شهروندی، نقطه شروعی برای دموکراسی / محمود فاضلی

1392/12/17 ۱۲:۲۱

 شهروندی، نقطه شروعی برای دموکراسی  /  محمود فاضلی

شهروند را در فرهنگ و زبان یونانی به ساکن شهری می‌گویند که دارای حقوق سیاسی باشد. اما امروزه شهروندی به معنای سیستمی از حقوق برابر توصیف می‌شود که ضد امتیازات موروثی است که به دلیل تولد در طبقه، نژاد مذهب، قومیت، جنسیت و یا گروه خاص به فرد اعطا می‌گردد. برخی شهروندی را به معنای کامل و برابر در اجتماعی سیاسی تعریف می‌کنند. بی‌تردید مفهوم شهروندی را باید در میان اندیشه یونان باستان و دموکراسی آن جستجو کرد چرا که نقطه شروعی برای دموکراسی مدرن است.

 

 

فقر و کاهش جمعیت مردم یونان را مجبور ساخته بود که برای دفاع از خود و آینده مشورت کنند، بدین ترتیب یونانیان به تدریج ایده‌ای را شکل دادند که براساس آن نیروی سیاسی نیز باید به اشتراک گذارده شود. در حدود سال 750 پ.م یونانیان جوامع خود را در قالب دولت شهرهایی مستقل (پولیس) شکل دادند. قرن‌ها بعد ارسطو، فیلسوف یونانی بر این امر تاکید داشت نیروهای طبیعی دولت شهر را به وجود آورده‌اند و خود یک نظام منحصر بفرد را بنیان گذاشته و توسعه بخشیدند.
 یونانیان در دولت شهرهای مستقل و خودگردان و با انواع مبتکرانه هنر، معماری و شعر هومر با گذر از سنت حکومت‌های سلطنتی، سازمان سیاسی نوینی را برای اجتماعاتِ در حال رشد خود آفریدند. هدف اصلی چنین اقدامی دوری از نیروی سیاسی مرکزی قدرتمند بود. اگرچه در برخی دوره‌ها جبّارها به طور موقت قدرت مطلق دولت شهرها را به دست می‌گرفتند، اما تلاش یونانیان بر این بود که قانون را گاهی در درون یک گروه محدود و گاهی میان تمام جمعیت مذکر به اشتراک بگذارند. در نواحی معدودی نیز آنها یک اتحادیه تشکیل دادند، این اتحادیه به عنوان شکلی نوینی از سازمان سیاسی، پیمانی میان گروه‌های کوچک بود که از لحاظ جغرافیایی از یکدیگر جدا بودند؛ اما در پیمان‌های آنها آمده بود که در قوانین و نیز دفاع با یکدیگر سهیم باشند.
دولت شهرها عموما شکلی از سازمان سیاسی و اجتماعی اشتراکی بود که بر پایه مفهوم شهروندی قرار داشت، و هویت، حقوق و مسئولیت‌های مشترکی را برای زنان و مردان دولت شهر تضمین می‌نمود. عنصر مهم شهروندی در یونان باستان آزادی برای مشارکت در زندگی مدنی و عمومی بود. اما بر خلاف دموکراسی‌های معاصر، در یونان باستان شهروندی به تمام افراد تعلق نمی‌گرفت و فقط به «مردان بومی آزاد به دنیا آمده» تعلق داشت و به زنان، بردگان ، خارجیان و مهاجران تعلق نمی‌گرفت. اصل شهروندی به طور قاطع مردان را از برده‌ها و بیگانگان متمایز می‌ساخت. شهروندی از مردان آزاد، فارغ از توجه به مرتبۀ اجتماعی و ثروت آنها، شرکایی سیاسی می‌ساخت که تحت حاکمیت قانون، دارای امتیازات و وظایف برابر بودند. در برخی دولت شهرها تمامی شهروندان بزرگسال مذکر و آزاد، که شامل فقرا نیز بودند، در یک مجمع سیاسی که قوانین و سیاست‌های جامعه در آن تصمیم‌گیری می‌شد، توسط آرای مستقیم در دولت مشارکت می‌کردند.
زنان نیز دارای امتیازات و حمایت‌هایی از سوی قانون بودند، اما مساوات شامل حال آنها نمی‌شد، و آنها از حق رای محروم بودند و رفتار جنسی و کنترل اموالشان، نسبت به مردان، تحت نظارت مقرراتی سختگیرانه‌تر بود. دولت شهرها معمولا دارای یک مرکز شهری همراه با خانه‌ها و بناهای عمومی بودند که توسط زمین‌های کشاورزی احاطه شده بود. شهروندان در روستاها و یا مزارع واقع در حومه‌ها نیز زندگی می‌کردند. ثروتمندترین دولت شهرها اسکله‌هایی را تحت کنترل خویش داشتند که از محل تجارت و تعامل فرهنگی با دیگران برایشان عوایدی داشت. هر یک از دولت شهرها در مرکز خود دارای معابدی همراه با جایگاهی مقدس واقع در بلندترین نقطه بودند. مرکز شهر یک محل تجمع باز به منظور خرید روزانه و گفتمان در محلی به نام «آگورا» را به نمایش می‌گذارد و یک دیوار دفاعی از جنس سنگ از شهر محافظت می‌کرد. وقتی دشمنان حمله می‌کردند، ساکنان حومه‌ها در داخل دیوارهای شهر پناه می‌گرفتند.    

جمهوری یونانی و دولت - شهرهای یونان باستان مانند آتن و اسپارت نمایندگان نهادهای کلاسیک شهروندی هستند. اگرچه اسپارت دارای اقتدارگرایی نظامی سختی بود و آتن در مقابل،  نماد دموکراسی بود،  اما هر دو دولت‌شهر از اصول کلاسیک شهروندی یعنی خدمات عمومی و وظایف مدنی پیروی می‌کرد. اگر آتن نیازمند تعهد شهروندانش برای مشارکت فعالانه و امور حکومتی و قضایی بود، برای اسپارت وظایف مدنی شامل اختصاص ایثارگرانه فرد در راه فعالیت‌های نظامی دولت‌شهر تعریف شده بود. مفهوم شهروندی در این دوره برپایه ایده مشارکت در عمل حکومت کردن و فعالیت‌های عمومی به عنوان اصلی‌ترین رکن شکل گرفت. اولین فیلسوف و متفکر سیاسی که به مفهوم شهروند در تئوری‌های سیاسی پرداخته است افلاطون بود. وی در کتاب «جمهور» شهروندان را یکی از محورهای اصلی تأسیس دولت و حکومت مطلوب قرار می‌دهد. ارسطو نیز شهروند را کسی می‌داند که در حکمرانی و فرمانبرداری سهیم باشد.

منبع: روزنامه شهروند

 

نظر دهید
نظرات کاربران

کاربر گرامی برای ثبت نظر لطفا ثبت نام کنید.

گزارش

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: