همه ما به قلاب تکنولوژی گرفتار آمدهایم و تکنولوژی به سبب پاداشی که از رفاه به ما میدهد، به جبری عادتمحور در زندگیمان بدل شده است. تکنولوژی تیغ دو دم است؛ هم سود دارد، هم زیان. هم آسیب است، هم فرصت. هم خطر است، هم سهولت. هم اطمینان و آرامش خاطر است، هم نبود امنیت. دکتر شاپور اعتماد، استاد فلسفه علم، معتقد است «تکنولوژی، کارکردی دوگانه دارد.
یک پژوهشگر گفت: تصورم این است که جز خواجه نصیر کسی در دربار ورود نکرده که این قدر به صورت مستقیم و غیرمستقیم منشأ اثر باشد به طوری که پایه گذار یک تمدن شود.
دشواریهای اندیشه مارتین هایدگر در محتوا و فرم، کار را برای علاقهمندان فلسفه پیچیده میکند؛ حتی درباره روبرو شدن با آرا و آثار او اختلافنظرهایی میان متخصصان وجود دارد: برخی مواجهه بیواسطه با آثار او را توصیه میکنند و برخی ورود از طریق شروح و درآمدها را پیشنهاد میدهند و برخی همراهی هر دو شیوه را سودمندتر میدانند.
آیا مدرنیته آینده موعودی است كه ایرانیان روزی روزگاری به آن دست خواهند یافت؟ آیا مدرنیته سیاسی قلهای است كه - مطابق نظرات پیشگویان تئوری مدرنیزاسیون - بناست در آیندهای نامعلوم آن را فتح كنیم؟ آیا تاریخ معاصر ایران رونوشتی است تكراری از سرگذشت ملتهای «پیشرو»؟
ترجمه اصلیترین و رایجترین راه آشنایی ایرانیان با فلسفههای جدید غربی و آگاه شدن آنها با تحولات فكر فلسفی در مغرب زمین بوده و هست. مترجمان با علایق و سلایق و پیشینهها و خاستگاههای فرهنگی و اجتماعی گوناگون، هر یك بنا به تخصص و دیدگاه خاص خود، معمولا بر حسب احساس وظیفه و تعهد شخصی، به انتقال ایدهها و اندیشههای فلسفی از زبانهای اروپایی به زبان فارسی یاری رساندهاند.
علی دهباشی را همه علاقهمندان به فرهنگ ایران میشناسند، از بلندیهای پامیر تا تانزویل استرالیا، از دانشگاه تهران تا دانشگاه آستین تگزاس. كلك و بخارای او را نه فقط در كتابخانه هر ایران دوستی میتوان یافت، بلكه دورههای این نشریههای معتبر در كتابخانه دانشگاههای معتبری چون هاروارد، سوربن، پرینستون و خوزه مارتی در هاوانا نگهداری میشود.
در سالهای اخیر شایعههایی مطرح شد، مبنی بر اینکه در روز تشییع جنازۀ مرحوم استاد حبیب یغمایی حاشیههایی پیش آمده و نسبت به پیکر آن مرحوم بیاحترامی صورت گرفته؛ این درحالی است که استاد سید علی آل داوود، برادرزادۀ مرحوم یغمایی در آن مراسم حضور داشته و واقعیت را شرح داد.
رضا ماحوزی معتقد است: ما ایرانیان در این 9 دهه به منطق مستقل دانشگاه فکر نکردهایم. از مسئولیت اجتماعی دانشگاه صحبت کردهایم، از مسئولیت دانشگاه در قبالِ ناسیونالیسم دولتی و عمومی، نهاد سیاسی اقتصادگرا در برنامههای توسعه، نهاد سیاسی انقلابی، نهاد سیاسی دینی و غیره صحبت کردهایم، اما از اینکه دانشگاه باید چگونه باشد تا علم و دانش را بر اساس منطقی خودخواسته توسعه دهد و بر اساس منطقی درونی با نهادهای بیرونی رتباط داشته باشد، سخن نگفتهایم یا کم گفتهایم.
به گفته انشاءالله رحمتی، یکی از ضعفهای تالیفات علوم انسانی این است که کمتر وارد گفتوگو شدهایم و به همین دلیل معاصرتی هم در این تالیفات وجود ندارد. بنابراین در بهترین حالت تکرار مطالبی بوده که در گذشته تالیف شدهاند و یک حالت رقیق شده و ضعیف مطالبی است که در سنت خودمان از قدیم مطرح بوده است.
در بخشی از گفتوگو با سید علی آلداوود میخوانیم: کتاب «جامع العلوم ستّینی» امام فخر رازی کتاب بسیار پُرزحمتی بود؛ علتش هم این است که این کتاب در شصت علم و هر یک از این شصت علم هم نیاز به تخصص دارد.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید