رابطه دين و اخلاق ،كهن ترين مساله فلسفه اخلاق است و تاريخچه آن به سقراط و رساله اوتيفرون افلاطون باز مي گردد.اين مساله در قرون اخير مورد توجه واقع شده و فيلسوفان ديني معاصر كه جامعه غرب را خالي از معنويت ديده اند دوباره به سوي دين و مسايل كلامي رانده شده ،دوره رنسانس را احيا نمودند. نكته جالب اين است كه هم فيلسوفان ديندار و هم ملحدان (نظير ماركس،نيچه و فرويد)راجع به اين مساله نظريه پردازي كرده اند.
اندیشه یونانی پس از دوره قهرمانی، دیدگاهی را در اخلاق به وجود آورد که مفهوم سعادت و مسیر وصول به آن دغدغه اصلیاش بود این نظریه «سعادتگرایی» نام گرفت.[1] بر اساس این نظریه، غایت نهایی اخلاق و احکام اخلاقی، وصول به «سعادت و کمال» است. در نتیجه «از نظر سعادتگرایان منشا ارزشهای اخلاقی، و ریشه همه فضایل و رذایل اخلاقی در سعادت و کمال نهفته است.»[2] سقراط و بعد از او افلاطون و به شکل کاملترش ارسطو کسانی بودند که این نظریه را مطرح کردند.به دلیل نقش برجسته این سه تن در این نظریه، در مقاله حاضر به طرح اندیشههای آنها میپردازیم. موضوعات مشترک مورد بحث در هر سه شخصیت، سعادت و عناصر آن و فضیلت اخلاقی و مباحث مربوط به آن میباشد.
حضرت محمد(ص) در سن چهل سالگی به رسالت مبعوث شد.[1] آن حضرت در غار حرا مشغول راز و نیاز با خداوند بود كه اولین آیات نورانی قرآن كریم توسط جبرئیل به ایشان وحی شد.[2] پیامبر(ص) طبق آیات قرآن كریم[3] و به شهادت تاریخ[4] فردی «امی» و درس نخوانده بود. بنابراین چون آن حضرت شخصا نمیتوانست آیات قرآن را بنویسد، به كسانی كه با كتابت آشنا بودند، دستور داد قرآن را بنویسند تا آیات الهی همواره محفوظ بماند.
خداوند میفرماید: «اگر آنچه درخت در زمین است، قلم باشند و دریا را هفت دریای دیگر به یاری آید، سخنان خدا پایان نپذیرد. قطعا خداست که شکستناپذیر حکیم است»(۳۱ :۲۷؛ نیز ۱۸ :۱۰۹). این بدان معناست که علم حدی ندارد. خداوند به ما فرمان میدهد که با کمک عقل، استدلال و تازهترین دانش بشری مستقیماً بکوشیم معنای وحی او را کشف و درک کنیم. بهخصوص در آیه ۲۵ :۷۳ میخوانیم: «کسانیاند که چون به آیات پروردگارشان تذکر داده شوند، کر و کور روی آن نمیافتند.» هرگز قادر نخواهیم بود معنای کلام خدا را به طور کامل درک کنیم اما از ما خواسته شده که به تلاش مستمر خود ادامه دهیم.
کتاب «ارض ملکوت» از مبناییترین آثار هانری کُربن برای فهم جهان فکری و معنوی ایران زمین و پیوستگی فرهنگی ایران پیش از اسلام و ایران پس از اسلام است. این کتاب را میتوان مقدمه لازمی برای فهم بسیاری از مطالبی که در دیگر کتابهای این متفکر مطرح شده است، در نظر گرفت؛ زیرا موضوع «عالم مثال» از کلیدواژههایی است که او در مقام تحلیل وجوه مختلف تفکر ایرانی ـ چه در ایران باستان و چه در ایران اسلامی تا به امروزـ فراوان از آن بهره میبرد. میتوان گفت مضمون اصلی اسلام ایرانی، «پیکار در راه جان جهان» یا به تعبیر دیگر «پیکار در راه ملکوت» است. در فلسفه غرب مدرن، گویی به لحاظ این مضمون، دو گروه افلاطونیان و دکارتیان در برابر هم صفآرایی کردهاند
این مقاله به بررسی نقش امام علی علیه السلام در اندیشه سیاسی اسلام می پردازد؛ از این رو ابتدا مروری بر تالیفات انجام شده در موضوع اندیشه سیاسی اسلام خواهیم داشت و جایگاهی را كه این تالیفات برای آن حضرت، قائل شده اند، بررسی خواهیم كرد؛ سپس با استفاده از روش های تفسیری سعی خواهد شد زمینه ای برای فهم هر چه بیشتر جایگاه اصلی آن حضرت در تاریخ اندیشه سیاسی اسلام فراهم آوریم؛ بنابراین هدف اصلی در این مقاله ارائه روش تحلیلی درست برای بررسی تاریخ اندیشه سیاسی اسلام است.
در این نوشتار، پس از مروری بر مفاهیم بنیادین جهانیشدن، و تشریح اینكه اسلام توانست نخستین جهانیشدن را به معنای واقعی شكل دهد، نقش فلسفه و تفكر اسلامی در كنار دو عامل دیگر (تجارت و تكنولوژی) در جهانیشدن اسلام، توضیح داده میشود.
دلیل اینکه ابن عربی را شیخ اکبر خوانده اند آن است که او تفسیرها چالش برانگیز و عالمانه ای از مسائل بنیادی نظریه و عمل در اسلام ارائه کرده است. اما نظر به پیچیدگی، عمق، تطویل و تنوع نوشته های ابن عربی، طبقه بندی بیانات در خصوص دیدگاه هایش نسبت به مسائل نظری اگر نه غیر ممکن دست کم بسیار دشوار است. مسلماً تلاش هایی که برای طبقه بندی اندیشه او انجام گرفته است(به عنوان مثال، ماسینیون و گارده آن را "ایستا" در برابر "پویا" نامیده اند) چندان مبنایی در نوشته های او ندارد. اگرچه همه جا به ما گفته شده که در منابع متاخر اسلامی و غربی، ابن عربی دیدگاه وحدت وجود را ایجاد کرد اما خود او هیچ گاه این تعبیر را به کار نبرد؛ تعبیری که تاریخی پیچیده در میان طرفداران و منتقدان وی دارد و نزد نویسندگان گوناگون، ناظر به چیزهای مختلفی است.
هنر اسلام دارای گنجینه عظیمی از معانی عمیق عرفانی و حكمت الهی است زیرا این هنر ریشه در بنیانهای ژرف تفكری معنوی و الهی دارد. این هنر،گاه با خلق صورتهای جدید و گاه با بهره گیری از تصاویر و فرمهای هنری گذشته همچون ایران باستان و ایران قبل از اسلام و با نگرش و معنا بخشی مجدد به آنها به پی ریزی فرهنگی بس غنی و شكوفا در تمدن اسلامی پرداخت. متاسفانه ما در بررسی « هنر اسلام» شاهد گستره وسیعی ای از نگرشها و رویكردهای تاریخی در قالب « تاریخ هنر» بودهایم و جای خالی نگرشهایی عمیق تر با نگاهی فلسفی به این هنر در بستر رویكردهای فلسفی به هنر قابل مشاهده است.
با آنكه تحقیقات بسیار گستردهیی درباره تصوّف و جریانهای مختلف فكری آن به زبانهای اروپایی و شرقی به عمل آمده و در دهههای اخیر مقالات علمی در این باب كم نبوده است، اما فیالواقع تألیفات خاصی كه به تجزیه و تحلیل معتقدات و ریشههای تاریخی و اجتماعی هر جریانی بپردازد، در میان انبوه این كتابها و مقالات اندك است. برخی از پژوهشگران بر اساس دیدگاه خاصی كه داشتهاند كوشیدهاند تنها به نكاتی بپردازند كه با دیدگاههای خود آنان موافق باشد. در كتابهایی كه درباره صوفیان تدوین كردهاند، مفهوم «تصوّف»، «ملامت» و «فتوّت» بهم بافته است. در این مقاله ضمن بررسی تاریخی این پدیده فرهنگی، برخی ویژگیها و اصطلاحات و مسائل فتوت مورد بررسی قرارگرفته است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید