اخبار

نتیجه جستجو برای

واژۀ «آزادی» مترادف با «حریة» در زبان عربی است. با در نظر گرفتن اشتقاق آن از واژۀ اوستایی آزاتا و واژه پهلوی آزات(نجیب) روشن می شود که این واژه پیشینه ای به کهنی ادبیات فارسی دارد، چنانکه از سوی نویسندگان و شاعرانی چون فردوسی، فرخی سیستانی، فخرالدین اسعد گرگانی، مولوی، خاقانی، ناصرخسرو و ظهیرفاریابی در معانی گوناگونی چون انتخاب، فراق، سعادت، تخفیف، سپاسگزاری، ستایش، رهایی، عدم بندگی و مانند آنها به کار گرفته شده است.

( ادامه مطلب )

واژه «آزادی» مترادف با «حریة» در زبان عربی است. با در نظر گرفتن اشتقاق آن از واژۀ اوستایی آزاتا و واژه پهلوی آزات (نجیب) روشن می شود که این واژه پیشینه ای به کهنی ادبیات فارسی دارد، چنانکه از سوی نویسندگان و شاعرانی چون فردوسی، فرخی سیستانی، فخرالدین اسعد گرگانی، مولوی، خاقانی، ناصرخسرو و ظهیر فاریابی در معانی گوناگونی چون انتخاب، فراق، سعادت، تخفیف، سپاسگزاری، ستایش، رهایی، عدم بندگی و مانند آنها به کار گرفته شده است.

( ادامه مطلب )

رابطه ضرورت و آزادی، قلب فلسفه اسپینوزاست، چون موضوع ما تحیر فلسفی است، ما اجازه داریم قبول کنیم که منشاء طرز تفکر فلسفی وی تعجب او به جهت قرار گرفتن دو مقوله وجود خداوند از یک طرف و آزادی مطلق در «من» از طرف دیگر در کنار یکدیگر است.

( ادامه مطلب )

بنده‌داری در گذر تاریخ ایران پیش و پس از ورود اسلام، پدیده‌ای رایج بوده است. زنان، مردان و کودکانی که در جنگ‌ها اسیر می‌شدند، به عنوان غلام یا کنیز خرید و فروش شده، برای انجام خدمات گوناگون خانگی و نظامی به تملک اربابان درمی‌آمدند. به جز جنگ که منبع اصلی تامین بنده بود، فروش فرزندان، پیشکش‌های امیران و پادشاهان به دیگر شاهان و حکم‌رانان نیز از دیگر منابع برای دست‌یابی به کنیز و غلام به شمار می‌آمد. این بندگان که از نژادهایی گوناگون بودند با ورود به ایران تغییرهایی را در ترکیب جمعیتی و نژادی جامعه پدید آوردند.

( ادامه مطلب )

روسو روزى گفته بود: «آنچه خشم ما را برمى انگیزد ماهیت چیزها نیست، بدخواهى است.» این گفته احتمالاً در مورد اکثر افراد بشر صدق مى کند. اما در سده هجدهم بعضى از آلمانى ها بودند که این حکم آشکارا در موردشان صادق نبود. آنان نه صرفاً از بدخواهى اشخاص، بلکه از ماهیت چیزها به خشم مى آمدند. یکى از ایشان ایمانوئل کانت بود

( ادامه مطلب )

و این است کیفر سهمگین خدمت به انسان[۳] جهان پر از خدایان بیمناک است؛[۴] کارمایه‌هایی هستند که از تعادل و توازنشان کیهان پدید می‌آید و چون هر حادثه و اقتداری به‌ فرمان آنان روی می‌دهد و سررشتۀ هر کاری در دست ایشان است، با کسانی که در برابرشان قد می‌افرازند، سنگدلانه و آشتی‌ناپذیر، مطلق‌العنان و از روی نیشخند و زهرخند درگیر می‌شوند و همۀ نداها و فراخوان‌های نوین زندگی را در هم می‌کوبند، سر به‌ فرمان هیچ حکمی نمی‌سایند، خنده و شادمانی در قلمرو آن‌ها برای انسان مقدر نشده است؛ آگاهی، مرگ در پی دارد و امید بیهوده است.

( ادامه مطلب )

به ‌راستی چه شکوه و قدرتی در پس این کلام نهفته است که در پهن‌دشت تاریخ هرازگاه که در ژرفای تاریک تاریخ به صدا در آمده است، پژواکش به نیرومندترین صورت، خواب از چشمان سفاک‌ترین امپراتوران و دارایان قدرت ربوده و رنگ از رخسارشان زدوده است. چه قدرت سهمناکی در پس این واژۀ اهورایی نهفته است که دیکتاتورها از هراسش سر به بالین ننهاده‌اند و نمی‌نهند. آیا این‌همه ترس و بیمناکی از نفس آزادی است یا ریشه در منشأ و ازلیت نامیرای این کلام مقدس دارد؟

( ادامه مطلب )

فروم به شیوه علمی و تجربی نشان می‌دهد که آزادی سبب خودشناسی و خودشناسی سبب آگاهی است؛ با آزادی است که استعدادها پرورش می‌یابد و عقل و آگاهی رشد پیدا می‌کند؛ منتها هدف اصلی فروم این است که خوش‌خیالی کسانی را که گمان می‌کنند آزادی در هر شرایط سبب سعادت و آسودگی است، تعدیل کند و نشان دهد که مانع بیرونی ممکن است این اثر را خنثی کند. به‌ویژه در جامعه‌های سرمایه‌داری و صنعتی، گاه شرایط به گونه‌ای است که آزادی خود عقال آزادی می‌شود: انسان چنان دچار تنهایی و ترس و زبونی و ناایمنی است که ناخواسته به دامان قدرتی پناه می‌برد یا خواستار قدرتی منحرف و سلطه‌گر می‌شود و در حالی که می‌پندارد آزاد است، قید وابستگی به مرید و مراد را به پای خود می‌بندد.

( ادامه مطلب )

پس دو مفهوم اباحه و توانمندی با هم ملازمه ندارند و تنها از جمع این دو، که یکی مقتضی و دیگری عدم مانع است، آزادی به معنی کامل خود شکل می‌پذیرد و رابطه علیت اراده و فعل برقرار می‌شود:‌ نه بی قیدی همراه با ناتوانی، آزادی است، نه توانمندی و صلاحیتی که به دلیل وجود مانع، حرکتی ندارد و خنثی مانده است.

( ادامه مطلب )

نوع مواجهه صوراسرافیل با مذهب؛ «آزادی‌« از جمله آرمانهایی بود که انقلابیون مشروطه‌خواه به دنبال آن بودند. اما نگاهی به نشریات این دوره نشان می‌دهد که تفسیر آنان از آزادی گاهی به معنای حمله بی حد و مرز به دین و روحانیت بوده است. امری که حتی دامن نشریه نام آشنای صور اسرافیل را نیز گرفت.

( ادامه مطلب )

ورود به سایت

مرا به خاطر بسپار.

کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما

کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور

کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:

ثبت نام

عضویت در خبرنامه.

قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید

کد تایید را وارد نمایید

ارسال مجدد کد

زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.: