حال آنکه در تلقی سقراط، موهبت هستی تنها به خطیب ارزانی نشده است، بلکه دیگری هم هست و بخشی از هرم هستی را این دیگری اشغال کرده است. وی نیز سخنان ناگفتهای را داراست که ارزش شنیدن دارد. باید با لب فروبستن و گوش فرادادن، وی را در اظهارات خود یاری رساند و در ادای کلمات محق ساخت. در این تجربه است که علاوه بر کشف حقیقت، رابطهای احترامآمیز و متقابل شکل میگیرد و طرفین در مسیر درست گفتگو هدایت میشوند.
سقراط که پسر خود را خامتر از آن میبیند که بخواهد گفتگوی خود را با یک اندرز ساده به پایان برساند، ناگزیر از زاویهای دیگر وارد شده، گفتگو را به این شکل پی میگیرد.
در مکالمات سقراطی، سرآغاز پرسشها و پاسخها ساده است و بوی روزمرگی میدهد. در آغاز به هیچوجه نشان نمیدهد که بناست گفتگوی پیچیدهو دشوار فلسفی شکل بگیرد؛ اما بهتدریج گفتگوی فلسفی چهرهگشایی میکند؛ تا آنجا که سقراط از میان پاسخهای مخاطب، سؤالات کلیدی و بسیار مهمی مطرح میکند.
جهان انسان، جهان اندیشه است و زندگی بدون اندیشه سزاوار انسانبودن و انسانشدن نیست. اندیشه برترین نمود جان انسانی است. اندیشه عین نحوۀ بودن انسانی ماست، و درحقیقت هر کس تا بدان حد هست که میاندیشد. در پرتو اندیشه است که مبادی و غایات را میتوان شناخت و خبر از جاودانگی و چگونه جاودانه ماندن را داد. در سایه اندیشه است که میتوان زندگی را مشق مردن دانست.
این روزها صنعت نشر را کتابهای ترجمه پر کرده است. کمتر آثار تألیفی را میتوان یافت که مورد استقبال دستاندرکاران حوزه نشر قرار گیرد و یا در ویترین پرزرق و برق کتابفروشیها چشمکزن رهگذران گردد.
«پرسیدن» از ویژگیهای آدمی است. تنها انسان است که میپرسد و پرسشهای خود را پیوسته دنبال میکند. آدمی از رهگذر پرسش است که میاندیشد و متقابلا در اندیشیدن است که پرسش زاده میشود. اندیشه و پرسش دو روی یک سکهاند. هر انسانی در هر طبقه و صنفی رابطهای با پرسش دارد. بدون پرسش عقل کارآیی لازم را ندارد و در سطح نازل فرومیغلتد؛ در کشف علل و اسباب اتفاقات درمیماند.
کامشاد مینویسد: «…هرچه کوشیدم …متن این گفتگو را به دست آورم موفق نشدم. ناگزیر به سراغ کتابخانه بریتانیا رفتم که به موجب قانون یک نسخه از هر اثری که در بریتانیا منتشر شود به رایگان دریافت میکند. مصاحبه در جزوه کوچکی حدود سی صفحه چاپ شده بود. به قصد فتوکپی آن، به بخش چاپ و تکثیر کتابخانه مراجعه کردم، گفتند این جزوه منتشر نشده است، حق چاپ و تکثیر آن محفوظ است و باید از بیبیسی اجازه گرفته شود. گفتم: من قبلا به بیبیسی سر زدهام، از وجود چنین جزوهای بیخبرند.
در همین راستاست اولین کتاب صفدر تقیزاده (۱۳۱۱)، ترجمهای از کتاب «سفر دور و دراز به وطن»، اثر یوجین اونیل نمایشنامهنویس آمریکایی. کتاب «سفر دور و دراز به وطن» شامل سه نمایشنامه کوتاه با دو مقدمه درباره تئاتر آمریکا. تقیزاده ضمن بیان خاطرهای از دشواری ترجمه کتاب، چنین میگوید:
«معجزه عصا» یکی دیگر از آثار ماندگاری است که به قلم یکی از اسرای ایرانی در زندانهای بعث عراق رقم خورد؛ معجزهای که به خلق اثری خواندنی و ماندگار انجامید. سید ناصر حسینیپور نویسنده کتاب بسیار خواندنی «پایی که جا ماند»، در دستنوشتههای خود با وجود تمامی سختیها، بهخوبی نقش تأثیرگذار قلم را در بیان خاطرات و رنجهای اسرای ایرانی نشان میدهد.
قلم جوهر وجودي و جانمايه نويسنده است. براي نويسنده، چنانكه استاد بهمنيار مينمايد: «انسان جز نوشتن نيست»؛ چراكه او با قلم معنا يافته و با قلم تجلي مييابد. نويسنده همواره سوداي نوشتن دارد. هيچچيز او را از نوشتن و شوق به نوشتن بازنميدارد. دستهاي او پيوسته براي رسيدن به قلم و كاغذ بيتاب است. همراه بودن و همراه شدن با قلم براي او يك اصل شناخته ميشود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید