وقتی سؤال میکنیم که «فیلسوف اسلامی» کیست؟ قاعدتاً باید اصل تحقق «فلسفه اسلامی» را پذیرفته باشیم. وقتی فیلسوف هست، طبیعتاً فلسفهای نیز خواهد بود. برخی مستشرقان، چنین اظهارنظر کردهاند که مگر فلسفه میتواند «دینی» باشد که در مرتبه بعد ما از «فلسفه اسلامی» حرف بزنیم؟ چرا که فلسفه اسلامی در ذیل «فلسفه دینی» قرار میگیرد.
«من میمیرم و آثار شلوغ و درهموبرهم من میماند و از بین میرود. به من، زمانِ زندگی من کمک نکرد که بتوانم با آرامش کارم را بکنم.» اینک اما، از پسِ بیش از نیمقرنی که از مرگ نیما میگذرد، اوراق پراکنده و درهموبرهمِ نیما به قالب کتاب درآمدهاند.
اعتقاد به توحید و یکتاپرستی از نخستین موضوعاتی است که در بطن ارزش های اخلاقی و اسلامی نهفته و در آثار ادبی زبان فارسی در لابه لای متون شاعران و نویسندگان گوناگون به این موضوع و مبحث از منظر صفات جمالیه و جلالیه خداوند پرداخته شده است.
سعدی اهل عرفان است و این عرفان عشق است، یعنی امری که در غزلیات او موج می زند و خاستگاه اندیشه و بیان او می شود. او با عشق تمام اسرار وجود را رصد می کند و برایش راه وصول به حقیقت است.
سعدی، حکمت دانی است برجسته که شخصیتش آمیزه ای از مدرسه، محیط، سفر و استعداد خدادادی است. سعدی اهل نظر است و حکمت عملی و نظری در همة آثارش جایگاه ویژه ای دارد و اگرچه در نظامیه بغداد فقه شافعی و کلام اشعری خوانده است، اما به مدد اندیشه و عرفان از آنان گذشته و خود صاحب اثر و نظری ماندگار در حکمت دینی و زبان فارسی شده است.
سعدی اگرچه در دیدگاه همگان به جهت ارزش های شاعری و توانمندی های زبانی شناخته شده و از جایگاه ویژه ای برخوردار است، اما از منظر دیگری نیز در خور ارزش است؛ با سعدی عصر دیگری در تاریخ ما آغاز شده است.
در هنر سعدی چیزی وجود دارد که دیگر بزرگان ما کمتر از آن بهره داشته اند و آن آزمونگری و تجربه گرایی سعدی است در آفاق پهناور حیات و ساحت های مختلف زندگی اجتماعی و فردی. او از سفرهای گوناگون خود و تجربه پیشه های مختلف یاد می کند که ما از آنها آگاهیم و به چگونگی آنها پرداخته ایم، اما برخی از تجارب وی همچنان بر ما پوشیده مانده است.
سعدی شیرازی، نخستین شاعر بزرگ فارس است که از دیدگاهی عمیق و همه جانبه نسبت به فرهنگ ایرانی برخوردار است و تمامی لایه های آن را با دیدی هوشمندانه می بیند و در سخنان خود مظاهر فرهنگی مردم ایران و جلوه های متفاوت آن را به طرزی گسترده و با نمایش دقایق و ظرافت های رفتاری و کرداری به تجلی می گذارد.
در دیباچه گلستان، سعدی ضمن حکایتی به تأسف از عمر تلف کرده پرداخته و از همین روی بر آن است تا در نشیمن عزلت نشیند و دامن از صحبت فراهم چیند و دفتر از گفته های پریشان بشوید و از آن پس سکوت اختیار کند.
ناصرالدین شاه پس از عزل میرزا آقا خان نوری، تحت تأثیر آموزه های بر جای مانده از دورۀ صدارت امیرکبیر، به اندیشه افتاد تا با نوسازی دستگاه دولت و ایجاد نهادهای جدید، اصول ترقی خواهی را در کشور رایج کند و از این طریق، هم به سلطنت خود آبرو و اعتبار بخشد، هم تا حدی در جهت ممانعت از ستمگری افسار گسیخته حکام و مأمورین حکومتی علیه مردم قدم بردارد
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید