مقالات

نمایش تا از مورد
نتیجه جستجو برای :
  • بیعانه | بِیعانه‌، به‌ معنای «پیش‌ بها»، اصطلاحی‌ فقهی‌ و حقوقی‌ در معاملات‌ كه‌ به‌ موجب‌ آن‌، بخشی‌ از بهای‌ مورد معامله‌ هنگام‌ قرارداد پرداخت‌ می‌شود.
  • بیعت |
  • بیضا | بِیضا، یكی‌ از شهرهای‌ دورۀ اسلامی‌ منطبق‌ با روستای «تل‌ بیضا»ی‌ كنونی‌ در بخش‌ بیضا، در شهرستان‌ سپیدان‌ِ استان‌ فارس‌. براساس‌ مصوبۀ هیئت‌ وزیران‌ در 1380ش‌، نام‌ شهر «هرابال‌» در منطقۀ تاریخی‌ بیضا به‌ شهر بیضا تغییر یافت‌ (
  • بیع | یع‌، اصطلاحی‌ فقهی‌ و حقوقی‌، ناظر به‌ گونه‌ای‌ از معامله‌ كه‌ در آن‌ كالایی‌ با عوضی‌ معلوم‌، اعم‌ از كالا یا وجه‌ نقد مبادله‌ می‌شود. بیع‌ از عقود لازم‌ است‌. در منابع‌ فقهی‌، بیع‌ فرد اجلای‌ معاملات‌ مالی‌ محسوب‌ می‌شود و باتوجه‌ به‌ پیشینه‌ و گسترۀ دیرینۀ آن‌، بسط یافته‌ترین‌ مبحث‌ در مباحث‌ معاملات‌ است‌...
  • بیعت شجره |
  • بیکندی، ابوجعفر |
  • بیعت رضوان |
  • بیغمی | بیغَمی‌، محمد بن‌ احمد طاهری‌ (یا طامری‌)، مشهور به‌ بیغمی‌ از قصه‌پردازان‌ و راویان‌ سدۀ 9ق‌ / 15م‌. از زندگی‌، سال‌ تولد و وفات‌ وی‌ اطلاعی‌ دردست‌ نیست‌. تنها مأخذ موجود دربارۀ بیغمی‌، روایت‌ مشهورِ او از داستان‌ داراب‌نامه‌ است‌.
  • بیکند | بِیكَنْد، یا بی‌كند، شهری‌ تاریخی‌ متعلق‌ به‌ سده‌های‌ میانه‌، واقع‌ در اراضی‌ جمهوری‌ ازبكستان‌ كه‌ ویرانه‌های‌ آن‌ در 35 كیلومتری‌ جنوب‌ غربی‌ بخارا باقی‌ است‌.
  • بیگم |
  • بیکندی، ابوعبدالله | بِیكَنْدی‌، ابوعبدالله‌ محمد بن‌ سلام‌ بن‌ فرج‌ بخاری‌ (د صفر 225 / دسامبر 839)، محدث‌ اهل‌ ماوراءالنهر و استاد بخاری‌، صاحب‌ صحیح‌. وی‌ در بیكند، یكی‌ از شهرهای‌ نزدیك‌ بخارا به‌ دنیا آمد
  • بیگدلی |
  • بیلقان | بِیلَقان‌، یا بیلكان‌، بیلگان‌، نام‌ شهر و استانی‌ تاریخی‌ در سرزمین‌ اران‌ (آلبانیای‌ قفقاز). از نوشته‌های‌ جغرافی‌نویسان‌ سده‌های‌ نخستین‌ اسلامی‌ چنین‌ بر می‌آید
  • بیگلربیگی | بِیْگْلَرْ بِیْگی‌، عنوانی‌ مركب‌ از «بیگ‌» (= امیر)، «لَر» (= نشانۀ جمع‌) و «ی‌» (= پسوند اضافۀ تركی‌) به‌ معنایِ امیر امیران‌، یا امیرالامرا.
  • بیلقانی |
  • بیلک قبچاقی | بَیْلَكِ قِبْچاقی‌ (د پس‌ از 681ق‌ / 1282م‌)، كانی‌شناس‌ مسلمان‌ و كهن‌ترین‌ گزارشگر بهره‌گیری‌ از قطب‌ نما در ناوبری‌ مسلمانان‌.
  • بیله سوار |
  • بیگ |
  • بیمه |
  • بیلیتن |
  • بین الطلوعین | بِینَ الطُّلوعِین‌، فاصلۀ زمانی‌ میان‌ دمیدن‌ صبح‌ صادق‌ و طلوع‌ آفتاب‌. اطلاق‌ بین‌ الطلوعین‌ به‌ زمان‌ میان‌ صبح‌ كاذب‌ و صبح‌ صادق‌ (نک‍ : لغت‌نامه‌... )،غیرمستند و سهو است‌.
  • بیمارستان |
  • بینش کشمیری |
  • بینالود | بینالود، رشته‌ كوهی‌ به‌ طول‌ 125كمـ در شمال‌ خراسان‌، حدفاصل‌ شهرستانهای‌ مشهد و نیشابور كه‌ در امتداد رشته‌كوه‌ البرز واقع‌، و از شمال‌ غربی‌ تا جنوب‌ شرقی‌ كشیده‌ شده‌ است
  • بنی اسرائیل | بَنی اِسْرائیل، قومی ‌كه بارها در قرآن كریم یاد شده، و از نیایش یعقوب (اسرائیل) (ع) نام گرفته است.
  • بنی اغلب | بَنیْ‌اَغْلَب، خاندانی از عرب تمیمی ‌كه از 184 تا 296ق / 800 تا 909م در تونس فرمانروایی داشتند. عنوان بنی‌اغلب برگرفته از نام اغلب بن سالم مرورودی، پدر ابراهیم، بنیان‌گذار این خاندان است
  • بنی اسد | بَنی اَسَد، تیره‌ای از عرب عدنانی، موسوم به بنی اسد بن خزیمه. این تیره با اینکـه در مقایسه با دیگر قبایل بزرگ، در تاریخ سده‌های نخستین هجری، ویژگی برجسته و نقشی چشم‌گیر نداشته است
  • بنیامین | بِنْیامین، یكی از فرزندان یعقوب (ع) ونیای یكی از اسباط دوازده‌گانۀ بنی اسرائیل. در قرآن كریم به نام او اشاره نشده، ولی در بسط داستان در روایات اسلامی، از او همواره با نام یاد شده است.
  • بنی اهدل | بَنیْ اَهْدَل، لقب خاندان یمنی بزرگی كه بسیاری از آنان صوفی، ادیب، فقیه، شاعر، اصولی، نحوی، متكلم و مؤلف بوده‌اند. این خاندان را كه نسبشان به امام جعفر صادق (ع) می‌رسد و در جنوب غربی جزیرةالعرب ساكن بوده‌اند، «مهادله» نیز گفته‌اند
  • بنیانی | ​​​​​​​بَنْیانی، فیض‌الله بن زین‌العابدین بن حسام ازمعروف‌ترین مورخان و نویسندگان سدۀ 9ق / 15م در هند.
  • بنی افطس | بَنی اَفْطَس، از دولتهای ملوك الطوایف ‌اندلس كه پس از فروپاشی خلافت اموی، بر باختر میانی ‌اندلس فرمانروایی كرد (413-487ق / 1022-1094م).
  • بنی امیه | بَنی‌اُمَیه، یكی از دو شاخۀ بزرگ قبیلۀ قریش كه شماری از ایشان نزدیك یك سده بر سرزمینهای اسلامی حكومت كردند.
  • بنی سویف | بَنی‌سُوَیف، شهری در شمال شرقی مصر در كرانۀ رود نیل و مركز استانی به همین نام. استان بنی‌سویف با مساحتی حدود 322‘1كمـ 2 و جمعیتی حدود 000‘223‘2تن (1383ش / 2004م) در جنوب قاهره واقع است
  • بنیچه | ​​​​​​​بُنیچه، نظامی‌خاص برای اخذ مالیات و روش سربازگیری كه ظاهراً از عصر ایلخانیان تا آخر دورۀ قاجاریه در دستگاه دیوانی ایران برقرار بوده است. برخی بنیچه را مشتق از كلمه «بُنه»، به معنی «جفت» می‌دانند.
  • بنی ایناق | بَنیْ ایناق، یا قُنْقراتْها، نام یكی از دو شعبۀ خانهای حكومتگر خیوه (خوارزم) از 1219ق تا 1337ق / 1804 تا 1919م. واژۀ ایناق در زبان تركی جغتایی به معنی رفیق، ندیم، مشاور و مقرب پادشاه است و در تركستان از مراتب عالی درباری به شمار می‌رفت
  • بنی ساسان | بَنیْ ساسان، لقبی كه بر گدایان اطلاق می‌شده است. گدایانی كه خود را چنین می‌خواندند و به این نام هم فخر می‌كردند، در حقیقت از ویژگیهایی برخوردار بودند كه بارزترین آنها، نخست زیركی و هوشمندی، و سپس ادب ورزی است.
  • بنی عباس | بَنی عَبّاس، تیره‌ای مهم از قبیلۀ بنی‌هاشم و بزرگ‌ترین سلسلۀ خلفای اسلامی‌كه نسب آنان به عباس بن عبدالمطلب (ه‍ م)، عموی پیامبر اكرم (ص) و نوادۀ‌هاشم بن عبدمناف می‌رسد.
  • بنی قینقاع | بَنی قَینُقاع، یكی از 3 قبیلۀ یهودِ مدینه، مقارن با هجرت پیامبر اكرم (ص) و حضور آن حضرت در این شهر. دربارۀ منشأ بنی قینقاع اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی آنان را عرب تباران یهودی شده می‌دانند
  • بنی ملال | بَنیْ مِلاّل، شهری در مراكش و مركز استان تادِلا اَزیلال. این شهر در 32 و35 عرض شمالی و6 و37 طول غربی در ارتفاع 620 متری از سطح دریا در كوهپایه های اطلس میانی، میانۀ راه دو شهر فاس در شمال، و مراكش در جنوب واقع است
  • بنی منجم | بَنی مُنَجَّم، یا آل منجم، شهرت خاندان ابن ابی منصور (ه‍ م)، منجم و ریاضی‌دان بنام ایرانی روزگار مأمون. بنی منجم نخست به نجوم و علوم ریاضی گرایش داشتند، اما بعداً بیشتر در موسیقی و نیز ادب و شعر عربی نامی‌شدند.
  • بنین | بِنین، كشوری در ساحل خلیج گینه، در غرب افریقا كه سابقاً داهومی ‌نام داشت. بنین 622‘112 كمـ 2 مساحت دارد و جمعیت آن حدود 700‘938‘6 تن (1383ش / 2004م) است. این كشور میان °6 و´5 تا °12 و ´5 عرض شمالی و °1 تا °4 طول شرقی واقع است
  • بنی موسی | بَنی موسى، عنوانی برای محمد، احمد و حسن، فرزندان موسى ابن شاكر خراسانی كه در منابع گاهی از آنان با عنوان بنی شاكر هم نام برده شده است.
  • بوانات | بَوانات، شهر و شهرستانی در استان فارس.
  • بنی هاشم | بَنیْ‌هاشِم، تیره‌ای از قریش كه به نسبت سایر تیره‌ها، پیش از اسلام از موقعیت اجتماعی والاتری برخوردار بودند و از آن پس، به اقتضای فرهنگ قبیله‌ای جزیرة العرب، در عرصۀ سیاسی، و از حدود آغاز دورۀ عباسی، همچون نماد دوستی و نزدیكی با پیامبر اكرم (ص) در صحنۀ فرهنگی جای جای جهان اسلام ایفای نقش كردند و در میان مسلما...
  • بوازیج | بَوازیج، یا بوازیج المَلِك، شهری كهن در ساحل راست رود زاب كوچك (اصغر، اسفل)، در نزدیكی ملتقای آن با دجله. این شهر میان تكریت و اربل واقع بوده
  • بوداپست | بوداپِسْت، به زبان مجاری بوداپِشت، تختگاه و مركز سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مجارستان. این شهر در دو سوی رود دانوب در محلی واقع شده است كه آب از نواحی كوهستانی به مسیر وسطای رود دانوب سرازیر می‌شود (IV / 87 ,BSE3).
  • بودایی، آیین | بودایی، آیین، یكی از بزرگ‌ترین آیینهای جهان كه به ویژه در قارۀ آسیا پیروان پرشماری دارد. این آیین كه در حدود سدۀ 6ق م با تعلیمات گئوتمه بودا در هند به ظهور رسید، در طی چند سدۀ بعد در مناطق اطراف هند و به ویژه در شمال آن گسترش پر شتابی یافت.
  • بودین |
  • بورکلوجه مصطفی |
  • بوذرجمهر |

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: