خوشبختی را در معنایی فلسفی به معنای خوب زندگی كردن (well being) میدانند. زندگی همراه با خیر یا به تعبیری كه در گفتار مصطفی ملكیان آمده؛ اما چه معیارها و ویژگیهایی دارد. این ویژگیها چه نسبتی با یكدیگر دارند، تقدم و تاخرشان در چیست و نهایتا اینكه سلامت نفس چه ارتباطی با اخلاقی زیستن دارد؟ گفتار حاضر كه حاصل تقریر سخنان استاد ملكیان در میان جمع كوچكی از شاگردانشان است، به برخی از این پرسشها پاسخ داده است، با اشاره به اینكه تفصیل این سخنان را باید در گفتارهای مفصل ایشان پی گرفت، ضمن آنكه در بحث حاضر از میان مولفهها یا ویژگیهای زندگی و نسبت آنها به زندگی خوب به فراخور زمان تنها به سه مورد اشاره شد كه از نظر میگذرد.
درباره مراحل زندگی تحصیلی، تحقیقات، تألیفات و مقالات و سخنرانیهای دكتر باستانی پاریزی و تعلق خاطر او به كرمان و زادگاهش پاریز، بسیار نوشته و گفتهاند، بهخصوص روزنامه اطلاعات كه در ارج نهادن مقام و منزلت آن استاد عالیقدر ـ چه در زمان حیات و چه بعد از درگذشت ایشان ـ تا سرحد امكان و به نحو شایسته وظیفه ملی و فرهنگی خود را انجام داده است.
قواعد فقهی میتواند مستند بسیاری از فتاوای زیست محیطی باشد. برای نمونه: مسأله 1ـ چنانچه كارشناسان و متخصصان، بلندمرتبهسازی در مناطق مسكونی را موجب ایجاد مشكلات اقلیمی اعلام دارند، چنین اقداماتی تجاوز به منافع عمومی محسوب و در نتیجه شرعاً حرام خواهد بود.
علی بهرامیان عضو هیات علمی دایرهالمعارف بزرگ اسلامی و پژوهشگر تاریخ صدر اسلام است. او از سال ۱۳۶۷ به همکاری با مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی پرداخت و مقالات زیادی از او در این دائرةالمعارف به چاپ رسید. وی هماکنون معاون بخش تاریخ دائرةالمعارف بزرگ و مدیر تاریخ دانشنامه ایران است. از آثار این محقّق میتوان از اسلام: پژوهشی تاریخی و فرهنگی (همکار)، فهرست نسخههای خطی کتابخانه دولتی روسیه (لنین)، فهرست نسخههای خطی کتابخانه ملّی تاجیکستان (ابوالقاسم فردوسی) نام برد.
محمود امید سالار زاده ۵ آذر ۱۳۲۹ خورشیدی پژوهشگر، مترجم، نسخهشناس و نویسنده ایرانی است. امید سالار روز یکشنبه ۵ آذر ۱۳۲۹ خورشیدی در اصفهان چشم به دنیا گشود. امید سالار دارای درجه دکتری ادبیات فارسی از دانشکده مطالعات خاور نزدیک دانشگاه برکلی در کالیفرنیا ست. وی دانش فولکلور را تحت نظر الن داندس (Alan Dundes) استاد دانشگاه برکلی آموخته است؛ از این رو یکی از دانشمندان برجسته در زمینه مطالعات فولکلور ایرانی و ادبیات فارسی به شمار میآید و مقالات زیادی در این خصوص نگاشته است. از کارهای ویژه او همکاری با دکتر جلال خالقیمطلق در تصحیح شاهنامه فردوسی؛ همکاری با دانشنامه ایرانیکا به سرپرستی احسان یارشاطر از سال ۱۹۹۰ و عضویت در شورای عالی علمی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی از سال ۲۰۰۶ بوده است.
امیل زولا نویسنده برجسته فرانسه در نامه معروف خود، «من متهم می کنم!»، نظام قضاییه فرانسه قرن نوزدهم را خطاب قرار داد و بی عدالتی در قضیه درایفوس را عاملی دانست که کل جامعه فرانسه را تا مرز جنگ داخلی پیش برده است. این قضیه در قرن نوزده تنشی بی اندازه شدید در کشور به وجود آورده بود: دریفوس افسری یهودی بود که به دروغ متهم به خیانت به فرانسه به سود آلمان شده و ارتش او را محاکمه و مجازات کرد، اما گروهی از روشنفکران از جمله زولا این امر را توطئه ای پنداشتند که خاصل عقاید نژاد پرستانه است، تا به آخر با این کار مخالف بودند و تا رمان اعاده حیثبت رسمی درایفوس که سال ها بعد اتفاق افتاد، از پا نشستند و حاضر شدند گاه به زندان بیافتند و گاه حتی به تبعید بروند.
هر کس پلههای قدیمی و رنگ و رورفته دانشکده ادبیات دانشگاه تهران را بالا و پایین رفته باشد امکان ندارد نامی از دکتر رضا داوری اردکانی نشنیده باشد، مخصوصا حالا که در 81 سالگی بهسر میبرد.
در اولین ماجرا که باید با کشتی سفر کند، ملاح بیمروت با دیدن کیسه خالی او به کشتی راهش نمیدهد؛ اما جوان به زور بازو ملاح و دوست ملاح را فرومیکوبد و به کشتی مینشیند. ملاح هم با دامی که برای جوان سادهلوح میگسترد، او را میان دریا رها میکند. جوان با جانکندنی طاقتفرسا خود را به خشکی میکشاند و با خوردن برگ درختان و بیخ گیاهان خود را تشنه به چاه آبی میرساند؛ اما برای رفع تشنگی باید پشیزی بپردازد. جوان پشیزی ندارد، ناچار تنی چند را فرومیکوبد. مردان جمع میشوند و چندان میزنندش که مجروح به گوشهای میافتد.
این قاعده مشتمل بر دو بخش است: یكی «لاضرر» و دیگری «لاضرار». آنچه مربوط به بحث كنونی ماست، بخش «لاضرار» است. جالب این است كه این جمله را رسولالله(ص) در یك واقعه قضایی بیان فرموده است. داستان از این قرار بوده كه: در زمان رسول الله(ص) سمره بن جندب در جوار خانه مردی از انصار، درخت خرمایی داشت كه راه رسیدن به آن از داخل ملك آن مرد انصاری میگذشت. سمره برای سركشی به آن درخت و انجام امور آن به موجب حق عبوری كه داشت، از ملك مرد انصاری عبور میكرد و بارها سرزده وارد میشد
شاید با واژه «استعفا» غریبه باشیم و اساسا این سوال در ما به وجود بیاید که چرا مسوولی باید استعفا کند؟ این مساله ناشی از آن است که در جامعه ما کمتر اتفاق افتاده که مسوولان خودشان را نماینده یا منتخب غیرمستقیم مردم دانسته و خود را نسبت به وظایفی که در قبال مردم دارند مسوول و متعهد بدانند. متاسفانه ما در جامعه خود بیشتر اوقات مسوولیت را بهعنوان یک حق میدانیم که بر اساس آن فرصتی به دست میآید تا جایگاه و شأن خودمان را به دیگران نشان بدهیم و از طریق آن به دیگران ببالیم در حالیکه مسوولیت در مفهوم واقعی خود به معنی پاسخگوبودن است. وقتی شخصی مسوول میشود در واقع وظیفهاش بسیار سنگین است و باید خود را به جامعهای که وی را مستحق دریافت مسوولیت شناخته است چنان متعهد بداند که این مسوولیت را فرصتی نه برای خودش که برای خدمت به جامعه و مردم بپندارد. این موضوعی است که در بسیاری از جوامع توسعهیافته وجود دارد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید