عوامل ضعف و انحطاط تمدن اسلامی به لحاظ تعامل / محمد نبی میرزایی

1395/1/25 ۱۰:۵۴

عوامل ضعف و انحطاط تمدن اسلامی به لحاظ تعامل / محمد نبی میرزایی

آن زمانی كه تمدنهای بشری مانند گیاه كوچكی در حال پژمرده شدن بودند، تمدن اسلامی مانند سرو تناوری در حال رشد و شكوفایی و سایه‌افكندن بود و توانست اقتدار و عظمت خود را به تمام جهانیان نشان دهد و مانند خورشید عالمتابی تمام ستارگان را كنار بزند. اما صد افسوس كه این اقتدار و عظمت تمدن اسلامی پس از چندی به ضعف و انحطاط گرایید. تحقیق حاضر برخی از عوامل تعاملی را كه به ضعف و انحطاط تمدن اسلامی انجامید بیان و بررسی می‌كند.

 

آن زمانی كه تمدنهای بشری مانند گیاه كوچكی در حال پژمرده شدن بودند، تمدن اسلامی مانند سرو تناوری در حال رشد و شكوفایی و سایه‌افكندن بود و توانست اقتدار و عظمت خود را به تمام جهانیان نشان دهد و مانند  خورشید عالمتابی تمام ستارگان را كنار بزند. اما صد افسوس كه این اقتدار و عظمت تمدن اسلامی پس از چندی به ضعف و انحطاط گرایید. تحقیق حاضر برخی از عوامل تعاملی را كه به ضعف و انحطاط تمدن اسلامی انجامید بیان و بررسی می‌كند.

 

تعریف تمدن و منشاء آن

برای تمدن تعریفهای گوناگونی شده است كه ما به چند نمونه از آن تعاریف اشاره می‌كنیم:

1. ابن خلدون معتقد است كه اجتماع انسانی مفهومی است كه از آن باید به مدنیت یاد كرد. پس تمدن به حالت اجتماعی انسانی اطلاق می‌گردد.(1)

2. ویل دورانت مؤلف كتاب تاریخ تمدن می‌گوید: تمدن، نظمی اجتماعی است كه در نتیجه‌ی آن فعالیتهای فرهنگی امكان‌پذیر می‌شود و جریان پیدا می‌كند. از نظر او تمدن در كلبه‌ی روستایی متولد شد و در شهر به گُل نشست. به عبارت، دیگر وی معتقد است كه تمدن از زمانی شروع شد كه بشر توانست كشاورزی كند. بنابراین، از نظر ویل دورانت آغاز تمدن با شروع كشاورزی و توسعه‌‌ی تمدن از زمان شهرنشینی است.(2)

3. توین‌بی مورخ انگلیسی معتقد است كه تمدن محصول نبوغ اقلیت مبتكر و نوآور است. در واقع به باور او اقلیتها و اشخاص هوشمند و برجسته تمدنها را ایجاد كرده‌اند و بقیه از آنها تبعیت كرده‌اند.(3)

4. هانتیگتون می‌گوید: تمدن یك موجودیت فرهنگی است.(4)

به هرحال هركسی به قدرتوان خود خواسته است تمدن را تعریف كند؛ اما در كل می‌توان تمدن را اینگونه تعریف نمود: تمدن عبارت است از مجموعه ساخته‌ها و اندوخته‌های معنوی و مادی جامعه انسانی.

وقتی می‌‌گوییم ساخته‌های انسانی، مقصود آن چیزی است كه در طبیعت در حالت عادی وجود ندارد و انسان آن را می‌سازد. بنابراین، ساخته‌ی انسانی در برابر ساخته‌ی طبیعت قرار می‌گیرد و مقصود از اندوخته‌ عبارت است از انباری از تجربه‌ها، داده‌ها و دانشها و قرارداها و اختراعهای گذشته یا دیگران كه به جامعه به میراث می‌رسد. اما منظور از مادی بودن عبارت است از آنچه نیاز غریزی و طبیعی آدمی را برآورده می‌كند و آنچه نیازهای غیر طبیعی و غیر غریزی و غیر مادی انسان را برآورده می‌كند معنوی است. مثلاً: لباس پوشیدن مادی است ولی مد و رنگ لباس جزء پدیدهای معنوی است. همچنین انسان دو نوع دستاورد دارد: معنوی و مادی؛ یكی صندلی می‌سازد كه مادی است و دیگری شعر می‌سراید كه معنوی است. (5)

 

آیا اسلام تمدنی داشته یا خیر؟

ضرب المثلی هست كه می‌گوید: اول برادری ات را ثابت كن، بعد ادعای ارث و میراث داشته باش. بنابراین، پیش از آغاز بحث اصلی ناچار باید از این نكته سخن گفت كه آیا اسلام تمدنی داشته است و یا خیر؟!

اگر بخواهیم تمدن را توصیف كنیم و بگوییم یك ملتی متمدن است یا نه؟ ناچاریم به بررسی شاخه‌های مختلف علوم بپردازیم كه این ملت در این شاخه‌ها پیشرفت داشته‌اند و یا خیر؟ علت آن این است كه علوم جزء ساخته‌ها و اندوخته‌های معنوی جامعه‌ی انسانی محسوب می‌شود و این همان تعریف تمدن است. اما نظر غربیان در مورد تمدن اسلام این است كه آنها می‌گویند: مسلمانان تمدن ندارند بلكه فقط امانتدار خوبی بوده‌اند. معتقدند: مسلمانان آنچه میراث یونان و روم بود را به امانتداری تمام از تعرض كلیسای قرون وسطی مصون نگه داشتند و میراث فرهنگی روم و یونان را به عربی ترجمه كردند و نگذاشتند توسط ارباب كلیسا در قرون وسطی از بین برود تا رنسانس ایجاد شد و در رنسانس ما غربیها آمدیم همان كتابهای ارسطو و افلاطون و... را دو مرتبه به زبانهای لاتین و اروپایی ترجمه كردیم.

معنای این گفته‌ی غربیها این است كه مسلمانان چیزی به نظریات ارسطو و افلاطون و... نیفزودند و اصلاً مسلمانان در زمینه‌ی علوم مختلف هیچگونه پیشرفتی نداشته‌اند. بنابراین می‌توان گفت كه مسلمین اصلاً تمدنی نداشته‌اند و تمدن فقط از آن ما غربیهاست.

به هرحال ما در جواب غربیها می‌گوییم كه ادعای شما كذب محض است زیرا ما شاهدیم كه شیخ اشراق و فارابی و ابن سینا و امثال آنها خدمات بسیاری را به علوم مختلف كردند و حتی در علوم مختلف نوآوریهایی داشتند.

از طرفی دیگر ویل دورانت در كتاب تاریخ تمدن خود می‌گوید: قدیمی ترین تمدنهایی كه از آن اثری به‌جا مانده و ما بر اساس آن آثار می‌توانیم قضاوت كنیم تمدن ایلامیهاست كه حدود ده هزار سال پیش در جنوب غربی ایران و جنوب شرقی عراق امروز واقع بود و بعد از آنها تمدن سومریهاست و مصریها و آشوریها و... هستند. اما از تمدن آتن و هلنیسم تاكنون حدود دو هزار و ششصد سال می‌گذرد. پس از این مطالب دو نتیجه می‌گیریم:

1. تمدن منحصر به غربیها نیست بلكه ملتهای دیگر هم دارای تمدن بوده‌اند.

2. مسلمانان دارای تمدن بوده‌اند و حتی می‌توان گفت: مدت تقربیاً هزارسال تمدن اسلامی رونق داشته است و به سال میلادی تقربیاً از قرن هفتم تا قرن هفدهم را دربر می‌گیرد و هنگامی كه اروپا در دوران تاریكی به سر می‌برده جهان اسلام در دوره شكوفایی و درخشندگی تمدن و فرهنگ اسلامی قرار داشته است. بنابراین، با این توضیحات به بی‌پایه و اساس بودن ادعای غربیها پی میبریم و به صراحت می‌گوییم كه اسلام نه تنها تمدن داشته است بلكه تمدن آن بسیار غنی هم بوده است.(6)

 

نشانه‌های انحطاط یك تمدن

تمدنهایی كه در طول تاریخ ظهور كرده‌اند پس از مدتی شكوفایی یا رو به ضعف و انحطاط نهاده‌اند و یا به كلی از بین رفته‌اند و چنین واقعیتی این پرسش را مطرح می‌كند كه نشانه‌های انحطاط یك تمدن چه چیزهایی می‌‌باشد؟

در جواب این سؤال ابن خلدون در كتاب مقدمه‌ی خود به مواردی از آن نشانه‌ها اشاره می‌كند كه ذیلاً آنها را متذكر می‌شویم:

1. ضعف پایتخت و تجزیه‌ی آن: هرگاه دولتی پایتخت خود را از دست بدهد باقی ماندن نواحی دیگر برای آن سودی نخواهد داشت و بی‌درنگ مضمحل خواهد شد. زیرا پایتخت به منزله‌ی قلب است كه روح از آن برانگیخته می‌شود و چون قلب به دست دشمن بیفتد كلیه‌ی نواحی ومرزهای آن منهدم خواهد شد.(7)

2. ضعف صنعت: هرگاه ترقیات شهری به انحطاط مبدل شود آن وقت تجمل‌خواهی و ثروت در آن نقصان خواهد یافت و مردم مانند دوران ده نشینی به همان ضروریات اكتفا خواهند كرد و در نتیجه صنایعی كه از لوازم تجمل‌خواهی به‌شمار می‌رود بی‌رونق خواهد شد و پیوسته صنایع رو به نقصان می‌رود تا آنكه به كلی مضمحل می‌شود.(8)

3. انحطاط دانش و خط و هنر: یكی از نشانه‌های انحطاط یك تمدن از دیدگاه ابن خلدون انحطاط دانش و خط و هنر می‌باشد زیرا همان‌طوری كه در تعریف تمدن گفتیم دانش و خط و هنر از ساخته‌ها و اندوخته‌های معنوی جامعه‌ی انسانی محسوب می‌گردد.(9)

4. قحطی و گرسنگی: از آنجایی كه تمدن می‌كوشد زندگی مردم را از هر لحاظ و به‌خصوص از لحاظ اقتصادی تامین نماید لذا اگر در بین ملتی و كشوری قحطی و گرسنگی پدیدار شد این خود نشانه‌ی انحطاط تمدن آن ملت و كشور می‌باشد.(10)

 

عوامل ضعف و انحطاط تمدن اسلامی از لحاظ تعاملی

از آنجایی كه تمدن اسلامی و هر تمدن دیگری بر پایه‌هایی استوار است كه در بستر آنها زاده شده و رشد می‌نماید میتوان گفت در یك دید كلی اگر عوامل پیدایی تمدن اسلامی و هر تمدن دیگری دچار افول و زوال شود، تمدن نیز خواسته یا ناخواسته فرو خواهد ریخت ولی در عین حال از آنجایی كه بنده باید عوامل ضعف و انحطاط تمدن اسلامی را از لحاظ تعاملی باید بررسی نمایم لذا آن عوامل را به طور خلاصه بیان خواهم نمود:

 

1. عوامل داخلی

1- 1. تجمل‌خواهی

تجمل‌خواهی و نازپروردگی برای مردم تباهی‌آور است و در نهاد آدمی انواع بدیها و عادات زشت را پدید می‌آورد و خصلتهای نیك را از بین می‌برد. بنابراین تجمل خواهی به فساد اخلاقی منجر می‌شود و در طول تاریخ بارها دیده شده كشورهایی كه قدرت اخلاقی خود را از دست می‌دهند زودتر از كشورهایی كه احیاناً قانونشكنی می‌كنند به سوی انحطاط كشیده می‌شوند چون بعضی از مفاسد اخلاقی و اعمال خلاف عفت چنان روح جامعه را جریحه‌دار می‌كند كه موجب طغیان در اجتماع می‌شود و تاثیرات سوء آن به مراتب از قانونشكنی بیشتر است.

از طرفی دیگر تجمل‌خواهی باعث می‌شود كه افراد دین را فراموش كنند و پایه و شالوده‌ی روحانی خود را از دست بدهند و همین می‌تواند یكی از عوامل ضعف و انحطاط یك تمدن گردد. توین‌بی در این باره می‌گوید: تمدنی كه پایه و شالوده روحانی خود را از دست بدهد از هم خواهد پاشید و مانند اتمی است كه هسته‌‌ی مركزی خود را از دست داده باشد.(11)

علاوه‌ی بر اینها تجمل‌خواهی باعث فقر و گرسنگی در جامعه می‌شود زیرا شهرنشینان جهت ارضای خواهشهای تجمل‌خواهی و غیرضروری خود حاضرند تمام دارایی خود را خرج كنند و چون در شهر قیمت اجناس تجملی در اثر تقاضای زیاد و مالیاتهای سنگین بالاست ناگزیر دچار فقر و بینوایی می‌گردند و فقر از عوامل انحطاط است. بنابراین از آنجایی كه تجمل‌خواهان با افراد دیگر جامعه در تعامل می‌باشند لذا می‌توان گفت یكی از عوامل ضعف و انحطاط تمدن اسلامی از لحاظ تعاملی همین تجمل‌خواهی است.

 

1-2. تكیه بر بیگانگان

تاریخ همیشه گویای این مطلب است كه اگر دولتها بر نیروهای مردمی خود متكی نباشند و آنها را در امور مملكتی شركت ندهند و در عوض به بیگانگان دل خوش كنند محكوم به شكست خواهند بود همچنانیكه منتسكیو یكی از علل و عوامل انحطاط رومیان را نیروگیری ارتش روم از بین بیگانگان می‌داند.(12)

پس هرزمانی كه ما تاریخ تمدن اسلام را مورد بررسی قرار دهیم و مشاهده كنیم كه مسلمین در كشوردارای و اقتصاد و ... بر بیگانگان تكیه داشته است می‌توانیم به صراحت بگوییم كه همین امر یكی از عوامل ضعف و انحطاط تمدن اسلامی می‌باشد چرا كه آن وقت درمی‌یابیم كه تمدن اسلامی با تمدنهای دیگر تعامل منفی داشته و این تعامل به كلی به ضرر مسلمین بوده است.

 

1-3. حجاب بین سلطان

همانطور كه بر همگان مبرهن است، دولت در پیشرفت و انحطاط یك تمدن بسیار اهمیت دارد و هردولتی كه از مشكلات مردم آگاهی بیشتری داشته باشد می‌تواند با رفع مشكلات آنها زمینه را برای پیشبرد تمدن مهیا نماید. حال بهترین راه جهت اطلاع از احوال مردم برخورد مستقیم با آنهاست و هر زمانی كه در تاریخ اسلام حجاب بین سلطان و مردم كمتر دیده شده، انحطاط تمدن اسلامی كمرنگتر بوده است. پس یكی از عوامل ضعف و انحطاط هر تمدنی حجاب بین سلطان و مردم می‌باشد همچنانكه منتسكیو یكی از عوامل ضعف و انحطاط رومیان را اینچنین مینویسد:((رویه‌ی مردمداری و شیوه‌ی نزاكت و حسن سلوك كه در عهد سلاطین اولیه رواج داشت به‌كلی منسوخ گردید زیرا امپراتوری اولیه از طریق مردمداری می‌توانستند از كلیه‌ی امور به هر وضع و كیفیتی استحضار حاصل كنند.)).(13)

 

1-4. ظلم و ستم

یكی از علل اساسی سقوط تمدنها این است كه "من هستم، پس تو نیستی" یا "هستی تو مشروط بر این است كه من آن را بخواهم" این اصل معنای واقعی ظلم و استكبار است كه در آیات قرآنی به عنوان عوامل سقوط تمدنها مطرح شده است. می‌فرماید: فكاین من قریة اهلكنا و هی ظالمة،(14) یعنی: بسا جوامعی را كه ستمكار بودند هلاك ساختیم.

با توجه به مطالب بالا درمی‌یابیم از آن زمانی كه خلافت رنگ معنوی‌بودن خود را از دست داد و یك عده‌ای سودجو در راه آبادكردن دنیای خود از آن سوء استفاده كردند ظلم و ستم بر مردم نیز آغاز شد و حتی به اوج خود رسید تا جایی كه در بین مسلمانان یك محیط خفقان و بسته‌ای به وجود آمد كه دیگر استعداد افراد شكوفا نمی‌شد و مردم كلاً  از رشد و شكوفایی استعدادها دست شسته بودند.

 

2. عوامل خارجی

تهاجم و سلطه‌ی بیگانگان بر تمدن یك ملت یا ملل از مهمترین عوامل خارجی انحطاط تمدنها به شمار می‌رود و این تهاجم در قالبهای گوناگون با ابزارهای متفاوت صورت می‌پذیرد ولی عمدتاً این تهاجم از سه ناحیه صورت می‌گیرد:

1. تهاجم نظامی

2. تهاجم اقتصادی

3. تهاجم فرهنگی

تمدن اسلامی به دلیل گستردگی و ژرفایی خود و نیز نفوذ چشمگیرش در جهان، دشمنانی خارج از مرزهای اسلامی داشت كه درپی فرصتی مناسب بودند تا این تمدن فراگیر را مضمحل سازند. این عوامل را می‌توان در دو حمله‌ی مهم، بزرگ و ویرانگر رهیابی كرد: جنگهای صلیبی و حمله‌ی مغول.(البته ذكر این نكته نیز لازم است كه تمدن اسلامی از تهاجم اقتصادی و فرهنگی نیز در امان نبوده اما چون بنای بنده بر اختصار است لذا در این تحقیق فقط به تهاجم نظامی می‌پردازم.).

 

2- 1. جنگهای صلیبی

جنگهای صلیبی قبل از آنكه رویارویی نظامی غرب مسیحی با شرف مسلمانان تلقی شود رویارویی توحش غربی با تمدن اسلامی است. واقعیتی كه بسیاری از محققان و تاریخنگاران به آن اشاره كرده‌اند. سلسله جنگهای صلیبی كه ازسال 1096 تا 1291 میلادی ادامه داشت و سرانجام به عقب‌نشینی كامل غربیها از سرزمینهای اسلامی انجامید به مجموعه‌ی هشت جنگ بزرگ اطلاق می‌شود.

لشكریان صلیبی موظف بودند علامت صلیب را به عنوان نشانه‌ای از جانفشانی و فداكاری بر لباس خود داشته باشند به همین جهت بود كه این جنگها به جنگ صلیبی شهرت یافت. این جنگها را اشراف و سلاطین اروپا كه از قدرت اسلام بیمناك بودند با انگیزه‌ی مذهبی به راه انداختند و مسیحیان را با صلیبهای خود برای تصرف بیت المقدس از دست مسلمانان روانه كردند. بر اثر این حملات جامعه‌ی اسلامی مدتها در تلاطم و پریشانی بود و چه بسیار نفوس و اموالی كه از میان رفت و چه شهرها و روستاهایی كه آباد بودند به ویرانی كشیده شدند. در سال 1099 میلادی كه بیت المقدس برای نخستین‌بار پس از تمدن اسلامی به تصرف صلیبیها درآمد، آنان یك هفته تمام به كشتار مسلمانان مشغول بودند و در مسجدالاقصی بیش از شصت هزار نفر را كشتند. در سال 1109 كه طرابلس به تصرف صلیبیها درآمد، یكصد هزار جلد از كتابهای دارالعلم در این حادثه به غارت رفت و به كام آتش سپرده شد.

 

2-2. حمله‌ی مغول

هنوز آتش جنگهای صلیبی در غرب سرزمین‌های اسلامی به كلی خاموش نشده بود كه سیل بنیان‌كن و ویرانگر دیگری از شرق سرازیر شد. قبایل پراكنده‌ی مغولستان كه به سركردگی چنگیز با هم متحد شده بودند در زمانی كه خوارزمشاهیان بر شرق اسلامی حكومت داشتند به بهانه‌ی خونخواهی جمعی از بازرگانان به سرزمین‌های اسلامی سرازیر شدند. یورش مغول در سال 617 هجری قمری به سرزمین‌های اسلامی آغاز شد. پس از گرفتن گرگانج، پایتخت قدیم خوارزم، و نابودی آن، شهرهای خراسان یكی پس از دیگری فتح شد و معروض قتل عام قرار گرفت. پس از چنگیز و چند تن از جانشینان او نوبت به هلاكو، نواده‌ی او، رسید تا فتوحات مغول را در جهان اسلام كامل كند. او اسماعیلیه را شكست داد و پس از گشودن بغداد السمتعصم، آخرین خلیفه‌ی عباسی، را كشت و برخلافت 525 ساله‌ی عباسیان نقطه‌ی پایان نهاد و سرزمین‌های اسلامی را میان خانان مغول تقسیم كرد.

هرچند مغولان به دلیل ضعف ‌فرهنگی خود و قوت  فرهنگ اسلامی در برابر آن نسبتاً رام شدند ولی ویرانی كه بر اثر حملات آنان به جهان اسلام و خصوصاً خراسان كه چشم و چراغ عالم اسلام و مهد فرهنگ و تمدن اسلامی بود وارد آمد، ضربه‌ی اساسی بر پیكره‌ی فرهنگ و تمدن اسلامی بود.

پی‌نوشتها

 1. مقدمه ابن خلدون؛ ج1، ص 57.

2. تاریخ تمدن؛ ج1، ص 103.

3. بررسی تاریخ تمدن؛ ص 29.

4. برخورد تمدنها؛ ص 44.

5. تاریخ تمدن؛ شریعتی؛ ج1، صص 6- 7.

6. فصلنامه‌ی قبسات؛ ص 65.

7. مقدمه ابن خلدون؛ ج1، ص 310.

8. همان، ج2، ص 799.

9. همان، ج2، ص 835.

10. همان، ج1، ص 588.

11. آینده نامعلوم تمدن؛ ص 196.

12. علل عظمت و انحطاط تمدن رومیان؛ ص 211.

13. همان، ص 200.

14. سوره حج: آیه 45.

منابع

1. آینده‌ی نامعلوم تمدن؛ آرنولد توین‌بی؛ اصفهان: دانشگاه اصفهان، 1355ه.ش.

2. برخورد تمدنها؛ هانتیگتون؛ تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1378ه.ش.

3. بررسی تاریخ تمدن؛ توین‌بی؛ تهران: امیركبیر، 1376ه.ش.

4. تاریخ اسلام؛ علی اصغر حلبی؛ تهران: اساطیر، 1365ه.ش.

5. تاریخ تمدن؛ علی شریعتی؛ تهران: قلم، 1378ه.ش.

6. تاریخ تمدن؛ ویل دورانت؛ تهران- نیویورك: فرانكلین.

7. علل عظمت و انحطاط رومیان؛ منتسكیو؛ تهران: امیركبیر، 1345ه.ش.

8. فصلنامه‌ی قبسات؛ تهران: زمستان 1378ه.ش.

9. مقدمه‌ی ابن خلدون؛ ابن خلدون؛ تهران: شركت انتشارات علمی و فرهنگی، 1366ه.ش.   

منبع: انجمن علمی دانش پژوهان تاریخ

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: