سایمون كریچلی، فیلسوف معاصر بریتانیایی در سالهای اخیر در ایران بسیار مورد توجه قرار گرفته است هم از سوی علاقهمندان به رویكردهای چپگرا و قارهای در فلسفه و هم از سمت كسانی كه نگاهی غیرتخصصی و غیرحرفهای به فلسفه دارند و به واسطه پرسشهایشان در حوزههای عمومی به سمت مطالعات فلسفی سوق یافتهاند و در آثار كریچلی با فیلسوفی آشنا شدهاند كه به پرسشهای انضمامی و دغدغههای وجودی(نه الزاما به معنای اگزیستانسیال بلكه بیشتر به معنای روزمره) میپردازد و نگاهی تجربی به فلسفه دارد.
سایمون کریچلی متفکری شناختهشده در حوزه فلسفه و در جهان غرب است که در ایران نیز کم مشهور نیست. آثار او در زبان فارسی اقبال يافته و از او تاکنون چهار کتاب ترجمه و منتشر شده است: «فلسفه قارهای» با ترجمه خشایار دیهیمی، «در باب طنز» با ترجمه سهیل سمی، «كتاب فیلسوفان مرده» با ترجمه عباس مخبر و آخرین کتاب او به فارسی «خیلی کم... تقریباً هیچ» با ترجمه لیلا کوچکمنش. علاوهبر اینها در چند کتاب مقالههایی از کریچلی ترجمه شده که میتوان به «ديكانستراكشن و پراگماتیسم»، «فیلم بهمثابه فلسفه» و «فلسفه درسی روز» اشاره کرد.
دریدا برخورد فیلسوفهای در مسند با دریدا در جهان انگلیسیزبان شرمآور بود، کاملاً شرمآور. به او در مضحکترین اشکال توسط استاد-فیلسوفها افترا زده میشد، اما آنها خود بهتر میدانستند که این ناشی از کینهتوزیِ کوتهبینانهای که انعکاس ناچیز انزاوای فرهنگیشان، خودشیفتگی روشنفکرانهشان، نافرهیختگی و حسادت سادهشان به شهرت، کاریزما و فروش فوقالعادهی کتابهای دریدا بدون اشاره به ظاهر خوب و شیکپوشیاش بود.
دریدا دیکانستراکشن روال خوانش بهمثابهی ناراحتی از یک میراث است. فرضیهی فلسفیای که این روال را پیش میراند این است که اگر قرار است آغاز کنیم، بفهمیم که چه و کجا هستیم و آغاز کنیم تا تغییر دهیم که چه و کجاییم، آنوقت این موضوع توجهی پروسواس به میراثی که چه، که و جایی که هستیم را وضع کرده، طلب میکند.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید