پیرمردی چکمهپوش با صورتی فرتوت درحال زیر و رو کردن خاک باغچه، این تصویر بستهای از اواخر عمر «جلال آلاحمد» است. جریان سیال روشنفکری عصر پهلوی گویا در نقطهای از سرزمین گیلان به او پیوند خورد. اینبار در قامت مرد صورت استخوانی و لاغراندامی توقف میکند. جلال آلاحمد که به گفته خودش از بیماری دکتر شدن فارغ شده است و درس را در نقطه پایانیاش رها میکند مانند هر رونقساز بازار اندیشهای، بر تختهموج درونساحتی خویش نشست تا از خاندان طلبگی خود به گل سرخ حزب توده و درنهایت به دیدار در میقات برود. انسان، هراسان نقطه پایان خود است و این تخته موج، هراسان راکب خود.
کاربر جدید هستید؟ ثبت نام در تارنما
کلمه عبور خود را فراموش کرده اید؟ بازیابی رمز عبور
کد تایید به شماره همراه شما ارسال گردید
ارسال مجدد کد
زمان با قیمانده تا فعال شدن ارسال مجدد کد.:
قبلا در تارنما ثبت نام کرده اید؟ وارد شوید
فشردن دکمه ثبت نام به معنی پذیرفتن کلیه قوانین و مقررات تارنما می باشد
کد تایید را وارد نمایید