در بازخوانی شهریور ۱۳۲۰، چون هر رویداد مهم تاریخی در یکصد سال گذشته ایران، اشاره به انقلاب مشروطیت و دستاوردها و ناکامیهایش، ناگزیر مینماید. انقلاب مشروطیت هم سرفصل است و هم راهنمایمان برای درک درستتر رویدادهای دیگر. قرار انقلاب مشروطیت، نشاندن تجدد بود در پیوندی تنگاتنگ با فرایند نوسازی جامعه. برای حفظ حقوق فرد و روا داشتن روح انتقادی، باید از دامنه اقتدار نهادهای اصلی نظم کهن کاسته میشد و تا جایی که توان بود، قوانین عرفی تابع متغیرهای اجتماعی، جای قوانین شرعی را میگرفت. نقش دولت مشروطه نیز پیش از هر چیز نگهبانی از حقوق و کرامت انسان ایرانی بود در برابر نهادهایی که برای قرنها محدودیتی بر دامنهٔ قدرت خویش نمیشناختند.
جنگ دوم جهانی دو سالی پس از آغازش در اروپا به ایران رسید. ساختار سیاسی ایران در آن زمان، ساختاری یکهسالار بود. هر چند که بر متن قانون اساسی مشروطه قرار بود پادشاه سلطنت کند و نه حکومت، اما روال حکومتداری دیگر بود. تقریبا ده سالی میشد که رضاشاه با تکیه بر تجدد آمرانه، بخشهایی از قانون اساسی مشروطه را به کناری نهاده بود. کارنامه نوسازی عصر رضاشاهی را جایی دیگر به دست دادهام و از او در هیات معمار ایران نوین نوشتهام. ایرانی که در فاصله بین دو جنگ جهانی اول و دوم، یعنی عصر رضاشاهی تجربه گستردهای از تجدد آمرانه را پشت سر گذاشت که حاصلش شکلگیری نهادهای نوین قدرت و دگرگونی چشمگیر در زندگی اجتماعی ایرانیان بود. در این نوشته اما به سپهر سیاسی اشاره خواهم داشت و از تاثیر پیآمدهای جنگ دوم جهانی بر این سپهر خواهم گفت.
جنگ دوم جهانی دوسالی پس از آغازش در اروپا به ایران رسید. ساختار سیاسی ایران در آن زمان، ساختاری یکهسالار بود. هرچند بر متن قانون اساسی مشروطه قرار بود پادشاه سلطنت کند و نه حکومت، اما روال حکومتداری به گونه ای دیگر بود. تقریبا ده سالی میشد که رضاشاه با تکیه بر تجدد آمرانه، بخشهایی از قانون اساسی مشروطه را به کناری نهاده بود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید