گفت و گو با محمدرضا بهشتي، فرهنگ‌نامه تاريخي مفاهيم فلسفه - بخش دوم

1394/11/26 ۰۷:۳۸

گفت و گو با محمدرضا بهشتي، فرهنگ‌نامه تاريخي مفاهيم فلسفه - بخش دوم

اشاره: آنچه در پي مي‌آيد، بخش دوم و پاياني گفتگوبا استاد بهشتي است به نقل از ماهنامه اطلاعات حكمت و معرفت.


 


اشاره: آنچه در پي مي‌آيد، بخش دوم و پاياني گفتگوبا استاد بهشتي است به نقل از ماهنامه اطلاعات حكمت و معرفت.

نقاط ضعف و قوت اين اثر را چه مي‌دانيد؟

در خصوص نقاط قوت آن، پيشتر سخن گفتيم؛ اما هر اثري همچنان كه قوت‌هايي دارد، كاستي‌هايي هم دارد. يكي از كاستي‌هاي چشمگير آن، اين است كه به اندازه‌ شايسته به انديشه‌هاي فلسفي بيرون از فضاي مغرب‌زمين توجه نكرده است؛ مثلاً اگر در پاره‌اي موارد، به تطور مفاهيم در سنت فلسفة اسلامي توجه شده است، اما به‌ دليل كم‌آشنايي با اين سنت، اين ميزان از تحقيق، فراخور اهميت و جايگاه اين سنت در مجموع انديشة فلسفي جهاني نيست و اين سخن از باب اغراق يا خودبزرگ‌بيني نيست. در مورد ساير انديشه‌هاي فلسفي، مثلاً سنت فلسفي هند و يا چين، اين توجه باز هم كمتر بوده است. در هر حال، مي‌توان گفت كه گرايش به‌ سمت اروپامحوري است و البته تا اندازه‌اي هم قابل توجيه است. بايد توجه داشته باشيم كه انجام تحقيقي مشابه در حوزه‌هاي فلسفي فرهنگي ديگر به ‌طور طبيعي اهتمام محققان و پژوهشگران خود اين حوزه‌ها را مي‌طلبد و يقيناً باعث گسترش افق ديد خوانندگان خواهد شد. قدر مسلم اين است كه مي‌توان با بهره‌گيري از شيوه و عمق كار انجام‌شده در اين فرهنگ‌نامه، دست به‌كار تحقيق بزرگي در سنت فلسفي اسلامي‌ ـ ايراني زد كه البته كارهاي مقدماتي فراواني را مي‌طلبد و بايد زير بار آن رفت.

با توجه به اينکه مجموعه‌اي از مدخلها در اين كار نيست، ناشر اصلي برنامه‌اي براي به روز کردن اين اثر ندارد؟

طبيعي است كه با گسترش تحقيقات در قلمروهاي مختلف فلسفه و نيز شاخه‌هاي متعدد و رويكردها و رهيافت‌هاي متفاوت پژوهش فلسفي، هر اثري دير يا زود نياز به تجديد نظر و به ‌روزشدن دارد و اين فرهنگ‌نامه هم از آن مستثني نيست. به‌خصوص تحولات دهه‌هاي اخير در عرصة فلسفه، در پاره‌اي از موارد چنان شتابي دارند كه رصد و احاطة آنها كار ساده‌اي نيست. بنده خودم چند بار به مواردي برخورد كرده‌ام كه به‌ سراغ اين منبع مرجع رفته‌ام؛ اما براي تحقيق در باب مفاهيم و اصطلاحات متأخرتر نتوانسته‌ام از آن به ‌نحو شايسته‌اي استفاده كنم. با اين ‌حال، همچنان بايد گفت كه به‌نسبت از جامعيت خوبي برخوردار است.

جلد نخست اين فرهنگ به فلسفه هنر اختصاص دارد که 14 مدخل از مجموعه 160 مدخلي است که شما برگزيده‌ايد. ملاک‌تان براي انتخاب اين مدخلها چه بود؟ آيا بنا نيست که بقيه اين مدخلها را هم ترجمه کنيد؟

ملاك در انتخاب مداخل، توافق شوراي پژوهشي مؤسسة حكمت و فلسفة ايران و مؤسسة پژوهشي نو ارغنون بوده است. قطعاً مدخلهاي مهم ديگري در حوزة زيباشناسي و فلسفة هنر هستند كه به‌جاست ترجمه شوند. همان‌طور كه عرض كردم، ادامة ترجمة اين فرهنگ‌نامه كه كار بسيار طاقت‌فرسايي است، در حال حاضر در برنامة كار اين مؤسسه نيست؛ اما در صورتي كه شرايطش فراهم شود، جاي بررسي دارد. با توجه به مدت زمان طولاني كه ترجمه‌ها و بازبيني‌هاي مكرر به‌خود اختصاص مي‌دهند و نيز تأمين امكانات لازم براي اين‌كار، راههاي ديگري نيز براي اينكه محتواي اين مداخل در دسترس خوانندگان فارسي‌زبان قرار گيرد، وجود دارد كه در حال ارزيابي آنها هستيم.

چرا ما درباره اين فرهنگ دو جلد اول داريم؟ يکي همان جلد اول با عنوان فلسفه هنر که محصول مشترک انتشارات مؤسسه پژوهشي حکمت و فلسفه ايران و مؤسسه فرهنگي ـ پژوهشي نو ارغنون است و در سال 1389منتشر شد و ديگري هم که عنوان جلد نخست بر خود دارد، گزيده‌اي از مفاهيم در مابعدالطبيعه است که در سال 1386 سازمان سمت و مؤسسه نوارغنون منتشر كرد. اين مسأله اندکي مشکل دارد که ما با جلد اول مواجهيم!

سه‌ جلد مربوط به انتشارات سمت به دسته‌اي از مفاهيم اختصاص پيدا كرده كه به مابعدالطبيعه مربوطند و به‌دليل يك كار پژوهشي ديگر مؤسسه كه به پژوهش دربارة قواعد كلي فلسفه مي‌پرداخت، ترجمه شده‌اند. البته در اينجا هم انتخاب مدخلها با نظر موافق هر دو مؤسسه صورت گرفت. طبيعي است كه مجلدات مربوط به اين مدخلها با زيرعنوان مابعدالطبيعه منتشر شده‌اند و از اين جهت، به ‌لحاظ موضوع كاملاً با مدخلهاي ترجمه‌شده در حوزة زيباشناسي و فلسفة هنر

(جلد اول)، الهيات (جلد دوم) و اخلاق (جلد سوم) از نظر محتوا متفاوت‌اند. قرارداد با مؤسسة حكمت و فلسفه با فاصلة زماني و در حوزه‌هاي خاص منعقد شد و از اين‌جهت، طبعاً باز شمارة جلدهاي خود را داشت. با توجه به اينكه بخش عمدة مدخلهاي فرهنگ‌نامه هنوز ترجمه نشده‌اند، امكان برگردان همة اين مدخلها ميسر نبود. در نهايت، شايد بتوان در گامهاي بعد، اين دو مجموعه را تلفيق كرد؛ اما در حال حاضر، چنين كاري مقدور نيست.

حدود دو دهه است که شما و همکارانتان در مؤسسه پژوهشي نو ارغنون مشغول به فعاليت هستيد و انصافاً خروجي اين مؤسسه در زمينه‌هاي مختلف تأليف، ترجمه، پژوهش و متن‌خواني بسيار بيش از بضاعت يک مؤسسه خصوصي است. اين مؤسسه از چه زماني و با چه هدفي تاسيس شد؟

مؤسسه پژوهشي نوارغنون در سال 1377 با حضور و همراهي جمعي از استادان فلسفه تشکيل شد. هدف اين بود که بتوانيم در حوزه فلسفه کارهاي پژوهشي انجام دهيم و خودمان به عنوان افرادي که در دانشگاهها حضور داشتيم، مي‌خواستيم فضايي را فراهم کنيم که در آن به خلأ، علاقه‌ها و نيازهايي که در حوزه فلسفه وجود داشت، بپردازيم.

مؤسسه پژوهشي نو ارغنون چند نوع کار براي رصد وضعيت فلسفه در کشور در قالب چند طرح انجام داد: 1) اينکه تمام پايان‌نامه‌هاي کشور و اطلاعات مربوط به آنها را جمع‌آوري و طبقه‌بندي کرد. در اين کار که با همكاري مؤسسه حکمت و فلسفه انجام شد، پايان‌نامه‌هاي تمام مقاطع از کارشناسي (زماني که اين مقطع هم پايان‌نامه داشت)، کارشناسي ارشد و رساله‌هاي دکتري را از آغاز تا سال 1386 اعم از دانشگاههاي دولتي و غيردولتي (آزاد) فهرست شد. براي اين کار اطلاعات اين رساله‌ها را از زواياي مختلف گردآوري و طبقه‌بندي کرديم. حاصل اين کار، اکنون به شکل اطلاعات ساده‌تر روي سايت مؤسسه حکمت و فلسفه قرار گرفته است. 2) تلاش براي شناسايي شخصيت‌هايي که در عرصه فلسفه مشغول کار هستند به اين منظور که بتوانيم يک بانک اطلاعاتي خوب از اين افراد در اختيار علاقه‌مندان قرار دهيم.

3) براي اولين بار دست به شناسايي سايتهاي تخصصي فلسفه در حوزه‌هاي مختلف به زبانهاي مختلف زديم که حاصل آن به صورت کتابي با عنوان «فلسفه در اينترنت» منتشر شد.

اين اطلاعات در سايت مؤسسه نو ارغنون هم قرار گرفت؟

در حال راه‌اندازي و تجهيز سايت هستيم و به‌زودي با تغيير و تحول، اين اطلاعات را بر روي سايت بارگذاري مي‌کنيم به گونه‌اي که کاربر بتواند به راحتي به سايت مورد نظر دسترسي پيدا کند. چهارمين فعاليت سايت راه‌اندازي و تاسيس کتابخانه ديجيتال بود؛ به دليل کمبود منابع غيرفارسي در دانشگاهها و مراکز پژوهشي، دسترسي به چنين کتابخانه‌اي ضروري بود. ما در اين کتابخانه آثار اصلي حدود دويست فيلسوف را به زبانهايي که ممکن بود در شکل سي.دي‌هاي مستقل تهيه کرديم. اين کتابخانه در حال تکميل است و به حدود 60 هزار منبع رسيديم. البته اين کتابخانه را وارد بازار نکرديم و فقط در اختيار مؤسسات پژوهشي قرار داديم. پنجمين فعاليت مؤسسه در جهت حرکت به سوي کارهاي صوتي است. گفتگوهايي که بعد از فوت هايدگر پخش شده بود، ترجمه شده و قرار است خوانده شود و به صورت فايل شفاهي در سايت بارگذاري شود.

چند سالي هم هست كه طرحي را با عنوان «تطور قواعد فلسفي» دنبال مي‌کنيم. چيزي شبيه به کاري که ريتر و همکارانش در خصوص مفاهيم انجام دادند، ما راجع به قواعد دنبال کرديم. آقاي دکتر غلامحسين ابراهيمي ديناني قبلا در حوزه فلسفه اين کار را در سه جلد انجام داده بودند، ما اين کار را فراتر از حوزه فلسفه اسلامي برديم و نزديک به 500 قاعده فلسفي را در سي ايستگاه تاريخي در آثاري از فيلسوفان و نحله‌هاي مختلف بررسي کرديم.

اين کار به انتها رسيده است؟

بخشي از اين کار انجام شده؛ ولي ادامه آن به پشتيباني گسترده‌تري نياز دارد. هدف اين بود که نشان دهيم يکي از داد و ستدها در حوزه فلسفي، همين قواعد است که از دوره يونان باستان تا عصر جديد پيگيري شده است. بعدها در ادامه مسير پژوهش خبردار شديم خانمي در آلمان و مرکزي در فنلاند همين کار را ادامه مي‌دهد و با هم اندک تبادلاتي کرديم.

بيشتر درباره اشکال تطور قواعد فلسفي توضيح دهيد.

تطور قواعد سه شکل است: 1) مفاهيمي که در قواعد به کار رفته است، مانند واحد، صدور و غيره؛

2) خود قواعد و معناي آنها؛ 3) جايگاه قاعده در نظام‌هاي انديشه فيلسوفان يا نحله‌هاي فلسفي. در واقع ترجمه فرهنگ‌نامه تاريخي مفاهيم فلسفه از دل اين کار در آمد. ما براي بررسي تطور قواعد، سلسله‌اي از مفاهيم فرهنگ ريتر را ترجمه کرديم که عمدتاً در حوزه مابعدالطبيعه بود. مؤسسه سمت از فعاليت ما مطلع شد و پيشنهاد کرد اين مفاهيم را براي استفاده علاقه‌مندان به ترجمه فني تبديل کنيم. پيشتر گفتم دو جلد از اين فرهنگ را سازمان سمت منتشر کرد و جلد سوم هم در دست انتشار است. مؤسسه پژوهشي حکمت و فلسفه هم همين پيشنهاد را دادند که سه جلد هنر، اخلاق و الهيات را هم منتشر کردند.

و اما ديگر فعاليتهاي مؤسسه پژوهشي نو ارغنون؟

ده سال است که در مؤسسه يک حلقه مطالعاتي تشکيل داده‌ايم که همراه با عده‌اي از مدرسان فلسفه متن‌خواني مي‌کنيم؛ براي مثال «وجود و زمان» هايدگر را مي‌خوانيم و علاوه بر مباحثات حول و حوش کتاب، با يکديگر تبادل نظر و تلاش براي هم‌افقي بيشتر مي‌کنيم. همين حلقه از حدود چهار سال پيش بر روي کتاب «پديدارشناسي روح» هگل کار مي‌کند. با اين گروه هم توانسته‌ايم چند کار منتشر کنيم و چند کار ديگر هم در دست انتشار است. دو کار را دکتر حيدري ترجمه کرده‌اند. در اين حلقه چند دانشجوي مقطع دکتري هم حضور دارند و با ما همکاري مي‌کنند.

به خاطر دارم که روي يک گاهشمار هم کار مي‌کرديد!

بله. بسيار ضروري است که علاقه‌مندان فلسفه با انديشه‌هاي فلسفي در بستر تاريخي آشنا شوند. «گاهشمار تاريخ انديشه»اي که تهيه کرديم، به ترتيب تاريخي وقايع فلسفي را همراه با عکس و نوشته و نقشه و نمودار در بستر فرهنگ عمومي نقل مي‌کند. اين اثر پنج جلد است که جلد نخستش تمام شده

(با حدود 450 صفحه در قطع رحلي و رنگي) و بناست انتشارات کتابخانه مجلس شوراي اسلامي و دانشگاه تهران به طور مشترک چاپ کنند. اين اثر با بيش از 450 منبع و با همکاري 25 مؤلف تهيه شده است.

ترتيب جلدها چگونه است؟

جلد نخست از سرآغازها تا پيدايش اسلام، جلد دوم از پيدايش اسلام تا قرون وسطي، جلد سوم از قرون وسطي تا دوره رنسانس و جديد، جلد چهارم دوران مدرن و جلد پنجم دوران معاصر.

مي‌دانم که علاوه بر تمام اين فعاليت‌ها در مؤسسه نوارغنون و تدريس در دانشگاه، سالهاست که به ترجمه «حقيقت و روش» مشغوليد. اين اثر در چه مرحله‌اي‌ است؟

کار ترجمه که مدتهاست تمام شده است. بيش از دو سوم ترجمه اين اثر بازبيني شده و يک سوم پاياني مانده است. ترجمه کتاب «سرآغاز فلسفه در يونان» هم به اتمام رسيده است. البته کار سنگين‌تري که وقت مفصلي را به خودش اختصاص داد، ترجمه دوره شش جلدي کتاب «جامعه و کلام در قرن دوم و سوم هجري» نوشته «يوزف فان اس» بود. ترجمه اين اثر هم تمام شده و اکنون در حال ويرايشِ بيش از چهارهزار مطلب هستيم.

هرچند فعاليت‌هاي علمي شما به اينها ختم نمي‌شود، اما جا دارد كه درباره مؤسسه مطالعات تاريخ خاورميانه و انجمن فلسفه ميان فرهنگي براي ما بگوييد.

در «مؤسسه مطالعات تاريخ خاورميانه» مدتي بر روي اسپانيا در دوره اسلامي پژوهش کرديم و با گروهي قرارداد بستيم که به شکل فيلم مستند شش قسمتي، با عنوان «شکوه خاورميانه» در ساعت نامناسبي از شبکه دو پخش شد! کار ديگري هم بود که با عنوان «ايران، سرزمين همزيستي اديان و اقليت‌هاي رسمي ايران» درباره آداب، مناسک و زندگي اقليت‌هاي رسمي ايران. حاصل اين پژوهش هم به صورت مستندي سيزده قسمتي درآمد که بدون اجازه ما از يکي از کانال‌هاي خارجي ايران پخش شد! و اما «جلسات انجمن ميان فرهنگي» پيشتر در مؤسسه نوارغنون برگزار مي‌شد و بعد مستقل شد و اخيراً هم با عنوان «انجمن علمي» ثبت شده که دبيرش آقاي دکتر علي‌اصغر مصلح هستند. اکنون هم جلسات آن هر دو هفته يک بار با عنوان «ديگري و ديگري هراسي» در پژوهشگاه علوم انساني برگزار مي‌شود.

منبع: اطلاعات

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: