مقاله

نتیجه جستجو برای

اوایل خرداد امسال، در اوج کاری و آخرین امتحانات، دوست گرانمایه کرد، بهروز غریب‌پور، نامه‌ای الکترونیک برایم فرستاد. از جوان‌هایی صحبت کرده بود، معمار و شهرساز که پروژه‌هایی برای «نجات اورامان» تهیه کرده و می‌خواهند در محل، سمیناری برگزار کنند و خواسته بود همراهی شان کنم. احترام من برای غریب پور به حدی است که نمی‌توانستم نه بگویم، و عشقم به مردم رنج‌مند و مهربان کرد، به حدی که هر زمان هر کاری برای آن‌ها، از دستم بر آمده، انجام داده‌ام و این را نه یک لطف که یک وظیفه می‌دانم که تاریخ فرهنگی ایران بر دوش تک تک ما قرار داده تا از مردمی که هم ریشه‌های زبانمان را مدیونشان هستیم و هم بارها آزادی و رشادت آن‌ها بوده که ایران را، ایران نگه داشته ادا کنم

( ادامه مطلب )

سی و نُه سال پیش (سال ۱۳۳۹) که در تابستان به زادگاه عزیزم، گیوی و خلخال رفتم، شنیدم روحانی و واعظی جوان و گرانمایه در ماه مبارک رمضان در خلخال (هروآباد) به منبر رفته‌اند و منبرشان سخت مورد استقبال و استفاضه همشهریان گرامی‌ام قرار گرفته است. در پایانِ کار، مبلغ ده هزار تومان (به پول آن روز) در پاکتی تقدیم کرده‌اند، ولی ایشان از پذیرش آن خودداری ورزیده‌اند. آقایان گفته‌‌اند: اگر کم است، اضافه کنیم. ایشان گفته‌اند: سخن در اندک و بسیار نیست! من هرگز برای تبلیغ دینی پول نمی‌گیرم و تاکنون از این کسوت، دیناری بهره مادی نبرده‌ام!

( ادامه مطلب )

در فرهنگ ایران اسلامی و در فراخنای تمدنی که به دست اسلام در سرزمین ایران پایه‌گذاری شده است، کم نبوده‌اند عالمان شاعری که در قامت حکیم، طبیب، منجم، ریاضیدان، فقیه و فیلسوف، از شعر به عنوان یک زبان رسا و فراگیر استفاده کرده‌اند تا عرصه حضور و خطاب و دایره نفوذ و بیانشان وسیع‌تر گردد. در حقیقت، بهره‌مندی از زبان شعر و ادب، توفیقی افزون بر توفیق‌های دیگر بوده است تا کسانی که کسوت دانش و دانشوری بر تن داشته‌اند، از توان و امکانِ بالقوه و بالفعل ساحت شعر نیز استفاده کنند، تا آنچه را رسالت خویش می‌پنداشتند و تبلیغ و ترویج و اشاعه‌اش را تکلیف و وظیفه علمی و دینی و انسانی خود می‌دانستند، با براق تندسیر و چابک اندام شعر، بهتر و بیشتر به سرمنزل مقصود برسانند.

( ادامه مطلب )

آثار هنری می‌توان گفت که بر دو گونه‌اند: یکی آنکه برد جهانی دارند، و ارزش آنها از جانب همه ملت‌ها و تمدن‌ها شناخته می‌گردد، ولو در نظر اول و در زمان معینی این شناخت تحقق نیابد. مثلاً نقاشی «امپرسیونیسم» در آغاز با مخالفت هنر سنتی روبرو شد، ولی پس از چندی به آن خو گرفتند. این به شرط آن است که هر نوآوری، پاسخی به نیاز زمان داشته باشد

( ادامه مطلب )

گادامر در حدود چهل سال پیش اثر مهم خود را به نام حقیقت و روش، (‏Wahrheit and Method‏) به رشته تحریردر آورد. او در این کتاب فلسفه و هرمنوتیک (تفهیم وتاویل) را برای پیروانش توصیف کرده و در راه انتشار و جاافتادن آن زحمات زیادی را تحمل کرده است

( ادامه مطلب )

اشاره: ارسطو خود انکار نمی‌کند که انسان به ‌یاری قدرت می‌تواند بر بهترین و شریف‌ترین کارها دست یازد و از این رو فضیلت از قدرت جدا نیست. چنانچه فیلسوف در پی کسب فضیلت اتم و اشرف است، پس او چگونه می‌تواند بدون ورود به سیاست، به برترین عمل که حائز فضیلت مطلق است، دست یابد؟

( ادامه مطلب )

شدت سانسور در دوره رضاشاه آنقدر بود که یک بار شهربانی عبارت «شاه چنین گفت‌ » را در متن یک نمایشنامه که متعلق به زمان ساسانیان‏‌ بود، بدین گونه سانسور و اصلاح کرد:«بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاهى‏ فرمودند.» از کودتای سوم اسفند 1299، تاریخ ایران تجربه نوینی از استبداد یافت. تجربه‌ای که طعم تلخش در کام جراید بیشتر نشست. وضعیت مطبوعات در فراز و فرود تحولات سیاسی و اجتماعیاین عصر نشیب بسیار داشت. چنانچه تحولات سیاسی و اجتماعی از کودتا تا پایان سلطنت رضاشاه، رکود، تهدید، محدودیت و توقیف را به مطبوعات هدیه داد. نوشتار مزبور با رویکردی تاریخی به بررسی وضعیت مطبوعات از کودتا تا عصر رضاشاهی می‌پردازد.

( ادامه مطلب )

«ذیل نفثة المصدور» از تواریخ منثور زیبایی است که به علت در برداشتن شرح احوال وزرای عصر سلجوقی و نامعلوم بودن عنوان کتاب، پیشتر با نام «تاریخ الوزرا» معرفی و چاپ شده بود. نظریۀ اهمیت تاریخی و ادبی آن، این متن تاکنون دو مرتبه به دست چاپ سپرده شده و گویا برای سومین بار هم، هم اکنون مجدداً در حال تصحیح است. ابتدا مرحوم دانش پژوه و اندکی بعد استاد مدرسی طباطبایی، متن مصحح کتاب را منتشر کردند و پس از هریک از چاپ های مذکور، مقالاتی در نشریات متداول، در نقد و معرفی آن چاپ نوشته شد.

( ادامه مطلب )

شاید بندرت کسی این بخت نیک را داشته باشد که در «زنده بودنِ» خود ، جاودانگی اش را درشعر معاصر ایران ، آن هم درشعر شاعری چون شاملو به چشم خویشتن ببیند. پوری سلطانی این «بخت» را داشت . تصورمی کنم بسیاری چون من پیش آنکه بدانند ، کتابداری عاشق به نام پوری سلطانی در کتابخانۀ ملی است ، یا از نزدیک درجایی او را دیده یا به توفیق هم سخنی اش نائل آمده باشند در «شعر» شاملو اول بار او را شناخته اند. پوری سلطانی در طی زندگانی هشتاد و چند سالۀ خود ، بیش از شصت سال آن را در کانون توجه و در معرض احترام بسیار عمیقِ قلبی شماری از اهل فرهنگ و بزرگان عرصۀ کتابداری ایران یا محبوب بی جانشین درنزد اجلۀ تجربه دیدگان استخواندار سیاست پیشۀ عضو حزب تودۀ ایران بود . گره خوردگی نام «پوری » و « کیوان» در سخن ها و نوشته های سیاسی و ادبی شصت سال اخیر آنچنان درهم تنیده شده ، که برزبان راندن ودرسطر نشاندن یکی از آن ، ناخودآگاه تداعی گرآن دیگری بوده است . گویی این «دونام همیاد آورانه» در تاریخ مبارزات سیاسی چپ ، برمجموعۀ عاشقانِ نمادینِ ناکام ماندۀ عشق دراین سرزمین (از فرهاد و شیرین گرفته تا لیلی ومجنون و....) دو عاشقی دیگر هم افزوده است .

( ادامه مطلب )

پل ریکور، فیلسوف فرانسوی در این مقاله به دفاع از نگاه هرمنوتیکی در بررسی های تاریخی پرداخته است. در این نگاه، اذعان به هرگونه علم کلی تاریخ و بازنمایی عینی گذشته مورد تردید قرار گرفته و بر جنبه های تفصیلی و نسبی دانش تاریخ تاکید شده است. مقاله حاضر یکی از مهم ترین نوشته ها ی این رویکرد است که به مفهوم انسان به عنوان سوژه تاریخ توجه خاص دارد.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: