مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • حبشه | حَبَشه، سرزمینی کهن در مشرق افریقا. حبشه به سرزمینی وسیع در شاخ افریقا و ساحل غربی دریای سرخ اطلاق می‌شد
  • حبل المتین | حَبْلُ الْمَتین، روزنامه‌ای چاپ کلکته (بنگال هند) که در دورانی طولانی از نامدارترین و بانفوذترین روزنامه‌های فارسی ـ ‌زبان بوده‌است.
  • حبیب بن مظاهر | حَبیبِ بْنِ مُظاهر (د 10 محرم ‌61 ق / 10 اکتبر 680 م)، از بزرگان شیعه در کوفه و از اصحاب امام علی، امام حسن و امام حسین(ع) که درکربلا به شهادت رسید.
  • حبیب بن مسلمه | حَبیبِ بْنِ مَسْلَمه، ابوعبدالرحمان (د ح 42 ق / 662 م)، از سرداران مشهور اسلام در نیمۀ نخست سدۀ 1ق.
  • حبیب الله خان افغان* |
  • حبوه | حَبْوه، از مباحث خاص فقه امامیه و زیرشاخۀ فرائض یا ارث، مربوط به برخورداری استثنایی فرزند ذکور ارشد با شرایطی خاص از برخی اموال پدر متوفا.
  • حبیب اصفهانی، میرزا | حَبیبِ اِصْفَهانی، میرْزا، یا حبیب‌الله اصفهانی (1251- ذیقعدۀ 1310 ق / 1835- مۀ 1893 م)، فرزند اسدالله، ادیب، شاعر، مترجم، از پیشگامان تجدد ادبی ایران، و اندیشمندِ وابسته به حوزۀ روشنفکری استانبول که پیش از مشروطه، با محوریت روزنامۀ اختر در آن شهر شکل‌گرفته‌بود
  • حبیب الله رشتی | حَبیبُ‌‌اللّٰهِ رَشْتی (1234-1312 ق / 1819-1894 م)، فرزند محمدعلی خان گیلانی فقیه اصولی و از شاگردان و ادامه‌دهندگان فقه شیخ انصاری.
  • حبیب خراسانی | حَبیبِ خُراسانی (1266-1327ق / 1850- 1909م)، فقیه، عارف و شاعر. وی در مشهد تولد یافت. او فرزند حاج میرزا هاشم و نبیرۀ میرزامهدی، معروف به شهید ثالث بود (حبیب، 17- 18؛ یوسفی، 339؛ بامداد، 6 / 76؛ نیز نک‍ : سادات ناصری، 1 / 287- 288).
  • حبیبی | حَبیبی، تخلص دو شاعر پارسی‌گو در سده‌های 9 و 11ق / 15 و 17م که در حوزه‌های عثمانی و هند می‌زیستند: 1. حبیبی آذربایجانی (برگُشادی)، شاعر سدۀ 9ق.
  • حبیب عجمی | حَبیبِ عَجَمی (د نیمۀ اول سدۀ 2 ق / 8 م)، یا حبیب فارسی، حبیب بن محمد بن عیسى، مکنى به ابومحمد، از قدمای مشایخ صوفیه و از زاهدان نامدار بصره در اواخر سدۀ 1 و اوایل سدۀ 2 ق.
  • حج | حَجّ، نام بیست و دومین سورۀ قرآن‌کریم به ترتیب مصحف، و صد و چهارمین سوره به ترتیب نزول که بعد از سورۀ نور و قبل از سورۀ منافقون در مدینه نازل شده
  • حجاب، اصطلاح عرفانی | حِجاب، اصطلاحی عرفانی، به معنای مانع و حائلی میان بنده و حق، عاشق و معشوق (از جانب عاشق، ولی به ارادۀ معشوق)، طالب و مطلوب...
  • حبیش الاعسم | حُبَیْشِ الْاَعْسَم، فرزند حسن دمشقی، پزشک، داروشناس و از پرکارترین مترجمان آثار جالینوس از سریانی به عربی در سدۀ 3ق / 9م.
  • حبیش تفلیسی | حُبَیْشِ تِفْلیسی، کمال‌الدین ابوالفضل بن ابراهیم بن محمد (د پس از 558 ق / 1163م)، فرهنگ‌نویس و مؤلف آثار پزشکی، نجومی و ادبی. هرچند آثار فراوانی از حبیش در دست است، آگاهی اندکی که از زندگانی وی داریم، بیشتر از دیباچۀ نسخه‌های خطی بر جای مانده از آثارش به دست می‌آید.
  • حج | حَجّ، از مهم‌ترین اعمال مذهبی مسلمانان که متضمن زیارت خانۀ کعبه با اعمال و مناسکی خاص است.
  • حجاب | حِجاب، مفهومی ‌برآمده از قرآن کریم و فقه اسلامی ‌و ساخت يافته در فرهنگ ملل اسلامی‌که ناظر به پوشش شرعی در مقابل نامحرم، به‌ويژه برای زنان است.
  • حجابت* |
  • حجاج بن عبدالله* |
  • حجاج بن یوسف | حَجّاجِ بْنِ یوسُف (د رمضان 95 / ژوئن 714)، حکمران مشهور دوران اموی در نیمۀ دوم سدۀ 1ق. نسب حجاج از سوی پدر و مادر به ثقیف، قبیلۀ مشهور عرب در طائف می‌رسید (بـرای سلسله‌نسب او، نک‍ : کلبی، 385، 388؛ بلاذری، انساب ... ، 13 / 352-353؛ ابن حزم، 267). تاریخ تولد وی را به تناوب از 39 تا 42ق نوشته‌اند (ابوزرعه، 2 /...
  • حجاج بن یوسف بن مطر | حَجّاجِ بْنِ یوسُفِ بْنِ مَطَر، مترجم آثار علوم دقیقه، فعال در سده‌های 2-3ق / 8- 9م. نام او را حجاج بن مطر (ابن‌ندیم، 304، 312، 327) و حجاج بن یوسف مطر (نیریزی، 1 / 4) نیز نوشته‌اند. قفطی نسبت وی را کوفی ذکر کرده است
  • حجاری* |
  • حجت* |
  • حجامت* |
  • حجاز، مقام موسیقی | حِجاز، یا حجازی، یکی از مقامها (طبعها، آوازها، شعبه‌ها، ... )ی موسیقایی که مستقل از محتوای ملودیکش، از مغربِ عربی تا ایران رواج دارد.
  • حجب | حَجْب، اصطلاحی در فقه و حقوق اسلامی به معنای محروم شدن کسی از کل یا بخشی از سهم ارث، در صورتی که موجبات وارث شمرده شدن او پیش‌تر به اثبات رسیده باشد
  • حجت | حُجَّت، از محوری‌ترین مبانی اندیشۀ امامیه در مبحث امامت که به‌خصوص در اخبار امامیه بازتاب داشته است. در بخش مهمی از اصول دین به‌ویژه نزد امامیه، حجت از کلیدی‌ترین مفاهیم اعتقادی به‌شمار می‌آید.
  • حجاز، جزیرة العرب | حِجاز، منطقه‌ای در غرب و شمال‌غربی جزیرةالعرب (عربستان سعودی).حجاز در لغت برگرفته از حَجز، به معنی منع یا جدا کردن دو چیز است...
  • حجة بن الحسن* |
  • حجت الاسلام | حُجَّتُ‌الْاِسْلام، یا حجة الاسلام، لقبی برای عالمان دینی که نزد مذاهب گوناگون در طول قرون متمادی کاربرد داشته و امروزه بیشتر نزد امامیه رایج است.
  • حجر | حَجْر، اصطلاحی در فقه و حقوق اسلامی ‌ناظر به فقدان صلاحیت در دارا شدن حق معین یا اعمال حقی که شخص دارای آن است. حَجر در لغت عرب به معنی منع و تضییق ...
  • حافظ ابراهیم | حافِظْ اِبْراهیم (1288-1351ق / 1872-1932م)، محمد بن ابراهیم فهمی، شاعر و نویسندۀ نامی مصر (EI 2؛ امین، 3؛ کردعلی، 162؛ بعلبکی، 1 / 416؛ قس: داغر، 2 / 285؛ فهمی، 645 ؛ فاخوری، 4 / 515، که تولد وی را 1871م آورده‌اند).
  • حافظ ابرو | حافِظِ اَبْرو، شهاب‌الدین عبدالله بن لطف‌الله بن عبدالرشید هروی، مشهور به حافظ‌ابرو از مورخان و جغرافی‌دانان برجستۀ ایران (ح 763-834 ق / 1362-1431م)، معاصر امیر تیمور گورکان و فرزندش شاهرخ میرزا تیموری.
  • حافظ اصفهانی | حافِظِ اِصْفَهانی، مولانا محمد، مهندس سدۀ 9-10ق / 15-16م. از شرح حال او جز اشارات اندکی که خود در نتیجةالدوله (نک‍ : دنبالۀ مقاله) آورده است، هیچ نمی‌دانیم.
  • حافظ عثمان | حافِظْ عُثْمان، عثمان‌بن‌علی، خوش‌نویس برجستۀ قلمهای 6 گانه (اقلام سته) و صاحب سبک عثمانی (1052-1110ق / 1642- 1698م). وی در استانبول زاده شد
  • حافظ شیرانی* |
  • الحاکم بامر الله* |
  • الحافظ لدین الله | اَلْحافِظُ‌ لِدینِ اللّٰه، ابوالمیمون عبدالمجید بن محمد بن المستنصرباللٰه (محرم 467- 5 جمادی الآخر 544 / سپتامبر 1074- 10 اکتبر 1149)، یازدهمین خلیفۀ فاطمی و هشتمین آنان در مصر.
  • الحاکم، مسجد | اَلْحاکِم، مَسْجِد، بنایی در قاهره بازمانده از دورۀ فاطمیان، که به نامهای «جامع‌‌‌انور» و «جامع خطبه» نیز شناخته است.
  • حافظه | حافِظه، یکی از قوای نفس که عمل یادآوریِ ادراکاتِ پیشین را به عهده دارد. فلاسفۀ مسلمان در تقسیم‌بندی قوای ظاهری و باطنی نفس از جایگاه حافظه بحث کرده‌اند...
  • حاقه | حاقّه، شصت و نهمین سوره از قرآن کریم، دارای دو واحد موضوعی (رکوع)، 52 (یا 51 و یا 50) آیه، 255 کلمه و 480‘1 حرف.
  • ابو برده |
  • ابو البحر |
  • ابو ایوب مدینی | (یا مداینی: ابوالفرج، 17 / 54، 18 / 38)، سلیمان بن ایوب بن محمد، ادیب، موسیقی‌شناس و از ظرفای سدۀ 3 ق / 9 م.
  • ابو البختری، عاص | عاص بن هاشم بن حارث بن اسد بن عبدالعزی (د 2 ق / 624 م)، یکی از بزرگان قریش در جاهلیت.
  • ابو ایوب موریانی | سلیمان بن ابی سلیمان مَخلَد (د 154 ق / 771 م)، دبیر و وزیر منصور خلیفۀ عباسی.
  • ابو البختری، وهب | وهْب بن وهْب کبیر بن عبداللـه بن زمعۀ قرشی (د 200 ق / 816 م)، دولتمرد، قاضی، مورخ و محدّث.
  • ابو برزه اسلمی | نَضلة بن عبداللـه بن حارث (د 64 ق / 684 م)، صحابی.
  • ابو البرکات محمد بن احمد |
  • ابو البرکات زیدی | عمر بن ابراهیم بن محمد (442-15 شعبان 539 ق / 1050-10 فوریۀ 1145 م)، نحوی و محدث.

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: