دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ابن عبدالمنعم حمیری | نام معروف احتمالاً دو شخصیت ظاهراً منتسب به یک دودمان از سده‌های 7 و 8ق / 13 و 14م:
  • ابن عبدون، ابوعبدالله | ابوعبدالله احمدبن عبدالواحد بن احمد بزاز (د 423ق / 1032م)، فقیه و محدث امامی. وی به ابن حاشر نیز شهرت دارد (نک‍ : طوسی، رجال، 450؛ قس: ابن حجر، 1 / 392).
  • ابن عبدوس، ابوعامر | ابوعامر احمد بن جَهْوَر بن عبدوس، ادیب و کاتب اندلسی و از وزرای بنی جهور در قرطبه. شهرت او اساساً ناشی از ماجرایی است که در میان او و ابن زیدون، شاعر معروف، بر سر عشق وَلاّده دختر مستکفی روی داد (نک‍ : ه‍ د، ابن زیدون).
  • ابن عبدالوهاب |
  • ابن عبدالهادی |
  • ابن عبدون، محمد | محمدبن احمدبن عبدون تُجیبی، نویسندۀ اندلسیِ رساله‌ای در حِسبَت در سدۀ 5ق / 11م.
  • ابن عبدون، ابومحمد | ابومحمد عبدالمجید بن عبدالله بن عبدون قُرَشی فِهری یابُری نحوی (د ح 528ق / 1134م)، ادیب، شاعر، کاتب و وزیر اندلسی، معروف به ذوالوزارتین.
  • ابن طولون، جامع | جامع، سومین مسجد ساختۀ مسلمانان در مصر و یکی از بزرگ‌ترین مساجد کهن جهان اسلام که به فرمان احمد بن طولون در ناحیۀ القطایع در حومۀ فسطاط بر روی جبل یَشکُر برپا گردید.
  • ثابت بن محمد جرجانی | ثابِتِ بْنِ مُحَمَّدِ جُرْجانی، ابوالفتوح (350- مق‍ 431ق/ 961-1040م)، نحوی و ادیب. منابع آگاهی چندانی از زندگی او به دست نداده‌اند. براساس نسبت جرجانی او می‌توان گفت خود وی یا نیاکانش در گرگان زندگی می‌کرده‌اند. ابن خطیب او را استرابادی نیز خوانده است (1/ 454) و پاره‌ای از منابع نسبت عَدَوی بدو داده‌اند (مثلا...
  • ثاذری | ثاذُری، تصحیفی از تئودوروس، که آن را به صورتهای ثیادوری، ثیاذروس، تذاری و مانند آنها نیز نوشته‌اند، نام چند دانشمند که اندک اطلاعات برجای مانده دربارۀ آنها گاه به هم درآمیخته است:
  • ثاقب | ثاقِب، یا ثاقب دده، ثاقب مصطفى، ثاقب مصطفى دده (1062 یا 1063-1148ق/ 1652 یا 1653-1735م)، شاعر ترک و از مؤثرترین مشایخ طریقۀ مولویه.
  • ثاقب مدراسی | ثاقِبِ مِدْراسی، میرمهدی حسینی (ز 1223ق/ 1808م) متخلص به ثاقب، شاعر و هنرمند سدۀ 13ق/ 19م. وی در مدراس (جنوب شرقی هندوستان) به دنیا آمد. خانوادۀ او از سادات حسینی مدراس بودند که اجدادشان سالها قبل، از مشهد خراسان به جنوب هندوستان مهاجرت کرده‌ بودند (بینش، 64). ثاقب، برادر بزرگ مرتضى بینش، مؤلف تذکرۀ اشارات بو...
  • ثابت قطنه | ثابِتِ قُطْنه، ثابت بن‌کعب بن جابر عَتَکی (د 110ق/ 728م)، شاعر و جنگجویی از بنی‎عتیک، شاخۀ ازد. وی احتمالاً در بصره زاده شد. تاریخ تولد او را میان سالهای 20 (نک‍ : EI2) تا 40 و 50 ق (مادلونگ، 26) نوشته‌اند.
  • ثالوث |
  • ثالیس ملطی |
  • ثامسطیوس |
  • ثامن الائمه |
  • ثالس |
  • ثانی‌خان | ثانیْ‌‌خان، علی‌اکبر هروی، معروف به ثانی‌خان، از شاعران پارسی‌گوی هند در سدۀ 11ق/ 17م. وی از امیران دورۀ سلطنت همایون‌شاه (سل‍ 937-963ق/ 1531-1556م) و جلال‌الدین اکبرشاه (سل‍‍ 963-1014ق/ 1556/ 1605م) بود (اوحدی، 1/ 246؛ واله، 1/ 463؛ سلیم اختر، 309)، چنان که از نسبتش پیدا ست، موطن او هرات بود و نسبش به طایفۀ ...
  • ثاوذوسیوس |
  • ثاوفرسطس |
  • ثاون اسکندرانی |
  • ثبت | ثَبْت، واژه‌ای عربی به معنای «قرار‌دادن»، «برجای بودن»، «استواری»، «حجت و دلیل»، «نوشته شده» و «مرقوم»، و در اصطلاح حقوق به معنای نوشتن قرارداد یا یک عمل حقوقی یا احوال شخصیه یا یک حق (مانند حق اختراع) و یا هر چیز دیگر (مانند علامات) در دفاتر مخصوصی است که قانون معین می‌کند، مانند ثبت املاک، ثبت معاملات غیر م...
  • ثبوت | ثُبوت، اصطلاحی در فلسفه و حکمت اسلامی. در تداولِ حکمای اسلامی اصطلاحِ ثبوتْ مترادف و مساوق با وجود به کار رفته است، چنان‌که گفته می‌شود «ثبوتِ شیء برای شیء ضروری است» (احمد نگری، 1/ 374). ثبوت نزد معتزله نیز معنایی خاص و متفاوت با معنای یاد شده دارد که عبارت است از شیئیت و تقرر ذوات در مرتبه‌ای میان وجود و عد...
  • ثروت فنون | ثِرْوَتِ فُنون، جریانی ادبی در عثمانی که نام خود را از مجله‌ای به همین نام گرفته است. ثروت فنون به طوری که از نامش برمی‌آید، مجله‌ای بود که بیشتر مطالبش به علوم و فنون و تازه‌های طب، حفظ الصحه، کشاورزی، دامداری و... مربوط می‌شد و در عین حال، از مطالب ادبی نیز خالی نبود؛ چنان‌که احمد احسان توق‌گوز (1868-1942م/...
  • ثریا |
  • ثریا، نشریه | ثُرَیّا، نشریۀ سیاسی ـ خبری که در فاصلۀ سالهای 1316- حداقل 1328ق/ 1898-1910م، در 3 دورۀ انتشاراتی در شهرهای قاهره، تهران و کاشان منتشر می‎شد:
  • ثریا تهرانی | ثُرَیّا تِهْرانی، میرزا حیدرعلـی (1250-1318ق/ 1834-1900م)، شاعر، ادیب و خوشنویس، متخلص به ثریا و ملقب به مجدالادبا، در دورۀ ناصرالدین شاه قاجار. او گاهی مجد نیز تخلص می‌کرد. ثریا در کرمانشاه متولد شد. وی تحصیلاتش را در همان شهر به پایان رساند، سپس به تهران رفت و نزد حاج سیدصادق طباطبایی ظاهراً به پیشۀ محرری ا...
  • ثعلب | ثَعْلَب، ابوالعباس احمد بن یحیى شیبانی (200-291ق/ 816-904م)، ادیب، لغت‌شناس و پیشوای مکتب نحوی کوفه.
  • ثعالبه | ثَعالِبه، از شاخه‌های خوارج که در اواخر سدۀ نخست و سراسر سدۀ 2ق مسکن اصلی آنان مناطقی از شرق ایران بوده است. همچون دیگر شاخه‌های خوارج، ثعالبه را باید دارای یک هستۀ اصلی تلقی کرد که خود زمینۀ انشعاب چندین فرقه بوده است. خاستگاه هستۀ اصلی ثعالبه، اردوی عَطَویه در سیستان و در دورۀ ریاست عبدالکریم بن عجرد بر این...
  • ثعلبه، بنی | ثَعْلَبه، بَنی، نام شمار بسیاری از قبیله‌ها و بطنها و شاخه‌های کوچک‌تر عرب و نیز نام گروهی از یهودیان یثرب. بنی ثعلبه در مآخذ تاریخی و کتابهای انساب عرب، ثعالب و ثعالبه نیز نامیده می‌شوند (نک‍ : ابن حزم، 399، 476؛ یاقوت، المقتضب، 293). دسته‌ای از قبایل و بطنهای ثعلبه، قحطانی و شماری دیگر عدنانی‌اند.
  • ثعالبی، ابومنصور | ثَعالِبی، ابومنصور عبدالملک بن محمد نیشابوری (350-429ق/ 961-1038م)، ادیب، لغت‌شناس و یکی از بزرگ‌ترین گزیده‌نگاران شعر و نثر عربی، و به قول برخی، ناقد زبردست. نویسندگان کهن با آنکه در ثعالبی به چشم شخصیتی بزرگ می‌نگریستند، دربارۀ زندگی‌اش، چندان اطلاعی به دست نداده‌اند. شاگردش باخرزی (د 467ق) و نیز حصری (د 45...
  • ثعالبی، ابوزید | ثَعالِبی، ابوزید عبدالرحمان بن محمد بن مخلوف (ح 786-875 ق/ 1384-1470م)، مفسر و فقیه مالکی الجزایر. وی در 786 یا 787ق در ناحیۀ وادی‎یسر نزدیک الجزیره به دنیا آمد (باباتنبکتی، 260؛ جیلالی، 2/ 272). سال وفات او نیز در برخی منابع، 876 ق ثبت شده است (ابن‎قاضی، 3/ 84).
  • ثعلبة بن سلامه | ثَعْلَبَةِ بْنِ سَلامه، یا ثعلبة بن سلامۀ عاملی (یا جذامی) (د 132ق/ 750م)، سردار جنگاور و والی اندلس و اردن در عصر خلافت امویان. او از تیرۀ بنی عامله یا بنی جذام، از قبایل قیسی بود (نک‍ : ابن درید، 373-374؛ ابن حزم، 419). بدین‌سبب وی را عاملی و جذامی (نک‍ : ابن قوطیه، 39؛ ابن حزم، همانجا؛ ضبی، 255؛ حمیدی، 185...
  • ثعلبة بن مشکان |
  • ثعلبة بن صعیر بن خزاعی | ثَعْلَبَةِ بْنِ صُعَیْرِ بْنِ خُزاعی، شاعر جاهلی که تبارش را به تمیم و سرانجام به عدنان رسانده‌اند. همۀ شهرت ثعلبه به‌سبب قصیده‌ای است در 26 بیت که مُفَضَّل ضَبّی (ص 128-131) در جُنگ مشهور خود، المفضلیات نقل کرده است. تنها خبری که از زندگی وی به ما رسیده آن است که او، به قول اصمعی، از جدّ لبید (شاعر مخضرم) نی...
  • ثعلبی، محمد | ثَعْلَبی، محمد بن حارث ( نیمۀ سدۀ 3ق/ 9م)، مؤلف کتاب اخلاق الملوک، کتابی که با عنوان التاج فی اخلاق الملوک،اثری از جاحظ یا منسوب به او شناخته می‌شده است.
  • ثعلبی، ابواسحاق | ثَعْلَبی، ابواسحاق احمد بن محمد نیشابوری (د 427ق/ 1036م)، مفسر برجستۀ خراسانی و صاحب دو تألیف ماندگار در تفسیر و قصص قرآنی که هرکدام به نوبۀ خود در تاریخ فرهنگ اسلامی آثار ژرفی بر جای نهاده‌اند. خاستگاه ثعلبی شهر نیشابور بود و عبدالغافر فارسی در السیاق خود از او یاد کرده است (نک‍ : صریفینی، 109). نسبت یا به ق...
  • ثقفی، ابوالعباس |
  • ثقفی، خلیل خان | ثَقَفی، خلیل‌خان (شعبان 1279ق - 7 فروردین 1323ش/ فوریۀ 1863- 27 مارس 1944م)، ملقب به اعلم‌الدوله، از پزشکان مشهور دورۀ ناصری و مظفری و نخستین کسی که با تحصیل در ایران، لقب دکتر گرفت. او فرزند حاج میرزا عبدالباقی اعتضادالاطباء از پزشکان و دانشمندان نامی عصر قاجار بود (اعتمادالسلطنه، 223). وی در تهران متولد شد ...
  • ثقه |
  • ثقیف | ثَقيف، نام قبيله‌ای سرشناس از قبايل عرب شمالی که در وقايع صدر اسلام و سده‌های پسين همواره نقشی پراهميت ايفا کرده است.
  • ثقلین، حدیث | ثَقَلَيْن، حَديث، حدیثی از پيامبر اسلام (ص) در يادکرد پايگاه ارزشی و استنادی کتاب خدا و «عترت» که براساس متن حدیث، پس از درگذشت آن حضرت راهگشای امت، و تمسک بدانها، اسباب دوری از گمراهی و ضلالت خواهد بود؛ این حدیث وصیت‌گونه از آخرین سخنان ایراد شده از سوی حضرت بود که به تواتر از سوی مسلمانان نقل شد. در اين حدي...
  • ثقة ‌الاسلام تبریزی | ثِقَةُ الْاِسْلامِ تَبْریزی، حاج میرزاعلی (7 رجب 1277-10 محرم 1330ق/ 19 ژانویۀ 1861-2 ژانویۀ 1912م)، از علمای مشروطه‌خواه و از شهدای این جنبش در آذربایجان، رهبر فرقۀ شیخیۀ تبریز و صاحب تألیفات و نوشته‌های متعدد. او در تبریز دیده به جهان گشود (طاهرزاده بهزاد، 451). میرزاشفیع، جد ثقةالاسلام شاگرد سیدکاظم رشتی و...
  • ثغور و عواصم | ثُغورْ وَ عَواصِم، عناوینی که اصطلاحاً بر مرزها و نیز دژها و شهرهای واقع بر سرحدات قلمرو مسلمانان(دارالاسلام) و غیر مسلمانان (دارالحرب)، خاصه بر نقاط نظامی و استحکامات مرزی قلمرو اسلام و بیزانس در سوریه و جزیره، و مرزهای میان اندلس اسلامی و قلمرو فرانکها و شاهان مسیحی اسپانیا، به شرحی که در این مقاله خواهد آم...
  • ثلاث باباجانی | ثَلاثِ باباجانی، شهرستانـی در استـان کرمانشاه. ایـن شهرستان مرزی از شمال به شهرستان پاوه، از شرق به شهرستان جوانرود، از جنوب به شهرستان سرپل ذهاب و از غرب به کشور عراق محدود است (نک‍ : اطلس، 160).
  • ثلث، خط |
  • ثلا | ثُـلا، یا ثِلا، شهرستان، شهر و قلعه‌ای کهن در یمن:
  • ثمال بن صالح |
  • ثمانینی | ثَمانینی، عمر بن‌ ثابت، ادیب و نحوشناس‌ نابینای سدۀ 5 ق/ 11م. کنیۀ او ابوالقاسم و لقب وی ثمانینی، برخاسته از نام زادگاهش، شهرک ثمانین در جزیرۀ ابن‎عمر (شمال عراق) است که بنا بر برخی روایات کهن، پس از طوفان نوح بنا شد و چون 80 تنی که از طوفان جان بدر بردند و این شهر را ساختند، ثمانین خوانده شده است (یاقوت، بلد...

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: