مرکز حافظشناسی نهادی مستقل (غیردولتی)، فرهنگی و علمی است که بهمنظور تقویت و گسترش فعالیتهای مربوط به حافظ و توسعۀ پژوهشهای تخصصی در پیوند با زندگی، اندیشه و شعر حافظ، در سال ۱۳۷۵ ه.ش در محل حافظیۀ شیراز آغاز به کار کرد.
جهان توسعهنیافته، جهان محنتها و مصیبتهاست. این مصیبت تنها در هدر دادن منابع طبیعی نیست. بالاترین مصیبتِ جهان توسعهنیافته ضایع ساختن استعدادها و سرمایههای انسانی، بهخصوص توان نخبگان است. نخبگان را هرگونه تعریف کنیم، از دهشِ هستی و طبیعت، بیش از دیگران برخوردارند.
میتوان گفت طیف وسیعی در تهمت بیدینی به حافظ نقش داشتهاند؛ حتی کسانی که خود به حسن عقیده مشهور نبودند.
متون با یكدیگر مكالمه دارند. ممكن است بین دو متن سالهای زیادی فاصله بیفتد اما آنها در واكنش به یكدیگر نوشته شده باشند. اصطلاحاتی مثل تقلید، استقبال، جوابگویی، نظیرهگویی، نقیضه و توارد در دنیای كلاسیك برای تعریف همین مكالمه متون وضع شده بودند.
نسخهای از دستخط افشار نیز نصیب اینجانب شد که بعداً در تهران به نظر خود وی هم رساندم. نمونۀ تایپی این پیام، چند سال پس از درگذشت افشار در شمارۀ 107 مجلۀ بخارا (مرداد-شهریور 1394) چاپ شد ولی دستخط آن مرحوم، در جایی منتشر نشده بود.
برخی معتقدند که جلال الدین محمد بلخی (مولوی) در سرودن مثنوی، ساختاری از پیش معین را رعایت کرده است، اما بهنظر نگارنده مولوی از آغاز هیچ طرحی برای مثنوی نینداخته بود و تصمیم نداشته است که کتابی برای خوانندگان بسراید، لذا درپی تبویب و تنظیم مشخصی نیست و هیچ نظم ظاهری و صوری را رعایت نکرده است.
من واقعاً نمیدانم آیا استاد نجفی زبان فارسی را مهمترین مؤلفۀ هویت ملی ایرانیان میدانست یا خیر، اما به چشم خود دیده بودم که برای خود قائل به هیچ رسالتی نبود مگر ارتقای سطح فرهنگی همین هویت ملّی از طریق تقویت و گسترش هرچه بیشتر زبان فارسی.
محمّدبن علیبن مَلِکداد، درویش بینام و نشانی که در بامداد روز شنبه بیست و ششم جمادیالاخری سال ۶۴۲ق به قونیه آمد و مولانا جلالالدّین محمّد بلخی (۶۰۴- ۶۷۳ق) را، که عالم و مدرّس و واعظی برجسته بود، مجذوب خود ساخت. مصاحبت شمس تحوّلي عظیم در احوال و افکار مولانا پدید آورد.
پخش فیلمی کوتاه از آغاز جلسه دفاع پایاننامه ارشد لیلا حسینزاده، دانشجوی کارشناسی ارشد انسانشناسی دانشگاه تهران اصلیترین موضوع بحث فضای مجازی روزهای اخیر بود. به سه دلیل بر خودم لازم دیدم درباره برخی از زوایای این موضوع نکاتی را بنویسم: نخست اینکه قومگرایی و ملیگرایی یکی از حوزههای مطالعاتیام است که سالهاست دربارهشان میخوانم و مینویسم. دوم اینکه من نیز انسانشناسی خواندهام و نسبت به این رشته و حاشیههایش حساسم....
در دورۀ قاجار هر فرمانروایی که به ولایتی گمارده می شد، همراه خود گروهی نظامی، اداری، مستوفی، مالیات چی، دبیر، کاتب و خدم و حشم هم می برد که برخی از این همراهان، سخنور یا شاعر بودند. یکی از اینان ميرزا هدايتاللَّه متخلّص به «روشن نورى» است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید