تابستان سال تحصیلی 51-50 به یکی از گرمترین روزهای زندگیام بدل شد. در کنکور دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران پذیرفته شدم، راهی تهران شدم و مراحل ثبتنام، سردر زیبای دانشگاه تهران، زمین چمن آن روز و ستونهای دانشکده حقوق و... شدم دانشجوی سال اول رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران. روز اول درس، اتاق315، طبقهسوم، نیمکتهای آبی مثل سالن سینما پشتسرهم ردیف شده بودند، میشد دلهره را در چشم همه دید، ساکت و آرام نشسته بودیم. 215 نفر بودیم که در رشته حقوق کنکور سراسری قبول شده بودیم. کسی را در کلاس نمیشناختم. با دو،سهچهره در موقع ثبتنام و یکی،دونام از کرمان آشنا بودم. استاد آمد، این صفت را برای نخستینبار میشنیدم؛ بهجای معلم، استاد، مردی بلندقامت با کتوشلواری سورمهای و کراواتی که به قامت رسایش خوب میآمد، آهسته طول کلاس را طی کرد، از سکو بالا رفت، نگاهی نافذ و عمیق داشت، با لبخندی که گونههایش را برجسته میکرد و بهصورت استخوانیاش برازندگی بیشتری میداد، سراسر کلاس را برانداز کرد، سلام و احوالپرسی و تبریک، تن صدایش دلچسب بود و آغازین روزهای مهر در اولین سال ورود به دانشکده را برایم زیبا و زیباتر کرد؛ دکتر کاتوزیان!
شادروان «دکترناصر کاتوزیان» شخصیتی است که آثار علمی او، پشتوانه ادبیات حقوقی ایران است. شاید کمتر مقالهای به چشم بخورد که از ارجاعات مکرر به آثار ایشان خالی باشد. ایشان دارای ذهنی وقاد، نقاد و تحلیلگر بودند. در عرصه حقوقی، مدافع اصول و موازین حقوق اسلامی بودند. باوجود آنکه استاد حقوق مدنی محسوب میشدند، دانش حقوقی ایشان اختصاص به یکحوزه خاص نداشت.
برخی از اهل علم قادرند افکار و دانستههایشان را بهصورت مکتوب عرضه کنند و بعضی دیگر هرچند محضرشان قابلاستفاده و گفتارشان شیرین است اما قادر به نوشتن نیستند و برخی دیگر که هم میتوانند دانستههای خود را بهطور شفاهی منتقل کنند و هم مطالب خود را مکتوب کنند، آنگاه که به کاربرد آنچه میگویند و مینویسند در حیطه عمل نیاز پیدا میشود، ناتوان هستند. اینکه کسی در هر سه جنبه چیرهدست و صاحبنظر باشد، از مواهب الهی است.
گهگاه نابغههایی ظهور میكنند كه نه همان در عصر خود و جانشینان نزدیك خود، كه در قرون لاحقه پایگاهی آمرانه كسب میكنند؛ شاعرانی چون رودكی، فردوسی، خیام، سنائی، نظامی، عطار، مولانا، سعدی، حافظ، جامی، صائب، بهار كه منزلنمای مسیر و راه و قافلهسالار كاروان شعر میشوند و معیارهایی كمابیش پایدار برقرار میسازند.
مكتب تفكیك نامی است كه استاد محمد رضا حكیمی در مقالهیی با همین نام كه در شماره دوازدهم كیهان فرهنگی (1371) منتشر شد، برای آن جریان فكری مذهبی انتخاب كرد كه ریشه در آموزههای فقیه معاصر محمد مهدی غروی اصفهانی (1365 ه. ق-1303 ه. ق) مشهور به میرزا مهدی اصفهانی و شاگرد برجسته میرزای نایینی دارد. استاد حكیمی در مقاله مذكور در تعریف این مكتب چنین مینویسد: «مكتب جداسازی سه راه و روش معرفت و سه مكتب شناختی در تاریخ شناختها و تاملات و تفكرات انسانی، یعنی راه و روش قرآن، راه و روش فلسفه و راه و روش عرفان. مكتب تفكیك در مورد این سه مبنی و مكتب (وحی، فلسفه، عرفان) تفكیكی است نه تاویلی و امتزاجی و التقاطی و تطبیقی، زیرا این امر را ناشدنی میداند».
خبر كوتاه بود اما تلخ و ناگوار! چهـره ماندگار دكتـرامیـر نــاصر كاتوزیــان؛ امیــر لشكر حقوقدانـان، پیــشــكســوت اندیشمند و متفكر نوعدوست و متعهد بیپیرایه و سختكوش و خردورز خلاق. هم او كه عمر پربارش را در راه آموزش و تحقیق علم حقوق با هدف رشد علمی و آگاهی فرزندان این آب و خاك و تحقق عدالت و ایجاد نظم سپری كرد، دعوت حق را لبیك گفت و به سرای جاودان شتافت و خاكیان را رها كرد وبه افلاكیان پیوست؛ بزرگ مردی كه مصداق بارز «مدادالعلماء افضل من دماء شهدا» بود.
گر نادره معدوم شود هیچ عجب نیست / كز كاخ هنر نادرهكاران همه رفتند/ افسوس كه افسانهسرایان همه خفتند/ اندوه كه اندوهگساران همه رفتند/ فریاد كه گنجینه طرازان معانی / گنجینه نهادند به ماران همه رفتند/ یك مرغ گرفتار در این گلشن ویران
دربارۀ پاسداشت زبان ملی همواره نکاتی حائز اهمیت وجود داشته است، نکاتی درباره تفاهم، فرهنگ، آگاهی، واقعبینی و تسامح که موضوع را خاصه در علوم انسانی اهمیت میبخشد. نخستین گزینه برای پژوهشگر ایرانی طبعاً ارائه کار به مخاطبین خود به زبان فارسی است.
به تازگی کتاب خرد گفتگو، حاصل درسگفتارهای دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی با تلاش دو تن از شاگردان وی منتشر شد، آنچه در ادامه می آید مقدمه دکتر دینانی است بر این کتاب.
امروز انتخابات ریاست شورای شهر تهران است. طی یکسال گذشته «مسجدجامعی» ریاست این شورا را عهدهدار بوده و امیدوارم امروز هم انتخاب اهالی این شورا، دوباره «احمد مسجدجامعی» باشد. «مسجدجامعی» فردی فرهنگمدار و مدیری مدبر است که حضورش در هر منصب و جایگاهی موجب خشنودی است. احمد مسجدجامعی، فردی فرهنگمدار و مدیری شایسته و کارآمد است و پشت هر میزی که بنشیند، میزان فرهنگمداری و تدبیرش تفاوتی نمیکند. با اینکه نمیدانم دقیقا در شورای شهر تهران چه میگذرد اما با شناختی که از مسجدجامعی دارم، میدانم که او برای صندلی ریاست شورای شهر تهران، اصلح است.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید