گفت و گو با محمدرضا بهشتي، فرهنگ‌نامه تاريخي مفاهيم فلسفه - بخش اول

1394/11/25 ۰۷:۴۷

گفت و گو با محمدرضا بهشتي، فرهنگ‌نامه تاريخي مفاهيم فلسفه - بخش اول

فرهنگ‌نامه تاريخي مفاهيم فلسفه مجموعه‌اي سيزده جلدي است و انتشارش به‌تدريج از سال 1971 آغاز شد و جلد سيزدهم آن در سال 2004 به پايان رسيد. اين فرهنگ‌نامه آلماني شامل 3712 مدخل در زمينه مفاهيم فلسفه در شاخه‌هاي مختلف آن و نيز مفاهيم مشترک ميان فلسفه و ساير رشته‌ها، از جمله زيباشناسي و نظريه هنر، تاريخ و نظريه فرهنگ، زبان‌شناسي، ادبيات و خطابه، اخلاق، تعليم و تربيت، علوم سياسي، روان‌شناسي، روانکاوي و روان درماني و جامعه‌شناسي، اقتصاد، اديان، الهيات و عرفان، رياضيات و منطق، فيزيک، علم هيئت، جغرافيا، زمين‌شناسي، زيست‌شناسي و طب است.



 


 فرهنگ‌نامه تاريخي مفاهيم فلسفه مجموعه‌اي سيزده جلدي است و انتشارش به‌تدريج از سال 1971 آغاز شد و جلد سيزدهم آن در سال 2004 به پايان رسيد. اين فرهنگ‌نامه آلماني شامل 3712 مدخل در زمينه مفاهيم فلسفه در شاخه‌هاي مختلف آن و نيز مفاهيم مشترک ميان فلسفه و ساير رشته‌ها، از جمله زيباشناسي و نظريه هنر، تاريخ و نظريه فرهنگ، زبان‌شناسي، ادبيات و خطابه، اخلاق، تعليم و تربيت، علوم سياسي، روان‌شناسي، روانکاوي و روان درماني و جامعه‌شناسي، اقتصاد، اديان، الهيات و عرفان، رياضيات و منطق، فيزيک، علم هيئت، جغرافيا، زمين‌شناسي، زيست‌شناسي و طب است.

اين فرهنگ تحت سرپرستي يوآخيم ريتر، کارلفريد گروندر، گتفريد گابريل و با همکاري بيش از 1500 استاد متخصص فلسفه نگاشته شده است. در اين فرهنگ سير تطور تاريخي مفاهيم به گونه‌اي مستند همراه با مأخذ و منابع غني براي مطالعه بيشتر در اختيار خوانندگان قرار مي‌دهد. حاصل پژوهش سترگ اين گروه متخصص سبب شده که صاحبان فن اين اثر را «کار قرن» بنامند که نه تنها در حوزه زبان آلماني، بلکه در ديگر زبانها نيز همانندي ندارد. محمدرضا حسيني بهشتي و بهمن پازوکي ويراستاران فارسي اين اثر هستند. سه جلد اين اثر تحت عنوان فلسفه هنر، الهيات و اخلاق در قالب همکاري مشترک ميان مؤسسه پژوهشي حکمت و فلسفه ايران» و «مؤسسه فرهنگي ـ پژوهشي نو ارغنون» منتشر شده است. چاپ اول جلد نخست در سال 1389 و چاپ نخست جلد دوم با عنوان «الهيات» در سال 1391 در اختيار علاقه‌مندان قرار گرفت. آنچه در پي مي‌آيد، گفتگويي در‌باره نشر اين اثر است كه پيشتر در ماهنامه «اطلاعات حكمت و معرفت» به چاپ رسيده است.

فرهنگ‌نامه تاريخي مفاهيم فلسفه، همان‌طور که از نامش برمي‌آيد، اثري مربوط به تاريخ مفاهيم است؛ اگر امکان دارد اندکي درباره واژه «تاريخ مفاهيم» که براي نخستين بار در درس‌گفتارهاي هگل در باب فلسفه تاريخ به کار رفت، توضيح دهيد.

اصطلاح «تاريخ مفاهيم» (Begriffsgeschichte) براي نخستين ‌بار در درس‌گفتارهاي هگل دربارة فلسفة تاريخ مطرح مي‌شود؛ هرچند معلوم نيست كه خود هگل آن را وضع كرده باشد و چه ‌بسا در تقريرات اين درس‌گفتارها شكل گرفته باشد. البته معنايي كه هگل از آن مراد مي‌كند، يعني نوعي از تاريخ‌نگاري كه تأملي است و به‌منزلة گذاري براي نگارش تاريخ فلسفه‌اي جهاني است و در چارچوب فلسفة تاريخ، معناي خود را مي‌يابد، با آنچه بعدها زير اين عنوان شكل گرفت، تفاوت دارد. نخستين كارهايي كه با صبغة تاريخ مفاهيم به‌ معناي جديد صورت گرفت، در سدة بيستم، به‌خصوص نيمة دوم آن پديد آمد و رشته‌اي مستقل از نگرش اصالت تاريخي در فلسفه شد. «تاريخ مفاهيم» در زمان ما رشته‌اي مستقل و داراي روش خاص خود در دانش فلسفه است.

تاريخ مفاهيم فلسفي جايگزين خود فلسفه و انديشه‌ورزي فلسفي نيست ـ البته صرفاً تمهيد و مقدمه‌اي براي فلسفه نيست؛ همچنان كه فقه‌اللغه و زبان‌شناسي فلسفي هم نيست. «تاريخ مفاهيم فلسفي» جزئي از فلسفه است و بدان‌ معنا كه درك عقلاني و شناخت علمي جهان و واقعيت در يك نظرية فراگير و عام را تنها هنگامي مقدور مي‌بيند كه كاربرد مفاهيم و نحوة تأثيرپذيري و تأثيرگذاري آنها را شناسايي و در پيوستي روشن از معاني به‌گونه‌اي نظام‌مند دريافته باشيم. «تاريخ مفاهيم» با تاريخ واژه‌ها و تاريخ مسائل فرق دارد و هر كدام از اينها به ‌لحاظ موضوع و رويكرد با هم تفاوت دارند.

به‌علاوه، كوشش براي نشان‌دادن تطور مفاهيم و يافتن شرايط مقتضي براي شكل‌گيري آنهاست و موانعي كه بايد از سر راه برداشته شده باشند تا اين مفاهيم با دلالاتي كه دارند، بتوانند پديد بيايند هم نقش تعيين‌كننده‌اي دارند. البته بررسي اين شرايط در نسبت با تاريخ انديشه صورت مي‌گيرند و رويكرد روان‌كاوانه، روان‌شناسانه، جامعه‌شناسانه و نظير آنها را ندارند. دربارة خود «تاريخ مفاهيم» نياز به بحثي مفصل داريم.

يکي از مهمترين نکاتي که نياز داريم در همين ابتداي گفتگو براي ما بگوييد، اين است که اساساً «رويکرد تاريخي» به فلسفه دقيقاً به چه معناست؟

رويكرد تاريخي به فلسفه، تفكيك ميان بررسي نظام‌مند (سيستماتيك) انديشه‌هاي فلسفي و بررسي تاريخي اين انديشه‌ها، تفكيكي تصنعي و بي‌دوام تلقي مي‌شود. فلسفه‌اي كه از تاريخ‌مند بودن خودش، آگاهي نداشته باشد، در معرض اين قرار مي‌گيرد كه به نظام‌مندي فارغ از زمان و تاريخ‌مندي روي بياورد و بر اين باور باشد كه به دريافتي نهايي از واقعيت دست يافته است. اگر انديشه دريابد كه واقعيت پيوسته در حال دگرگوني است، پس درك واقعيت و فهم آن نيز بايد براي آنكه فهمي فراخور اين واقعيت دگرگون‌شونده باشد، پابه‌پاي آن حركت كند، وگرنه نسبت خود با اين واقعيت را از دست مي‌دهد يا مي‌خواهد به‌گونه‌اي تحكمي واقعيت را در چارچوب فهمي فرازماني و فراتاريخي نگه دارد. اين‌گونه تلاش، اگرچه نوعي اطمينان خاطر (هر چند كاذب) به انديشه مي‌دهد، اما حقيقت ماجرا اين است كه چنين انديشه‌اي بايد از بخشي از واقعيت كه از مفهوم بيرون مي‌ماند و از چنگ چارچوب مفهومي كنوني مي‌گريزد، صرف‌نظر كند. بدين‌ترتيب، فهم نسبتش با واقعيت را از دست مي‌دهد.

درست است كه از اين طريق، ايمني خاطري پيدا مي‌كند؛ اما بهاي سنگيني را در ازاي آن مي‌پردازد. اگر بخواهيم مثال بزنيم (و مي‌دانيم كه هر مثالي از يك ‌سو، ما را نزديك مي‌كند و از جوانب متعددي دور)، شبيه اين است كه كنار رودخانه‌اي بخواهيم ماهي بگيريم؛ اما تنها در صورتي ماهي به چنگ ما مي‌آيد كه بر سرش بكوبيم و حيات و زنده‌بودنش را از آن بگيريم. آنچه به ‌دست مي‌آيد، ظاهراً همان ماهي است، اما در حقيقت لاشه‌اي از آن ماهي زنده بيش نيست.

روزگاري كي‌يرگگور گفته بود كه مفاهيم هم مانند افراد، تاريخ خود را دارند و همانند افراد نمي‌توانند در برابر سيطرة زمان مقاومت كنند و فرازماني و فراتاريخي گردند. البته اين بدان ‌معنا نيست كه رويكرد تاريخي لزوماً به‌منزله افتادن در دام نگرش اصالت تاريخ (Historicism) و يا نسبيت‌گرايي (Relativism) به‌ معناي مصطلح آن بيفتد. انديشه‌اي كه صرفاً به گردآوري آنچه پيشينيان گفته‌اند، بسنده كند، فلسفه‌اش تنها تاريخ فلسفه است. اين در حالي ‌است كه كماكان كار فلسفي تلاش براي دستيابي به واقعيت زنده است و صرفاً باستان‌شناسي يا نبش قبر يا تماشاي گالري يا موزة انديشه‌هاي پيشين نيست. در رويكرد تاريخي، اگر به تاريخ فلسفه روي مي‌آوريم، منظور از بازآوردن پرسش فلسفي، تلاش براي يافتن پرسش به‌ نحوي اصيل از جانب ماست، نه تكرار حتي دقيق و وفادارانة انديشه‌ها و نگرش‌هاي گذشتگان.

در «تاريخ مفاهيم» تلاش مي‌كنيم كه دلالت‌هاي معنايي مفاهيم را در بستر و سياق خودشان دريابيم و نيز نسبتي را كه ميان مفاهيم (از جمله مفاهيم مكمل Complementary، متضاد Contrary و متناقض contradictory) برقرار است، دريابيم تا به فهم همه‌جانبه‌تري از آنها برسيم. بدين‌ ترتيب، تأثير پيش‌فهم‌ها در شكل‌گيري فهم كنوني و مواجهة كنوني ما با واقعيت هم معلوم مي‌شود و نسبت به آگاهي كنوني و دريافت‌مان از موضوعات نيز وقوف بيشتري پيدا مي‌كنيم. پس «تاريخ مفاهيم» مددكار ما براي درك بهتر نحوة انديشيدن مي‌شود و اين به ‌هيچ‌ وجه به ‌معناي آن نيست كه جايگزين كوشش خود ما براي درك واقعيت مي‌شود.

براي تأليف چنين اثر گرانسنگي قطعاً مولفان روش پژوهش و تأليف خاصي داشته‌اند. لطفاً بگوييد شيوه کار مولفان در تدوين اين فرهنگ چه بوده است؟

شيوة كار مؤلفان اين بوده است كه با تكيه بر مطالعات هم‌زماني (synchron) و درزماني (diachron)، ابتدا به تثبيت معاني الفاظ و اصطلاحات فلسفي در محاوره و نيز در مقاطع زماني معيني پرداخته‌اند و سپس در آثار فيلسوفان به همين ترتيب تلاش كرده‌اند تا معاني اين اصطلاحات و مفاهيم فلسفي را بازيابي كنند و با مقايسة آنها تحولات و تطوراتي را كه اين مفاهيم طي كرده‌اند، بازيابي كنند. اين شيوه از كار عالمان فقه‌اللغه يا فيلولوگ‌ها و كساني كه به معناشناسي تاريخي (historical semantics) پرداخته‌اند، بهره مي‌گيرد و سپس مي‌كوشد تا با در نظرگرفتن جايگاه اين مفاهيم در نظام انديشة فلسفي فيلسوفان و يا مشربهاي فلسفي به فهمي از آنها نائل آيد. حسن اين شيوه، آن است كه مي‌تواند هرگونه ادعا در خصوص تطور مفاهيم را به‌دقت رديابي و مستند كند.

به‌جرأت مي‌توان گفت كه در كمتر اثري شما مي‌توانيد اين اندازه مرحله به مرحله، تطورات مفاهيم را دنبال كنيد و در هر مرحله، آن را مستند كنيد. به‌ علاوه، اهتمام نويسندگان بر اين بوده تا آنجا كه ميسر بوده است، مستقيماً از منابع دست اول و اصلي نقل ‌قول كنند و در بيشتر موارد، علاوه بر برگردان آلماني، اصل عبارات متن را به هر زباني كه بوده است، آورده‌اند. در برخي موارد، حتي برگردان آلماني را هم نياورده‌اند و خواننده را با عين عبارت به زبان اصلي مواجه ساخته‌اند.

اين شيوه دقيقاً چه تفاوتهايي با تاريخ فلسفه نويسي دارد؟ مثلا با تاريخ فلسفه کاپلستون يا اميل بريه؟

تفاوتهاي چشمگيري دارد: اولاً تمركز اين فرهنگ‌نامه بر روي مفاهيم است و از مدخل ‌قراردادن شخصيت‌ها خودداري كرده است؛ ثانياً غرض از نگارش مدخلها به ‌هيچ‌ وجه توصيف نظام‌هاي فلسفي و يا نحله‌ها نبوده است؛ ثالثاً همان‌طور كه فرهنگ‌نامه‌نويسي اقتضا مي‌كند، متنها كاملاً فشرده‌اند و غرض از نگارش، قلم‌فرسايي نبوده است؛ رابعاً برخلاف كار تاريخ‌نگاران فلسفه كه هدفشان از تأليف تاريخ فلسفه، آراي اصلي و نيز نظام انديشه‌اي فيلسوفان و نحله‌هاي فلسفي است و بيشتر جنبة تعليمي دارند، مداخل اين فرهنگ‌نامه به‌ كار پژوهشگران مي‌آيد.

تفاوتها و شباهتهايش ـ به جز وسعت و گستردگي کارـ با «بحث در مابعدالطبيعه» اثر «ژان وال» چيست؟

فكر مي‌كنم در يك مراجعة ساده معلوم مي‌شود كه با دو سنخ اثر روبرو هستيم كه هركدام، با هدفي متفاوت نگاشته شده‌اند. فرهنگنامة ريتر يك كتاب مرجع، آن ‌هم با تكيه بر مداخل است و سرنخ براي كار پژوهشي و نه كتابي تعليمي براي آشناشدن با فيلسوفان و آراي آنها.

«فرهنگنامه تاريخي مفاهيم فلسفه» که با نام يوآخيم ريتر پيوند خورده است، در دنياي غرب چه جايگاهي دارد؟ به‌ويژه اکنون که آثار متعددي نگاشته شده و زمان بيشتري از تاليف اين اثر مي‌گذرد.

يوآخيم ريتر يكي از بنيان‌گذاران فرهنگ‌نامة تاريخي مفاهيم فلسفي بوده و به ‌فاصلة اندكي پس از شروع اين اثر غول‌آسا فوت كرده است. اگر نام ريتر بر روي اين اثر كه 1500 همكار نويسنده در نگارش آن دخيل بوده‌اند، آمده و در افواه به اين نام شهرت يافته، از باب بزرگداشت نام او و نيز تلاشي است كه او و همراهانش در مكتب ريتر در اين خصوص داشته‌اند، وگرنه حتي به‌ لحاظ رويكرد برخي از نويسندگان تفاوتهاي چشمگيري ميان ايشان است. هرچند در مجموع، سبك‌ و سياق مشابهي را در پيش گرفته‌اند و هيأت تحريريه به روال تثبيت‌شده‌اي در شيوة كار و سبك نگارش رسيده و آن را در همه‌ جا اعمال كرده است.

با اين ‌حال، ذيل مداخل نام نويسندگان آنها آمده است. گاهي اوقات، يك مدخل به چند قسمت تقسيم شده و هر يك از قسمت‌ها، نويسنده‌اي جداگانه داشته است. اين فرهنگ‌نامه عمدتاً در حوزة آلماني‌زبان تبديل به مرجعي مهم شده است. البته در كارهاي جدي تحقيقاتي در حوزه‌هاي زباني ديگر هم جاي خود را باز كرده است. ابعاد گستردة فرهنگ‌نامه و كار عميق و بنياديني كه در اينجا صورت گرفته، هنوز هيچ مشابهي در زبانهاي انگليسي يا فرانسوي يا ساير زبانهاي اروپايي ندارد. تلاشي سي ‌و چند ساله با همكاري بيش از 1500 نويسنده به اين زودي‌ها تكرار نخواهد شد. ضمناً آخرين جلد اين فرهنگ‌نامه در سال 2004 منتشر شده و هنوز فاصلة چنداني از آن نگذشته است.

چرا مؤسسه پژوهشي حکمت و فلسفه ايران از اين اثر فقط سه حوزه زيباشناسي، اخلاق و الهيات را براي ترجمه برگزيد؟

هم مداخل آمده در مجموعة سه‌جلدي منتشرشده در سازمان سمت و نيز مداخل ترجمه‌شده‌اي كه در مجموعة سه‌جلدي مؤسسه پژوهشي حكمت و فلسفة ايران منتشر شده‌اند، طي فرآيندي به‌ تناسب برآورد نيازها و نيز كارهاي پژوهشي كه در خود مؤسسة نو ارغنون در جريان بوده، انتخاب شده‌اند. به‌ويژه مداخل سه جلد سازمان سمت كه به مفاهيم و اصطلاحات مابعدالطبيعه اختصاص دارند، در جريان تحقيقاتي كه خود مؤسسة پژوهشي نو ارغنون داشته است و مورد نياز آن تحقيقات بوده‌اند، ترجمه شده‌اند. هر دو مؤسسة محترم سمت و حكمت و فلسفه با ملاحظة سابقة كار انجام‌شده اظهار تمايل داشتند تا هركدام به ‌حسب نياز خود در توافقي با مؤسسة نو ارغنون، عناويني را برگزينند. مؤسسة حكمت و فلسفه به‌حسب درك ضرورت چنين كاري در سه حوزة هنر، الهيات و اخلاق در مشورت با نو ارغنون، خواستار برگردان اين مداخل شد.

آيا برنامه‌اي براي ترجمه ديگر مدخلهاي اين اثر داريد؟

ترجمة شش‌جلدي كه در سازمان سمت و مؤسسة حكمت و فلسفه منتشر شده‌اند، از آغاز برنامه‌ريزي تا زمان انتشار نزديك به ده‌ سال نيرو و همت مؤسسة نو ارغنون را به‌خود اختصاص داده است و در حال حاضر، تصميم جديدي در خصوص ادامة اين كار گرفته نشده است. حدس مي‌زنيد كه با در نظر گرفتن حجم كار و دقتي كه در برگردان و ويرايش آن صورت گرفته، تا چه اندازه اين كار نيرو برده است؟ فقط كافي است اشاره كنم كه هر جلد از ابتدا تا پايان كار، پنج‌ بار ويرايش و بازبيني شده است. البته ماحصل اين زحمات به لطف خدا، انتشار آثاري بوده كه به‌تدريج محل رجوع و استناد كارهاي تحقيقي فلسفي و پايان‌نامه‌ها و مقالات علمي شده و اين جاي خوشحالي است. براي آينده چه‌ بسا شيوه‌هاي جديدي از بهره‌برداري از اين اثر بزرگ كه از ميان 3712 مدخل آن، در مجموع تنها 146 مدخلش به فارسي برگردانده شده، در پيش است كه اميدواريم به ‌ثمر بنشيند. البته جلد سوم سازمان سمت، هنوز در دست انتشار است.

منبع: اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: