکس را باور آن نبود اما برای اولینبار در تاریخ سلسلههای پادشاهی و ناصرالدین شاه قاجار، که در حال گذران نیمه دوم دهه پنجم حکومت خود بود، با این پدیده مواجه شدند و رعیت در برابر حکومت به پا خاست. داستان این ماجرا تقریبا داستانی تکراری است که تاکنون بارها بازخوانی شده است؛ داستانی که اکنون میتوان زوایا و خفایای دیگری از آن را تشریح کرد؛ زوایایی که به پیش و پس از ماجرا بازمیگردد. حکایتهایی که پیچ و خمهای آن ایران را به سوی جنبش مشروطه سوق داد.
آغاز ماجرا
ناصرالدین شاه قاجار در سفر سوم خود به انگلستان در 8 مارس 1890 (17 اسفند 1268) امتیاز بهرهبرداری از توتون و تنباکوی ایران را به مدت 50 سال به فردی انگلیسی به نام ماژورجرالد تالبوت واگذار کرد. این امتیازنامه، دارای 15 فصل بود که همه به سود صاحبامتیاز تنظیم شده بود. آنچه در قبال این امتیاز عاید دولت ایران میشد، سالی 15 هزار لیره به علاوه 25 درصد درآمد خالص این امتیاز بود. انتشار خبر این امتیاز و همچنین شروع به کار عاملان و صاحبان قرارداد، موج عظیم اعتراض داخلی و تا حدودی خارجی را برانگیخت و در نهایت تحتتاثیر فشارهای داخلی، که نقش عمده آن را روحانیون ایفا میکردند، شاه ناگزیر شد آن را بهطور یک طرفه لغو کند و غرامت کمپانی رژی را بپردازد.
چرا امتیاز داده شد؟
منابع تاریخی علت واگذاری چنین امتیازی را و اینکه چرا ناصرالدین شاه چنین امتیازی را به انگلیس داد، ناشی از نیاز مالی به دلیل ولخرجیهای ناصرالدین شاه در سفر سوم خود در اروپا ذکر کردهاند: «حضور شاه و امینالسلطان و رجال متنفذ دربار ایران در انگلستان و احتیاج مبرمشان به پول نقد برای ادامه مسافرت فرنگ، زمینه بسیار مناسبی برای سیاستمداران انگلیسی مهیا کرده بود که با تحریک و اشتهای سیریناپذیر شاه و اطرافیان و با تقسیم مقداری پول بین آنها موفق به گرفتن چنین امتیازی شوند.»
گفته میشود ناصرالدین شاه نوعی اشتهای بیمارگونه و سیریناپذیر در انباشتن پول داشته است و از دیدن پول و طلا و نقره و خانه و زندگی مجلل و بهخصوص زن زیبا سخت دچار هیجان میشد. عباس میرزا ملک آرا، برادر ناصرالدین شاه در کتاب شرححال خود مینویسد: «انحصار توتون و تنباکوی ایران را به قیمتی خیلی نازل بدون شرایط به یک کمپانی انگلیسی فروخت... شاه که از رذالتطبع از مدخل یک تومان نمیگذرد، همین که اسم سالی 15 هزار لیره را شنید، هوش از سرش در رفت و فورا قرارداد را امضا کرد.» عامل مهم دیگری که در انعقاد این قرارداد نقش داشت فساد مالی شاه و هیات همراه او بود. اما علیرغم همه بحثها به نظر میرسد عامل مهمتری در انعقاد این قرارداد نقش داشته است. در این دوره عمده درآمد دولت از طریق فروش حکومت ایالات و مالیاتی بود که از کشاورزان و بازرگانان میگرفت. مالیاتدهندگان نیز به هر طریقی از زیر بار مالیات شانه خالی میکردند. این فرار از زیر بار مالیات چنان وسیع بود که شاه حاضر میشد با کمترین قیمت امتیاز را به خارجیها واگذار کند.
اعتراضها و پایان ماجرا
در اردیبهشت 1270 (آوریل 1891)، با ورود نمایندگان این شرکت، بازار شیراز که منطقه مهم کشت تنباکو به شمار میرفت، بسته شد. در پی این اقدام بازاریان شیراز و بازتاب سراسری این رویداد (بیشتر به واسطه وجود شبکه جدید تلگراف)، بازاریان شهرهای مهم بهویژه تهران، اصفهان، تبریز، مشهد، قزوین، یزد و کرمانشاه به یک اعتصاب عمومی دست زدند. علما با صدور فتواهایی برای تحریم مصرف دخانیات، از این اعتصاب عمومی پشتیبانی کردند. آن هم کمکم گسترش یافت و به تحریم ملی تنباکو تبدیل شد. این تحریم با فتوای میرزای شیرازی شکلی قطعی به خود گرفت. پس از رسیدن فتوا به تهران، در عرض چند دقیقه در تمام بازار و مجامع و مساجد، وعاظ و خطبا به صدای بلند آن را میخواندند و مردم را به اطاعت از این حکم تشویق میکردند. از طرف تجار و علما این حکم به همه شهرهای ایران مخابره شد. تحریم تنباکو که مورد پشتیبانی روسها، سیدجمال الدین اسدآبادی در استانبول، ملکمخان در لندن، تظاهرکنندگان خشمگین خیابانهای تهران و حتی حرمسرای دربار بود، ناصرالدینشاه را وادار به لغو امتیاز کرد. این بحران، دگرگونیهای بنیادینی را که در ایران سده نوزدهم روی داده بود، آشکار کرد و نشان داد اکنون شورشهای محلی میتواند به خیزشی عمومی تبدیل شود؛ طبقه روشنفکر و متوسط سنتی میتوانند با هم همکاری کنند و شاه برخلاف ادعاهایش، طبل توخالی است. شاید بهترین تفسیر برای آنچه پس از جنبش تنباکو رخ داد همان وصفی باشد که یرواند آبراهمیان به آن اشاره میکند: «اعتراض به امتیاز تنباکو، در واقع تمرینی برای انقلاب قریبالوقوع مشروطه بود.»
منبع: روزنامه فرهیختگان
کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید