اسطوره، داستان یا سرگذشتی است که متضمن روایت یک آفرینش است. شخصیت های آن موجوداتی مافوق طبیعی هستند. میترا، اسطوره ای هندی و ایرانی است که جنبه های اسطوره ای آن در اوستا و وداها آمده است. این خدا مفهوم هایی همانند: «معاهده، توافق، میثاق، اتحاد و وعده» را شامل می شود
نقد اسطوره ای، شیوه ای میان رشته ای است که از سویی بر یافته های روان شناختی و از سوی دیگر بر مطالعات اسطوره شناختی، انسان شناختی و تحلیل ادیان و تمدن ها استوار است. کهن الگوی «کودک رها شده» از مضامین پربسامد در اساطیر و فرهنگ های ملل مختلف اسن. در این جستار کوشیده ایم تا داستان تبعید زال، فریدون و کیخسرو را در دوران کودکی از دیدگاه مردم شناسی بررسی کنیم.
برای همۀ آشنایان ادبیات پارسی، روشن است که ردپای فرهنگ و اسطوره های ایران باستان، در آثار گوناگون سخن گویان پارسی، با کمی ژرف نگری قابل مشاهده است. «مهر» یا «میترا»، یکی از مهمترین آیین ها و اساطیری است که تأثیر شگرف آن را بر سخن گویان پارسی از جمله «نظامی»، نمی توان نادیده گرفت؛ به ویژه وجود بسیاری از آیین های مهر در «هفت پیکر» یا «اسکندرنامه» که بسیاری از پژوهندگان به آن پرداخته اند.
در دورۀ ساسانیان، در شهر تازه بنیاد جندی شاپور خوزستان، آموزشگاه پزشکی و بیمارستانی ساخته شد و در سایۀ پشتیبانی های سیاسی و اقتصادی ساسانیان، چنان بارور و شکوفا شد که گهگاه جندی شاپور، شهر بقراط خوانده می شد. در سنت پزشکی جندی شاپور، آگاهی های پزشکی و شیوه های درمانی یونانی، هندی، سریانی و ایرانی با همدیگر آمیخته شدد و پزشکان جندی شاپوری با نگاه داشت میراث پزشکی کهنسال جندی شاپور، آن را در بغداد به دست مسلمانان بخشیدند
آریاها در اصل قومی دامدار در نواحی داخلی آسیای میانه بودند که با دریا و دریانوردی ارتباط چندانی نیافتند؛ تاسیس شاهنشاهی هخامنشی، شاید برای نخستین بار آریاهای ایرانی با دریا و دریانوردی به طور جدی رویارو گشتند.
بین ادبیات و اجتماع همواره رابطه متقابل وجود داشته و این دو بر هم اثر گذار بوده یا از یکدیگر تاثیر پذیرفته اند. بر زبان آوردن ادبیات، حتی ادبی اندیشیدن، می تواند از مهم ترین دلایل اجتماعی بودن ِ ادبیات باشد؛ زیرا ادیبانه و هنرمندانه اندیشیدن، به جهت القای دقیق تر احساس ِ خالق اثر ادبی و هنری به دیگران (مخاطبان) است.
رزم و بزم موضوعی مهم، ارزشمند، گسترده و پرتنع در ادبیات و هنر ایران است. موضوع رزم در ادبیات پارسی با مفهوم بزم، پیوندی ناگسستنی دارد و رزم آزمایان برجستۀ حماسه های ایرانی، بزم آرایانی بزرگ نیز بودند
آشنایی انسان به ویژه مردم مشرق زمین و ایرانیان با نفت به هزاران سال پیش باز می گردد. به گونه ای که گفته شده است، ریشۀ نفت، واژۀ نپتا، اوستایی است. در این مقاله تلاش بر آن است تا جایگاه نفت و آشنایی ایرانیان باستان با این ماده حیاتی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
بهطور معمول گفته میشود پیدایش تاریخنگاری آکادمیک و دانشگاهی، در یک دورۀ نسبتاً صدساله وارد نظام پژوهشی ما شد. ضمن اینکه ما بهصورت سنتی، میراث قابل توجهی در زمینۀ علم تاریخ داشتهایم؛ برخی از مقاطع آثاری برجسته و در دورههایی با روشهای عقبمانده.
بحث و گفتگو در موضوع رابطه میان حکمت و دیانت، و یا به تعبیر دیگر دین و تعقل در ادبیات ما سابقهای دیرینه دارد. برخی ممکن است این دو را کاملا جدا از هم و مستقل و بیارتباط بدانند. برخی دیگر نبوت و دیانت را مکمل عقل محاسبه میکنند؛ یعنی معتقد میشوند که انبیا آمدهاند تا کمبودهای عقل و مواردی که عقل بشری بدان دست نمییابد را تکمیل کنند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید