دائرة المعارف بزرگ اسلامی

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • ارشاد الزراعه |
  • ارشاد القاصد |
  • ارشذونه |
  • ارشق | اَرْشَق‌، یكی‌ از بخشهای‌ دوگانۀ شهرستان‌ مشكین‌ شهر در استان‌ اردبیل‌. این نام‌ در متون‌ مختلف‌ افزون‌ بر اَرشَق‌ (طبری‌، 9/ 12؛ ابوعلی مسكویه‌، 6/ 473-474)، به‌ صورتهای‌ ارجاق‌ (حمدالله‌، 82-83؛ اعتمادالسلطنه‌، 1/ 37)، اَرْشَك‌ (صدیقی‌، 299-300)، ارجاك‌ (مشكور، 299) و ارجق‌ ( فرهنگ‌ جغرافیایی‌...، 4/ 11) نی...
  • ارشگول | اَرْشْگول‌، شهری‌ كهن‌ و جزیره‌ای‌ در شمال‌ افریقا. این‌ شهر نزدیك‌ ساحل‌ الجزایر، بر مصب‌ رود تافنا به‌ فاصلۀ دو میل‌ از دریا واقع‌ بوده‌ است‌ (ابن‌حوقل‌، 1/ 78؛ یاقوت‌، 1/ 195) و آن‌ را آرشقول‌، ارسقوله‌ و ارجكوك‌ نیز نامیده‌اند (ابن‌حزم‌، 48؛ ابن‌حوقل‌، یاقوت‌، همانجاها؛ بستانی). برخی‌ منابع‌ ارشگول‌ را سا...
  • ارشمیدس | اَرَشْمیدُس‌ (287-212ق‌م‌)، ریاضی‌دان‌ یونانی‌. در سیراكوز زاده‌ شد، پدرش فیدیاس‌، منجم‌ آن‌ شهر بود و ارشمیدس‌ بخشی‌ از مقدمات ریاضیات‌ را نزد او فرا گرفت‌. ظاهراً خانوادۀ ارشمیدس‌ با هیرون‌ دوم‌ فرمانروای‌ سیراكوز خویشاوندی‌ داشتند. میان‌ ارشمیدس‌ و هیرون‌ رابطۀ دوستی‌ نیز پدید آمد و ارشمیدس‌ یكی‌ از آثار خ...
  • ارض |
  • ارض روم |
  • ارطغرل | اَرْطُغْرُل (590-680 یا 684ق/ 1194-1281 یا 1285م)، فرزند سلیمان بن قیِ الپ، پدر عثمان غازی (بنیان‌گذار سلسلۀ عثمانی). از جزئیات زندگانی و نیز تاریخ تولد و درگذشت او آگاهی دقیقی در دست نیست. برخی درگذشت او را در 680ق، در 90 سالگی (قره چلبی، 339؛ سامی، 2/ 833؛ آصاف، 2/ 28)، و برخی دیگر در 684ق (هامرپورگشتال، 1/...
  • ارغنون | اَرْغَنون‌، یا اُرْغَنون‌، ساز باستانی‌ و آرمانیِ دنیای‌ قدیم‌. ضبط یعنی‌ املا و تلفظ ارغنون‌ در متون‌ قدیم‌ دوران‌ اسلامی‌ و در آثار موسیقی‌دانان‌ بزرگ‌ ایران‌ به‌ صورتهای‌ گوناگونی‌ آمده‌ است‌. به‌ عنوان‌ مثال‌ خوارزمی‌ (سدۀ 4ق‌) در مفاتیح‌ العلوم‌، ارغانون‌ (ص‌ 236)، ابن‌ خردادبه‌ (آغاز همان‌ سده‌) در كتاب...
  • ارغنون |
  • ارغنی | اَرْغَنی‌، مركز شهرستانی‌ از توابع‌ استان‌ دیار بكر در جنوب شرقی‌ تركیه‌، در ◦38 و ′20 عرض‌ شمالی‌ و ◦40 طول‌ شرقی‌.
  • ارغو | اَرْغو، سرزمینی در آسیای‌ مركزی‌ واقع‌ در دره‌های‌ تلاس‌ و چو كه‌ در دورۀ پیش‌ از مغول‌ از اهمیت‌ فرهنگی‌ و نیز سیاسی‌ ـ تجاری‌ خاصی برخوردار بوده‌ است‌. این‌ سرزمین‌ در تقسیمات‌ كنونی با بخش‌ شمال‌ غربی‌ قرقیزستان‌ و بخشی‌ از نوار مرزی‌ جنوب شرقی‌ قزاقستان‌ انطباق‌ می‌یابد. تمدن‌ ارغو را در یك‌ تعبیر مجمل‌ م...
  • ارغون | اَرْغون‌، نام‌ یكی‌ از گروههای‌ قومی‌ در آسیای‌ مركزی‌. این‌ قوم‌ در جریان‌ وقایع‌ تاریخی‌ آن‌ منطقه‌ نقش‌ مهمی‌ ایفا كرده‌، و با شركت در ساختار تشكلهای‌ گوناگون‌، به‌ویژه‌ به‌ عنوان‌ شاخه‌ای‌ پرجمعیت از تشكل‌ قومی‌ قزاق‌، بقای‌ خود را تاكنون‌ حفظ كرده‌ است‌. سخن‌ از پیشینۀ تاریخی‌ ارغون‌ تا روزگار چنگیزخان‌ ...
  • ارغون آقا | اَرْغونْ آقا، یا ارغون‌آغا (د 20 ذیحجۀ 673ق‌/ 17 ژوئن 1275م‌)، حاكم‌ مغولی‌ ایران و بخشهایی از بین‌النهرین‌ و آسیای‌ صغیر. ظاهراً ارغون‌ نامی‌ است‌ به‌ معنی‌ دورگه‌ و آقا لقبی‌ است‌ تركی‌ كه‌ به‌ برادر ارشد می‌گفتند (برای‌ تفصیل‌، نك‍: ه‍ د، آقا، نیز ارغون‌؛ پلیو، .(I/ 47-52 تایجو پدر ارغون از قبیلۀ اویرات‌ و...
  • ارغون خان | اَرْغونْ‌خان‌ (د 7 ربیع‌الاول‌ 690ق‌/ 10 مارس‌ 1291م‌)، فرزند اباقاخان‌، نوادۀ هلاگو و چهارمین‌ ایلخان‌ مغول‌ در ایران‌. وی‌ پسر بزرگ‌ اباقا از قیمش ایگاچی‌ بود (رشیدالدین‌، جامع‌ التواریخ‌، 2/ 1152). از میان‌ منابع‌ نزدیك به‌ عصر ارغون‌، فقط رشیدالدین‌ از تاریخ‌ تولد او اطلاعی به‌دست‌ داده‌، و آورده‌ است كه‌...
  • ارغون کاملی | اَرْغونِ كامِلی‌، ارغون بن‌ عبدالله‌ (زنده‌ در 745ق‌/ 1344م‌)، خوشنویس نامدار ایرانی كه‌ در كتابت‌ قلمهای‌ ششگانه‌ به‌ویژه‌ ریحان‌ چیره‌دست بود. ارغون‌ را در شمار «استادان‌ سته‌» و از شاگردان یاقوت مستعصمی‌ دانسته‌اند. این‌ مطلب‌ را در هیچ‌یك‌ از تذكره‌های خط و خطاطانِ نوشته‌ شده‌ تا دو سده‌ پس‌ از تاریخ‌ واپ...
  • ارغون، خاندان | اَرْغون‌، خانْدانِ، سلسله‌ای از فرزندان‌ ارغون‌ خان‌ مغول‌ نوادۀ چنگیزخان‌ كه‌ حدود دو قرن‌ (9-11ق‌) در منطقۀ قندهار و سند فرمان‌ راندند.
  • ارغیان | اَرْغیان‌، ناحیه‌ای‌ در شمال‌ خراسان‌. نام‌ ارغیان‌ از قرن‌ 3ق‌/ 9م‌ به‌ این‌ سوی‌ در بسیاری‌ از مآخذ آمده‌ است‌. آنچه‌ از همۀ این‌ منابع‌ دربارۀ حدود جغرافیایی‌ ارغیان‌ دریافته‌ می‌شود، این‌ است كه‌ در شمال‌ غربی‌ نیشابور واقع‌ بوده‌، و از شمال‌ به‌ اسفراین‌ و خبوشان‌ و از جنوب‌ به‌ سبزوار كنونی‌ محدود می‌شد...
  • ارقم بن ابی ارقم | اَرْقَمِ بْنِ اَبی‌ اَرْقَم‌، ابو عبدالله‌ ارقم‌ بن‌ عبد مناف‌ (د 55ق‌/ 675م‌)، صحابی‌ پیامبر (ص‌). مادرش‌ امیمه‌ دختر حارث‌ بن‌ حباله‌ از خزاعه‌، و ارقم‌ خود از بنی‌ مخزوم‌ بود (نك‍ : ابن‌ سعد، 3/ 242).
  • ارگ | اَرْگ‌، یا اَرْك‌، دژ یا قلعه‌ای‌ استوار كه‌ درون‌ شهر یا قلعه‌ای‌ بزرگ‌تر بر بلندی‌ بنا می‌شد و مقر حكمرانان‌، یا محل پادشاهان‌ و خدم‌ و حشم‌ ایشان‌ بود.
  • ارگبا | اَرْگُبا، قبایلی‌ مسلمان‌ و سامی‌ كه‌ در بخشهایی‌ از اتیوپی‌ سكنى‌ دارند. مسكن‌ اصلی‌ مردمان‌ ارگبا، ناحیۀ كوهستانی‌ اَنكُبِر در بخش‌ شمال‌ شرقی‌ استان‌ شِوا در اتیوپی‌ است‌ كه‌ روستاهایی‌ از جمله‌ اَلیواَمبا و چانو با چندین‌ هزار جمعیت‌ را در برمی‌گیرد (نك‍ : وُلفنزن‌، 267؛ كوهن‌، 147؛ تیتوف‌، 100؛ لسلاو، «ح...
  • ارگری | اَرْگِری‌، در زبان‌ آلبانیایی‌ گی‌یروكاستر، نام‌ شهر و شهرستانی‌ در جنوب‌ آلبانی‌. این‌ شهر در ◦40 و ′13 عرض‌ شمالی‌ و ◦20 و ′13 طول‌ شرقی‌، در دامنۀ شرقی‌ كوه‌ ساحلی‌ مالی‌گی‌یره (EI2, II/ 708؛ بریتانیكا، I/ 419) یا سوپوت‌ (سامی‌، 2/ 836)، مشرف‌ به‌ درۀ وسیع‌ رود درین، از شعبه‌های‌ رودخانۀ ویوسه‌ قرار دارد (...
  • ارگلی | اِرِگْلی‌، نام‌ چند شهر در نواحی‌ مختلف‌ تركیه‌ كه‌ برای‌ تفكیك‌ و رفع‌ تخلیط، آنها را به‌ نامهای‌ ارگلی‌ دریای‌ سیاه‌، ارگلی قونیه‌، ارگلی‌ مرمره‌، ارگلی‌ كارامرسلی‌ و ارگلی‌ شادكوی‌ (كه بعدها به‌ صورت‌ ارگلیجه‌ درآمد) نامیده‌اند. امروز عمده‌ترین‌ آنها عبارتند از:
  • ارگنه قون | اِرْگَنه‌ قون‌، سرزمینی‌ احاطه‌ شده‌ با كوههای‌ بلند كه‌ بر پایۀ افسانه‌، تنها بازماندگان‌ مغولان‌ پس‌ از كشتاری‌ فراگیر در آن سكنى‌ گزیده‌، و قومی‌ بزرگ‌ را پدید آورده‌اند. افسانۀ مغولی‌ ارگنه‌ قون كه‌ ریشه‌ در اسطوره‌های‌ باستانی‌ آسیای‌ مركزی‌ دارد، با نقل‌ روایتهایی‌ از آن‌ در منابع‌ اسلامی‌ برجای‌ مانده‌...
  • ارگنی |
  • ارگون | اِرْگون‌، حسین‌ سعدالدین‌ نزهت‌ (1901-1946م‌/ 1280- 1325ش‌)، فرزند علی‌ افندی‌، صوفی‌، مورخ‌ و محقق‌ ادبیات‌ ترك‌. او در بروسه‌ (بورسه‌) به‌ دنیا آمد (میدان‌ لاروس‌، IV/ 316؛ «دائرةالمعارف‌ ترك‌»، XV/ 304). همۀ خویشاوندان‌ مادریش‌ به‌ طریقت‌ صوفیان‌ سعدیه‌ منسوب‌ بودند و مادرش‌ سعدیه‌ خانم‌ دختر محمد وهبی‌ اف...
  • ارلات | اَرْلات‌، عنوان‌ قومی‌ از اقوام‌ تاریخی‌ و پرنفوذ مغول‌. ارلات‌ از اقوام‌ كهن‌ مغولستان‌ بود كه‌ بخش‌ مهمی‌ از آن‌ در روزگار چنگیزخان‌ به‌ ماوراءالنهر و خاور خراسان‌ كوچ‌ كرد و فرهنگ‌ اسلامی‌ را پذیرفت‌. ریشۀ واژۀ ارلات‌ در زبان‌ مغولی‌ باستان‌ چندان‌ روشن‌ نیست‌. رشیدالدین‌ فضل‌الله‌ (1/ 168) آن‌ را به‌ معنی...
  • اُرم |
  • اُرَم |
  • اِرَم |
  • ارم ذات العماد |
  • ارمغان | اَرْمَغان‌، ماهنامه‌ای‌ ادبی‌، تاریخی‌، علمی‌ و اجتماعی به‌ زبان‌ فارسی كه‌ نزدیك‌ به‌ نیم‌ سده‌ در تهران‌ منتشر می‌شده‌ است‌. دورۀ اول‌ مجله‌، حدود 22 سال‌ از بهمن‌ 1298 تا دی 1321، مشتمل‌ بر 236 شماره‌ به سرپرستی مدیر و مؤسس‌ آن‌ حسن‌ وحید دستگردی‌ اصفهانی‌ انتشار یافت‌ (وحیدنیا، 153؛ افشار، 1/ هفده‌ ـ هیجد...
  • ارمناک | اَرْمَناك‌، شهرستان‌ و شهری‌ در جنوب‌ تركیه‌ و غرب‌ رشته‌كوههای‌ توروس‌. این‌ نام‌ به‌ گونه‌های‌ مختلف‌ آمده‌ است‌ (نك‍ : قلقشندی، 5/ 346؛ EI2; IA, IV/ 316؛ پاولی‌، XIII/ 1258). سرزمین‌ و شهر مذكور در قدیم‌ گِرمانیكوپولیس‌ نامیده‌ می‌شد و در بیتینیا نزدیك پروسا قرار داشت‌ و هِلْگاس‌ و بوسكوئیت‌ نیز خوانده‌ می...
  • ارمنستان | اَرْمَنِسْتان‌، كشوری‌ در جنوب‌ قفقاز كه‌ از شمال‌ با گرجستان‌، از شرق‌ و بخشی‌ از جنوب‌ با جمهوری‌ آذربایجان‌، از جنوب‌ با جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ و از غرب‌ با تركیه‌ هم‌مرز است‌ (نك‍ : BSE3, II/ 217).
  • ارمنی |
  • ارموری | اُرْموری، زبان طایفۀ ایرانی‌تبار ارمور در افغانستان و پاکستان که سخن‌گویانش آن را برگستا یا برگیستا نیز می‌نامند (گریرسن، 123). ارموری از زبانهای ایرانی نو جنوب شرقی است ( ایرانیکا، I/ 512؛ کیفر، 453) و دو گویش دارد: 1. ارموری لوگر در حوالی بَرَکی ـ برک در استان لوگر در جنوب کابل؛ 2. ارموری کانیگُرام در وزیرس...
  • ارموی |
  • ارمینیه |
  • ارنب |
  • ارنیط | اَرْنیط، یا آرنِدو، نام‌ دژ و شهری‌ كهن‌ در شرق‌ استان‌ لوگرونیو ی اسپانیا. این‌ شهر در°42 و´11 عرض‌ شمالی و°2 و´4 طول غربی‌، و در 43 كیلومتری‌ جنوب‌ شرقی‌ لوگرونیو، بر جانب‌ چپ‌ ساحل‌ رود سیداكوس‌ (نك‍ : EI2، كه‌ به‌ اشتباه‌ سیكادوس‌ ذكر شده‌ است‌)، یكی‌ از شاخه‌های‌ رود اِبرو، و در سرزمین‌ مرتفع‌ و حاصل‌خیز...
  • اروچ بیک | اُروچْ بِیك‌ (د پس از 907ق‌/ 1501م‌)، فرزند عادل‌، یكی‌ از نخستین وقایع‌نگاران‌ دورۀ عثمانی‌. از زندگی‌ او آگاهی‌ چندانی‌ در دست نیست‌. از وقف‌ نامه‌ای‌ كه‌ از وی‌ در بایگانی‌ نخست‌وزیری تركیه‌ محفوظ است‌ (نك‍ : بلدیسنو، 362، 360) و نیز از «دیباچۀ» تواریخ‌ آل عثمان‌ بر می‌آید كه‌ پدرش‌ ابریشم‌ فروش‌ بوده‌، و ...
  • ارور | اَرور، نام‌ شهری‌ كهن‌ میان‌دوشاخۀرود سند.بیرونی‌ ارور را در ◦95 و ′15 طول شرقی‌ و ◦28 و ′10 عرض‌ شمالی‌ نوشته‌ است‌ ( القانون‌...، 2/ 561).
  • ارومیه |
  • اروندرود | اَرْوَنْدْرود، نام‌ دیگر رود دجله‌ (ه‍ م‌) كه‌ در بعضی‌ از كتب‌ پارسی‌ میانه‌ و همچنین‌ در شاهنامۀ فردوسی‌ بارها آمده‌ است‌ و از 1338ش‌ به‌ علل سیاسی‌ بر شط العرب‌ (ه‍ م‌) اطلاق‌ گردید و اكنون‌ نیز در نوشته‌های‌ فارسی‌ به‌ همین‌ صورت‌ مشاهده‌ می‌شود.
  • اروندکنار | اَرْوَنْدْكَنار، بخش‌ و شهری‌ در استان‌ خوزستان‌ از توابع‌ شهرستان‌ آبادان‌.
  • ارونق | اَرْوَنَق‌، ناحیه‌ای‌ در غرب‌ تبریز كه‌ اكنون‌ «گونِی‌» نامیده‌ می‌شود و شامل‌ دهستانهای‌ سه‌گانه‌ در شهرستان‌ تبریز است‌.
  • اروی بنت احمد |
  • ارک | اَرَك‌، یا اركه‌، شهر كوچكی‌ در سوریه‌، واقع‌ در استان‌ حمص‌. چنانكه‌ در منابع‌ آمده‌، ارك‌ به‌ هنگام‌ فتح‌ شام‌ توسط مسلمانها، اركه‌ خوانده‌ می‌شده‌ است‌ (واقدی‌، 1/ 13- 18، جم‍ ؛ بلاذری‌، 154). برخی‌ از نویسندگان‌ معاصر آن را به‌ صورت‌ اراك‌ آورده‌اند (ابونصر، 134؛ ابوخلیل‌، 35). فلات‌ حلب‌ در شمال‌ غربی‌، ...
  • ارکش | اَرْكُش‌، یا اركس‌، نام‌ مكانهای‌ متعدد در اسپانیای‌ كنونی‌. مهم‌ترین آنها آركس دلافرُنترا (اركس‌ مرزی‌) است كه در دورۀ اسلامی‌ اركش نامیده‌ می‌شد و رومیها آن‌ را كولونیا اركنسیوم‌ می‌خواندند (EUE؛ بریتانیكا).

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: