من دورترین خاطره منحصربهفرد را در سالهای میانی دهه بیست از استاد باستانیپاریزی دارم. سخن از نادره مردی است كه از جنوب شرق ایران، از خطه كرمان و سیرجان و پاریز برخاست و آثاری از خود به جای گذاشت كه در نوع خود بینظیر بود. سخن از استاد فقید دكتر محمدابراهیم باستانی پاریزی است كه سجایای اخلاقی، موروثی و خانوادگی را با عشق و تلاش و سختكوشی درآمیخت و از كتاب و طبیعت بسیار آموخت و با بیان شیرین و قلم سحّار خود برای نسل معاصر و آیندگان این مرز و بوم، میراثی نامیرا برجای نهاد. او فرزند یك روحانی روشنبین بود كه در كوهستانی در منطقه سیرجان كرمان پا به پهنه وجود گذاشت و با جهد و اجتهاد در عرصه علم و ادب و تاریخ پای نهاد و در این عرصهها ـ به خصوص تاریخ ـ به آموزگاری بیبدیل تبدیل شد
یكی از معماهای ناگشوده قدیم در آن چه از محیط فرهنگی شاهنامه میدانیم آن است كه نگارگری این كتاب با اسم و رسم والایی كه به هم رسانده، حدود 300 سال پس از پدید آمدن نخستین نسخههای خطی از خود كتاب سابقه دارد. درباره این معما به چندین طریق میتوان سخن گفت.از هر طرف هم كه به راه شكافتن این معما برویم چیزی بر آشنایی ما با فرهنگ ایران افزوده خواهد شد. اما هیچ یك از این راهها و افزودهها سر به سر چنگی به دل نمیزند. حرف این مقاله این است كه راه درست حل معما شاید شناخت بهتر و كاملتر پیامدهای اجتماعی و اندیشهای حاكمیت مغولان و یا غرابتهای فرهنگ شهری آن روزگار باشد.
...مطالعه در بعضی زمینهها (مثل ایجاد تشكیلات راهآهن، امكانات راهسازی، چینیسازی و بالاخره تشكیلات پستی .... و غیره) از كارهای این هیات بود و هرچند ماه یك بار یكی از اعضاء هیات با مراجعت به ایران و آوردن وسائل خریداری شده جدید و كسب دستورات، مجدداً به محل ماموریت خود در فرانسه مراجعت میكرد.
«داد» در تقابل با «بیداد» است. آمدن «داد» رفتن «بیداد» را درپی دارد، این تقابل هم چون تقابل روز و شب، نیكی و بدی، شادی و غم، مرگ و زندگی است؛ گویی تا زمانه زمانه است «داد» و «بیداد» در ستیز با یكدیگرند. به هر كجا كه «داد» خانه بنیان كند، «بیداد» را گزیری جز گریز نیست. آبادی آن، ویرانی دیگریست. «داد» چشمهها را پُرآب، رودخانهها را خروشان، دشتها را سبز، دلها را شاد، «بیداد» رودها را خشكان، جنگلها و دشتها را تباه، ابرها را نازا و دل را غمین میدارد.
استیلای مغول بر ایران كه از اوایل قرن هفتم تا آخر قرن هشتم طول كشید با آنكه ابتدا در سفالسازی و فلزكاری و معماری تأثیر مهمی نداشت، طراحی پارچه را به كلی تغییر داد. نقشهایی كه از پیش از اسلام رواج داشت متروك شد. تركیبها و تصاویر همه از رواج افتاد. رنگ روشن و حتی گاهی سفید كه برای زمینه طرحها انتخاب میشد تا طرح و شكل را برجستهتر جلوه دهد، دیگر به كار نرفت و به جای آن رنگهای تند و تیره برای زمینه كار معمول شد كه مجموعاً به كلی بیبرق است و تنها وسیله برای ایجاد برجستگی و تضاد، كه همه هنرمندان بدان متوسل شدند، به كار بردن الیاف فلزی بود؛ یعنی رشتههای طلا كه دور ریسمان میپیچیدند. حتی روش كار هم تغییر كرد. پیش از آن، پارچههایی كه رنگ روشن و كدر داشت و گاهی اطلس متداول بود، اما از این پس اطلس و انواع آن و پارچههای راهراه بسیار معمول شد. هَمّ هنرمندان مصروف این میشد كه آثارشان جلوه فراوان آنی داشته باشد و در نظر اول نفاست پارچه آشكار شود.
نویسنده ابتدا به ضرورت رسیدگی به حقوق مردم در فلسفه اجتماعی معاصر پرداخته و سپس توجه به این امر مهم را در سیره سیاسی امامعلی (ع) بررسی كرده است. وی ضمن بیان اصول و مبانی فلسفه حقوق و حكومت از منظر فلاسفه غرب، مبانی حكومت علوی را در مقایسه با آرای آنان مورد تشریح قرار میدهد. از نظر نویسنده، ایمان به خدا و اطاعت از او زیربنای اندیشه حكومت امامعلی(ع) بوده و بعد از آن، اندیشه اجرای عدالت و رسیدگی به حقوق مردم در این حكومت نمود عینی و ملموسی دارد.
در سالهای اخیر كسانی كوشیدهاند در جایگاه نماد دین مبین اسلام قرار بگیرند كه به واقع كمترین نسبتی با این دین رحمت و عدالت ندارند و هر روز با اعمال خشونت و به خاك و خون كشیدن بیگناهان بر نفرت ناظران بیرونی میافزایند، در حالی كه خشونت و ترور در اسلام، جایی ندارد و مدعیان این امر از اسلام بری هستند و به قول استاد واعظی: «اگرچه دفاع مسلمانان در بقای اسلام اثر داشت، اما معجزه جاودانه پیامبر(ص) شمشیر نیست.»
از زمانی که بشر توانست مدارک مربوط به فعالیت های اقتصادی و جزئیاتی از زندگی شخصی خود را بر روی مواد و اجسام پردوام نظیر سنگ، گل، پوست و نظایر آن ثبت نماید، برای اینکه از این اسناد بتواند بهرهگیری کند به فکر افتاد آنها را در یک جا جمع کرده و محافظت بنماید و بدین گونه نخستین "بایگانی در جهان" تشکیل شد.
خردگرایی از اندیشههای بنیادین فرهنگ ایرانی است، زیرا این فرهنگ، سعادت و رستگاری آدمی را در استخدام خرد میداند. از این دیدگاه خرد بزرگترین موهبت الهی و مهمترین ابزار برای مبارزه با دیوهایی است که در درون آدمی به صورت صفات ناپسند چون حرص، خشم، حسد و... فروخفتهاند.
از ميان آثار داستاني، گاه داستاني تاثيرگذاري پرقوتي در روح و جان خواننده باقي مي گذارد كه ماندگار است و تا پايان عمر دغدغه ذهني آدم مي شود و دايم باز توليد مي شود. رمان «همت» نوشته محمد عزيزي يكي از اين نوع داستان هاست. رماني تاثيرگذار و عميقا ماندگار. در طول سي و چند سال اخير داستان هاي بسياري با موضوع و مضمون جنگ ايران و عراق نوشته شده است. بسياري از اين گونه داستان ها به صورت كتاب چاپ و منتشر شده اند اما اغلب اين گونه داستان ها به شكل خاطره و فرم گزارشي است و ساخت و بافت هنري در تاروپودشان ندارد و اسكلت وار و بي رگ و خون نوشته شده اند كه تاثيري نيز در روح و جان خواننده به جا نمي گذارد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید